برادشاو(۲۰۰۱) درتحقیقی با بررسی شرکت هایی که هرگز گزارش حسابرسی غیر مقبول نداشته و اقلام تعهدی سرمایه در گردش شان بالا بوده است،‌به این نتیجه می‌رسد که حسابرسان در اظهار نظر خود توجهی به اقلام تعهدی ندارند.تحقیقات موجود نشان می‌دهد،شرکت هایی که اقلام تعهدی بالایی دارند،به احتمال زیاد در آینده با مشکلات سود آوری مواجه خواهند شد که حسابرسان توجهی ‌به این مشکلات ناشی از اقلام تعهدی بالا نخواهند داشت.

ون استریلن (۲۰۰۱) به بررسی رابطه بین دوره ارتباط حسابرس– صاحبکار و کیفیت حسابرسی پرداخت. در این بررسی ارتباط بلندمدت بین حسابرس و صاحبکار و حسابرسان مورد مطالعه قرار گرفت. برای انجام این تحقیق اطلاعات تأیید شده از بانک ملی بلژیک در طی سال‌های ۱۹۹۲ الی ۱۹۹۶ اخذ شد. محقق شرکت‌ها را به دو دسته تقسیم نمود، شرکت‌های تحت فشار مالی و شرکت‌های فاقد نیازهای مالی. نتایج بررسی نشان داد حسابرسان تمایل بیشتری به انتشار گزارش‌های غیر شفاف نسبت به سال قبل دارند.

بارتون و ‌همکاران(۲۰۰۰) در تحقیقی با بررسی شرکت هایی که به علت محدودیت در حدود رسیدگی و انحراف از اصول پذیرفته شده حسابداری،گزارش های حسابرسی غیر مقبول دریافت کرده‌اند،‌به این نتیجه می‌رسند که گزارش های حسابرسی غیر مقبول تابعی از قدر مطلق ارزش اقلام تعهدی غیر عادی هستند.

۲-۱۱-۲ تحقیقات داخلی

بنی مهد(۱۳۹۰) با بررسی عوامل تاثیر گذار بر صدور گزارش حسابرسی مقبول طی یک دوره ۷ ساله از سال ۱۳۸۰-۱۳۸۶ نشان داد که صدور گزارش حسابرسی مقبول بیشتر تحت تاثیر عواملی چون عملکرد مدیر،تغییر مالکیت،خصوصی بودن حسابرسی،گزینش اظهار نظر،تغییر حسابرس از یک مؤسسه‌ حسابرسی خصوصی به مؤسسه‌ حسابرسی خصوصی دیگر و اندازه شرکت مورد رسیدگی حسابرس می‌باشد.همچنین دریافت که از میان متغیر های مذکور،همه ی متغیرها به غیر از اندازه شرکت مورد رسیدگی حسابرس،رابطه ی مسقیم با احتمال صدور گزارش حسابرسی مقبول دارند.در کل نتایج این تحقیق نشان داد که هر چه رقابت و خصوصی سازی در بازار حسابرسی افزایش می‌یابد،صدور گزارش حسابرسی مقبول افزایش می‌یابد.

کرمی و همکاران(۱۳۹۰) با ملاک قرار دادن دوره تصدی حسابرس به عنوان شاخصی برای کیفیت حسابرس به بررسی رابطه آن با مدیریت سود می پردازند.در این تحقیق ابتدا رابطه میان دوره تصدی حسابرس و قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری به عنوان انعطاف پذیری در مدیریت سود مورد آزمون قرار گرفته است که نتایج نشان می‌دهد با افزایش دوره تصدی حسابرس،انعطاف پذیری مدیریت در استفاده از اقلام تعهدی اختیاری افزایش می‌یابد.سپس در بررسی رابطه میان دوره تصدی و سطح اقلام تعهدی اختیاری،نتایج به رابطه منفی معناداری رسیده که بیانگر این ادعا است که مدیریت از انعطاف پذیری به وجود آمده در جهت منفی استفاده می‌کند.

رحیمیان و همکاران (۱۳۹۰) به بررسی نقش سهام‌داران نهادی در کیفیت حسابرسی صورت‌های مالی شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته‌اند. در این مطالعه از سه معیار اندازه مؤسسه‌ حسابرسی، تخصص حسابرسی در صنعت و نوع گزارش حسابرسی به عنوان شاخص کیفیت حسابرسی استفاده شده است. یافته های این مطالعه نشان می‌دهد که شرکت‌های دارای سطوح بالاتر از مالکیت نهادی، از کیفیت حسابرسی بالاتری برخوردار می‌باشند؛ این در حالی است که تمرکز مالکیت نهادی موجب کاهش در کیفیت حسابرسی می‌گردد.

حساس یگانه و آذین‌فر (۱۳۸۹) طی تحقیقی به بررسی رابطه بین کیفیت حسابرسی و اندازه مؤسسه حسابرسی پرداخته‌اند. در این مطالعه برای اندازه‌گیری کیفیت حسابرسی از شاخص اندازه مؤسسه حسابرسی استفاده شده است. در این تحقیق برای محاسبه اندازه حسابرسی از متغیر موهومی صفر و یک (اگر شرکت توسط سازمان حسابرسی، حسابرسی شده باشد عدد یک و در غیر این صورت عدد صفر) استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون‌های آماری این تحقیق نشان می‌دهد که یک رابطه معنادار بین کیفیت حسابرسی و اندازه حسابرسی وجود دارد.

وحیدی و همکاران(۱۳۸۸) در بررسی برداشت حسابرسان داخلی و مستقل درباره کارایی علایم خطر در کشف گزارشگری مالی متخلفانه،دریافتند تفاوت عمده ای میان برداشت حسابرسان داخلی و مستقل درباره این موضوع وجود ندارد.همچنین آن ها در پژوهش خود نشان دادند که میزان تجربه و رده شغلی در برادشت حسابرسان داخلی نسبت به کارایی علایم خطر مؤثر بوده در حالی که این دو متغیر،‌در مورد حسابرسان مستقل اثر بخش نبوده است.

علوی طبری و همکاران(۱۳۸۸) در بررسی کیفیت حسابرسی و پیش‌بینی سود دریافتند شرکت هایی که توسط حسابرسان متخصص در صنعت حسابرسی می‌شوند،صحت پیش‌بینی سود بالاتر و انحراف پیش‌بینی سود کمتر است.همچنین نتایج پژوهش آن ها بیانگر آن بود که اندازه مؤسسه‌ حسابرسی با انحراف پیش‌بینی وسد رابطه معکوس دارد.

اعتمادی و دیگران(۱۳۸۸) در بررسی خود نشان دادند در صنایعی که حسابرسان در آن صنعت متخصص هستند،در مقایسه با حسابرسانی که متخصص صنعت مورد نظر نیستند،کیفیت حسابرسی بالاتری دارند.آن ها در پژوهش خود برای اندازه گیری کیفیت حسابرسی،از شاخص مدیریت سود و ضریب واکنش سود استفاده کرده‌اند.

ابراهیمی کردلر و همکاران(۱۳۸۷) در پژوهش خود نشان دادند که بین نوع حسابرس مستقل و مدیریت سود رابطه ای مستقیم وجود دارد.آن ها در این پژوهش،نوع حسابرس را به سازمان حسابرسی و مؤسسات حسابرسی بخش خصوصی تقسیم بندی کردند.نتایج پژوهش آن ها بیانگر آن بود که در مجموع شرکت هایی که توسط سازمان حسابرسی،حسابرسی می‌شوند،مدیریت سود کمتری دارند.

ابراهیمی و سیدی(۱۳۸۷) نقش حسابرسان مستقل را در کاهش اقلام تعهدی اختیاری مورد واکاوی قرار می‌دهند.در این پژوهش تاثیر نوع مؤسسه‌ حسابرسی،نوع اظهار نظر حسابرس در گزارش حسابرسی و تعداد بند های شرط در گزارش حسابرسی بر وری اقلام تعهدی اختیاری سنجیده می شود.یافته های این پژوهش نشان می‌دهد تنها نوع مؤسسه‌ حسابرسی با اقلام تعهدی اختیاری ارتباط دارد.

فصل سوم

روش شناسی تحقیق

۳-۱ مقدمه

در تحقیق حاضر به بررسی تاثیر مدیریت سود بر نوع اظهار نظر حسابرس می پردازیم.که در فصل قبلی پیشینه ی پژوهش ذکر شد و در این فصل در رابطه با روش‌شناسی تحقیق، تبیین و بیان فرضیه‌های تحقیق، روش‌های آزمون فرضیه‌ها، جامعه‌ آماری تحقیق، شیوه نمونه‌گیری و دوره‌ زمانی تحقیق و همچنین نحوه جمع‌ آوری اطلاعات و شیوه تجزیه تحلیل آن‌ ها مطالبی ارائه می‌گردد.

۳-۲ روش شناسی تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...