" خرید متن کامل پایان نامه ارشد | روش سنجش روایی و پایایی – 4 " |
“
بر اساس نظریۀ شییه و شانون میتوان رهیافتهای موجود در زمینۀ تحلیل محتوا را به سه دسته تقسیم کرد که عبارتاند از:
۱٫ تحلیل محتوای عرفی و قراردادی: تحلیل محتوای عرفی معمولاً در طرحی مطالعاتی به کار میرود که هدف آن شرح یک پدیده است. این نوع طرح، اغلب هنگامی مناسب است که نظریه های موجود یا ادبیات تحقیق دربارۀ پدیدۀ مورد مطالعه محدود باشد. در این حالت پژوهشگران از به کار گرفتن مقوله های پیش پنداشته میپرهیزند و در عوض ترتیبی می دهند که مقولهها از داده ها ناشی شوند. در این حالت، محققان خودشان را بر امواج داده ها شناور میکنند تا شناختی بدیع برایشان حاصل شود.
۲٫ تحلیل محتوای جهتدار: گاه نظریه یا تحقیقاتی قبلی دربارۀ یک پدیده مطرحاند که یا کامل نیستند یا به توصیفهای بیشتری نیازمندند. در این حالت محقق کیفی، روش تحلیل محتوا با رویکرد جهتدار را بر میگزیند.
۳٫ تحلیل محتوای تلخیصی یا تجمعی: مطالعه ای که از روش تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تلخیصی استفاده می کند با شناسایی و کمی کردن کلمات یا مضامین ویژۀ موجود در متن، با هدف فهم چگونگی کاربرد این کلمات یا محتوای آن ها در متن آغاز می شود. این کمیتسازی نه تنها تلاشی برای فهم معنای کلمات است، بیشتر از آن، کشف کاربرد این کلمات در متن است. تحلیل کردن برای نمود یک کلمه یا مضمون ویژه در متن، نشانی از تحلیل محتوای واضح و مشخص است. در یک تحلیل محتوای کیفی با رویکرد تلخیصی، تحلیل داده با جستجوی کلمات مشخص به وسیلۀ روش دستی یا کامپیوتری آغاز می شود. واژگان پرشماری برای هر اصطلاح مشخص محاسبه میشوند. در اینجا محقق میخواهد بداند که واژۀ مورد نظر چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم به چه تعداد و توسط چه کسانی به کار برده شده است تا بر اساس آن ها به مضمونسازی رمزها بپردازد. این حالت به محقق اجازه میدهد تا به تفسیر مضامین مربوط به هم بپردازد. محققان میکوشند بر این اساس، کاربرد کلمه و یا معانیای را که یک کلمه می تواند داشته باشد، کشف کنند. تحلیل محتوا با رویکرد تلخیص، دارای مزیتهایی است. برای مثال، این نوع از تحلیل محتوا – به علت تأکید بر کلمات ویژه و مورد نظر محقق، نسبت به دو رویکرد پیشین – روشی منفعل و بی دردسر برای مطالعه و بررسی پدیده های مورد علاقۀ محقق است؛ و یا اینکه بینشی بنیادین از این موضوع را که چگونه افراد کلمات را به کار میبرند ارائه می کند؛ هر چند یافته های حاصل ازاینرویکرد به علت عدم توجه به گستردگی معانی موجود در داده، می تواند محدودیتهایی برای تحقیق ایجاد کند.
در مجموع میتوان گفت که همۀ رویکردهای تحلیل محتوای کیفی از یک فرایند مشابه پیروی میکنند که هفت مرحله را در بر میگیرد:
۱٫ تنظیم کردن پرسشهای تحقیقی که باید پاسخ داده شوند؛ ۲٫ برگزیدن نمونۀ مورد نظر که باید تحلیل شود؛ ۳٫ مشخص کردن رویکرد تحلیل محتوایی که باید اعمال شود؛ ۴٫ طرحریزی کردن فرایند رمزگذاری؛ ۵٫ اجرا کردن فرایند رمزگذاری؛ ۶٫ تعییین اعتبار و پایایی؛ ۷٫ تحلیل کردن نتایج حاصل از فرایند رمزگذاری.
با توجه به اینکه این مطالعه در صدد شناسایی و اولویت بندی مداخلات درمانی مؤلفه های شناختی، روانشناختی و اجتماعی در توانبخشی بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده به منظور تدوین یک پروتکل مداخلات توانبخشی شناختی جامع بوده است، پژوهـش از نوع کیفی انتخـاب شده اسـت. تحقیق کیفی عموماً به هر نوع تحقیقی اطلاق می شود که یافته های آن از طریق فرآیندهای آماری و با مقاصد کمیسازی بهدست نیامده باشد (اشتراس و کوربین، ۱۹۹۸؛ کوبین و اشتراس، ۲۰۰۸؛ به نقل از احمد محمدپور، ۱۳۹۲: ۹۳). داده های این نوع تحقیق از طریق مصاحبه یا تعاملهای شفاهی گردآوری شده و متمرکز بر معانی و تفسیرهای مشارکتکنندگان در آن است. در این پژوهش جنبه های شناختی، روانشناختی و اجتماعی بیماری اسکلروز متعدد از دو مسیر شناسایی و اولویت بندی شد:
-
- بررسی ادبیات: پژوهشهای کاربردی (مثلاً در زمینه مداخلات درمانی یا سنجش بیماران ام اس)، پژوهشهای بنیادین (مثل نظریات، مدلسازی خدمات درمانی به بیماران ام اس) و بررسی آزمونهای روانشناختی یا عصبروانشناختی که در بیماران ام اس به کار برده شدهاند.
- بررسی میدانی: مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با بیماران مبتلا به ام اس و متخصصین تشخیص و توانبخشی ام اس.
مصاحبه با متخصصین جهت بررسی نگرش آنان نسبت به مشکلات بیماران و اولویت درمانی آنان صورت گرفت.
نام مرحله تحقیق تحلیل کیفی اهداف شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های شناختی، روانشناختی و اجتماعی بیماران مبتلا به اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده که لازم است به منظور تدوین یک پروتکل مداخلات توانبخشی شناختی جامع مدنظر قرار گیرند. روش تحقیق تحلیل محتوای کیفی جامعه آماری افراد مبتلا به بیماری اسکلروز متعدد عودکننده – بهبود یابنده و متخصصین حوزۀ ام اس روش نمونه گیری نمونه گیری داوطلبانه در دسترس حجم نمونه ۱۳ بیمار
۸ متخصص
ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه روش سنجش روایی و پایایی خبرگان نرم افزار تحلیل اطلاعات Atlas ti 6
-
- ۱٫ Burks ↑
-
- ۲٫ Kalb ↑
-
- ۱٫ Jean-Martin Charcot ↑
-
- ۲٫ Sclerose en Plaques ↑
-
- ۳٫ Multiple Cerebral Scleros ↑
-
- ۱٫ Kaplan & Sadok۲٫ Hauser ↑
-
- . Relapsing-Remitting MS (RRMS) ↑
-
- .Leary ↑
-
- .Miller ↑
-
- . Primary-Progressive MS (PPMS) ↑
-
- . Herndon ↑
-
- . Progressive-Relapsing MS (PRMS) ↑
-
- ۱٫ Clancy ↑
-
- . Magnetic resonance imaging (MRI) ↑
-
- . Memory ↑
-
- . Attention ↑
-
- . Rao ↑
-
- . Leo ↑
-
- . Bernardin ↑
-
- . Unverzagt ↑
-
- . Conceptual thinking ↑
-
- . recognition ↑
-
- . intelligence ↑
-
- . imagination ↑
-
- . perception ↑
-
- . planning ↑
-
- . reasoning ↑
-
- . Winkelmann ↑
-
- . Engel ↑
-
- . Apel ↑
-
- . Zettl ↑
-
- . conceptualization ↑
-
- . reaction time ↑
-
- . executive function ↑
-
- . speed of information processing ↑
-
- . Caron ↑
-
- . Bakshi ↑
-
- . McCarthy ↑
“
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1401-09-21] [ 08:45:00 ب.ظ ]
|