فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – فصل اول: مصونیت جنایتکاران بینالمللی از تعقیب در برابر محاکم ملی: قابلیت استناد و قلمرو آن – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
در نتیجه رئیس دولت یا کشور، پس از پایان تصدی مقام نسبت به اعمالی که در سمت رسمی خود و در جهت انجام وظیفه نمایندگی خویش انجام داده است نزد محاکم داخلی سایر کشورها از مصونیت برخوردار خواهد بود. این مصونیت ناشی از نظریه معروف به ” عمل دولت ” میباشد که برگرفته از اصل تساوی حاکمیتهاست و بر اساس آن اعمالی که رئیس دولت یا کشور در سمت رسمی خویش و در جهت انجام وظایف خود مرتکب میشود عمل دولت متبوع وی محسوب شده و نسبت به این اعمال حتی پس از پایان دوران تصدی مقام مصونیت مطلق خواهد داشت.
بند ۲ ماده ۱۳ قطعنامه مؤسسه حقوق بینالملل اعلام میکند که: او (رئیس سابق دولت) در سرزمین خارجی از هیچ نوع مصونیت قضایی چه در امور کیفری چه در امور مدنی یا اداری برخوردار نیست مگر آنکه به سبب اعمالی احضار یا تحت تعقیب قرار گرفته که در حین ایفای وظایف آن ها را انجام داده و در اجرای آن اعمال مشارکت کرده باشد.
آنچه مسلم میباشد این است که مصونیت به معنای عدم مسئولیت نیست. جمهوری دمکراتیک کنگو در لایحه ۱۵ مه ۲۰۰۱ نزد دیوان بینالمللی دادگستری به طور صریح وجود این اصل حقوق بینالملل کیفری را پذیرفته که عنوان رسمی یک مأمور دولت موجب نمیشود در مورد جرایمی که در زمان تصدی مأموریت انجام میدهد از مسئولیت کیفری معاف و مبرا شود.[۱۰۵]
بنابرین رئیس دولت یا کشور نسبت به اعمالی که پیش از تصدی مقام و نیز حین تصدی مقام در سمت خصوصی و شخصی خویش مرتکب شده است دارای مسئولیت کیفری بوده و پس از ترک مقام ریاست، نزد محاکم داخلی سایر کشورها که صلاحیت رسیدگی داشته باشند قابل پیگرد و محاکمه میباشد. و نمیتواند به مصونیت کیفری که حقوق بینالملل در زمان تصدی مقام به وی اعطا نموده بود استناد نماید.
بخش دوم:
مسئولیت کیفری در جنایات بینالمللی
و تقابل آن با گفتمان مصونیت
فصل اول: مصونیت جنایتکاران بینالمللی از تعقیب در برابر محاکم ملی: قابلیت استناد و قلمرو آن
پیش از این عنوان شد که قواعد ناشی از حقوق بینالملل عرفی یا قراردادی موجب برخورداری برخی مقامات دولتها از مصونیت در قبال صلاحیت کیفری محاکم سایر کشورها گردیده است. مباحث اشاره شده جرایم عادی ارتکاب یافته توسط افراد را در بر میگیرد. اما پس از توجه جامعه بینالمللی به مقوله جنایات بینالمللی و لزوم پیگرد مرتکبین این جنایات، مسئله مسئولیت کیفری بینالمللی به وجود آمد که بر اساس آن افرادی که مرتکب چنین جنایاتی شوند از نظر حقوق بینالملل مسئولیت کیفری داشته و نزد محاکم صالح قابل پیگرد میباشند. به دلیل ویژگیهای خاص این گونه جرایم، حقوق بینالملل، رژیم حقوقی خاصی را در زمینه پیگرد و محاکمه مرتکبین این جنایات نزد محاکم داخلی کشورها در پیش گرفته است که تا حدی با رژیم مصونیت در زمینه جرایم عادی متفاوت میباشد.
در این فصل جهت تبیین رژیم حقوقی مصونیت مقامات دولتها نزد محاکم داخلی سایر کشورها به اتهام ارتکاب جنایات بینالمللی، ابتدا به مسئله تعهد کشورها در زمینه تعقیب مرتکبین این جنایات و لزوم مبارزه با بیکیفری این افراد پرداخته میشود و سپس مبانی اعطای مصونیت کیفری به مقامات دولتها از منظر قابلیت استناد در موارد جنایات بینالمللی نزد محاکم داخلی کشورها بررسی میگردد.
مبحث اول: جنایات موضوع اهتمام جدی جامعه بینالمللی و ضرورت مبارزه با بیکیفری
جنایت بینالمللی عمل غیر مشروع و خلاف حقوق بینالملل است که از ناحیه افراد سر میزند و دارای چنان ویژگیهایی است که مضر بر روابط میان انسانها در جامعه بینالمللی است و صلح و امیت داخلی و بینالمللی را به خطر میاندازد. در نتیجه حقوق بینالملل و منابع آن به ویژه عرف بینالمللی و معاهدات، برخی از اعمال را به عنوان جرایم کیفری بینالمللی تعیین نموده که مسئولیت کیفری فردی (حقیقی) را در پی خواهد داشت.
ویژگی خاص این جنایات و تأثیر آن بر فضای جامعه بینالمللی، واکنش افکار عمومی را در پی دارد که خواستار پیشگیری از وقوع این جرایم و پیگرد و مجازات مرتکبین آن میباشند.
در این مبحث تلاش میشود تا علاوه بر بررسی مقررات حقوق بینالملل در زمینه تعهد دولتها به پیگرد جنایات بینالمللی، ضرورت مبارزه با بیکیفری مرتکبین این جنایات و تقابل آن با مسئله مصونیت نیز بررسی گردد.
گفتار اول: مقررات حقوق بینالملل در زمینه تعهد دولتها نسبت به مقابله با جنایات بینالمللی،تعقیب و مجازات آن ها
پس از پایان جنگ سرد بود که تفاوت جایگاه کشورها و تقابل فقیر و غنی، افزایش احساسات ملیگرایانه، ترویج بنیادگرایی دینی و تقابلات قومی و مذهبی باعث بروز خشونتها، جنگها و پیدایش سیاست نابودی قومی گشت. چنین فضائی بیانگر شکست سازمانهای عمومی بینالمللی در جلوگیری از چنین نقضهای آشکار حقوق بشری بود. هدفی که بخصوص پس از جنگ جهانی دوم در دستور کار جامعه جهانی قرار گرفته است. این مسئله بیانگر آن است که در کنار ناتوانی سازمانهای بینالمللی، کشورها نیز نسبت به پیگری چنین اعمالی بیمیل بوده و در برخورد با مرتکبین و مسببین آن از خود کوتاه نشان میدهند. در واقع » کشورها نسبت به تعهدات بینالمللی که به تکریم ارزشهای اساسی مانند صلح و شرافت انسانی و جلوگیری از نابودی و محو گروههای قومی و مذهبی و یا نژادی و غیره مربوط است مسامحه مینمایند. این تعهدات را میتوان تعهدات جامعه نامید. [۱۰۶]«زیرا نتیجه عدم رعایت این تعهدات نه تنها نظم و امنیت داخلی یک کشور را برهم میزند بلکه افکار عمومی جهان را نیز جریحهدار میکند. در واقع ویژگی اساسی تعهدات اخیر این است که اولاً تعهداتی هستند که بر یکایک اعضای جامعه جهانی در قبال اعضای دیگر فرض است و ثانیاًً هر کدام از اعضای جامعه بینالمللی حق دارد از دیگر اعضای این جامعه مطالبه اجرای این تعهدات را نماید.
الف) جنایات بینالمللی
جرایم بینالمللی دستهای از جرایم هستند که علاوه بر اینکه که در حقوق داخلی جرم تلقی شده و برهم زننده امنیت داخلی یک کشور میباشند، به واسطه برخورداری از عناصر خارجی جنبه فرامرزی یافته و نظم و امنیت سایر کشورها را نیز مختل میکنند. همچون جرایم سازمانیافته و حمل مواد مخدر بین کشورها. اما جنایات بینالمللی علاوه بر اینکه ممکن است برهم زننده امنیت داخلی و صلح و امنیت بینالمللی باشند، ناقض قواعد کیفری بینالمللی نیز میباشند و وجدان بشریت را جریحهدار میسازند.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 07:35:00 ب.ظ ]
|