تحقیقات کرانوسیت و فانل بریج[۳](۲۰۰۹) نشان می‌دهد که سهام‌داران عمده در فرایندهای عملیاتی، تأمین مالی و سیاست های پرداخت ضرروزیان یک شرکت تأثیر می‌گذارند. با توجه ‌به این که مدیریت تحت تأثیر سیاست های شرکت های بزرگ و گزارشگری مالی قرار می گیرند. همچنین سهام‌داران عمده نیز تحت تأثیر این سیاست ها قرار گرفته، که ممکن است سهام‌داران عمده به طور جداگانه بر کیفیت گزارشگری مالی اثر داشته باشند. در حالی که مدیران به طور مستقیم می‌توانند بر کیفیت گزارشگری مالی اثرگذار باشند. سهام‌داران عمده به اثر قیمت بروی سهام خود توجه دارند، اما به دلیل اینکه به اطلاعات شخصی و محرمانه دست یابند از استراتژی تهدید خروج استفاده می‌کنند و گاهی اوقات نیز با نارضایتی از شرکت خارج می‌شوند. مطالعات نشان می‌دهد که سهام‌داران عمده با تهدید به خروج و کناره گیری از شرکت باعث به وجود آوردن نظم و انضباط در کنترل شرکت می‌شوند و این نظم را در چارچوب نقدینگی سهام نشان می‌دهند. سهام‌داران عمده با سرمایه گذاری در شرکت می‌توانند نفوذ قابل ملاحظه ای در مدیریت برای حفظ موقعیت خود داشته باشند ‌بنابرین‏ سهام‌داران عمده به طور بالقوه می‌توانند بر کیفیت گزارشگری مالی تأثیر داشته باشند.

نفوذ سهام‌داران عمده از طریق مداخله:

اولین نوع نفوذ سهام‌داران عمده به طور مستقیم دخالت در تصمیم گیری های عامل، تأمین مالی و سرمایه گذاری و نظارت شرکت ها به صورت جایگاه در هیئت مدیره و یا اعضای اصلی هیئت مدیره رخ می‌دهد.

نفوذ سهام‌داران عمده از طریق خروج:

شواهد بررسی شده در تحقیقات سانتر و همکاران (۲۰۱۲) و ناگار (۲۰۱۳) نشان می‌دهد که نهادها یا سهام‌داران عمده از تئوری خروج استفاده می‌کنند و این تهدید سهام‌داران عمده به خروج و کناره گیری از شرکت به طور قابل توجهی در افزایش ارزش شرکت اثر دارد. ممکن است مدیران اجرایی شرکت ها به تصمیم گیری مالی شرکت های مرتبط باشند و یا با تصمیم گیری سهام‌داران عهده و بزرگ برای نگهداری سهام و یا خروج از شرکت مرتبط باشند.

۲-۲-۲ سهام‌داران نهادی :

هیئت مدیره ترکیب مهمی در ساختار سازمانی هر شرکتی می‌باشد که محور ارتباطی بین سهام‌داران عهده و نهادی و مدیران تلقی می شود، و به واسطه همین موضوع، ایفا کننده نقش مهمی در راهبری شرکتی در سطح شرکت‌ها می‌باشد. هیئت مدیره، عامل کلیدی در انجام هر چه بهتر راهبری شرکتی در سطح شرکت‌ها می‌باشد. هیئت مدیره مهم ترین عاملی است که از طریق آن سهام‌داران می‌توانند مدیریت اجرایی را کنترل کنند. در ادبیات موضوعی این مبحث مطالعات تجربی گوناگونی انجام شده است که به بررسی جنبه‌های مختلف ارتباط هیئت مدیره و عملکرد شرکت پرداخته‌اند. نقطه عطف این مطالعات، تأثیر هیئت مدیره در نظارت بر فرایند بیشینه سازی ارزش سهام سهام‌داران است. اندازه، ترکیب و تعداد اعضای هیئت مدیره جزء ویژگی هایی بوده است که در مطالعات متعدد، به عنوان عوامل ارزیابی شرکت و عملکرد مورد استفاده و آزمایش قرار گرفته است( انکوب ۲۰۰۶). هیئت مدیره هایی که تعداد مدیران آن ها زیاد است می‌توانند برای شرکت مفید نباشند و هزینه های زیادی نیز به همراه داشته باشند. به نظر می‌رسد هیئت مدیره بزرگتر موجب بهبود وظیفه نظارتی خود و در نتیجه اثر بخشی بیشتر می شود. اما از سویی دیگر ممکن است هیئت مدیره بسیار بزرگ شود و متعاقب آن کیفیت ارتباطات موجود در آن نیز تحت تأثیر این موضوع قرار گیرد .

هفلن و شاو(۲۰۰۰) در تحقیق خود به رابطه ی مثبت بین درصد سهام بلوکی در دست سهام‌داران و اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و روش سهام دست یافتند و بیان می دارند که شرکت هایی که ساختار مالکیت متمرکزی دارند سهام‌داران بزرگ به اطلاعات خصوصی دسترسی دارند، در نتیجه معاملاتی که آن ها در آن دخیل هستند طرف های معامله را با خطر انتخاب نادرست مواجه می‌سازد. این امر موجب می شود تا طرف های معامله سهام، اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را به منظور کاهش خطر انتخاب نادرست افزایش دهند، در نتیجه با افزایش اختلاف پیشنهادی خرید و فروش سهام، معاملات سهام در بازار کاهش و نقد شوندگی بازار نیز کاهش می‌یابد.

بلتون و ون تاون[۴](۱۹۹۸) بیان می دارند که تمرکز مالکیت باعث کاهش تعداد سهامدارانی که می‌توانند به معامله سهام بپردازند می شود، این امر سرمایه گذاری مؤثر بازار را کاهش می‌دهد و در نتیجه افزایش نقد شوندگی بازار سهام کاهش می‌یابد. تجزیه سهام عاملی برای افزایش تعداد سهام و در نتیجه افزایش نفد شوندگی سهام از طریق افزایش تعداد دفهات انجام معاملات سهام محسوب می شود. نسبت بالای سهام نگهداری شده توسط افراد داخلی مانع از اثر مثبت تجزیه سهام بر نقدشوندگی سهام می شود. ‌بنابرین‏ نقد شوندگی سهام بایستی بعد از تجزیه سهام برای شرکت هایی که مالکیت افراد داخلی در آن ها بالا است بدون تغییر باقی بماند. تأثیر پراکندگی مالکیت بر نقد شوندگی بازار سهام ممکن است به دلیل اندازه های مختلف شرکت ها، متفاوت باشد. تمرکز مالکیت در شرکت های کوچک، احتمال معامله بر اساس اطلاعات نهانی در آن ها را افزایش می‌دهد. ‌بنابرین‏ ممکن است تأثیر پراکندگی مالکیت بر نقد شوندگی سهام در شرکت های کوچک بیشتر باشد.

در دهه های اخیر سهام تحت تملک سرمایه گذاران نهادی به طور چشم گیری افزایش یافته است. منظور از سرمایه گذاران نهادی، شرکت های بیمه، صندوق های سرمایه گذاری، مؤسسات مالی، بانک ها و شرکت های سهامی است که در سایر شرکت های سهامی سرمایه گذاری می‌کنند. از این رو، سرمایه گذاران نهادی بزرگترین گروه سرمایه گذاران شرکت های سهامی عام را تشکیل می‌دهند. در رابطه با مالکیت سرمایه گذاران نهادی با عملکرد شرکت سه فرضیه وجود دارد:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...