اکثر تحقیقات انجام گرفته ‌در مورد اثر وراثت در اعتیاد،صرف الکلیسم شده است.یکی از دلایل عمده این گرایش، صرفنظر از اهمیت مشکلاتی که الکل ایجاد می‌کند این است که در غرب هرکس در معرض الکل قرار دارد.اغلب مردم بعضی اوقات الکل مصرف می‌کنند و مستقیما اثرات تقویت کننده آن را دریافت می‌کنند.این حالت در مور قوی همچون هروئین و کوکائین و از این قبیل مواد صدق نمی کند.در اغلب کشور ها الکل به طور آزاد و قانونی در فروشگاه های محلی در دسترس است. اما کوکائین و هروئین چنین نیست.

مصرف الکل در میان جمعیت به طور مساوی نیست. در ایالات متحده ۱۰درصدمردم۵۰درصد الکل عرضه شده را مصرف می‌کنند.مطالعات دو قلوها نشان داده است که نرخ تطابق برای الکلیسم در میان دو قلوهای یک تخمکی بیش از دو قلو های دو تخمکی و مطالعاتی که بر روی فرزند خوانده ها انجام گرفته است مشخص کرده که وراثت نقشی مهمتر از محیط خانواده بازی می‌کند

در مروری بر ادبیات سوء مصرف الکل،کلونینجر(۱۹۹۹) گزارش می‌کند که بسیاری از محققان نتیجه گرفته اند که دو نوع الکلی وجود دارد؛آنهایی که نمی توانند از مصرف الکل امتناع کنند و به شکل پیوسته و مداوم مصرف می‌کنند. و آنهایی که مدتهایی را بدون الکل می گذرانند اما وقتی شروع به مصرف آن کردند نمی توانند خود را کنترل کنند. در این جا به گروه اول الکلی های ثابت و به گروه دوم الکلی های موقتی مهار نشدنی گفته می شود.نوشیدن مستمر الکل با اختلال شخصیت ضد اجتماعی ارتباط دارد که تاریخچه تکانشوری طولانی مدت؛دعوا کاری،دروغگویی و عدم پشیمانی شان از اعمال ضد اجتماعی دارند.نوشیدن موقت با وابستگی هیجانی،انعطاف ناپذیری رفتاری ،کمال گرایی،درونگرایی و احساس گناه ‌در مورد رفتار مصرفی خود ارتباط دار د.

مصرف کننده های مستمر الکل معمولا مصرف خود را زود هنگام شروع می‌کنند.اما مصرف کننده های موقتی خیلی دیرتر آغاز می‌کنند.

مصرف مستمر تحت تاثیر وراثت است.بررسی‌ها بر روی فرزند خوانده هایی در سوئد نشان داد.افرادی که پدرشان به طور مستمر الکل مصرف می کردند۷بار بیش از آنهایی که پدرشان الکلی نبودند.احتمالا از نوع الکلی مستمر می شدند،محیط خانوادگی تاثیر قابل اندازه گیری نداشت،پسران مصرف الکل را شروع می‌کردند خواه اعضای خانواده خوانده شده آن ها مصرف می‌کردند خواه نه.دختران خیلی کمتر الکلی مستمر می شدند در عوض،دختران جوان الکلی مستمر اختلال بدنی سازی پیدا می‌کردند.افرادی با چنین اختلالی به طور مزمن،از نشانه هایی شکایت می‌کردند که هیچ علت فیزیولوژیکی برای آن یافت نمی شد و لذا آن ها را مدام به جست وجوی مراقبت های پزشکی سوق می‌داد.‌بنابرین‏ ژنی که مردها را برای الکلی مستمر بودن مستعد می‌کند(نوع ضد اجتماعی)ژن ها را مستعد اختلال بدنی سازی می نمایند. نوشیدن موقتی الکل هم از وراثت و هم از محیط تأثیر می پذیرد.مطالعات فرزند خوانده های سوئدی نشان داد که داشتن والدین زیست شناختی که الکلی از نوع موقتی بودند،تاثیر کمتری در نوشیدن به طور موقتی داشتند مگر اینکه کودک در محیط خانوادگی قرار می گرفت که در آن مصرف الکل وجود داشت.این تاثیر هم در دختران و هم در پسران دیده شد.

مکانیزم های احتمالی

وقتی ما تأثیر وراثت را بر رفتار در می یابیم،دلیل خوبی برای وجود تفاوت زیست شناختی داریم.یعنی ما معتقدیم که ژن ها از طریق تاثیر بر جسم روی رفتار اثر می‌گذارند.مستعد بودن برای الکلیسم می‌تواند در اثر وجود تفاوت هایی در توانایی هضم و متابولیزه کردن الکل بوده و یا در اثر تفاوتهایی در ساختار زیست شیمیایی مغز باشد.اغلب محققین عقیده دارند که تفاوت در فیزیولوژی مغز احتمالا نقش بیشتری دارد.کلونینجر(۱۹۹۹) اشاره می‌کند که برخی مطالعات نشان داده‌اند که افراد با تمایلات ضد اجتماعی که در بر گیرنده گروهی از الکلی های ثابت و مستمر هستند،تمایل زیادی به ماجراجویی و هیجان خواهی دارند.این افراد مختل و حواسپرت اند(برخی از آن ها تاریخچه بیش فعالی در دوره کودکی خود دارند).و در در رفتارهای خود کنترل و محدودیت کمتری دارند.از موقعیت های خطرناک یا تقبیح اجتماعی واهمه ای ندارند و به راحتی حوصله شان سر می رود.از طرف دیگر الکلی های موقتی،افرادی مضطرب،از نظر هیجانی وابسته،احساساتی،حساس به علائم اجتماعی،محتاط و نگران،هراسان از تغییر،خشک و نا منعطف هستند.الکتروانسفالوگرافی آن ها اندکی فعلیت کند آلفا را نشان می‌دهد که این علامت ویژگی یک حالت آرامش است(کروجر[۷۷]۱۹۸۱).وقتی آن ها الکل مصرف می‌کنند،احساس خوشایند رهایی از تنش را گزارش می‌کنند(کروجر۱۹۸۰)شاید همان گونه که کروجر اظهار می‌کند.این تفاوت‌های شخصیتی نتیجه تفاوت در حساسیت مکانیزم های تنبیه با حساسیت کمی داشته باشند که آن ها را نسبت به خطر یا نارضایتی اجتماعی غیر مسئول می‌کند.این افراد همچنین ممکن است دارای یک نطام تقویتی با حساسیت کم باشند که آن ها را به جست و جوی هیجانهای شدید(هیجان هایی که به وسیله الکل فراهم می‌شوند)وا می دارند تا احساس مطلوبی را تجربه کنند.‌بنابرین‏،آن ها اثرات تهیجی (تحریک کننده دوپامین)

الکل را جست وجو می‌کنند.

الکلی های موقتی ممکن است نظام تنبیه بیش حساسی داشته باشند.طبیعتا آن ها از خوردن الکل اجتناب می ورزند زیرا پس از تجربه آن احساس گناه می‌کنند.اما وقتی خاصیت آرامبخشی آن آغاز می شود.سرکوبی نظام تنبیه که از طرف الکل ایجاد شده است،متوقف کردن مصرف الکل را برایشان غیرممکن می‌سازد.

اخیراً محققان توجه خاصی ‌به این احتمال دارند که استعداد به اعتیاد ممکن است در اثر تفاوت در مکانیزم ژنی که Aهای دوپامینرژیک باشد الکلیسم شدید به حضور آلل۱ است مربوط می شود.این ژن در کروموزوم۱۱یافت شده است.D2مسئول تولید کننده دوپامین

گزارش ‌کرده‌است که ۹ مطالعه که ۴۹۱فرد الکلی را با ۴۹۵فرد کنترل مقایسه کرده‌اند.

این آلل را در ۴۳درصد الکلی ها و ۷/۲۵درصد آزمودنیهای کنترل آشکار ساخته است.وقتی فقط الکلی های شدید مورد نظر قرار می گرفتند،فراوانی تا ۳/۵۶درصد افزایش می یافت.به علاوه نوبل گزارش می‌کند که برخی شواهد مقدماتی عنوان می‌کنند که شیوع این آلل در دیگر سوء مصرف مزمن موا د بالاتر است.

رویکرد دیگر مطالعه فیزیولوژی اعتیاد،استفاده از الگوهای حیوانی است.مطالعه بر روی برخی موش‌های دوستدار الکل نشان داده است که اگر به آب و غذای آن ها الکل مخلوط شود آن ها به طور زیادی الکل می خورند اما ‌موش‌هایی که الکل دوست ندارند از خوردن آن امتناع می‌کنند

موش های الکل دوست و ‌موش‌هایی که الکل دوست ندارند،تفاوت های رفتاری و فیزیولوژیکی جالبی نشان می‌دهند و برای اثرات ناخوشایند دوز بالای الکل،تحمل دارند.همچنین این موشها سطح سروتونین و دوپامین مغزی پایین تری دارند.

اظهار می دارند که نظام مزولیمبیک دوپامینرژیک موش های الکل دوست ممکن است به اثرات الکل حساس تر باشد.

تعاملات زیست شناختی در مصرف الکل و مواد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...