( تاکر و همکاران ۱۳۹۱)طبق تحقیقی به بررسی رابطه بین پاداش هیئت مدیره و مالکیت نهادی با مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی در سطح شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی سال ۱۳۸۸-۱۳۸۴پرداختند. نتایج تحقیق با به کارگیری آزمون داده ­های ترکیبی اثرات تصادفی بیانگر آن است که بین مالکیت نهادی[۱۱۱] سهام و مدیریت سود رابطه منفی وجود دارد به عبارت دیگر با افزایش درصد مالکیت نهادی سهام، انعطاف پذیری شرکت برای مدیریت اقلام تعهدی کاهش می­یابد. همچنین نتایج حاکی از آن است که بین میزان پاداش هیئت مدیره و مدیریت سود رابطه مستقیم وجود دارد[۱۱۲].

ودیعی و عظیمی­فر (۱۳۹۱)در این پژوهش،ارتباط بین ارزش­گذاری بالای حقوق صاحبان سهام و اقلام تعهدی اختیاری در شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ‌بر اساس داده ­های ۸۶ شرکت طی دوره ۸۸-۱۳۸۲ بررسی شده است.ابتدا به طبقه بندی شرکت­ها به لحاظ ارزش حقوق صاحبان سهام آن­ها پرداخته شده و سپس سه نوع آزمون مختلف شامل،آزمون –t استیودنت دو نمونه ­ای مستقل،تحلیل همبستگی و مدل رگرسیون برای بررسی فرضیه ­ها به کار گرفته شده است.نتایج حاصل از آزمون فرضیه ­های تحقیق،بیانگر آن است که شرکت­های بالا ارزش­گذاری شده در مقایسه با شرکت­های با ارزش­گذاری پایین،اقلام تعهدی اختیاری جاری بیش­تری را در سال جاری گزارش خواهند نمود و همچنین رابطه­ معکوس بین جریان وجوه نقد عملیاتی و اقلام تعهدی اختیاری جاری علی­رغم این که در شرکت­های بالا ارزش­گذاری شده نسبت به شرکت­های با ارزش­گذاری پایین،از شدت بالاتری برخوردار است؛ اما این اختلاف در سطح ۵% معنادار نیست.

اعتمادی و سلوری (۱۳۹۱) در تحقیق خود در بررسی انگیزه مدیریت از هموار سازی سود “مبنی بر اینکه آیا مدیران به قصد تحریف اقدام به هموارسازی ‌می‌کنند یا به قصد انتقال اطلاعات” پرداختند. در این پژوهش اثر هموارسازی سود را با توجه به دو متغیر اندازه شرکت(به شرکت‌های بزرگ و کوچک[۱۱۳]) و نوع صنعت(به محوری و پیرامونی[۱۱۴]) بر پیش‌بینی سود و جریان­های نقد دوره ­های آتی ‌در مورد ۸۲ شرکت نمونه انتخابی از سال ۱۳۷۸ تا سال ۱۳۸۸مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آن نشان می­دهد که هموار سازی سود در گروه ­های مختلف تفکیک شده بیشتر به قصد تحریف و نه به قصد انتقال اطلاعات صورت ‌می‌گیرد. البته در صورت عدم تفکیک شرکت‌ها نتایج نشان می­دهد، هموار سازی در مجموع ثبات سود را افزایش می­دهد(۳۹).

شایسته شجاعی (۱۳۹۱)طی مطالعه به بررسی تبیین رابطه بین اجزای نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام با اقلام تعهدی غیر عادی پرداختند، بدین منظور در این تحقیق، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام با توجه به نحوه محاسبه ارزش ذاتی سهام، به دو نسبت ارزش دفتری به ارزش ذاتی و نسبت ارزش ذاتی به ارزش بازار تفکیک شده و قدرت توضیح دهندگی هر یک از آن ها تبیین و با قدرت توضیح دهندگی نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار مقایسه شد. دوره زمانی این تحقیق، شامل شش سال متوالی از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ و مشتمل ۱۴۱ شرکت از شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به ‌عنوان نمونه آماری انتخاب شده. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می‌دهد که در شرکت‌های دارای اقلام تعهدی بالا، نسبت ارزش دفتری به ارزش ذاتی قادر به تبیین اقلام تعهدی بوده و دارای قدرت توضیح دهندگی است. همچنین در خصوص قدرت توضیح دهندگی نسبت ارزش ذاتی به ارزش بازار در هیچ یک از دو گروه شرکت مورد مطالعه نتایج معناداری مشاهده نشد. از طرف دیگر این فرضیه که قدرت توضیح دهندگی اجزای نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار در مقایسه با قدرت توضیح دهندگی نسبت مذبور نیز بیشتر است، با توجه به نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق پذیرفته نشد.

(دستگیر و مهرجو ۱۳۹۱)طبق تحقیقی به بررسی “اثر تغییرات اجزاء اقلام تعهدی عملیاتی بر سودآوری شرکت‌ها” ‌در مورد ۱۴۷ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال­های ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۶ پرداختند، ‌به این نحو که ابتدا اقلام تعهدی با بهره گرفتن از مدل ریچاردسون به اجزاءکوچکتری تقسیم کرده وسپس اثر هریک از اجزاء به طور جداگانه بر سود سال آینده شرکت‌ها سنجیده شد[۱۱۵]. نتایج حاصل از تحقیق نشان­دهنده وجود رابطه منفی معنادار بین تغییرات خالص اقلام تعهدی عملیاتی و تغییرات سرمایه در گردش شرکت در سال جاری و در سمت مقابل سود سال آینده است. همچنین نتایج نشان­دهنده وجود رابطه مثبت بین تغییرات در کارایی در سال جاری و سود سال آینده است و این امر نشان می­دهد که تغییرات کارایی در سال جاری با سود آینده هم جهت است. لذا این متغیر باعث پایداری بیشتر سود می­ شود. شایان ذکر است که نتایج به دست آمده ‌در مورد تغییرات خالص اقلام تعهدی عملیاتی بلند مدت و رشد فروش معنادار نیست.

(هاشمی و بهزادفر ۱۳۹۰)[۱۱۶]طی پژوهشی با عنوان “ارزیابی رابطه محتوای اجزای اقلام تعهدی و نسبت­های مالی منتخب با قیمت سهام شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” تعداد نه فرضیه را تدوین و برای تجزیه و تحلیل داده ­ها از سه مدل رگرسیون استفاده کردند. هر مدل علاوه بر سود هر سهم، شامل متغیرهایی[۱۱۷] است که می ­تواند در زمینه دستکاری صورت‌های مالی و ارزیابی سود و قیمت دارای محتوی اطلاعاتی باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ­ها و تخمین مدل­های به کارگرفته شده، از اطلاعات مالی ۱۳۷ شرکت بین سال­های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ و از روش داده ­های ترکیبی استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ­های پژوهش بیانگر مربوط بودن سود هر سهم، نسبت­های سرمایه در گردش به دارایی، سود خالص به فروش و گردش دارایی ها در سطح اطمینان ۹۵% در تبیین قیمت سهام شرکت‌های نمونه است. همچنین نتایج نشان داد که در توضیح رابطه سود هر سهم و قیمت سهام، در نظر گرفتن اقلام تعهدی به عنوان معیاری برای کیفیت سود، اهمیت زیادی را نشان نمی­دهد و تغییر پذیری سود کمتر تحت تأثیر موقعیت تجاری و تصمیمات مدیر از ناحیه اقلام تعهدی قرار ‌می‌گیرد. به طور کلی یافته ­های پژوهش نشان داد که سود هر سهم مربوط ترین متغیر حسابداری به اررزش شرکت است و بین دارایی­ های جاری و قیمت سهام رابطه معکوس وجود دارد.

صالحی و قربانی (۱۳۹۰)طی تحقیقی به بررسی رابطه بین محافظه کاری سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری طبق روش باسو پرداختند آن ها طی مطالعه خود از ۱۵۵ شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در طی بازه زمانی ۷ ساله(۱۳۸۴-۹۰) ‌به این نتایج دست یافتند که بین محافظه کاری سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری ارتباط معناداری وجود ندارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...