حرمت به خود – خودپنداره – اعتماد به نفس[۷۹]

خودپنداره یعنی من کی هستم؟ باورهای اختصاصی که به واسطه آن شما خودتان را تعریف می‌کنید (مایرز[۸۰]،۲۰۰۵). خودپنداره ارزیابی کلی است که فرد از شخصیت خود دارد. به عبارت دیگر درکی است که فرد از خویشتن به دست آورده است. در حالی که حرمت به خود، قضاوت‌های ارزشی را ‌در مورد درک از خود در بر می‌گیرد (اسلامی‌نسب، ۱۳۷۳؛ به نقل از شریفی، ۱۳۹۰). در واقع خودپنداره بر مجموعه منظمی از نگرش‌ها و تصورات فرد درباره خویش دلالت دارد که به فرد انسجام بخشیده و به ارزیابی وی از خودش کمک می‌کند (اسیون، ۲۰۰۳؛ به نقل از شریفی، ۱۳۹۰).

حرمت به خود واجد دو بخش پیوسته به هم می‌باشد، یکی تکیه کردن، واگذار نمودن و اطمینان داشتن و دیگری (خود). ‌بنابرین‏ حرمت به خود یعنی اطمینان کردن به خویشتن(آتش پور و آقایی، ۱۳۸۴). در ساختن حرمت به خود شناخت خود منجر به پذیرش خود، پذیرش خود منجر به سعی در ابراز وجود و ابراز وجود منجر به شکوفایی توانایی و شکوفایی توانایی منجر به افزایش حرمت به خود می‌شود (لیندن فیلر، ترجمه اصغرپور،۱۳۸۲).

حرمت به خود واقعی مثل اعتماد به خود نیست، اعتماد به نفس بر اساس دانش استوار است که می‌گوید شما در یک فعالیت، احتمالاً موفق خواهید بود، چرا که در فعالیت‌های مشابه در گذشته موفق بوده اید، برعکس حرمت به خود عبارت‌است از توانایی دوست داشتن و احترام به خود چه به هنگام شکست و چه به هنگام پیروزی (برنز، ترجمه کربلایی نوری ، ۱۳۸۵).

حیطه‌های پنج‌گانه حرمت به خود

    1. حیطه اجتماعی: حیطه اجتماعی احساسات کودک را ‌در مورد خویش به عنوان دوست دیگران شامل می‌شود. آیا سایر بچه ها او را دوست دارند، آیا به عقایدش احترام می‌گذارند، او را در فعالیت‌های خودشان شرکت می‌دهند ؟ آیا او از برخوردها و روابطش با همسالان خویش احساس رضایت می‌کند، کودکی که نیازهای اجتماعی او ارضاء شده باشد (صرف نظر از این‌که چقدر این نیازها با مفاهیم سنتی[۸۱] از محبوبیت مطابقت دارند) از این جنبه خود احساس رضایت خواهد کرد (پوپ، ۱۹۸۹؛ ترجمه تجلی، ۱۳۸۳).

    1. حیطه تحصیلی: زمینه تحصیلی به ارزیابی کودک از خود به عنوان دانش‌آموز مربوط می‌شود. این امر تنها ارزیابی ساده‌ای از توانایی و موفقیت تحصیلی نیست، چون همه بچه ها که نمی‌توانند شاگرد اول باشند. بلکه این کار نمونه‌ای از حالتی است که کودک تصمیم می‌گیرد (بقدر کافی خوب ) باشد. اگر کودک به تمام معیارهای موفقیت و تحصیلی دست یابد (که طبیعتاً این معیارها به وسیله خانواده، دوستان و معلمان شکل می‌گیرد) احترام به خود او مثبت خواهد بود (پوپ، ۱۹۸۹؛ ترجمه تجلی، ۱۳۸۳).

    1. حیطه خانوادگی: احترام به خود خانوادگی، احساسات کودک را نسبت به خود به عنوان عضوی از خانواده منعکس می‌سازد. کودکی که احساس می‌کند عضو با ارزشی از خانواده خود است، وظیفه خود را به نحو احسن انجام می‌دهد، و به لحاظ محبت و احترامی که از والدین، خواهران و برادرانش دریافت می‌کند، احساس امنیت کرده و احترام به خود مثبتی در این زمینه پیدا می‌کند (پوپ، ۱۹۸۹؛ ترجمه تجلی، ۱۳۸۳).

    1. حیطه تصویر بدنی: تصویر بدنی، ترکیبی از ظاهر جسمانی و قابلیت‌های بدنی است. احترام به خود کودک در این زمینه، بر اساس رضایت خاطر او از این امر است که بدنش چگونه به نظر می‌رسد و عمل می‌کند. نوعاً دخترها بیشتر نگران ظاهر خود هستند و پسرها نگران توانایی ورزشی، البته این امر ضرورتاً ‌در مورد تمام بچه ها صدق نمی‌کند، امروزه نقش‌های سنتی ‌در مورد کودکان در حال تغییر است.

  1. حیطه‌کلی: احترام به خود کلی، ارزیابی جامع‌تری از خود است و بر اساس ارزیابی کودک از اکثر خصوصیات خودش می‌باشد. احترام به خود کلی در احساساتی از قبیل این‌که من فرد خوبی هستم یا این‌که من اکثر خصوصیات خودم را دوست دارم جلوه گر می‌شود (پوپ، ۱۹۸۹؛ ترجمه تجلی، ۱۳۸۳).

تاثیر حرمت به خود بر زندگی

حرمت به خود در زندگی ما به طرق زیر تاثیر می‌گذارد:

الف) در چگونگی فکر، عمل و احساس ما ‌در مورد خودمان.

ب) در چگونگی موفقیت ما در رسیدن به اهدافی که در زندگی تعیین می‌کنیم. ‌بنابرین‏:

حرمت به خود بالا این احساس را در ما ایجاد می‌کند که مؤثر، خلاق، بارور و دوست داشتنی و آماده برای عمل باشیم. اما حرمت به خود پایین این احساس را می‌تواند در ما به وجود آورد که غیر مؤثر، بی ارزش، منزجرکننده و نالایق هستیم (آقایی و آتش پور،۱۳۸۴). بی تردید حرمت به خود پایین را می‌توان تغییر داد به شرط آن‌که:

الف) جازه ندهیم شکست‌های گذشته ما را متوقف ساخته و ما را به عقب برگرداند.

ب) یاد بگیریم خود را ملزم نماییم که درباره خویشتن به صورتی مطلوب و صحیح فکر کنیم (آقایی و آتش پور،۱۳۸۴).

رشد حرمت به خود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...