‌در مورد آثار خارجی هیجان‌ها ی دیگر که ظاهراًً اساسی ترند همین تفاوت‌ها مشاهده می‌شوند مثلاًگریه کردن به علامت رنج احتمالاًعمومیت دارد ولی ،عوامل فرهنگی در تعیین زمان ‌و مکان وحتی شدت گریه مؤثر واقع می شود . چینی ها معتقدند که ابزار خشم هیچگاه موجه نیست ولی آن ها اصرار دارند که غم واندوه باید در ملاءعام ابراز گردد سرخپوستان آمریکا توقع دارند که وقتی مردی زن یا فرزندش می میرد تا مدتی بعد از مرگ آن ها زار ی کند وبه صدای بلند بگرید. (استوتزل ،۲۰۷:۱۳۶۸)

  1. نظام خویشاوندی :

همه فرهنگ‌ها دارای شکل مشخصی از نظام خویشاوندی هستند که در آنارزشها وهنجارهاییدر ارتباط با ازدواج وجود دارد یکی از ویژگی‌های جالب ازدواج که می توان گفت کلی ترین وجهانی ترین اصل اجتماعی مربوط به آن است ممنوعیت ازدواج با بعضی از خویشاوندان مانند ازدواج با پدر ومادر ،خواهر ‌و برادر،دختر وپسر وامثال آن ها‌ است .

برخی از ازدواجها ممنوع است ،به جهت این که به عنوان تابوی زنا با محارم یعنی منبع اخلاقی نیرومندی علیه تماس جنسی بین طبقات معینی از خویشاوندان شناخته می شود ولی محتوای این ‌ممنوعیت‌ها از فرهنگی به فرهنگ دیگر تفاوت می‌کند مثلاً در برخی از جامعه ها ازدواج بین دختر عمووپسر عمودر شمار ازدواج با محارم است و در جامعه های دیگر این طور نیست حتی این ممنوعیت در واردی شامل همه افرادی که دارای یک نام خانوادگی هستند ،نیز می‌گردد«در کره جنوبی»پادشاهان قدیم مصر موظف بودند با خواهران خود ازدواج کنند . در برخی از مناطق فنالند ،سنتی برجاست که مابقاً برداری توانسته است خواهر خودرا به زنی بگیرد . نموه های بسیار دیگری از عقاید مختلف راجع به زناشویی با نزدیکان وجود دارد که ثابت می‌کنند که عوامل اجتماعی بیش از عوامل زیستی در آن دخیل است .

۵٫بیان حالات با تغییرات چهره :

در فرایند ارتباط بین افراد از دو جامعه متفاوت هریک عادات مربوط به فرهنگ خود را دنبال می‌کنند ،چیزی که موجب مشکلاتی برقراری ارتباط کلامی می‌گردد. مثلاً در برخی از فرهنگ‌ها (تف کردن )الزاماًًیک علامت تحقیر یا تنفر نیست ویا آمریکاییان برای «آه کشیدن »نفس خود را بیرون می‌دهند در صورتی که سوئدیها نفس را به درون می‌دهند (بادن ۱۱۴:۱۳۷۴)وحرکات چشم سفیدها وسیاهان آمریکایی در هنگام گفتگو با هم فرق دارد . سفیدها ،هنگام گوش کردن ،به طرف مقابل چشم می دوزند ‌و هنگام سخن گفتن،چشم از طرف بر می گردانند ،در حالی که در محاوره بین سیاهان این رفتار معکوس است .

۶٫شیوه های پرورش نوزادان :

روابط نوزاد با مادر نخستین روابط جسمانی واجتماعی آدمی است . دامان مادر نخستین جهان کودک است و در ایجاد دیدار نسبت به جهان بسیار مؤثر است . به باور روانکاوان بی اعتنایی وبی توجهی به کودک باعث پیدایی خود ضعیف در وی می شود دلی تربیت صحیح که با نظم وانظباط متناسب همراه باشد کودک را دارای «خو»قوی ‌و اراده‌ ی محکم پرورش می‌دهد .برای مثال :کارد نیررلینتون شیوه نگاهداری ورسیدگی کودک را در جزایر مارکیز مطالعه واین گونه توصیف می‌کنند . در جزایر مارکیز عده مردان به مراتب بیشتر از زنان است وبه همین دلیل زنان بیشتر به فعالیت جنسی می پردازند ‌و وظیفه ونقش مادری خود را تا زیادی فراموش می‌کنند مادر ‌معمولا به کودک خود از سینه شیر نمی دهدیا این کار را تنها برای مدتی بسیار کوتاه انجام می‌دهد در عوض نوعی خمیر نرم تهیه کرده کودک را به پشت می خواباند وبا قدرت این خمیر را در دهان کودک قرار می دهدرفع بقیه نیازهای او را نیز مادر به مردانی که در واقع شوهران درجه دوم او هستند واگذار می‌کند . عدم تماس وعلاقه مادری سبب می شود که کودکان این جامعه مضطرب ونامطمئن بار آیند. (صانعی ۱۵۶:۱۳۴۲)

در آفریقای سیاه معمولاًنوزاد دائماًدر بغل یا پشت مادر خود است وبا تمامی حرکات بدنی او در جنبش است مثلاً در نیجریه مادر کودک خود را تا سن ۳سالگی در بغل یا پشت حمل می‌کند وبار سنگین تمامی غرایزی او به طور مستقیم ‌و کامل پس از مرحله دهانی به دوش اوست .برعکس در قبیله کومانش کودک را پیوسته پارچه ای پیچیده وجدا نگاهداری می‌کنند وشب هنگام او را در استوانه چوبی گذاشته ‌و کنار مادر می خوابانند .

عمل قنداق کردن نوزاد در مناطق مختلف جهان بسیار شایع است . بقراط درباره اهمیت قنداق کردن کودک می‌گوید که این کار افراد آدمی را خشن تر می‌کند (استنوتزل۹۷:۱۳۶۸)

جنبه ی دیگر از تفاوتهایی که در رفتار با کودکان دیده می شود به امراز شیر گرفتن مربوط است . چنان که از خود این امر چنین بر «ی اید ،از شیر گرفتن نوعی جدایی وبنابراین حادثه ای است دردناک که درباره آن بسیار مطالعه شده است . شرایط از سیر گرفتن نزد اقوام مختلف متغییر است واین کار ممکن است در بعضی جاها زودتر از هنگام و در برخی ،دیرتر از هنگام و در بعضی نقاط به طور ناگهانی و در جاهای دیگر آرام آرام انجام گیرد . در زندگی سنتی الجزایر زمان از شیر گرفتن به محض بارداری مجدد مادر ،با خشونت صورت می‌گیرد در غیر این صورت این امر با تأخیر یا به تدریج انجام می شود . قوم آراپش که به ملایمت ‌و مهربانی شهره اند ،کودکان خود را تا سه یا چهار سالگی شیر می‌دهند برعکس موندوگومرها که مردمانی پرخاشگر وجنگنده هستند وبرای آنان خشونت ‌و شجاعت اهمیت زیاد دارد . در تربیت کودکان شدت عمل به خرج می‌دهند نه تنها بسیار زود کودک را از شیر می گیرند بلکه بدون هیچگونه نوازشی این کار را انجام می‌دهند .

۷٫پایگاه اجتماعی کودک :

شیوه های گوناگون رفتار با کودک مایه نخستین مایه اولیه تجربه اجتماعی او از سرایط محیطی است واین تجربه ،او را برای جذب فرهنگی به گونه ای که باید در آینده انجام گیرد . آماده می‌کند . در برخی از جامعه های امروزی ،کودک موجودی عزیز بوده ،مورد توجه عاطفی نوازش قرار می‌گیرد ولی در همه جا این طور نیست . همچنین ‌در مورد افرادی که از او مواظبت می‌کنند ،نیز تفاوتهایی وجود دارد ،در جامعه ما ،غالباًمادر به تنهایی چنین وظیفه ای را به عهده دارد . تفاوتهایی نیز ‌در مورد پایگاه وموقعیت اجتماعی کودک در اغلب جامعه ها وجود دارد در مغرب زمین امروز هجامعه شاهد جدایی آشکار سطوح سنی است موقعیت کودک بسیار وابسته پایین تر از دیگران است به حدی که از رهایی کودک از استعمار سخن می‌گویند . نوجوان بایستی برای به دست آوردن استقلال خود مبارزه کند .

مفهوم شخصیت :

با روشن شدن مفهوم فرهنگ ،اکنون می توان اذعان نمود که رفتار ‌و حالات روانی افراد انعکاس فرهنگ آنان است وشخصیت تا حد زیادی نمایند . ویژگی‌های عناصر وعوامل فرهنگ موجود در محیط است در واقع ،شخصیت در فرایند جامعه پذیری به وجود می‌آید ،زیرا انسان در کنش متقابل با دیگران میراثهای جامعه را می‌گیرد وبه فرهنگ جامعه پیوند می‌خورد .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...