کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



سوالی که در بحث حاضر مطرح می شود این است که احراز تقصیر قاضی که ‌بر اساس آن مسئولیت مدنی قاضی به وجود می‌آید با کدام مرجع صلاحیتدار می‌باشد؟ در این خصوص مقررات موجود از صراحت لازم برخوردار نمی باشد.‌در مورد فقدان صلاحیت قاضی، ماده ۱ قانون تشکیل محکمه انتظامی قضات مصوب ۲۳/۸/۱۳۷۰ مجمع تشخیص مصلحت نظام مقرر نموده است:«در صورتی که رئیس قوه قضاییه، قاضی شاغل را طبق موازین شرعی فاقد صلاحیت تصدی امر قضا بداند، می‌تواند موضوع را به کمیسیون کارشناسی مرکب از دادستان انتظامی قضات، معاون حقوقی وزارت دادگستری و معاون قضایی دادستان کل کشور، جهت بررسی ارجاع دهد. کمیسیون کارشناسی پس از انجام بررسی نتیجه امر را به محکمه عالی انتظامی قضات جهت اتخاذ تصمیم گزارش می کند.»تصویب این مقررات درکنار مقررات مربوط به تشکیل دادگاه انتظامی قضات که همچنان از اعتبار قانونی برخوردار می‌باشد، این شبهه را به وجود می آورد که با توجه به اخیرالتصویب بودن مقررات محکمه انتظامی قضات مرجع صلاحیتدار برای احراز تقصیر قاضی همین مرجع باشد اما با توجه به حضور الزامی ریاست قوه قضاییه در تصمیم گیری های محکمه انتظامی قضات، به نظر می‌رسد

مرجع قانونی برای احراز تقصیر قاضی دادستانی همچنان دادگاه عالی انتظامی قضات می‌باشد و محکمه انتظامی قضات در واقع تنها به منزله یک کمیسیون انضباطی عمل می کند.[۵۲] حال ببینم در مرجعی که تقصیر قاضی باید احراز گردد (دادگاه عالی انتظامی قضات)شاکی در به جریان انداختن دعوی علیه قاضی متخلف چه نقشی دارد؟قبلا ماده ۲ قانون متمم سازمان دادگستری مصوب ۱۷/۵/۱۳۳۵ مقرر می داشت:«دادگاه عالی انتظامی قضات مکلف است به درخواست دادستان انتظامی یا به تقاضای وزیر دادگستری یا شکایت مستقیم اصحاب دعوی به تخلفات کلیه مستخدمین قضایی در هر مقامی که باشند رسیدگی نموده و رأی‌ مقتنی صادره نماید» اما بعدا در اصلاح مقررات مذکور با حذف عبارت«شکایت مستقیم اصحاب دعوی»از متن قانون، زیان دیده از تخلف قاضی را از عداد کسانی که می توانستند مستقیما موجبات رسیدگی دادگاه عالی را فراهم نماید، خارج نمودند.حتی طبق اصلاحیه مذکور ممکن است در مواردی، علی رغم احراز ارتکاب تخلف از ناحیه قاضی، تعقیب انتظامی او به حالت تعلیق درآید.پاراگراف دوم ماده ۲۶ قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری در این مورد مقرر نموده است:«دادستان انتظامی قضات می‌تواند با وجود احراز ارتکاب تخلف از ناحیه قاضی با توجه به مدت سابقه و میزان تجارب قضایی او همچنین با در نظر گرفتن حسن سابقه و درجه علاقه مندی قاضی به انجام وظایف محول وسایر اوضاع و احوال قضیه، تقیب انتظامی او را معلق و مراتب را به او اعلام نماید…» ‌بنابرین‏ قضات نیز ممکن است در هنگام ایفای وظایف خویش سبب ورود خساراتی به افراد می‌گردند که این امر یا به دلیل تقصیر قاضی است یا قصوری در انجام وظایف قانونی تقصیر و قصور دو واژه‌ای هستند که در حقوق و فقه دارای تعاریفی هستند. در ترمینولوژی حقوق در بیان مفهوم تقصیر آمده است : «تقصیر در لغت خود داری از انجام عملی با وجود توانایی صورت دادن آن عمل را گویند. در فقه غالباً صورت دادن آن عمل را گویند»[۵۳].

همچنین قصور این گونه تعریف شده است: « در مقابل تقصیر به کار رفته و عبارت است از ترک یک قانونی الزامی‌بدون این که مسامحه‌ای در آن کرده باشد امر قانونی را ترک و یا نهی قانونی را مرتب شد باشد» قانون مدنی در ماده ۹۵۳ تقصیر را این گونه تعریف ‌کرده‌است: « تقصیر اعم است از تفریط ‌و تعدی» در تعریف تعدی و تفریط در همین قانون آمده است:« تعدی، تجاوز نمودن از حدود اذن یا متعارف نسبت به مال یا حق دیگری است( ماده ۹۵۱) تفریط، ترک عملی که به موجب قراردادیا متعارف برای حفظ مال لازم است( ماده ۹۵۲). از طرف دیگر ماده یک قانون مسئولیت‌های مدنی مصوب اردیبهشت ماه ۱۳۳۹ مقرر می‌دارد: هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا ازادی یا حیثیت یا شهرت تجاری یا به هر حق دیگری که به موجب قانون برای افراد ایجاد می‌گردد لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسوول جبران خسارت ناشی از عمل خودی می‌باشد. همچنین بر طبق ماده ۱۱ یعنی قانون کارمندان دولت و شهرداری و مؤسسات وابسته به آن ها که به مناسبت انجام عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی خسارتی به اشخاص وارد نمایند شخصاً مسئول جبران خسارت وارده می‌باشند. با عنایت به موارد بالا به نظر می‌رسد تقصیر اعم است از عمد و غیر عمد ‌بنابرین‏ بی احتیاطی، بی مبالاتی و عدم رعایت نظامات که تمامی‌ آن ها غیرعمد می‌باشد در زیر مجموعه تقصیر قرار می‌گیرد و شخص مقصر نیز بر طبق قوانین فوق الذکر مسئول جبران خسارت وارده به افراد است.

در اصل ۱۷۱ ‌در مورد مسئولیت مدنی قضات اینگونه عنوان شده است که هرگاه در اثر تقصیر شخص قاضی به کسی خسارتی وارد آید خود او ضامن است و در صورت اشتباه او دولت ضامن است. ‌بنابرین‏ مقصود قانون‌گذار از تقصیر که همان تقصیرعمدی است که در این صورت قاضی دادستانی هیچگونه مصونیتی ندارد و خود مسوول جبران خسارت است و مواردی ازقبیل اشتباه، بی مبالاتی و بی احتیاطی که به نوعی غیر عمدی است. در زیر مجموعه قصور جای می‌گیرد که در این خصوص به اقتضای شغل و موقعیت خطیر قاضی، اگر قاضی سبب ورود خسارت به دیگران شود از آنجا که هیچ خسارتی نباید بدون جبران باقی بماند، دولت اسلامی‌ ضامن جبران آن است و در واقع قضات در این موارد مصونیت دارند. ولی در موارد تقصیر که شخص سوء نیت دارد قاضی دادستانی ضامن جبران ضرر مادی و معنوی و عدم نفع می‌باشد.

بند دوم: مسئولیت مدنی قضات در حقوق فرانسه

قانون گذار فرانسه هم مانند سایر قانون گذاران در جهت حراست از استقلال قاضی، مدت ها در برابر مسئول شناختن قاضی به خصوص قاضی دولتی، از خود مقاومت نشان می‌داد.این امر مورد اعتراض حقوق ‌دانان واقع، از جمله آقای(برودن)طی مقاله ای با طرح سوالاتی نظیر…(در حالی که مسئولیت یک دارو(قاضی غیردولتی)به استقلال او لطمه نمی زند چرا ‌در مورد قاضی دولتی طور دیگری فکر می شود)…(آیا یک قاضی مستقل می‌تواند غیرمسئول باشد؟)و یا(وقتی یک قاضی به وظایف قانونی خود عمل نمی نماید چرا نباید از عهده خسارت برآید) سیاست دولت را در این خصوص شدیداً مورد انتقاد قرار داد.[۵۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 07:19:00 ب.ظ ]




((اصل معنای استغفار طلب آمرزش است؛ حال آنکه توبه به معنای بازگشت (رجوع) می‌باشد. به عبارت دیگر، استغفار برای طلب آمرزش و بخشش گناه از جانب خداوند و عفو و صفح از جانب او دلالت می‌کند و توبه عبارت است از پشیمانی بر گناه همراه با قصد بر ترک ، باز گشتن بدان ‌بنابرین‏ هیچ وحدت معنایی میان دو واژهای ((استغفار و توبه )) وجود ندارد و تلازم عقلی بین آن ها یافت نمی شود.))[۱۰۳]

همان گونه که در مباحث قبلی بیان شد، به صراحت در متون اسلامی (آیات و روایات)از توبه به ‌عنوان زایل کننده گناهان و تبدیل کننده سیئات به حسنات نام برده شده است. یکی از آثار بارز و نمود خارجی توبه این است که عدالت از دست رفته با توبه بر می‌گردد، چون توبه آثار گناه را نابود می‌کند.

توبه نفس انسانی را از آلودگی پاکیزه می‌سازد و دلها را به حالت پیش از گناه بر می‌ گرداند، در نتیجه عدالت از دست رفته بازگشت می‌ کند و گناهان گذشته را پاک می ‌سازد.

گفتار سوم- توبه و جوانان

انسان باید هر چه زودتر دامن همت «توبه» به کمر بزند و تصمیم را محکم و اراده را تقویت کند و تا در سن جوانی هست یا فرصت دارد و زنده است از گناهان توبه کند و نگذارد فرصت‌های طلایی خدادادی از دست وی برود و توبه را به تأخیر اندازد.

بهار توبه ایام جوانی است که بار گناهان کمتر و کدورت قلبی و ظلمت باطنی ناقص تر و شرایط توبه آسان تر است.

مرحوم استاد شهید مطهری (ره) می‌گوید:

« تا کی بگوییم آقا دیر نمی شود، حالا وقت باقی است، تا هنوز جوان هستیم، می گوییم ای آقا، جوان بیست ساله که دیگر وقت توبه کردنش نیست. عجیب این است که بعضی افراد پیر و کهن سال وقتی یک جوان را می بینند که متوجه عبادت است و به گناه خودش توجه دارد و در حال توبه و ندامت است، می‌گویند، ای آقا، تو جوانی، هنوز وقت این حرفها برای تو. نرسیده، اتفاقاً جوانی بهترین وقتش است. یک شاخه در اوایلی که هنوز تازه است، آمادگی بیشتری برای مستقیم شدن و راست شدن دارد و هر چه که بزرگتر بشود، هر چه خشک تر بشود، آمادگی اش کمتر می شود. تازه، چه کسی، ‌به این جوان قول داده که او پا به سن بگذارد؟ میان مرد بشود، از میان مردی بگذرد و پیر بشود؟

تا جوانیم، می گوییم جوانیم، در میان سالی هم که می گوییم، حالا خیلی وقت داریم، توبه وقتش پیری است، وقتی که پیر شدیم، از همه کارها افتادیم، همه قدرتها از ما گرفته شد، آن وقت توبه می‌کنیم. نمی دانیم که اشتباه کرده ایم، آن وقت اتفاقاً هیچ توبه نمی کنیم، آن وقت دیگر حال توبه برایمان نمی ماند، آن قدر در زیر بار معاصی کمرمان خم شده است که این دل ما دیگر حاضر برای توبه کردن نیست.

دل یک جـوان آماده تر اسـت برای تـوبه کردن تا دل یک پیر،

مثلی می آورد؛ می‌گوید:

یک نفر خاری را در سر راه مردم کاشته بود،این خار بزرگ شد. گفتند آقا بیا این خار را بکن.

می گفت: دیر نمی شود، درخت خاری است، کنده می شود.

دوباره گفتند: این خار را بکن.

گفت: دیر نمی شود، حالا می کَنیم، یک سال دیگر می کَنیم، سال بعد درخت خار بزرگتر شد، ولی خارکن چطور؟

پیرتر شده، گفتند بیا بکن، گفت: دیر نمی شود، بعد می کَنیم. سال به سال درخت خار بیشتر رشد می کرد، بیشتر ریشه می دوانید. تنه اش کلفت تر می شد. خارها بیش تر تیز می شد، خطرش بیشتر می شد. اما خارکن سال به سال پیرتر می شد، از نیرویش کاسته می شد.

می‌خواهد بگوید آقاجان، این ملکات رذیله، اخلاق فاسد، روز به روز در وجود تو مثل آن درخت خار بیشتر رشد می‌کند، بیشتر ریشه می دواند. تنه اش کلفت تر می شود. خارهایش تیزتر می شود. خطرش بزرگتر می شود، ولی تو، خودت روز به روز پیر می شوی و از نیرویت، از آن نیروهای مقدس تو کاسته می شود. وقتی که تو جوان هستی، مثل یک آدم قوی و نیرومندی هستی که یک نهال را می‌خواهد بکند، به سرعت می کنی، ریشه اش را هم می کنی می اندازی دور. اما وقتی که پیر شدی، یک آدم سست قوه ای هستی که می‌خواهد یک درخت قوی را با دست خودش بکند. هر چه زور می زند، درخت از ریشه در نمی آید».[۱۰۴]

پیشوایان معصوم در روایات خود سفارش زیادی به توبه در ایام جوانی کرده‌اند که در اینجا بعضی از احادیث را می آوریم.

بند اول- جوانی و توبه در روایات

پیامبر اسلام (ص) می فرمایند:

هیچ کس پیش خداوند محبوب تراز جوان توبه کار نیست.»[۱۰۵]

«پاداش جوان توبه کننده چون اجر یحیی بن زکریای پیامبر است.»[۱۰۶]

حضرت علی(ع) نیز می فرمایند:

«شش چیز نیکو است و لیکن از شش کس نیکوتر است، از جمله: توبه نیکوست و لکن توبه از جوانان، نیکوتر و بهتر است.»[۱۰۷]

همان گونه که ملاحظه شد، در آیات مذکور آمرزش خداوند شامل حال توبه کنندگان شده و بر عمل صالح و ترک گناه در مقام توبه تأکید شده و نقش ساقط کنندگی توبه نسبت به گناهان به وضوح بیان گردیده است.

مبحث پنجم- مفاهیم حق الله و حق الناس و مصادیق حق الله و حق الناس در حقوق کیفری

این مبحث که شامل سه گفتار می‌باشد حق الله و حق الناس، مصادیق حق الله و حق الناس در حقوق کیفری، شرایط توبه نسبت به هر کدام از جرایم حق الله و حق الناس مورد بررسی قرار می‌دهد.

گفتار اول- مفهوم حق الله و حق الناس در لغت و اصطلاح

در این گفتار برای پی بردن به جنبه ی حق اللهی و حق الناسی جرایم ابتدا در بند اول به تعریف این دو مفهوم پرداخته و بعد در بند دوم مصادیق حق الله و حق الناس را ذکر کرده و در نهایت در بند سوم آثار تفکیک حق الله و حق الناس بررسی خواهد شد.

بند اول- تعریف حق الله و حق الناس

برخی گفته‌اند: «هر آنچه که اولاً‌ و بالذات معصیت الله و بالعرض تجاوز به حقوق افراد باشد، حق الله و هر چه که عکس آن باشد حق الناس است.»[۱۰۸]

و نیز در تعریف حق الله آمده است: « حق الله سلطنت خداوند بر باز خواست بندگان است عموماً بر انجام یا ترک عملی که ‌در مورد آن نهی یا امر شارع به مکلف متوجه شده است.»[۱۰۹]

و عده‌ای این دو مفهوم را به آثارش تعریف کرده و گفته‌اند: « هر آنچه که بنده می‌تواند آن را ساقط کند حق الناس و هر آنچه که بنده حق اسقاط آن را ندارد حق الله است.»[۱۱۰]

تکالیف را به سه دسته حق الله و حق الناس و حق مختلط تقسیم کرده‌اند آیت الله اردبیلی پس از ذکر اقوال فقها و حقوق ‌دانان می‌نویسد: «حق الله در دو معنا به کار می‌رود:

۱- حق ولایت مطلقه خداوند و آن امر و احکام خداوند و وجوب پیروی از آن ها‌ است.

۲- هر آنچه که ملاک حکم در آن مصالح عامه و خاصه‌ای است، اختیارش به دست مکلف نیست اگر چه مصلحت متعلق به او باشد مثل حرمت خودکشی یا فرزندکشی و مقصود از حق الناس چیزی است که ملاک (حکم) در آن مصلحت شخصی است و اختیار آن به دست شخص است مثل وجوب قصاص و دیه که منوط به مطالبه ولی دم است و هر وقت عفو کند منتفی است.»[۱۱۱]

از نظر کمیسیون استفتائات شورای عالی قضایی «هر جرمی که موجب تضرر شخص یا اشخاص خاص بشود حق الناس و هر جرمی که باعث اخلال و اختلال در نظم گردد و موجب لطمه بر مصالح اجتماعی و حقوق عمومی باشد حق الله محسوب می‌شود…»[۱۱۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]




بنا به نظر گزل، نوزاد پس از تولد، به محیط­های متفاوتی وارد می شود. این محیط، تنها نیازهای جسمی او را بر­آورده نمی­کند، بلکه محیطی اجتماعی و فرهنگی است که او را به انجام رفتار­های درست وا می­دارد. او معتقد است که کودک برای تحقق قوای نهفتۀ خود، به وضوح به محیط اجتماعی نیاز دارد، گزل همچنین بر این باور است که نیروهای اجتماعی، زمانی به بهترین وجه بر کودک اثر می­گذارند که با اصول رسشی درونی هماهنگ باشد (گزل و ایلگ، ۱۹۴۳، ص۴۱، به نقل از خویی نژاد و رجایی، ۱۳۸۴).

۲-۳-۲- تحول اخلاقی

تاریخچۀ نظریۀ­پردازی و پژوهش­های روان­شناختی دربارۀ موضوع تحول اخلاقی[۳۰] کودک، با مفهوم وجدان در آثار زیگموند فروید[۳۱] و مفهوم استدلال اخلاقی در آثار پیاژه[۳۲] آغاز شده است. این نظریه­پردازان تحت تأثیر جرج هربرت مید[۳۳] و جیمز بالدوین[۳۴] قرار داشتند، مسیر­های متفاوتی را پی گرفتند. فروید بر روابط والدین-کودک، هیجان و احساس گناه متمرکز شد، در حالی که پیاژه بر روابط بین همسالان، شناخت، عدالت و تفکر تأکید کرد (جهانگیرزاده، ۱۳۹۰). بعد­ها نظریه­پردازان دیگری به موضوعات تحول اخلاقی کودک پرداختند.

به طور کلی ‌می‌توان این نظریۀ پردازان را در سه گروه قرار داد: گروهی از روان­شناسان از جمله لارنز[۳۵](۱۹۸۳)، گودال[۳۶] (۱۹۹۰)، راین[۳۷](۱۹۹۷) و هافمن[۳۸] (۲۰۰۰) ریشۀ اخلاقیات و رفتار اجتماعی را در تاریخ تکامل زیستی انسان می­دانند، گروهی دیگر تحلیل­گرانی چون فروید[۳۹] (۱۹۶۱) و نظریه ­پردازان یادگیری اجتماعی چون بندروا[۴۰] (۱۹۹۷) بودند که اخلاقیات را سازگاری با هنجارهای اجتماعی تلقی می­کردند. گروه سوم نیز روان­شناسانی می­باشند که سطح تحول شناختی را اساس اخلاق می­دانند. ژان پیاژه (۱۹۳۲؛ ۱۹۶۵) و لارنس کولبرگ[۴۱] (۱۹۷۶) بیش از هر روان­شناس دیگری این گروه را نمایندگی ‌می‌کنند (لطف آبادی، ۱۳۸۴). از آنجا که دیدگاه گروه سوم نسبت به گروه ­های دیگر بیشتر مورد توجه صاحب‌نظران قرار گرفته است، در زیر به دیدگاه­ های تحول اخلاقی ژان پیاژه و لارنس کولبرگ اشاره می­ شود.

ژان پیاژه از نخستین روان­شناسانی بود که مسئلۀ چگونگی تحول اخلاقی را مورد پژوهش قرار داد (استامس[۴۲] و همکاران، ۲۰۰۶). از نظر او، اخلاق مانند هوش، طی مراحلی تحول می‌یابد و به تحول شناختی کودک وابسته است. از این رو نظریۀ پیاژه در زمینۀ تحول اخلاقی از نظریۀ او ‌در مورد تحول شناختی نشأت گرفته است (پیاژه، ۱۹۹۷). او عبور کودکان از مراحل تحول اخلاقی را مستلزم رسش شناختی و تجارب اجتماعی می­داند، به ویژه تجاربی که کودکان در حین بازی با همسالان حل و فصل ‌می‌کنند (احدی و جهمری، ۱۳۸۲). پیاژه با مشاهدۀ گستردۀ کودکان ۴ تا ۱۲ ساله که در حال تیله بازی بودند، در جستجوی این بود که کودکان چگونه دربارۀ قوانین بازی فکر کنند و از آن استفاده ‌می‌کنند. او همچنین با طرح داستان­هایی که متضمن نوعی تنگنای اخلاقی بود از کودکان سؤالات بسیاری پرسید و دربارۀ دزدی، دروغگویی، تنبیه و عدالت از آن ها آزمون­های ساده­ای به عمل آورد. نتایج این بررسی­ها، نظریۀ مرحله­ ای تحول اخلاقی او را ساخت (پیاژه، ۱۹۹۷).

او دو مرحلۀ تحول اخلاقی را در نظر ‌می‌گیرد. در مرحلۀ اول کودکان دیرپیرو هستند. در این دوره آن ها از لحاظ اخلاقی متکی به نظر و قضاوت دیگران هستند. آن ها معتقدند قواعد اخلاقی به وسیلۀ والدین یا افراد صاحب قدرت وضع می شود از این رو غیر قابل تغییر هستند. همچنین آن ها در این مرحله هر گونه تخلف از قواعد را فی نفسه زیان بار می­شمرند؛ حتی اگر مختلف نیت بدی نداشته باشد. دومین مرحلۀ تحول اخلاقی از نظر پیاژه اخلاق خود­پیرو است. در این مرحله کودکان قوانین را بیشتر به صورت توافقی میان افراد در نظر می گیرند که از ماهیت قراردادی برخوردار است. آن ها معتقدند که برخی قوانین، بر­حسب شرایط زمانی و مکانی تغییر می‌کنند. افزون بر این، در این مرحله، آن ها در قضاوت های اخلاقی بیشتر به نیت عمل می اندیشند (هرمن[۴۳]، ۲۰۰۵).

پیاژه در نظریۀ خود معتقد است که کودک موجودی ذاتاً فعال و علت اولیه اعمال شناختی او، عمل خود او است؛ ‌بنابرین‏ هر گونه شناخت در کودک، از جمله شناخت ارزش­های اخلاقی، از طریق تعامل فعال او با محیط حاصل می­ شود (همان). در نتیجه طبق نظر پیاژه، پیشرفت در قضاوت اخلاقی ‌بر اساس پیشرفت در درک دیدگاه دیگران استوار است که از تحول شناختی و فرصت تعامل کردن با همسالان حاصل می­ شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]




مرحله دوم– آشفتگی روانی: در این مرحله، فرد مبتلا به فرسودگی شغلی دچار اختلالهایی در حوزه های روانشناختی (خستگی عاطفی)، حوزه های جسمانی (سردرد و خستگی) و حوزه های رفتاری (استفاده از الکل، اختلافات خانوادگی) می‌شود.

مرحله سوم– مقابله دفاعی: در این مرحله با اثرات فزاینده فرسودگی روانی و کیفیت ارائه شده به مراجعان از طریق کمک‌کننده مربوط است. مقابله دفاعی از طریق ایجاد تغییرات در نگرش و رفتار فرد مبتلا مشخص می‌شود. شخص ‌ارائه کننده کمک از طریق مقابله دفعه‌ای تلاش می‌کند تا به از دست دادن انرژی هیجانی جلوگیری کند و در نتیجه با افراد به صورت یک شیء برخورد می‌کند (بدری، ۱۳۷۴، به نقل از چرنیس، ۱۹۹۱).

۳) رویکرد روانشناختی–اجتماعی

مزلچ و همکارانش معتقدند که فرسودگی شغلی، ساختاری چندبعدی و در عین حال از سه مؤلفه‌ مربوط به هم تشکیل شده است که عبارتند از:

۱-تحلیل رفتن یا خستگی عاطفی: این بعد دربرگیرنده از دست دادن انرزی‌های عاطفی شخص مبتلا به فرسودگی شغلی است.

۲-فرد مبتلا به فرسودگی شغلی، افراد، مراجع یا بیماران را به صورت یک فرد انسان در نظر نمی‌گیرند. به عنوان مثال اگر پزشکی مبتلا به فرسودگی شغلی باشد به بیماران خود به شکل یک شی یا شماره و نوع بیماری و یا شماره اتاق و تخت می‌نگرد. مسخ شخصیت ‌به این معنا است که فرد در مواجه با افرادیا مراجع، با آن ها به صورت یک شی برخورد می‌کند تا از درگیری عاطفی و هیجانی به دور باشد و می‌توان گفت مسخ شخصیت یک روش مقابله‌ای و اجتناب و فرار از کار است (نساج، ۱۳۸۲).

۳-فرد مبتلا به فرسودگی شغلی، از احساس موفقیت فردی پایین برخوردار است. به عباراتی فرد احساس می‌کند عملکردش همراه با موفقیت نیست (نعامی و شکرکن، ۱۳۸۱).

چه کسانی به فرسودگی شغلی دچار می‌شوند؟

یک شغل رضایت‌بخش به مرور زمان امکان دارد که تبدیل به منبع نارضایتی شود و شخص را به سمت فرسودگی شغلی سوق می‌دهد و برخی از نشانه ها را همچون کسالت، بی‌تفاوتی، کاهش اثربخشی، خستگی، ناکامی و دلسردگی را در فرد ایجاد نماید. طبق نظریه مازلو زمانی که نیازهای پست مرتفع شدند، نیازهای سطح بالاتر پدیدار می‌شوند (حیدری، ۱۳۸۷، به نقل از امانی، ۱۳۷۸).

وقتی که شخص دیگر شغل خود را دوست ندارد و در رابطه با مراجعان و همکاران احساس ناکامی نموده و رفتار پرخاشگرانه دارد و نظایر این ها، احتمال دارد که به فرسودگی شغلی دچار شده باشد. اما چطور ‌به این نقطه رسیده است؟ چه افرادی بیشتر در معرض ابتلای به آن هستند. فرید نبرگر این افراد را افرادی فعال می‌داند که با همه وجود کار می‌کنند و خود را غرق در کاری که به عهده گرفته‌اند می‌نمایند و با شغل خود به طور جدی درگیری هیجانی پیدا می‌کند (حیدری، ۱۳۸۷، به نقل از امانی، ۱۳۷۸).

‌فریدون برگر گروه هایی را که بیشتراحتمال فرسودگی شغلی را دارند ذکر ‌کرده‌است:

گروه اول کارکنان و کارمندان فداکار و متعهد به سازمان و کارآگاههای این گروه که همیشه در جستجوی کمک به دیگران هستند و برایشان مهم نیست که شخص در جستجوی کمک، فقیر است یا غنی، سیاه است یا سفید، جوان است یا پیر، شهری است یا روستایی، آن ها نیازمند به کمک هستند، وی نیز به آن ها کمک می‌کند. این افراد در درون خودشان یک فشاری را برای عملکرد بهتر احساس می‌کنند و از طرف دیگر ازجانب همان کسانی که به آن ها خدمت می‌کنند نیز، تحت فشار روانی هستند و اگر این فشارهای درونی یا بیرونی را با فشار سازمانی که دائم بر آن ها وارد می‌شود اضافه کنیم، این کارمند با فشارهای بیشتر مواجه خواهد شد (شکرکن و نعامی، ۱۳۸۱).

گروه دوم افرادی هستند که اداره را به عنوان جایگزین زندگی اجتماعی به کار می‌برند. این افراد خارج از محیط کار رضایتمندی ندارند (شکرکن و نعامی، ۱۳۸۱).

گروه سوم افرادی هستند که آمادگی برای فرسودگی دارند. آن ها افرادی با شخصیت سلطه طلب هستند و دوست دارند همه چیز بر وفق مراد آن ها باشد (شکرکن و نعامی،۱۳۸۱).

گروه دیگری که آمادگی برای فرسودگی شغلی دارند مدیرانی هستند که بیش از حد کار می‌کنند. با افزایش مشکلات اگر به موقع راه حل پیش‌بینی نشود، این افراد احساس می‌کنند که مشکلات چاره‌ناپذیر است و فرد نومید و منزوی می‌شود. جاده فرسودگی با ‌نیت‌های خوبی فرش شده است. چیز بد و نادرستی در ایده‌آل بودن، سختکوش بودن و پیشرفت‌گرا بودن دیده نمی‌شود. همین‌طور داشتن آرزوها و انتظارات بالا، امر ناصحیح و نادرستی نیست. در واقع این ها صفات پسندیده‌ای هستند، اما آرزوها، امیال و انتظارات شغلی غیرواقعی محکوم به شکست وناکامی‌اند. شخصیت خاص، افراد مستعد آن ها را با نیتی ساده‌دلانه، پرتلاش نگه‌می‌دارد تا ناگهان این افراد مستهلک شده و از هم می‌پاشند. فرسودگی به وسیله مراحلی که با یکدیگر در هم آمیخته و ترکیب می‌شوند. به نرمی و به شکلی نامحسوس جریان می‌یابد. به طوری که قربانی معمولا تا بعد از اتمام آن نمی‌فهمد که چه اتفاقی افتاده است. این مراحل شامل موارد زیر است:

    1. دوران شیرین: در خلال این دوره، شغل فرد بسیار جالب به نظر می‌رسد، شور و انرژی بی‌پایانی دارد، به نظر می‌رسد تمام چیزها امکان پذیر است. بر این باور است که کار تمام آرزوهایش را برآورده می‌کند و تمام مشکلات را حل می‌کند. او از شغل، همکاران و سازمان به وجد آمده و شوق زده است.

    1. بیداری: دوران شیرین رو به زوال گذاشته است و مرحله بیداری با تشخیس این که انتظارات اولیه او غیر واقعی بوده، آغاز می‌شود. آن حرفه آن طوری که انتظار داشته نبوده است و تمام نیازها را برطرف نمی‌کند. همکاران و سازمان کمتر عالی به نظر می‌رسند و ‌تقویت‌ها و ‌تصدیق‌ها کمیاب و نادر شده‌اند. همان طور که سرخوردگی و ناکامی رشد می‌کند، او گیج و سردرگم می‌شود. چیزی اشتباه است، اما نمی‌تواند آن را بیابد. در این زمان معمولا برای تحقق رویاها بیشتر کار می‌کند، اما کار کردن بیشتر چیزی را تغییر نمی‌دهد و او به طور فزاینده‌ای خسته، کسل و ناکام می‌شود. لیاقت و توانایی خود را مورد سوال قرار داده و شروع به از دست دادن اعتماد به نفس خود می‌کند.

  1. فرسودگی: همان گونه که فرسودگی شروع می‌شود، انرژی و شوق اولیه به خستگی مفرط و تندمزاجی و بی‌حوصلگی تبدیل می‌شود. الگوهای خواب و خوراک تغییر می‌یابد. مردد و بی‌تصمیم ‌می‌شود و بهره‌وری او کاهش می‌یابد و ممکن است باعث شود همکاران و والادستها از او شکایت کنند. در صورتی که اقدامی برای جلوگیری از این جریان به عمل نیاید، فرسودگی به سمت مراحل بعدی پیش می‌رود. به طور فزاینده ناکام و عصبانی می‌شود و شکایت از مشکلات خود را به دیگران ربط می‌دهد، عیبجو و بدبین شده و پیوندش را با دیگران قطع می‌کند. همچنین به صورتی صریح و بی‌پرده شروع به انتقاد و شکایت از سازمان، والادستها و همکاران می‌کند. او با افسردگی، اضطراب و بیماری‌های جسمانی احاطه می‌شود (خجسته، ۱۳۸۶).

فرهنگ سازمانی :

فرهنگ :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]




مصاحبه

تعداد کد ها

تعداد توافق

تعداد عدم توافق

درصد پایایی بین کد گذاران

I1

۶۰

۲۵

۵

۸۳%

I2

۶۶

۲۷

۱۲

۸۲%

I3

۷۶

۳۶

۱۰

۹۵%

کل

۲۰۲

۸۸

۲۷

۸۷%

در هر کدام از روش های محاسبه پایایی، میزان ۶۰% یا بیشتر ‌در مورد یک مصاحبه، روشی برای سنجش پایایی مصاحبه است (خواستار، ۱۳۸۸ : ۱۶۸). همان طور که در جدول ۳-۲ مشاهده

می شود تعداد کل کدها که محقق و محقق همکار استخراج کرده‌اند ۲۰۲ و تعداد توافقات ۸۸ و تعداد عدم توافق ۲۷ است. ‌بنابرین‏ درصد پایایی کل بین کدگذاران برای مصاحبه های انجام گرفته ۸۷% است و از آنجایی که این درصد بیشتر از ۶۰% می‌باشد، نشان دهنده پایایی بالای مصاحبه های این پژوهش است.

۳ ـ ۵ ـ ۱ ـ ۲٫ اعتبار[۳۶] (روایی)

معیار سنتی مبحث روایی تحقیق ریشه در سنت اثبات گرایی (پوزیتیویسم) دارد. جاپ (۲۰۰۰) روایی را در تحقیق کمی چنین تعریف ‌کرده‌است : روایی تعیین می‌کند آیا تحقیق واقعا آنچه را که می‌خواهد اندازه بگیرد، اندازه می‌گیرد؟ صحت نتایج تحقیق چگونه است؟ به عبارت دیگر آیا ابزار تحقیق به شما اجازه رسیدن به اهداف موضوع تحقیق را می‌دهد؟ مفهوم روایی از طریق مجموعه گسترده ای از واژگان در مطالعات کیفی، تشریح شده است. بسیاری از محققان و پژوهشگران مفهوم خود را از روایی در تحقیقات کیفی توسعه بخشیده و اغلب واژگانی همچون کیفیت، دقت، اعتماد را که به نظرشان برای این مفهوم مناسب بوده است، ابداع کرده و یا تطبیق داده‌اند. دیویس و دود (۲۰۰۲) در پی یافتن معنای دقت در تحقیق، دریافتند که واژه دقت یا استحکام در منابع، برای بحث درباره روایی مطرح گشته است. آنان بحث کردند که استعمال مفهوم دقت در تحقیق کیفی، باید متفاوت از همتای آن در تحقیق کمی باشد چراکه در آن یک جهت گیری کمی در مفهوم دقت
وجود دارد (خسروی، ۱۳۸۷ : ۱۷۵).

مفهوم اعتبار در تحقیقات کیفی از منظر های مختلفی به کار رفته است. این مفهوم واحد نبوده، بلکه مفهومی پیچیده و فراگیر و همه جانبه بوده است. کاربرد این مفهوم در پروژه ها و مطالعات تحقیق اجتناب ناپذیر بوده است. دیویس و رد[۳۷](۲۰۰۲) معتقد هستند که واژه دقت به نوعی با اعتبار ارتباط دارد. آن ها مدعی هستند که کاربرد مفهوم دقت در مطالعاتِ کیفی با کاربرد این مفهوم در مطالعات کمی تفاوت دارد. دقت در تحقیقات کیفی به محققان اجازه می‌دهد که یک موضوع را در عمق زیاد شکافته، داده هایی پرمایه را به دست آورند. آن ها برای رسیدن به هدف مذکور، ضمن صرف وقت و هزینه زیاد برای کشف مسئله، از روش های متعددی نیز برای حصول ‌به این امر استفاده
می نمایند. این همان فراگردی است که از آن به مثابه مثلث سازی[۳۸] یاد می شود. برای رسیدن به قابلیت اعتبار یا همان اعتبار پذیری در تحقیقات کیفی با بهره گرفتن از تکنیک های زیر عملی است:

۱٫آزمون قابلیت تأیید از طریق بررسی داده ها، یافته ها و پیشنهاد ها ۲٫ تلثیث (داده ها،
بررسی کننده و روش ها ۳٫ کسب اطلاعات دقیق ۴٫کنترل اعضا ۵٫ مفروضات، جهان بینی و
جهت گیری های تئوریک محقق ۶٫ توصیف دقیق داده ها ۷٫ استفاده از رویه های ویژه ی کدگذاری و تحلیل (عباس زاده،۱۳۹۱ : ۲۲).

برای بررسی روایی پژوهش مورد نظر از “هفت گامِ بررسی مصاحبه” که کویل[۳۹](۱۹۹۶) آن را بیان کرده، استفاده شده است. به دلیل فقدان تکنیک های استاندارد و یا قوانین مصاحبه های کیفی، کویل (۱۹۹۶) بر اهمیت آماده سازی شرایط و شایستگی های مصاحبه کننده تأکید می‌کند. با این حال انتخاب های استانداردی در مراحل مختلفِ یک مصاحبه وجود دارد. که این ها از طریق هفت گامِ مصاحبه معرفی شده اند.

    1. بیان موضوع : در این مرحله، تدوین و فرموله کردن هدف پژوهش و تشریح و توصیف موضوع، قبل از شروع مصاحبه مورد بررسی قرار می‌گیرد. در فصل اول پژوهش، هدف پژوهش، تدوین برنامه ای راهبردی، جامع و کارآمد به منظور مدیریت، حفاظت و احیای اکوسیستم های مرجانی جزیره کیش با بهره گرفتن از مدل های برنامه ریزی راهبردی می‌باشد. از آنجایی که در کمتر تحقیقاتی به بررسی راهبردهای حفظ محیط زیست پرداخته‌اند، در صورتی که برای دستیابی به هر امر مهمی باید کوره راه ها و موانع را شناسایی کرده و با تلاش برای رفع آن ها، به اجرای آن ها پرداخت و از آنجایی که این پژوهش یک مطالعه کاربردی است؛ برای دستیابی به هدف پژوهش، مصاحبه از خبرگان این حوزه دانشی انجام گرفت. تشریح و توصیف موضوع در فصل دوم انجام شد.

    1. طراحی : بیان یک طرح مطالعه، با در نظر گرفتن هر هفت مرحله، قبل از شروع مصاحبه باید انجام بگیرد. قبل از انجام مصاحبه، به دلیل کاربردی بودن موضوع سوالات به صورت نیمه ساختار یافته مطرح گردید و یک طرح کلی از مصاحبه که شامل شروع و انجام مصاحبه با خبرگان این حوزه علمی، درست کردن برگه های مصاحبه، برنامه ریزی زمان مصاحبه و موقعیت مصاحبه بود
      انجام شد.

    1. مصاحبه : انجام مصاحبه باید بر اساس یک راهنمای مصاحبه و با یک رویکرد فکری، با هدف جستجوی دانش باشد. مصاحبه ها طبق اصول کلی مصاحبه و با توجه به کتاب ها و مقالاتی که در زمینه مصاحبه راهنمایی های لازم را ارائه نمودند انجام گرفت.

    1. رونویسی کردن : آماده سازی اطلاعات و داده های مصاحبه برای تجزیه و تحلیل در این مرحله صورت می‌گیرد که معمولا شامل رونویسی کردن از ‌سخنرانی های شفاهی به کتبی است. در زمان مصاحبه، مصاحبه توسط یک ضبط صوت ضبط می شد ولی نکات اصلی و نکات برجسته که سوالاتی را در ذهن محقق ایجاد می کرد نوشته می شد و در انتهای مصاحبه سوالاتی که در حین مصاحبه ایجاد می شود پرسیده می شد و در انتها این مصاحبه بازبینی شده و در word و در
      برگه های مشخص شده که نمونه ای از آن درضمیمه آورده شده یادداشت برداری شده و از آن ها کد برداری شده است.

    1. تجزیه و تحلیل : محقق باید بر اساس هدف و موضوع پژوهش و ماهیت اطلاعات و داده های مصاحبه، روشی از تجزیه و تحلیل که مناسب است را انتخاب کند و از میان روش های مختلف تصمیم گیری کند. با توجه به داده ها و اطلاعات جمع‌ آوری شده و مهم تر از آن به دلیل کاربردی بودن موضوع از روش تحلیل تم استفاده شده است که در ادامه توضیح آن داده شده است.

    1. تأیید : اثبات تعمیم پذیری، اعتبار و پایاییِ مصاحبه در این مرحله صورت می‌گیرد. پایایی به ثبات و سازگاری نتایج به دست آماده اشاره دارد و روایی ‌به این موضوع اشاره داد که آیا یک مصاحبه به بررسی آنچه که قبلا به منزله هدف، تعیین شده پرداخته یا خیر. در این پژوهش برای پایایی از پایایی باز آزمون و بین کدگذاران استفاده شد و برای اندازه گیری روایی، طبق اصول کلی مصاحبه و بیان هفت مرحله کویل و مطابقت آن با پژوهش حاضر انجام گرفت تا نشان دهد پژوهش به آنچه که هدفش مشخص شده بود رسیده یا خیر.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:19:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم