نگاهی به فعالیت بنگاه های کوچک و متوسط در کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه، بیانگر نوعی ارتباط تنگاتنگ و مؤثر میان پیشرفت اقتصادی – اجتماعی این کشورها با این بنگاه ها است. رشد روزافزون بنگاه های کوچک و متوسط در این کشورها و اتخاذ سیاست های حمایتی از سوی دولت ها به همراه تدارک سازمان های بین‌المللی فعال در امور توسعه، جملگی بیانگر این امر است که بنگاه های کوچک و متوسط، فرصتی کم نظیر برای جامعه جهانی است که با اتکا به آن، فرایند تولید ثروت ملی را ارتقا بخشند (اکس زولتان، ۱۳۸۸: ۲۶).

اصولا در بیشتر کشورهای توسعه یافته جهان، اتخاذ سیاست های مربوط به حمایت از بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط به منظور افزایش رشد، ایجاد درآمد و اشتغال و حتی کاهش فقر، از مهمترین اولویت های اقتصادی و اجتماعی دولت ها محسوب می شود. دولت ها، صرف نظر از دستیابی به یک عزم ملی برای توسعه و رویارویی با فرایند جهانی شدن، در آغاز تعریفی متعارف یا قراردادی از بنگاه های کوچک و متوسط به دست داده‌اند که این تعریف، عمدتاً متکی بر شمار افراد شاغل در بنگاه هاست. گام بعدی را در حقیقت باید در سطح سازمانی یافت. بدین معنا که دولت ها به طور معمول، با باور بر نظام اقتصادی بازار آزاد، یک سازمان دولتی را مسئول سیاست‌گذاری و اجرای مسائل مربوط به بنگاه های کوچک و متوسط کرده‌اند. این سیاست ها یک هدف مشخص را دنبال می‌کنند که عبارت است از تقویت و گسترش بنگاه های مذبور و فرهنگ ‌کارآفرینی (berger, udell, 2006: 29-49).

۲-۶٫ موانع موفقیت شرکت ها ی کوچک ومتوسط

در کشور ایران، بنگاه های کوچک و متوسط با مشکلات و موانع بسیاری مواجه هستند که در ذیل به چند مورد از آن ها پرداخته شده است:

    • فقدان مقیاس های لازم از جنبه‌های مختلف سرمایه، تولید و بازار

    • فقدان محیط های مناسب رشد کسب و کار از جنبه‌های مختلف حقوقی، قانونی و …

    • فقدان ارتباط منسجم با شبکه های بانکی و مالی کشور

    • عدم وجود شبکه های همکاری میان بنگاهی

    • فقدان زیرساخت های نرم افزاری و تشکیلاتی

    • تولید با فناوری های کهنه و عدم دسترسی به تکنولوژی های نوین (مظفری، ۱۳۹۰: ۱۱۴-۱۱۵)،

    • موانع بازار مانند وجود خریدهای انحصاری، نوسانات در عرضه و تقاضا، خرید مواد اولیه در مقیاس های کم که به افزایش قیمت ها منجر می شود و …

    • موانع مالی مانند مشکلات مربوط به ارائه ضمانت نامه های بانکی، تأخیر در دریافت درآمد حاصل از فروش، افزایش فشار نقدینگی بر بنگاه های کوچک و متوسط و …

    • عدم دسترسی به انواع گوناگون اطلاعات از جمله اطلاعات بازاریابی در خصوص بازارهای داخلی و خارجی، اطلاعات ‌در مورد وضعیت مالی و فناوری صنایع کوچک و متوسط برای کمک به سرمایه گذاران در انتخاب کسب و کارهای مناسب برای سرمایه گذاری، اطلاعات فنی و عملیاتی، اطلاعات ‌در مورد منابع تامین مواد اولیه تولید و خریداران و …

  • سیاست های دولت مثل ناتوانای در ایجاد محیط توانمندساز برای بنگاه های کوچک و متوسط، موانع اداری برای اخذ عوارض و فقدان نهادهای حل دعاوی احتمالی و … (عمید و غمخواری، ۱۳۸۸: ۱۸۷).

۲-۷٫ الزامات یادگیری جهت ورود کسب ‌و کارهای کوچک ومتوسط به بازارهای خارجی

در ذیل به چند مورد از الزامات مورد نیاز در راستای یادگیری بنگاه های متوسط و کوچک جهت ورود به بازارهای خارجی اشاره شده است.

    • آگاهی چند فرهنگی: این موضوع شامل حساس سازی فرهنگی کلّ می‌باشد. نقطه شروع مفید ابتدا برای مدیران پذیرفتن و درک بار فرهنگی می‌باشد اینکه چگونه آن ها جهان را می بینند و مهمتر از همه ، چگونه دیگران آن ها را درک می‌کنند. شرکت کنندگان یاد می گیرند که رفتارشان بیشتر ریشه در فرهنگ خودشان دارد و شروع به فراگیری درک اینکه چقدر دیدگاهشان از واقعیت توسط یادگیرندگان و در بسیاری از حالتها ، عقاید قبلی غیرهوشیارانه و تعصبات وارد می‌کنند. آن ها می آموزند که این ها را درک کنند وقتی که آن ها در تماس با افرادی از فرهنگ دیگر قرار می‌گیرد و می فهمند که درک همان واقعیت است(بریان و هورن، ۲۰۰۷).

    • مهارت های ارتباطی چند فرهنگی: این موضوع شامل قدردانی از موضوعات اصلی می شود که به ما کمک می‌کنند تا شخصی از فرهنگ دیگر را درک کنیم و تحقیق کلیدی توسط معلمان فرهنگی از قبیلب هوفستد ، هیل ، ترومپنارس و لوویس در انواع متنوع ارتباط را پوشش می‌دهند ، خصوصاًً اینکه برای فرهنگ‌های جمع و فردی و فرهنگ‌های بافتی پایین موردنیاز است. یادگیری باید موانع ارتباط چندفرهنگی مؤثر را کشف کند و جنبه‌های کلیدی تنوع فرهنگی را در زمینه‌های رفتار عینی بررسی کند(بریان و هورن، ۲۰۰۷).

    • آگاهی خاص از منطقه: این موضوع معمولاً مهمترین بخشی هر یادگیری قبل عزیمت هستند. با وجه به زمان و یادگیری منابع موجود ، باید جغرافیا ، تاریخ و اقتصاد ، سیاست ، روابط خارجی همچینین شالوده ، ارتباطات و محیط کاری را شامل شود. علاوه بر این ، شرایط زندگی روزمره ، اقامت ، بهداشت و سلامت ، مدارس ، شانس‌های استخدام ، همچنین باید تحت پوشش قرار گیرند. خصوصاً ً این موارد مورد علاقه خانواده ها می‌باشند. این بینش ها و بصیرت باید بدرون رسومات داخلی ، مقدسات ، کارهای مذهبی ، سنتهای ‌اجتماعی و هرجا که مناسب باشد مشاجره احتمالی بین ارزش‌های داخلی ، سنتی و غربی راه یابد (بریان و هورن، ۲۰۰۷).

    • روش های تجاری: اینجا تأکید بر یادگیری مهارتهاست که مؤثر در انجام تجارت داخلی می‌باشد و باید خیلی نزدیک به مراحل دیگر یادگیری باشد. باید یک بررسی مشخصی از چنین جنبه ها اخلاقی به عنوان رشوه خواری ، فساد و کارهای محدودیتی همچنین مقررات مختلف بهداشتی و امنیتی برقرار شود. علاوه بر این ، موضوعاتی از قبیل هدیه دادن و هدیه گرفتن ، اتیکت کارت تجاری ( بر مثال در ژاپن خیلی مهم می‌باشد ) ، احوال پرسیها و اجتماعی بودن باید در نظر گرفته شود (بریان و هورن، ۲۰۰۷).

    • مهارت های مذاکره: هدف این یادگیری تخصص توسعه مهارت‌های مناسب در ارتباط چندفرهنگی برای موفقیت در فرهنگ مقصد و همچنین برای درخواست در بازار جهانی گسترده تر می‌باشد. جنبه هایی از قبیل تنظیم دستور کار ، اجلاس دوندگ ، نقش هیئت مدیره به توافق رسیدن وبهترین استفاده از مفسران و مترجمان تحت پوشش قرار می گیرند. بسیاری از غربی‌ها در این زمینه ها بیشتر یاد می گیرند هنگامی که آن ها مایلند که شنوده های بدی ، که اغلب بداخلاق و تندخو ظاهر شوند و به داشتن شهرت برای کسانی که سریع و بدون تفکر واکنش نشان می‌دهد درک می‌شوند(بریان و هورن، ۲۰۰۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...