دانلود فایل های دانشگاهی – الگوی ترکیبی[۷۶] هوش هیجانی گلمن و مولفه های آن – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
بخش دوم شخصیت، مدل هایی از خود، دنیای اطراف و خود در جهان میباشد که از طریق یادگیری شکل میگیرد.این الگوها، جنبه هایی از انگیزش فردی، هیجان ها، شناخت ها و حالات هوشیاری را در بر میگیرد که در نقشه هایی از خود و دنیای اطراف، ادغام میشوند.
سومین بخش شخصیت، صفات هستند. اگر یک انگیزه، هیجان یا تفکر به صورت مداوم در الگوهای خود یا دنیای اطراف، یعنی نقشه های ذهنی آموخته شده، حضور یابد، صفت شکل میگیرد. در کل ویژگی ها (صفات) از انگیزه های ساده، هیجان و شناخت که از تعامل اکتسابی از خود و دنیا ایجاد میشوند، متفاوت هستند (شهبازی، ۱۳۸۵).
بار آن (۲۰۰۱) از جمله افرادی است که به هوش هیجانی به عنوان یک ویژگی شخصیتی می نگرد. اما به نظر مایر و سالووی (۱۹۹۷) اگرچه این هوش هیجانی با برخی از رگه های شخصیتی مثل سخت رویی و تفکر سازنده، ارتباط دارد ولی مطابق خود آن ها نبوده و مستقل است (دهکردی، ۱۳۸۶).
هوش هیجانی و مفهوم توانایی ذهنی
در این اصطلاح، هوش هیجانی ترکیبی از توانایی، مهارت یا استعداد ذهنی است که به پردازش اطلاعات هیجانی می پردازد. لذا کار اصلی، مفهوم سازی توانایی هایی است که هوش هیجانی را میسازند. همچنین ایجاد شیوه هایی جهت سنجش این توانایی ها و تعیین این که آیا هوش هیجانی معدل هوش استاندارد هست یا خیر؟ هوش به عنوان مجموعه یی از تواناییهای ذهنی تعریف شده است. یک توانایی از هر نوع که باشد، ویژگی و شاخصی را توصیف میکند که فرد قادر است با موفقیت، تکلیفی را که دشوار توصیف شده (مانند به دست آوردن نتیجه ی مطلوب و خاص) انجام دهد. از این دیدگاه توانایی ذهنی، مترادف با استعداد ذهنی و مشابه به مهارت ذهنی، که مخصوصاً بیانگر برخی چیزهای آموخته شده است و نیز همتای توانش ذهنی، میتواند از انواع دیگر توانایی ها مانند تفکر انتزاعی[۷۴] و مسأله گشایی[۷۵] متمایز باشد (مایر و همکاران، ۲۰۰۰؛ به نقل از دهکردی، ۱۳۸۶).
نظریه هایی که در این قرن مطرح شده اند، برای توصیف و ارزیابی مجدد این که توانایی ذهنی چه چیزی است یا چه چیزی نیست، کافی میباشد. مثلاً محققانی که اصطلاح هوش هیجانی را برای توصیف جنبههای چندگانه ی شخصیت، به کار میبرند، اغلب ویژگی های شخصیتی را به عنوان توانایی یا استعداد مشخص میکنند. بار آن (۱۹۹۷) استعداد غیر شناختی، مانند جرئت ورزی را مطرح میکند، گلمن (۱۹۹۸) به ابتکار و نظم کارکنان در بیان چنین توانایی هایی اشاره دارد. همه ی این نسبت ها در جای خود ارزشمند هستند اما آیا توصیف آن ها در چنین مدلی، کاربرد درست و دقیق مفهوم توانایی را ایجاد میکند؟ توجه به گستره ی شخصیت و همه ی بخش های آن میتواند به پرسشی که هوش چه چیزی هست یا چه چیزی نیست پاسخ دهد (مایر، ۲۰۰۰؛ به نقل از خسرو جاوید، ۱۳۸۰).
از این چشم انداز، شناخت، هیجان و انگیزش کل شخصیت را در بر نمی گیرد و نیز این که صرف حضور برخی تواناییهای شناختی، هوش را نمی سازند. مثلاً افرادی که اجتماعی هستند، بدون شک اطلاعات اجتماعی را آن گونه که با دیگران تعامل دارند، پردازش میکنند. با وجود این نکته اصل جامعه پذیری، تعامل با دیگران است و نه مسأله گشایی اجتماعی. برعکس هوش هیجانی شامل فهم و چگونگی قانع سازی دیگران، کنترل قوی روابط، ایجاد گروه منسجم و مواردی مانند آن است. بنابرین جامعه پذیری هوش اجتماعی نیست. به طور کلی صفات شخصیتی مانند وظیفه شناسی، جامعه پذیری و خوش بینی، فی نفسه هوش نیستند، چراکه هیچ یک در اصل توجه به حل مسأله ندارند (شهبازی، ۱۳۸۵).
الگوها و مؤلفه های هوش هیجانی
هوش هیجانی بنا بر ماهیتش ترکیبی از توانمندی های متعددی است که فرد را در تعاملات بین فردی یاری می رساند. از آنجا که شناسایی توانمندی های موجود در هوش هیجانی، بر اساس چارچوب های نظری متفاوتی انجام شده است، لذا قبل از ورود به بحث مؤلفه های هوش هیجانی، بیان الگوهای آن ضروری به نظر میرسد.
دیدگاه های موجود در زمینه هوش هیجانی:
در این تحقیق به الگوهای ارائه شده توسط گلمن(۱۹۹۵)، بار آن(۱۹۹۷) و مایر و سالووی(۱۹۹۷) اشاره می شود.
الگوی ترکیبی[۷۶] هوش هیجانی گلمن و مؤلفه های آن
به نظر گلمن (۱۹۹۵) هوش هیجانی هم شامل عناصر درونی است وهم بیرونی . عناصر درونی شامل میزان خود آگاهی ،خود انگاره ، احساس استقلال و ظرفیت خود شکوفایی و قاطعیت میباشد.
عناصر بیرونی شامل روابط بین فردی ، سهولت در همدلی و احساس مسئولیت می شود. همچنین هوش هیجانی شامل ظرفیت فرد برای قبول واقعیات ، انعطاف پذیری ، تونایی حل مشکلات هیجانی، توانایی حل و مقابله با استرس و تکانه ها می شود. دانیل گلمن با انتشار کتاب هوش هیجانی اطلاعات جالبی در مورد مغز ، احساسات و رفتار عرضه کرد . او اعتقاد داشت که تواناییهای شخصی و بین شخصی (هوش هیجانی) نسبت به IQ دارای اهمیت بیشتری در موفقیت های شخصی ، اجتماعی و حرفه ای افراد است. و نیز معتقد بود هوش و استعداد فقط میتواند به اندازه ی ۲۰ درصد موفقیت فرد نقش داشته باشد و ۸۰ درصد بقیه به عوامل دیگری از جمله هوش هیجانی افراد مربوط می شود. ( جان ۲۰۰۳ / به نقل از دهکردی ۱۳۸۶)
گلمن (۱۹۹۸) همچنین در کتاب اخیر خود با عنوان “هوش هیجانی در کار” پنج مؤلفه فوق را به ۲۵ توانش هیجانی متفاوت تقسیم میکند. نظیر آگاهی سیاسی ، نظم کارکنان ، اعتماد به نفس ، هوشیاری و انگیزه پیشرفت ، استقامت ، اشتیاق ، خوش بینی و کنترل خود .
سئوالی که در این جا پیش میآید این است که : آیا استقامت ، شعور سیاسی ، خوش بینی و نظایر آن بخشهایی از هوش هیجانی را تشکیل میدهند و اگر این گونه نیست پس آن ها چه چه چیزی هستند؟
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 07:55:00 ب.ظ ]
|