فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – ۲-۵ انواع تصمیم گیری بر مبنای اطلاعات موجود – 7 |
اگرچه افلاطون روح انسانی را به ارابهای تشبیه کردهاست که توسط دو اسب خرد و احساس به حرکت می آید، اما در قرون اخیر دانشمندان به خرد بیشتر بها داده و از احساسات به عنوان بخشی که مانع خردورزی است یاد نموده اند (جان[۲]، ۲۰۰۵). در تصمیم گیری تاکنون این عقیده بیشتر مطرح بوده است که انسان در تصمیمات خود –آنجا که سخن از نفع و ضرر است- کاملاً عقلایی و بدور از احساسات عمل می نماید. اما برخی از شواهد مطرح در روانشناسی در سالهای اخیر نشان داده است که انسان در
تصمیم گیری و رفتار خود از هر دو اسب استفاده می نماید.
تصمیم گیری تحت تأثیر تعدادی از عوامل است، از جمله:
۱-عوامل عقلایی: منظور، عوامل قابل اندازه گیری از قبیل هزینه، زمان، پیشبینیها و غیره است. یک تمایل عمومی وجود دارد که بیشتر بدین عوامل پرداخته و عوامل غیرکمی را از یاد ببریم (بهارگوا[۳]، ۱۹۹۳).
۲-عوامل روانشناختی: مشارکت انسان در پدیده تصمیم گیری روشن است. عواملی از قبیل شخصیت تصمیمگیر،تواناییهای او، تجربیات،درک، ارزشها، آمال و نقش او ازجمله عوامل مهم درتصمیمگیری هستند.
۳-عوامل اجتماعی: موافقت دیگران بخصوص کسانی که تصمیم به نوعی بر آنان تأثیر گذاشته است، از مسائل مهم تصمیم گیری است. توجه به این عوامل از مقاومت دیگران در برابر تصمیم میکاهد.
۴-عوامل فرهنگی: محیط دارای لایههای فرهنگی متعددی است که به نام فرهنگ منطقه، فرهنگ کشور و فرهنگ جهانی خوانده می شود. همچنین فرهنگ خود سازمان نیز باید مد نظر قرار گیرد. این فرهنگها بر تصمیم فردی و یا سازمانی ما در قالب هنجارهای مورد قبول جامعه، رویه ها و ارزشها تأثیر میگذارند (موردیک[۴]، ۱۹۹۳).
تصمیم گیری، جوهر شغل مدیریت است. وظایف اصلی مدیران برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، رهبری و نظارت است که انجام هر کدام مستلزم تصمیمگیریهای است که مثلاً چه برنامهای اجرا شود و چه هدفهایی در نظر گرفته شود. در هیچ جایی به اندازه مرحلۀ برنامه ریزی، احتیاج به تصمیم گیری مؤثر احساس نمی شود و همان طور که ملاحظه می شود، تصمیم گیری، عملاً فعالیتی است که در تمام وظایف پنجگانۀ مدیران به کار میرود و شامل موارد زیر است:
الف. تشخیص مشکل اصلی
ب. تهیه راه حلهای مختلف
ج. فنون تجزیه تحلیل راهحلها
د. اتخاذ تصمیم
به طور کلی، تصمیم گیری را میتوان شامل مراحل ششگانۀ زیر دانست:
مرحلۀ اول: شامل تشخیص و تعیین مشکل و مسئلهای است که در راه تحقق هدف، مانع ایجاد کردهاست. در این مرحله، باید کوشش شود مشکل اصلی و واقعی شناخته شده و به درستی تعریف شود؛
مرحلۀ دوم: یافتن راهحلهای ممکن برای رفع مشکل مذکور است. یافتن راه حلها با توجه به تجربه های علمی و عملی مدیر، در تصمیم گیری صورت خواهد گرفت؛
مرحلۀ سوم: انتخاب معیار برای سنجش و ارزیابی راهحلهای ممکن. برای آنکه راهحلها نسبت به هم مورد سنجش واقع شوند، لازم است آن ها را به وسیله معیارهایی مورد بررسی قرار داد؛
مرحلۀ چهارم: تعیین نتایج حاصل از راهحلهای ممکن، بر اساس معیارهای انتخاب شده؛
مرحلۀ پنجم: ارزیابی راهحلها از طریق بررسی نتایج حاصل از آن ها. هر راه حل با توجه به نتایجی که از آن نصیب سازمان خواهد شد، با سایر راهحلها مقایسه و اولویت بندی میشوند.
مرحلۀ ششم: انتخاب یک راه از میان راه های مختلف و ارائۀ بیانیۀ تصمیم که این مرحله در انتهای مرحله ارزیابی و تعیین اولویتها، خود بخود تحقق مییابد و راه حلی که بهترین نتیجه و بالاترین درجۀ اولویت را داشته باشد راه حل انتخابی است (سرفرازی و همکاران، ۱۳۸۹).
۲-۳ سطوح تصمیم گیری
یک مدیر در طول روز اطلاعات زیادی به او میرسد. به صورت کلی میتوان گفت که مدیر پس از اخذ این اطلاعات سه نوع تصمیم گیری می کند.
-
- نوع اول که اغلب به نام تصمیمات استراتژیک خوانده می شود، تصمیمات مربوط به امور دراز مدت، پیچیده، و غیر ساختمند است که توسط مدیران عالی رتبه اتخاذ می شود (لوکاس و هنری[۵]، ۱۹۸۵). اطلاعات مربوط به چنین تصمیماتی، عموماً تعریف نشده، غیرمبتنی بر موارد از پیش تجربه شده، با منشأ بیرون از سازمان، جمع آوری شده از طرق غیررسمی و کوتاه شده است (دیویس و مارگرد[۶]، ۱۹۸۴).
-
- نوع دوم از تصمیمات، اغلب به نام تصمیمات کنترلی مدیریت۷ خوانده شده که توسط مدیران میانی اتخاذ میگردد. عموماً اطلاعات دریافتی برای این نوع تصمیمات، با معیارهایی از قبیل استانداردهای سازمان و یا بودجه سنجیده می شود. اطلاعات مربوط به این نوع تصمیمات، غالباً متوجه داخل سازمان، کوتاهمدت، تاریخی و سادهتر است.
- نوع سوم، تصمیماتعملیاتی است. این قبیل تصمیمات به راحتی فرموله شده و سیستم های کامپیوتری نیز می توانند کار را راحتتر کنند (ادوارد[۷]، ۱۹۹۱).
۲-۴ درجه سختی تصمیم گیری
درجه سختی و راحتی کار تصمیم گیری به ۴ عامل بستگی دارد:
۱-اطلاعات: در برخی از تصمیم گیری ها، تمامی اطلاعات مربوط به مسئله موجود است. اما در برخی دیگر گرچه اطلاعات بالاخره در جایی وجود دارد، اما ما به لحاظ محدودیت در تجزیه و تحلیل آن ها و یا نبود ابزار لازم به آنان دسترسی نداریم. هرچه که اطلاعات کمتر در دسترس باشد، تصمیم گیری مشکلتر است (لولر و رودی[۸]، ۱۹۷۶).
۲-نامعلومی[۹]: عموماً در مسائل تصمیم گیری با پارامترهایی مواجه میشویم که اندازه، جهت و رفتار آنان برای ما کاملاً معلوم نیست. به عنوان مثال برای ارائه یک کالای جدید به بازار، واقعاً رفتار بازار و استقبال مشتریان برای ما مشخص نیست.
۳-منابع کمیاب: در اکثر اوقات و حتی با وجود اطلاعات مکفی و نبود نامعلومی، پدیده کمبود منابع نکته مهمی در تصمیم گیری است. وقتی که منابع برای تولید کمیاب است و ما با راه حل های رقابتی متعدد روبروئیم، در حقیقت ما با مشکل ارزشیابی هرکدام از منابع و سپس تصمیم گیری روبروئیم.
۴-عوامل روانی[۱۰]: اکثر تصمیم گیری ها مشکل هستند بلحاظ آنکه عوامل روانی از قبیل ترس، قدرت، اضطراب و نگرانی نیز در این فرایند سهیم هستند (موناهان[۱۱]، ۲۰۰۰).
۲-۵ انواع تصمیم گیری بر مبنای اطلاعات موجود
با توجه به عوامل فوق، انواع تصمیم گیری بر مبنای درجه اطلاعات موجود درباره وقوع متغیرهای غیرقابل کنترل ، به قرار ذیل است:
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 07:50:00 ب.ظ ]
|