• تفاوت در تجربه : تحربه دید گاه فرد را وسیع تر می‌کند و چارچوب داروی او را ‌در مورد رویدادها منطقی تر می کند و با عث می شود که کارها و فعالیت های خود را با دیدی باز و منطقی انجام دهد . این قبیل تفاوت‌های در تمامی زمینه ها وبین همه افراد دیده می شود .

      • رقابت :در مو قعیت هایی که بر سر اهداف ،منابع ،پاداش ،بین افراد رقابت وجود دارد بروز تعارض به طور معمول عادی است . در چنین موقعیت ها یی اگر به تلاش‌های گروهی بیش از تلاش های فردی اهمیت فردی اهمیت داده شود ،میزان تعارض به حداقل کاهش می‌یابد . ‌بنابرین‏ در مدارس باید تلاش گروهی و هماهنگی بین افراد افزایش یافته وبه همان اندازه رقابت های زیان بار کنترل شود .

    • انزوای اجتماعی و شخصی : پیشرفت فناوری در جامعه کنونی بر جنبه‌های اجتماعی فعالبت ها تأثیر گذاشته و تعاملات و ارتباط های اجتماعی افراد را بیش از پیش کاهش داده است . فعالیت هایی مانند کار با کامپیوتر ،اینترنت ،بازی های رایانه ای و ….،مهارت های ارتباطی و اجتماعی افراد را کاهش می‌دهد ،طوری که افراد ‌به‌تدریج‌ ارتباط های اجتماعی سالم رااز یاد برده و در مواقع مختلفی که با یکدیگر روبرو می‌شوند ،رفتار اجتماعی مناسبی از خود نشان نداده و تضاد بین آن ها بو جود می‌آید .

    • جهت گیری رفتاری : رفتار افراد تحت تأثیر عوامل مختلفی می‌باشد مانند :عوامل شناختی (شامل عقاید و ادراکات افراد و چگونگی درک عقاید و ادراکات دیگران )عوامل عاطفی (مانند احساسات ،دوست داشتن ها ،تنفر ها و هیجان پذیری )عوامل کرداری یا تمایل به روش های خاص (همان منبع )

  • این عوامل به هم مرتبط هستند و به شدت تحت تأثیر تجربه های فرهنگی سازمانی ، آموزشی و شخصی هستند و نا ساز گاری بین افراد از نظر جهت گیر ی های رفتاری و ساخت شخصیتی ،منبع تعارض در زندگی اجتماعی است (هاریگوپال ۱۹۹۵؛نقل از بابا پور خیر الدین ۱۳۸۱ ).به طور کلی می توان گفت منبع تعارض های بین شخصی ،ریشه در تفاوت های فردی دارد .افراد از نظر نگرش ها ،رفتار و ساخت رفتار افراد به فهم فرایند تعارض و کاهش بروز آن شده و به حل مؤثر تعارض ها خواهد انجامید .

۲-۳-۲-۴- سبک های حل تعارض

در یک موقعیت تعارضی ،افراد رفتار هایی را نشان می‌دهند که مبین دو بعد عمدۀ جرات ورزی / عدم جرات ورزی (مطیع بودن )و همکاری / عدم همکاری می‌باشند.

بعد جر أت ورزی /مطیع بودن به میزان فعالیت و ‌انرژی‌ای اشاره می‌کند که در رفتار هدفمند فرد نشان داده می شود . با در نظر گرفتن این دو بعد پنج نوع شیوه حل تعارض پئیدار می شود . هر یک از این شیو ه ها میزان همکاری و جرئت ورزی متفاوتی را نشان می‌دهند .

این شیوۀ اجتنابی : اجتناب یکی از مکانیزم های دفاعی است که افراد در مواجهه با تعارض ها به کار می گیرند ، فردی که جرات ورز نیست و خصلت همکارانه ندارد ،سعی می‌کند از طریق رویگردانی یا به تعویق انداختن تعارض از آن اجتناب کند در واقع چنین افرادی به وسیله استفاده از مکانیزم های دفاعی مانند تفکر آرزو مندانه خیالبافی ،انکار ،سر کوب ،تعلل ،بی تفاوتی و بی توجهی انتخابی از آن روی برمی گردانند (سکیگو چی ۱۹۹۹ ؛سورنسون ۱۹۹۹).

۲) شیوه مهربانانه :عدم جرات ورزی و داشتن حس همکاری از ویژگی های این شیوه مقابله ای است . در چنین افرادی تمایل به ارتباط با دیگران دارند و برای حفظ رابطه دوستانه با دیگران ،سعی می‌کنند دیگران را از خود راضی نگه دارند.هدف در اینجا عبارت است از حفظ رابطه سازگار با دیگران از طریق تسلیم شدن در مقابل آن ها یاپیوستن به خواسته های آن ها (همان منبع ).

۳- شیوۀمصالحه گرانه : در شیوۀمصالحه گرانه فرد هم جرئت ورز و هم حس همکاران دارد ،یعنی در این سبک حل تعارض طرفین به شکل متقابل سود برده یا زیان می بینند .

۴) شیوۀ سلطه گرانه :مشخصه این سبک حل تعارض عبارت است از جرات ورزی و پرخاشگری همراه با کم توجهی یا بی توجهی به همکاری با دیگران . در واقع می توان گفت این روش ،یک روش زور مدارانه است و نوعی عمل تعدیل رفتار دیگران از طریق اعمال فشار و تهدید در جهت انتظارات خود می‌باشد .

۵) شیوۀ همراهانه :در این سبک حل تعارض بین فردی ،هر دو طرف به منظور رسیدن به اهداف ‌خود با همدیگر همکاری کرده و جرات ورز می‌باشند .تدابیرموجود را می توان از طریق شیوه حل مسأله خلاقانه گسترش داد تا هر طرف بتواند به خواسته …… خود برسد بدون اینکه طرف مقابل متضرر شود ،این نوع شیوه حل تعارض منجر به خلاقیت و شکو فایی استعدادهای افراد می شود (سکیگوچی ۱۹۹۹).

از بین شیو ه های پنج گانه حل تعارض ،شیو ه های مهربانانه و همراهانه ،روش سالم یا سازندۀ حل تعارض و شیوه های اجتنابی و سلطه گرانه ،روش نا سالم یا غیر سازندۀحل تعارض و شیو های اجتنابی و سلطه گرانه ، روش ناسالم یا غیر سازندهحل تعارض را تشکیل می‌دهند و شیوۀمصالحه گرانه حالت بینابینی دارد (هاریگوپال ،۱۹۹۵؛نقل از بابا پور خیرالدین ۱۳۸۱).

هر کدام از این شیوه ها می‌توانند به تنهایی در موقعیت های خاصی مناسب باشند ،اما استفاده مستمر از آن ها می توان د پیامد های منفی بسیاری به دنبال داشته باشد . در این میان ،حل مسأله اشتراکی یکی از شیو هایی است که در آن ،افراد با بهره گرفتن از مهارت حل مسئله به حل تعارض می پردازند . در حل مسئله اشتراکی ،وقتی افراد پی می‌برند که دارای نیازهای متضادی هستند ،برای یافتن راه حلی که برای همه قابل قبول باشد به یکدیگر می پیوندند این کار مستلزم تعریف مجدد مشکل ،یافتن راه حل های جدید و تأکید بر علایق مشترک است . در این فرایند ، هیچ یک از افراد بر دیگری مسلط نشده ‌و تسلیم او نیز نمیشود . این روش غالباً،روش برد _برد رفع نیاز های متضاد نامیده می شود . زمانی این روش ممکن باشد مطلوبترین راه برای رفع تعار ض محسوب می شود (بورتون ،۱۹۹۰).

ماحل روش حل مشکل از طریق مشارکت عبارت است از :

۱)مشکلات در قالب نیاز ها تعریف شود ،نه راه حل ها

۲)از طریق سیال سازی ذهنی ،راه حل های ممکن بررسی شود .

۳)راه حلی انتخاب شود که نیاز های هر دو طرف را به بهترین وجه بر آورده می‌کند و پیامدهای احتمالی را کنترل می نمایید .

۴)برنامه ریزی برای انجام کار ها توسط افراد

۵) ارزیابی و بررسی فرایند حل مسئله

حل مسأله اشتراکی ،مستلزم استفاده از مهارت های گوش کردن ،مهارت های کلامی و روش حل تعارض است .

۲-۳-۲-۵- روش های پیشگیری و مهار تعارض ها

الف ) تعارض های شخصی و بین فردی

گر چه ریشه کن کردن کامل تعارض غیر ممکن است اما با بهره گرفتن از روش های پیشگیری و مهارتعارض ،می توان بسیاری از کشمکش های بیجا را از بین برد که این روش ها عبارتند از :

    • گوش کردن انعکاسی : گوش کردن انعکاسی ، در زمانی که فرد مشکل یا نیاز شدید ی دارد ،می‌تواند فوق العاده مؤثر باشد .. این کار به فرد دیگر کمک می‌کند تا هیجان های منفی رااز بین ببرد یا به حل مشکل خود بپردازد . مشکلی که اگر حل نشده باقی بماند ،می‌تواند موجب پیدایش یک تعارض اساسی شود (سندی و بوردمن ۲۰۰۱ ).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...