تصویر فروشگاه ، تصویر برند فروشگاهی ، کیفیت خدمت ، ریسک درک شده و اگاهی از قیمت هر کدام به نحوی بر قصد خرید مصرف کننده مؤثر است . فراهم آورندگان خدمت علاقه زیادی به قصد خرید دارند . زیرا ، قصد خرید بر رفتارهای ‌خرید و نیز سودآوری شرکت تاثیر به سزایی دارد .

محققین بیان می‌کنند که مشتریان ادراکات خود از ارزش را بر اساس کیفیت خدمت تجربه شده شان ، بنا می‌کنند (کرونین ، بردی و هالت ۲۰۰۰) . ارزش ادراک شده بالا می‌تواند چرایی اینکه مشتریان حتی در سطح قیمتهای پایین جایگزین به فراهم آورنده خدمت خود وفادار می مانند ، را توضیح دهد (کرونین ، بردی و هالت ۲۰۰۰)[۱]. رابطه بین کیفیت خدمت و قصد خرید می‌تواند توسط ارزیابی های تشخیصی خدمت که نهایتاً منجر به ‌پاسخ‌گویی‌ رفتاری از سوی مشتری می شود ، توضیح داده شود (باگوتزی ۱۹۹۲). در حقیقت ، بررسی مطالعات ارتباط میان کیفیت خدمت ، رضایت و قصدهای رفتاری نشان می‌دهد که کیفیت خدمت تاثیر مستقیمی بر قصد خرید دارد .

در تجارت امروزی و با گسترش برندها و خدمات مشابه ، ریسک استفاده یا عدم استفاده از محصولات و خدمات جایگزین و نیز محصولات و خدمات جدید سطح بالایی از درگیری ذهنی را برای مصرف کنندگان فراهم می اورد .ریسک درک شده ، یکی از عواملی مهمی است که می‌تواند بر قصد خرید تاثیرگذار باشد . معمول ترین تعریفی که برای ریسک درک شده بیان می شود ، این است که ریسک درک شده انتظارات ذهنی مصرف کننده از زیان است (سویینی و همکاران ؛۱۹۹۹) . بدین معنی که هر عملی از مصرف کننده ، پیامدی را در پیش خواهد داشت که او با هیچ گونه از تخمین های خود به صورت دقیق نمی تواند آن را پیش‌بینی نماید و نهایتاً برخی از آن ها غیرمطبوع جلوه می‌کنند (باور وکوکس ، ۱۹۶۰؛ لیندجائر و همکاران،۲۰۰۹) .

هنگامی که ، ریسک درک شده عامل مهمی در انتخاب مصرف کننده محسوب می شود ، حجم وسیعی از مطالعات بر درک ریسک تمرکز می‌یابند . مطالعات تجربی ریسک درک شده را به عنوان یکی از عوامل کاهش میل به خرید برندهای فروشگاهی بیان می‌کند (دیک و همکاران ،۱۹۹۵؛ ریچاردسون و همکاران ،۱۹۹۶؛ میرز و همکاران،۲۰۰۶؛لیندجائر و همکاران ،۲۰۰۹) .‌بنابرین‏ ، اقدام به خرید برند یکی از محتمل ترین عمل ها است که مصرف کننده در هنگامی که اطمینان دارد که می‌تواند عملکرد رضایت بخش خود را به دست آورد ، صورت می‌دهد (بالتراز و همکاران ،۱۹۹۷) .

کسب سود و پیشگام شدن در تجارت یکی از بزرگترین دغدغه های فعالان در هر زمینه ای می‌باشد . توسعه مفاهیم کیفیت و شهرت در جهت کسب اهداف بلند مدت و کوتاه مدت باعث گشته تا بسیاری از فروشگاه ها در پی ایجاد جایگاهی قابل توجه در ذهن مشتریان باشند . تصویر فروشگاه ، از ادراکات عینی و ذهنی مصرف کنندگان در طی زمان توسعه پیدا ‌کرده‌است . یکی از تعاریف اولیه ای که از تصویر فروشگاه صورت پذیرفته ، بدین صورت است که تصویرفروشگاه شامل نگرش‌هایی است که بخشی به وسیله کیفیت های وظیفه ای و بخش دیگر از آن توسط نشئه های روانی تشکیل می‌گردد . این تعریف اولیه توسط مارتینیو صورت پذیرفته است (گروال و همکاران ۱۹۹۸ ؛ لیندجائر و همکاران ۲۰۰۹) .

در برخی تعاریف دیگر ، تصویر فروشگاه به عنوان مفهومی چند بعدی که از کیفیت وظیفه ای تا محیط فروشگاه منعطف است در نظر گرفته می شود . تصویر فروشگاه ، تاثیر به سزایی بر ذهن مصرف کننده داشته که این امر به نوبه خود می‌تواند بر روی قصد خرید مصرف کننده تاثیر گذار باشد (گروال و همکاران ۱۹۹۸ ؛ لیندجائر و همکاران ۲۰۰۹) . بر طبق تئوری به کارگیری نشانه ، تصویر فروشگاه می‌تواند تعیین کننده کیفیت محصول باشد ( ریچاردسون و همکاران ۱۹۹۸ ؛ اسمین و همکاران ۲۰۰۴) .

در حقیقت ، ادراکات تصویر فروشگاه ، سطح بالایی از نشانه ها را به برند فروشگاهی مرتبط می‌کند ، در این صورت آن ها می‌توانند با فراهم آوردن اساسی برای کیفیت کلی برند فروشگاهی ، درست مانند برند اصلی عمل کنند ( کالینزداد و لیندلی[۲] ۲۰۰۳) . ‌بنابرین‏ هنگامی که کیفیت ادراک شده برند فروشگاهی با قصد خرید مرتبط باشد ، ادراکات تصویر فروشگاه نیز بر قصد خرید مؤثر خواهد بود ( گروال و همکاران ۱۹۹۸ ) .

در دنیای تجارت پیچیده و پرشتاب امروزی ، ایجاد تصویر ذهنی[۳] و ماندگاری آن در مشتریان به مسئله مهمی در تجارت مبدل شده است . به طوری که شرکت ها و فروشگاه ها از ابزارهایی در این جهت استفاده می‌کنند . تصویر برند در این زمینه کمک فراوانی در جهت ماندگاری برند در ذهن مشتریان انجام می‌دهد.تصویربرند در مطالعات معدودی به صورت های متفاوتی تعریف شده که به عنوان مثال می توان تعاریف زیر را نام برد .

مجموعه ای از اعتقادات نگه داری شده ‌در مورد برندی خاص (کاتلر۱۹۸۸) یا مجموعه ای از تداعی هاست که معمولا به روش های معنی داری سازماندهی می شود ( آکر[۴]، ۱۹۹۲) . این مجموعه تداعی معانی و اعتقادات می‌تواند بر ریسک درک شده تاثیرگذار باشد . کلر معانی تصویر برند را در دو دسته ، کیفیت و اثر بخشی ، طبقه بندی می‌کند .

در ارتباط با تصویر برند و تاثیر آن بر ریسک درک شده می توان این موضوع را بیان کرد که هنگامی که اطلاعات کافی در زمینه برند فروشگاهی به اندازه برند ملی وجود نداشته باشد ، مصرف کنندگان برای کاهش ریسک انتخاب خود از نشانه های بیرونی مانند تصویر برند فروشگاهی و نیز قیمت استفاده می‌کنند . هنگامی که با بهره گرفتن از تداعی تصویر برند در می‌یابند که تصویر برند مناسب است ، آن ها ریسک درک شده پایین تری خواهند داشت . تصویر برند به صورت مستقیم و بی واسطه نیز بر قصد خرید تاثیرگذار است ( زیائو[۵] ،۲۰۱۱) . تصویر برند مناسب ، می‌تواند از طریق ابزار تمایز خود را از سایر فروشگاه ها جدا نموده و با افزایش قابلیت اعتماد مشتریان باعث افزایش قصد خرید و به تبع آن سوددهی می‌شوند .

از دیگر ابزارها و نشانه های خارجی در جهت تاثیرگذاری بر قصد خرید ، آگاهی از قیمت می‌باشد . قیمت همواره یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر انتخاب است . امروزه مصرف کنندگان به صورت مداوم در حال دریافت اطلاعات و استفاده از آن در انتخاب خود می‌باشند . در ادبیات بازاریابی به روش های روشن و برجسته ای آگاهی از قیمت تحت عنوان عدم تمایل مشتری به پرداخت قیمت بالاتر برای محصول و تمرکز منحصر به فرد بر پرداخت قیمت پایین تر تعریف شده است ( لیشتاین و همکاران ، ۱۹۹۳) .

۲-۲- تعریف کیفیت :

اصطلاح کیفیت ، به معنای یک چیز مختلف برای افراد مختلف است . این است چرایی تعریف کیفیت که اغلب به عنوان اولین گام در مسیر توسعه کیفیت از آن یاد می شود . درک کلی و بینش عمومی از آن چه که کیفیت گفته می شود به سازمان کمک خواهد کرد تا بتواند بر تلاش‌های مربوط به بهبود کیفیت خود تمرکز کند . ‌بنابرین‏ ، تعریف کیفیت ، نه تنها از نقطه نظر معنایی اهمیت دارد بلکه اهمیت دیگر آن از لحاظ جهت دهی تلاش کارکنان خط مقدم به سمت دلایل رایج خاص است .

برای طبقه بندی تعریف کیفیت ، پنج دسته گسترده وجود دارد :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...