● چان[۱۳۱] و همکاران (۲۰۰۳) شش فرایند کلیدی (تأمین کننده، لجستیک داخلی، تولید، لجستیک خارجی، بازاریابی و فروش، مشتریان نهایی) را شناسایی کرده و معیارهای ورودی، خروجی و مخلوط (ترکیبی) برای هر یک ارائه کرده‌اند. آن ها همچنین معیارهای عملکرد را به معیارهای کمی و کیفی طبقه‌بندی نموده اند. بر مبنای نظرات آ نها برخی مثال ها از معیارهای کیفی عبارتند از: رضایت مشتری، انعطاف پذیری، یکپارچگی جریان اطلاعات و مواد، مدیریت اثربخش ریسک و عملکرد تأمین کننده. برخی معیارهای کمی نیز عبارتند از:

۱٫ معیارهای مبتنی بر هزینه مانند حداقل کردن هزینه، حداقل کردن سرمایه گذاری در موجودی ها، حداکثرسازی سود و حداکثر سازی نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

۲٫ معیارهای مبتنی بر مشتری مانند حداکثرسازی درصد برآورده شدن سفارشات (نرخ تأمین) حداقل سازی تأخیر در تحویل محصول، حداقل سازی زمان پاسخ گویی به مشتری، حداقل سازی(LT) (زمان بین دریافت سفارش و تحویل آن و حداقل‌سازی و دوباره‌کاری وظایف؛

۳٫ معیارهای مبتنی بر بهره وری مانند حداکثرسازی استفاده از ظرفیت و بهره‌برداری از منابع (مانیان، ۱۳۸۹)

● توجه به تمرکز راهبردی، عملیاتی و یا فنی شاخص‌ها که مطالعات گوناسکاران(۲۰۰۱) بدان معطوف بوده است.

● فرآیندهای موجود در زنجیره که این شاخص‌ها به آن‌ ها مرتبط می‌گردند که در تحقیقات جان[۱۳۲] و کی[۱۳۳](۲۰۰۳)، هانگ[۱۳۴] و همکاران (۲۰۰۴)، لاکامی[۱۳۵] و همکاران (۲۰۰۴) و استفنر[۱۳۶](۲۰۰۱) مورد توجه بوده است. (خورشیدی، ۱۳۸۷)

۲٫ ۶٫ ۴٫ مدل‌های ارزیابی عملکرد زنجیره تامین

با بررسی مقالات متعدد روش‌های مختلفی به منظور بررسی عملکرد زنجیره تامین مورد بررسی قرار گرفته است از جمله این روش‌ها می‌توان به مدل اسکور، مدل گرین، مدل تعالی سازمانی[۱۳۷] یا EFQM و مدل کارت امتیازی متوازن و همچنین دیگر روش‌ها اشاره کرد؛ در ادامه به بررسی اجمالی سه روش پر تکرار در بررسی عملکرد زنجیره تامین می‌پردازیم.

۲٫ ۶٫ ۴٫ ۱٫ مدل اسکور[۱۳۸]

این مدل توسط انجمن زنجیره تامین[۱۳۹] در سال ۱۹۹۶ میلادی معرفی گردید. این مدل به منظور یاری رساندن به شرکت‌ها در افزایش اثربخشی زنجیره تامینشان و جهت ایجاد دیدی فرایند محور به مدیریت زنجیره تامین، توسعه داده شده است. مدل اسکور، یک مدل مرجع فرایند کسب و کار است، که چهارچوبی شامل فرآیندهای کسب و کار زنجیره تامین، سنجه‌ها، بهترین نمونه ها و خصوصیات تکنولوژی را ارائه می‌کند. این مدل می‌کوشد تا مفاهیم مهندسی مجدد فرایند کسب و کار، بهینه‌کاوی، ارزیابی فرایند و تجزیه و تحلیل بهترین نمونه ها را یکپارچه و یک ‌دست نموده و آن‌ ها را در زنجیره‌های تامینشان به کار بندد. این مدل به کاربران مزایای زیر را نوید می‌دهد:

● شرحی استاندارد از فرایندهای مدیریت که زنجیره ی تأمین را تشکیل می‌دهد؛

● چارچوبی از روابط در میان فرایندهای استاندارد؛

● سنجه های استاندارد برای ارزیابی عملکرد فرایند؛

● اقدامات مدیریت که بهترین عملکرد را در پی خواهد داشت؛ و

● هم راستایی استاندارد با ویژگی‌ها و کارکردهای نرم افزاری، که بهترین اقدامات را

ممکن می‌سازد.

لازم به ذکر است که مدل اسکور متشکل از سه سطح استاندارد شده‌ جزئیات فرایند می‌باشد. سطح نخست، محدوده و محتوای زنجیره ی تأمین را با بهره گرفتن از پنج فرایند اصلی( برنامه، منبع، ساخت، تحویل و برگشت) تعریف می‌کند. در سطح پیکربندی (سطح دوم)، پیکربندی زنجیره تامین در مرحله قبل با بهره گرفتن از یک بسته ابزاری طبقه‌بندی فرآیندها، تعیین می‌گردد. در این مرحله فرایندها با استراتژی های عملیاتی هم راستا می‌گردند. در سطح عناصر فرایند (سطح سوم) یک نمودار جریان فرایند[۱۴۰] با بهره گرفتن از عناصر فرایند یا وظایف خاص هر کدام از فرآیندهای سطح پیشین تعریف می‌گردد. از این رو مدل فوق الذکر از صدها سنجه‌ی عملکردی که همراه با پنج خصیصه عملکرد به کار می‌روند پشتیبانی می‌کند: قابلیت اطمینان، پاسخ‌گویی، انعطاف‌پذیری، هزینه و سنجه‌های دارایی. تعاریف هر کدام از این سنجه‌ها در جدول زیر آمده است.

البته لازم است که سنجه‌های عملکردی مدل اسکور، تنها با این ۵ دسته طبقه‌بندی نشده‌اند، بلکه به وسیله تمام فرآیندها در طول ۳ سطح مدل طبقه‌بندی شده‌اند. این مدل بر خلاف مدل‌های پیشین که از سنجه‌های متفاوت و متغیر استفاده می‌کردند، زبانی مشترک و یکسان را به منظور تسهیل ارتباط میان مدیران و طراحی زنجیره تامین در جهت نیل به عملکرد مطلوب به کار می‌گیرد. به طور مختصر جای شگفتی و تعجب نیست که کوپر و همکاران (۱۹۹۸) اذعان می‌دارد تحقیق بیشتری در ارزیابی عملکرد در زنجیره ی تأمین لازم است. لازم به ذکر است که دانشمندان دیگر، معیارهای متعددی را برای ارزیابی عملکرد زنجیره ی تأمین معرفی کرده‌اند. (مانیان، ۱۳۸۹)

جدول ۲٫ ۲: تعاریف عوامل ارائه شده در مدل اسکور

ردیف
نام شاخص
تعریف
۱
قابلیت اطمینان زنجیره تامین

عملکرد زنجیره تامین در تحویل محصول مناسب، در زمان مناسب، به مکان

مناسب، در وضعیت و بست هبندی مناسب، در مقدار و حجم مناسب، با مستندات

مناسب و به مشتری مناسب می‌باشد.

۲
پاسخ گویی زنجیره تامین

سرعت زنجیره ی تأمین در ارائه‌ محصولات به مشتری.

۳
انعطاف‌پذیری زنجیره تامین

چابکی و چالاکی زنجیره ی تأمین در واکنش به تغییرات بازار برای کسب یا حفظ

مزیت رقابتی.

۴
هزینه زنجیره تامین

هزینه های مربوط به قسمت عملیات زنجیره ی تأمین.

۵
سنجه‌های دارایی زنجیره تامین

اثربخشی یک سازمان در اداره دارایی ها و اموال خود در راستای پشتیبانی از

پاسخ گویی به تقاضا؛ که شامل تمام انواع دارای یها از جمله دارایی های ثابت و در

گردش می شود.

منبع: (مانیان، ۱۳۸۹)

۲٫ ۶٫ ۴٫ ۲٫ رویکرد کارت امتیازی متوازن برای اندازه‌گیری عملکرد زنجیره تامین

مدیریت زنجیره تامین نیاز مند آن است که سازمان‌های عضو آن، ابزاری برای ارزیابی عملکرد زنجیره تامین داشته باشند. تا از این طریق بتوانند نیازمندی‌های مشتری نهایی را برآورده سازند. به علاوه لازم است که اعضای زنجیره قادر به ارزیابی مشارکت نسبی سازمان‌های منفرد عضو زنجیره نیز باشند. این امر، نیاز مند یک سیستم اندازه‌گیری عملکرد می‌باشد که نه نتها قادر به عمل کردن در چندین سطح متفاوت باشد، بلکه بتواند فعالیت‌های سطوح مختلف را برای برآوردن اهداف زنجیره تامین به هم پیوند داده و یکپارچه سازد.

کاپلان و نورتن در سال ۱۹۹۶ در مقاله خود به نام کارت امتیازی متوازن: تبدیل استراتژی به عمل راهکارهایی ارائه کردند، که نقش بزرگی را در اندازه‌گیری عملکرد زنجیره تامین بازی می‌کند. راهکار کارت امتیازی متوازن، شاخص‌های عملکردی و مالی و عملیاتی را در تمامی سطوح زنجیره تامین به کار گرفته می‌شود، با یکدیگر ترکیب می‌کند. در یک محیط زنجیره تامین بین سازمانی، سطح زنجیره تامین نقطه آغاز کارت امتیازی متوازن را مشخص می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...