۲-۱-۳-۶ مراحل فشار روانی از لحاظ سازگاری

هنگامی که فرد از یک سو خود را تابع الزاماتی می‌بیند و از سوی دیگر دارای ظرفیت‌های است که منطبق با نیازها و خواسته‌هایش عمل می‌کند، اگر هیچ گونه ارتباطی بین آن ها مشاهده نکند، دچار ناهماهنگی خواهد شد که این ناهماهنگی به طریق مختلف منجر به بروز فشار روانی می‌گردد و تنها راه غلبه بر برقراری نوعی سازگاری و تجانس می‌باشد. (ابراهیمی، ۱۳۸۷)

هانس سلیه می‌گوید «امروز ما دریافته‌ایم که بسیاری از بیماری‌های رایج، بیشتر به نبود سازگاری در برابر استرس مربوط می‌شود، تا به حوادث ناشی از میکروب‌ها و ویروس‌ها. سلیه مراحل فشار عصبی (استرس) را به سر مرحله هشدار، مقاومت و فرسودگی تقسیم می‌کند.»

مرحله اول: (هشدار- خطا): ترشح هورمون‌ها افزایش می‌یابد. بدن در حالت آمادگی نسبی قرار می‌گیرد. علائم فیزیولوژیکی مانند ضربان قلب و فشار خون رویت می‌شود.

مرحله دوم (مقاومت): ترشح هورمون‌ها به بالاترین حد خود رسیده است، بدن در حالت آمادگی کامل به سر می‌برد.

مرحله سوم (افسردگی): بدن در حالت استراحت و تجدید قوا قرار می‌گیرد، قدرت دفاعی در برابر بیماری‌ها تضعیف می‌گردئد و فرد منفعل و فرسوده می‌شود.

۲-۱-۳-۷ پژوهش‌های انجام گرفته درباره استرس

استرس شدید و بلند مدت نظیر تغییرات زندگی (هارکنیس و لوتر[۲۴۴]، ۲۰۰۱) می‌تواند توانایی سازگاری فرد را تحت تاثیر قرار دهد، موجب افسردگی شود و ضمن آسیب به بدن، لذت زندگی را از بین ببرد (کی کولت- گلاسر[۲۴۵]، ۲۰۰۲).

از نظر وایت[۲۴۶] (۲۰۰۰)زمانی که افراد تحت استرس هستند، باید مهارت‌های مقابله ای لازم را داشته باشند تا بتوانند، اثر استرس را کاهش دهند. چنانچه استرس، مدیریت شود و مهارت‌های مقابله ای مؤثر فراهم شود، فرد قادر خواهد بود تا با نیازها و چالش های زندگی خود به شیوه ی بهتری کنار آید. پژوهش ها نیز نشان می‌دهد، آنان که انتظار خودکارآمدی بیشتری دارند( ماسی جفسکی[۲۴۷] ،۲۰۰۰) از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند (هک هاوزن[۲۴۸] ، ۲۰۰۱) در زندگی خود تعهد، چالش و کنترل بیشتری اعمال می‌کنند، شوخ طبع هستند (گادفری[۲۴۹] ،۲۰۰۴)از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردارند (هاوی[۲۵۰] ،۲۰۰۰) مقاومت بیشتری در مقابل آن نشان می‌دهند و به اصطلاح دیرتر ، پریشان می‌شوند و در مقابل پریشانی، مقاوم ترند.

تحقیقات مرتبط نشان می‌دهد که بین کیفیت زندگی و متغیرهای روانشناختی مثل استرس، سرمایه اجتماعی، عزت نفس و … ارتباط وجود دارد(اسدی، صادقی آذر و همکاران، ۲۰۰۶؛ پسندیده، ۱۳۸۶؛ چن و همکاران، ۲۰۰۷؛به نقل از قاسمی زاد و همکاران، ۱۳۸۹).

برخورد با موقعیت های استرس زا اغلب باعث پریشانی و کاهش امنیت و سلامت فرد و خانواده و افت سطح کیفیت زندگی می شود(لوکر و گرگسون، ۲۰۰۳، ترجمه رضایی، ۱۳۸۵).

در قرن حاضر، استرس یکی از علل عمده ی بسیاری از بیماری‌ها به شمار می‌آید و اختلالات روانی، بیماری قلبی، سرطان، ناراحتی های گوارشی، پوستی و مانند این ها، همگی می‌توانند با فشار روانی پیوند داشته باشد. بر پایه ی برآورد پزشکان، ۷۵ درصد از شکایت های پزشکی، استرس است(کیه کولت و همکاران[۲۵۱]، ۱۹۸۶).

استرس یا فشار روانی از جمله مسایل همه گیری است که همه انسان ها متناسب با حرفه و موقعیت خود با آن درگیر هستند و دامنه نفوذ آن در زندگی فردی و زندگی سازمانی بسیار گسترده می‌باشد(استورا[۲۵۲]، ۱۹۹۹).

۲-۱-۳-۸ سبک های مقابله با استرس

هر فرد، در معرض رویدادهاى استرس آور قرار مى گیرد و آنهایى سالم تراند که باا سترس های طولانی مدت سازگاری پیدا نموده و با استرس های کوتاه مدت و گذرا مقابله نمایند. اگر فرد نتواند در زمینه هاى مختلف در برابر استرس سازگاری از خود نشان دهد و یا اینکه با آن مقابله نماید، دچار اختلال و بیماری می‌گردد. هر نوع تنش فیزیولوژیکی و یا روانی، که تعادل عمومی انسان را مورد تهدید قرار دهد، استرس تلقى مى شود، که با توجه به شدت و نوع آن مى تواند تعادل زیستی وی را بر هم زند، احساسات منفی ایجاد نماید و احساس خوب بودن فرد را به مخاطره بیاندازد. ممکن است باعث شود دیدگاه فرد نسبت به واقعیت هاتغییر یافته و یا فرایند تفکر و مشکل گشایی وی را به کلی مختل سازد، می‌تواند روابط بین افراد و احساس تعلق نسبت به دیگران را در آن ها دگرگون سازد و به طور کلی نگرش افراد نسبت به زندگی را تغییر دهد(سجودی، ۱۳۷۸).

خصوصیات و تفاوت‌های افراد با یکدیگر باعث می‌شود که در رویدادهای استرس زا به گونه‌ای متفاوت با یکدیگر عمل نمایند. سن، جنس، سلامتی، موقعیت، نوع ورزش و نوع تغذیه تماماً در رویدادهای استرس زا دارای اثراتی هستند که شدت و اثر آن از شخصی به شخص دیگر متفاوت می‌باشد.

در تمام راه های مداخله که در برابر استرس تدبیر می‌شوند،آموزش را عنصری اساسی می دانند. در حوزه مدیریت استرس چند نوع آموزش لازم است:آموزش به فرد برای مقابله با استرس،آموزش به مدیران درباره اهمیت طراحی شغل،و آگاهی دادن به کارکنان درباره میزان بروز بی نظمی های روانی و ‌در مورد آن دسته از عامل‌های شغلی که خطر بروز بی نظمی های روانی را افزایش می‌دهند.البته بسیاری از شرکت‌ها و سازمان‌ها تنها بر مدیریت استرس به عنوان راه مداخله تکیه می‌کنند.که باید توجه داشت آموزش در برابر مدیریت استرس به تنهایی برای برطرف کردن مشکل کافی نیست،بلکه چنین آموزشی را باید بخشی از راهبرد بزرگتری برای مداخله به حساب آورد.(رأس وآلتایمر؛ترجمه خواجه پور،۱۳۷۷).

۲-۱-۳-۹ مطالعات پیرامون شیوه ها و راهبردهاى مقابله با استرس

روش های مقابله از جمله حل مسأله، روش هایی برای مقابله با استرس و حل مشکلات زندگی می‌باشند و برای ارتقاء زندگی به مطلوب ترین سطح ممکن، افراد می‌توانند راه های مختلف مقابله با استرس را بیاموزند (هاوتون، کرک، سالکووسکیس و کلارک[۲۵۳]، ۱۳۸۵). کنار امدن و سازگاری موفقیت آمیز با محیط اجتماعی مستلزم مجموعه ای از مهارت های حل مسئله بین شخصی است که نمی توان آن ها را به وسیله آزمون های رایج یا آزمون های شخصیت اندازه گیری کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...