مقاله های علمی- دانشگاهی – ۲-۱۱- پیشینه پژوهشی – 1 |
رفتارهای مقابلهای خاص همسران یک دسته از پیشآیندهای مصرف را تشکیل میدهد. زنان (همسران افراد معتاد) اغلب شوهران معتاد خود را ترک میکنند به این دلیل که معتقدند ترک همسرشان آنها را در جهت پرهیز از مصرف مواد تقویت می کند، اما مطالعات تجربی نشان داده اند که عکس این قضیه ممکن است صادق باشد. مطالعه ای که توسط موس، فینی و کرانکیت[۱۸۴] (۱۹۹۰) انجام شد و قبل از آن، آنچه توسط ارفورد[۱۸۵] (۱۹۷۵، به نقل از دریانورد، ۱۳۸۸) و همکاران انجام شد، دریافتند که رفتارهای اجتنابی و ترک کردن منجر به پیامدهای مصرفی بدتری می شود. در حالی که سبکهای مقابلهای همسران جرئتورز[۱۸۶] و متعهد[۱۸۷]، با کاهش در میزان مصرف شوهران معتاد آنها در ارتباط بوده است. بنابرین برنامه های خانوادهدرمانی باید بر آموزش ارتباطات قاطعانه اما حمایتکننده تأکید ورزند (مککرادی، اپشتاین و سل، ۲۰۰۳، به نقل از دریانورد، ۱۳۸۸).
دسته دوم پیشآیندهای خانوادگی، تعاملات منفی است. مدل نگهداری شناختی-رفتاری-سیستمی تا حدی بر یک سری یافته هایی مبتنی است که خانوادههای معتادان منفیتر، متعارضتر و بیگانهتر[۱۸۸] (دورتر) از خانوادههای کنترل هستند (روتاندا و افارل[۱۸۹]، ۱۹۹۷). وجود این تعاملات منفی منبع استرس برای خانوادههای معتادان است و به عنوان یک پیشآیند برای مصرف و عود خدمت می کند.
همچنین مککرادی، اپشتاین و سل (۲۰۰۳، به نقل از دریانورد، ۱۳۸۸) دو سبک ارتباطی دیگر را در تعاملات زوجهایی که یکی از همسران معتاد است مشخص کرده اند که عبارتند از سبک ارتباطی تقاضا-ترک[۱۹۰] و سبک ارتباطی با سطح بالای هیجان ابراز شده[۱۹۱]، آنها در ادامه این دو سبک را اینگونه توصیف میکنند:
- تعاملات تقاضا- ترک
تعاملات تقاضا- ترک نوع خاصی از سبک ارتباطی منفی در خانوادههای معتادان است که در آن یک همسر تعقیب[۱۹۲] و تقاضا می کند در حالی که همسر دیگر فاصله میگیرد، دفاع می کند و کنار میکشد. این نوع تعامل در روابط همسری معتادان بسیار رایج است که در آن همسر غیرمعتاد، انتقاد می کند و از همسر معتاد که کنار میکشد تقاضای تغییر می کند و این حالت منجر به یک چرخه تقاضا- ترک می شود. این چرخه ممکن است مشکل مصرف را حفظ کند و همچنین منجر می شود به استرس و نارضایتی زناشویی بیشتر برای هر دو همسر و استرس و نارضایتی هم به نوبه خود پیشآیندی برای مصرف بیشتر می شود.
- هیجان ابراز شده
هیجان ابراز شده نیز شکلی از ارتباطات منفی است که در ادبیات اعتیاد و خانواده مورد توجه بسیاری قرار گرفته است (اُفارل، چوکیت[۱۹۳] و کاتر[۱۹۴]، ۱۹۹۸) و احتمالاً یک پیشآیند مهم برای مصرف را نشان میدهد. استرس ابراز شده در خانوادههای معتادان، ترکیبی از انتقادگری، خصومت و درگیری هیجانی بیش از اندازه به سمت همسر معتاد، تعریف شده است. هیجان ابراز شده بالا (در همسران معتادان)، در مقایسه با هیجان ابراز شده پایین، با رضایت زناشویی پایینتر، نرخ بالاتر عود، زمان کوتاهتر برای عود پس از درمان ارتباط دارد. انتقادگری و ناامیدی همسر غیرمعتاد هنگامی که به سوی همسر معتاد باشد، ممکن است منجر شود به استرس زناشویی بیشتر و سرانجام مصرف بیشتر مواد شود. به نوبه خود یک مشکل اعتیادی شدیدتر ممکن است منجر به هیجان ابراز شده بیشتر و به همان اندازه، احتمال بیشتر عود شود. مشکلات ارتباطی خاص، مانند نارضایتی و بدکارکردی جنسی، ممکن است منابع دیگر استرس و یک پیشآیند امکان پذیر برای مصرف مواد باشد.
به عنوان بخشی از مدل شناختی- رفتاری- سیستمی نگهداری، هر تعاملی که منجر به عواطف منفی با استرس شود، احتمالاً سهمی در نگهداری سوءمصرف مواد دارد (مککرادی، اپشتاین و سل، ۲۰۰۳، به نقل از دریانورد، ۱۳۸۸).
۲-۱۱- پیشینه پژوهشی
مطالعات بلیسنر[۱۹۵]، آلبرچ[۱۹۶]،شواگر[۱۹۷]، وکبکر[۱۹۸]، لیچرمن[۱۹۹] و کلینگمولر[۲۰۰] (۲۰۰۴) روی گروهی از سوء مصرف کنندگان هروئین، نشاندهنده شیوع قابل ملاحظه این اختلال در بین بیماران در شروع درمان است. در پژوهشی که روی ۲۰۱ مرد سوء مصرف کننده مواد تحت درمان نگهدارنده متادون در ۷ کلینیک درمان نگهدارنده متادون و بوپرنورفین صورت پذیرفته، مشخص شده است که ۲۴% از این بیماران از اختلالات خفیف تا متوسط جنسی و ۱۸% آنها از اختلالات شدید جنسی در رنج بودند (وسپس و همکاران، ۲۰۰۶؛ به نقل از باباخانیان و همکاران، ۱۳۹۰). در پژوهشی که در ارتباط با شیوع اختلالات جنسی در مردان مبتلا به سوء مصرف مواد انجام شد، محققان دریافتند که این بیماران، دارای اختلال قابل ملاحظه در عملکرد جنسی به خصوص عملکرد نعوظی در مقایسه با جمعیت سالم بودند (لاپرا[۲۰۱]، فرانچ[۲۰۲]،تگی[۲۰۳] و مچیا[۲۰۴]، ۲۰۰۳).
مطالعه هانبری و همکاران (۲۰۰۰) روی عملکرد جنسی معیوب ۵۰ بیمار مرد تحت درمان نگهدارنده متادون نشان داد که ۳۳% این افراد، دچار اختلال جدی در عملکرد جنسی بوده و ۵۰% این افراد، حتی پس از گذشت یک ماه از درمانشان، همچنان دارای اختلال بودند. در این میان، افراد مصرف کننده هروئین به میزان ۷۱% این اختلال را نشان دادند.
پژوهش تاتاری، فرنیا، فقیه و نصیری (۲۰۱۰) روی ۱۷۷ بیمار وابسته به مواد افیونی صورت پذیرفته و نشاندهنده وجود اختلالات جنسی قابل ملاحظه در ۷۰% مراجعهکنندگان بوده است.
باباخانیان و همکاران (۱۳۹۰)، به بررسی مقدماتی اختلال عملکرد جنسی در گروهی از بیماران وابسته به مصرف مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده متادون قبل و بعد از ۶ ماه درمان پرداختند و دریافتند که عملکرد نعوظی با افزایش میانگین بهبودی متوسطی را نشان داد، در حالی که وضعیت مقاربت جنسی بهبودی کامل یافت. میزان میل جنسی و نمره کلی رضایت جنسی بهبود جزئی نشان دادند در حالی که عملکرد ارگاسمی با تغییر اندک نشاندهنده بهبودی نبود.
باباخانیان و همکاران (۱۳۹۰) مطالعه ای در زمینه اختلالات عملکرد جنسی مردان مبتلا به سوءمصرف مواد افیونی تحت درمان نگهدارنده متادون انجام دادند و نتایج تحقیق مبین شیوع اختلالات عملکرد جنسی و بهبود برخی از مؤلفه های عملکرد جنسی در درمان بود.
رحمانی، صادقی، اللهقلی، مرقاتی خویی (۱۳۸۹) در تعیین ارتباط رضایت جنسی با عوامل فردی در زوجین نشان دادند که ارتباط آماری معناداری بین هرکدام از عوامل فاصله سنی زوجین، مدتزمان ازدواج و وضعیت اعتیاد زنان و مردان و رضایت جنسی آنان وجود دارد.
رحمانی، مرقاتی خویی، صادقی، اللهقلی (۱۳۹۰) طی تحقیق دیگری نشان دادند که رضایت از زندگی زناشویی با رضایت جنسی رابطه معناداری دارد. همچنین بین رضایت از زندگی زناشویی و فاصله سنی زوجین ارتباط آماری معناداری پیدا شد.
وزیری و لطفی کاشانی (۱۳۸۷)، ۱۹۴ نفر از دانشجویان زن دانشکده روانشناسی واحد رودهن را مورد مطالعه قرار داده و اعلام داشتند که خودکارآمدی جنسی با سازگاری زناشویی رابطه معناداری داشته و از نمرات خودکارآمدی جنسی میتوان نمرات سازگاری زناشویی افراد را پیش بینی کرد.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 08:12:00 ب.ظ ]
|