الگوهای یادگیری ناسازگار در دوره اجتماعی شدن فرد در خانواده اولیه، به نقص در عملکرد شناختی منجر می‌شود و همچنین انواع ‌آسیب‌های روان‌شناختی، افسردگی و تجارب تلخ روابط گذشته، که فرد را موقع تعامل با سایر افراد مستعد ابراز پاسخ‌های تنش‌زا(به عنوان مثال خشم و ترس) می‌کند، نقش بسزایی در این پروسه دارد.

پژوهش نشان داده، همسرانی که با یکدیگر ارتباط منفی دارند ممکن است در رابطه با سایرین مهارت‌های سازنده‌ای به کار ببرند. این امر نشان می‌دهد که اختلال مزمن در روابط نزدیک مستقیما مانع برقراری روابط مثبت نمی‌گردد(باکوم و اپشتاین، ۱۹۸۹).

آموزش مهارت‌های ارتباطی

بهبود مهارت کلامی، فکری، احساسی و گوش کردن مؤثر رایج‌ترین مداخلات درمان شناختی- رفتاری است که موجب تغییر تعاملات و شناختارها در افراد می‌گردد.

دستورالعمل جهت ایجاد مهارت‌های شنیداری و کلامی:

الف) مهارت شنیداری: گوش سپردن همدلانه، شامل ابراز توجه به وسیله رفتارهای غیرکلامی(چشمی، سر) و نشان دادن پذیرش پیام گوینده چه شنونده موافق یا مخالف باشد.

ب) مهارت کلامی: اذعان به فردی بودن دیدگاه‌های شخصی، توصیف احساسات و افکار، اشاره به نکات مثبت در کنار مشکلات، سخن گفتن با بهره گرفتن از الفاظ خاص به جای کلی‌گویی، مختصرگویی(جهت جذب شنونده) باملاحظه و باسیاست بودن(عدم طرح مسایل مبهم هنگام استراحت شبانه) از جمله مهارت‌های کلامی است.

تعیین تکلیف منزل

بخش مبسوطی درباره‌ تعیین تکلیف منزل در اینجا ارئه می‌شود، زیرا تکلیف منزل بخشی مکمل و مهم از رویکرد شناختی-رفتاری است. همچنین به عنوان یکی از قویترین عوامل تغییر در نظر گرفته می‌شود. بیشتر وقت بیمار خارج از جلسات محیط خانه سپری می‌شود و محیط خانه جایی است که بیشتر مشکلات در آن محل اتفاق می‌افتند. پس ‌بنابرین‏ تکلیف منزل، جلسات را در طول هفته زنده نگه می‌دارد و جلسات درمان را به زندگی روزمره منتقل می‌کند.

تکلیف منزل همچنین کمک می‌کند تا خانواده ها فعالانه در درمان مشارکت کنند. در اوایل مرحله ارزیابی به منظور پازمودن انگیزه تغییر ممکن است از یک تکلیف استفاده شود. تعیین تکلیف منزل در پرداختن به مقاومت زوج یا خانواده در سراسر دوره درمان می‌تواند بی‌نهایت اثربخش باشد.

فایده دیگر تکلیف منزل این است که تکالیف، فرصت‌هایی را برای افراد فراهم می‌کنند تا بصیرت حاصل از رفتارهای مقابله‌ای که در فرایند درمان بحث‌شده‌است را اجرا و ارزیابی کنند. تمرین بر آگاهی از مسایل گوناگونی که در درمان آشکار شده‌اند، تأکید می‌کند. علاوه بر این، تکلیف منزل انتظارات مراجعان را بیشتر می‌کند تا به جای اینکه در جلسه درمان صرفا درباره تغییر صحبت کنند، آن را تا رسیدن به نتیجه دنبال کنند. تمرین‌ها معمولا به مشارکت نیاز دارند. مشارکت، حسی را ایجاد می‌کند که بیمار، فعالانه در جهت تغییر حرکت می‌کند. به عبارت دیگر، تکلیف منزل می‌تواند مراحلی را برای تجربه آزمایش تعیین کند. چنین تجربه هایی را می‌توان در جلسه بعد برای پردازش بیشتر دوباره اعمال کرد. همان طور که، تکلیف منزل در جلسات درمان پیشرفت می‌کند، می‌توان در افکار، احساسات و رفتارها تغییراتی به وجود آورد.

گاهی اوقات، مخصوصا در زمینه خانواده درمانی، فرایند درمان می‌تواند مبهم و انتزاعی باشد. با ساخت دادن و تمرکز بیشتر بر تعیین تکلیف منزل می‌توان مجددا به درمان انرژِ تازه‌ای داد. به علاوه، تکلیف منزل می‌تواند انگیزه تغییر را در مراجعه‌کنندگان افزایش دهد زیرا برای آن‌ ها کار خاصی را فراهم می‌کند که می‌توانند روی آن کار کنند. یک فایده دیگر این است که شمار افراد مهم دیگر را افزایش می‌دهد. این امر به شویه تعیین تکلیف بستگی دارد که مشارکت دیگران را الزامی می‌کند.

راهبردهای تکلیف منزل ابتدا هنگامی که اعضا خانواده در جلسه درمان در تعامل هستند، مدل‌سازی می‌شود. به آن‌ ها دستور‌العملی داده می‌شود تا در خارج از جلسات تعاملشان را برطرف کنند. در همه موارد، به منظور افزایش دادن احتمال موفقیت تکلیف منزل، مهم است درمانگر، توانایی، تحمل و انگیزه زوج یا خانواده را در نظر بگیرد.

برنامه‌ریزی فعالیت‌ها

استفاده از برنامه‌ریزی فعالیت‌ها با تأکید بر ارتباطات، مهارت‌های تعاملی و مهارت‌های حل مسأله برای زوج‌ها و خانواده بی‌نهایت مهم است. برنامه‌ریزی فعالیت‌ها به منظور تشخیص ناکارآمدی عملکرد و یادگیری رفتارهای جدید انجام می‌شود. برای مثال، یک خانواده می‌تواند، فعالیت جدیدی را با همدیگر انجام دهند مانند اسکی رفتن، واکنش‌های هر عضو را در موقعیت جدید مشاهده کنند و ببینند افراد چگونه به یکدیگر کمک می‌کنند. آیا هوای همدیگر را دارند یا به سردی با همدیگر رفتار می‌کنند؟ در آثار حرفه‌ای تعدادی دفترچه راهنما داده‌شده‌است. در این دفترچه ها از برنامه‌ریزی فعالیت‌ها د رتعیین تکلیف منزل و تکالیف متنوع خارج از جلسه درمان هم با زوج‌ها و هم با خانواده استفاده‌ کرده‌اند(بویلاکوا و داتیلیو، ۲۰۰۱).

به منظور کمک کردن به خانواده ها تا مسیر فعالیت‌هایشان را بر اساس قاعده‌ای تنظیم کنند، می‌توان برنامه فعالیت‌ها استفاده کرد. اگر تعامل‌های منفی یا نشانه های مشکل‌داری در روابط وجود دارد، زوج‌ها و خانواده ها می‌توانند از برنامه هایی استفاده کنند که کمتر طاقت‌فرسا هستند. مانند: تهیه لیستی از فعالیت‌هایی که در طول روز باید انجام شود و صحبت‌کردن درباره تکالیفی که باید انجام دهند. برنامه فعالیت‌ها باید دارای درجه‌بندی ذهنی درباره فعالیت‌ها باشند.این درجه‌بندی بیانگر سطح موفقیت یا رضایتی است که آن‌ ها فراهم می‌کنند.

مراجعان می‌توانند از مقیاس‌هایی برای درجه‌بندی فعالیت‌ها استفاده کنند(از صفر=بیانگر نداشتن رضایت یا تسلط تا ۱۰=بیانگر رضایت کامل یا تسلط کامل). به منظورتشویق افراد برای تمرکز بر فعالیت‌هایی که حسی از موفقیت یا رضایت را فراهم می‌کنند معمولا برنامه های فعالیت و مقیاس‌های درجه‌بندی در هم ادغام می‌شوند. که هر دو به منظور ایجاد ارتقا و انسجام بین همسرها و اعضا خانواده طراحی شده‌اند.

خود نظارتی[۳۴]

در درمان‌های شناختی- رفتاری سنتی معمولا از افراد خواست می‌شود بین جلسات ارزیابی فکری یا خلقی انجام دهند. تمرین‌های نظارتی طراحی می‌شوند تا برای درمانگر اطلاعات دقیقی درباره زمینه‌های مشکل دار زوج‌ها و اعضا خانواده فراهم کند. از مراجعان خواسته می‌شود بر افکار و باورهای خودآیندی که هنگام انجام این تمرین‌ها و فعالیت‌ها تجربه می‌کنند، تمرکز کنند. منطق خود نظارتی این است که به افراد کمک کند تا به طور کامن در تماس باشند که چگونه فکر می‌کنند، چگونه احساس می‌کنند، چگونه رفتار می‌کنند و چگونه خود- نظارتی بر پویایی‌های رفتاریشان تاثیر می‌گذارد. نمونه‌ای از خود نظارتی، استفاده از برگه روزانه افکار ناکارآمد است(بک، راش، شاو و امری، ۱۹۷۹) که در ان از افراد خواسته می‌شود در جریان بحث‌ها، افکارشان را ثبت کنند و رابطه‌ای ایجاد کنند که چگونه افکار بر رفتارها و خلقیات آن ها تاثیر می‌گذارند.

تعیین تکلیف رفتاری[۳۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...