دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | قسمت 8 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۶٫ افسردگی
اختلالات افسردگی در DSM-V به عنوان دسته جداگانه قرار گرفته است.ویژگی مشترک همه این اختلالات وجود غم است، احساس تهی بودن، یا تحریک پذیر خلق و خوی، همراه با تغییرات جسمی و شناختی است که به طور قابل توجهی ظرفیت فرد برای عملکرد تاثیر میگذارد (DSM-V).
اختلالات خلقی شامل اختلال در بی نظمی خلق و خو، اختلال افسردگی عمده[۹۳] (از جمله دوره افسردگی ماژور)، اختلال افسردگی مداوم (اختلال دیستایمیک[۹۴])، اختلال ملال پیش از قاعدگی[۹۵]، اختلال افسردگی ناشی از ماده یا دارو[۹۶]، اختلال افسردگی با توجه به وضعیت پزشکی دیگر[۹۷]، دیگر افسردگیهای تصریح نشده[۹۸] (DSM-V).
برای افتراق غم و اندوه از دوره افسردگی اساسی[۹۹] (MDE)، مفید است در نظر گرفت که در غم و اندوه غالبا تحت تاثیر احساس پوچی و از دست دادن است، در حالی که در MDE خلق افسرده و ناتوانی در احساس شادی و لذت.بیقراری در غم و اندوه مداوم است. احساس ملامت در غم احتمالا به کاهش شدید در بیش از چند روز تا هفته در امواج رخ میدهد که به اصطلاح درد میگویند. این امواج تمایل به افکار و یا یادآوری از شخص مرده همراه است. خلق افسرده از MDE مداوم تر و به افکار و یا اشتغالات ذهنی خاص گره خورده است. درد از غم و اندوه ممکن است توسط احساسات مثبت باشد که با ناخشنودی و بدبختی فراگیر که از ویژگیهای MDE هست که نامتعارف هست. به طور کلی محتوای اندیشه مرتبط با غم و اندوه ویژگیهای اشتغال ذهنی با افکار و خاطرات از مرحوم، به جای تاملات خود انتقادی و یا بدبینانه در MDEدیده میشود. در غم و اندوه، اعتماد به نفس است به طور کلی حفظ میشود، در حالی که در MDE احساس بی ارزشی و خود نفرت رایج است. اگر افکار خود زشت بینی در غم و اندوه وجود داشته باشد، معمولا شامل درک نقاط ضعف روبرو متوفی (به عنوان مثال، نمی بیند به اندازه کافی شخص فوت شده، و نمیتواند بگوید که چقدر او را دوست داشته است). اگر یک فرد داغدیده درباره مرگ و مردن فکر میکند، چنین افکار به طور کلی در مرحوم و احتمالا در مورد پیوستن به مرحوم متمرکز شده است، در حالی که در MDE افکار بر پایان دادن به زندگی خود به دلیل احساس بی ارزشی، سزاوار زندگی بودن، و یا قادر به کنار آمدن با درد افسردگی متمرکز شده است (DSM-V).
جدول۲-۴٫اختلال افسردگی اساسی
ویژگیهای تشخیصی
A. پنج (یا بیشتر) از علائم زیر در یک دوره ۲ هفتهای بوده است و نشان دهنده یک تغییر از عملکرد قبلی: حداقل یکی از علائم: (۱) خلق افسرده یا (۲) از دست دادن علاقه یا لذت بردن است.
توجه: علائم به وضوح قابل انتساب به وضعیت پزشکی دیگر را شامل نشود.
۱٫ نشانه های خلق افسرده بیشتر از یک روز، تقریبا هر روز، به عنوان توسط آزمودنی گزارش میشود (به عنوان مثال، احساس غم، تهی بودن، نا امیدی) و یا توسط دیگران مشاهده شده (به عنوان مثال، گریان به نظر میرسد). (توجه داشته باشید: در کودکان و نوجوانان، میتواند خلق و خوی تحریک پذیر باشد.)
۲٫ کاهش علاقه یا لذت بردن به طور قابل توجهی در همه، یا تقریبا تمام فعالیتها بیشتر روز، تقریبا هر روز (به عنوان یکی از نشانه های ذهنی و یا مشاهده نشان داد).
۳٫ کاهش وزن قابل توجه اگر رژیم غذایی نباشد و یا افزایش وزن (به عنوان مثال، یک تغییر بیش از ۵ درصد از وزن بدن در یک ماه)، یا کاهش یا افزایش اشتها تقریبا هر روز. (توجه داشته باشید: در کودکان، شکست را افزایش وزن مورد انتظار در نظر داشته باشید).
۴٫ بی خوابی و یا پرخوابی تقریبا هر روز.
۵٫ بیقراری حرکتی یا کندی حرکتی تقریبا هر روز (مشاهده توسط دیگران، نه صرفا احساسات ذهنی بی قراری و یا آهستگی).
۶٫ خستگی یا از دست دادن انرژی تقریبا هر روز.
۷٫ احساس بی ارزشی یا احساس گناه بیش از حد یا نامتناسب (که ممکن است توهم باشد) تقریبا هر روز (و نه صرفا خود سرزنشی یا احساس گناه در مورد مریضی).
۸٫ کاهش توانایی فکر کردن و یا تمرکز، یا بی تصمیمی، تقریبا هر روز (یا توسط حساب ذهنی و یا به عنوان توسط دیگران مشاهده).
۹٫ افکار مکرر مرگ (نه فقط ترس از مردن)، افکار خودکشی مکرر بدون یک طرح خاص، یا یک اقدام به خودکشی و یا یک برنامه خاص برای خودکشی.
B. علائم باعث ناراحتی بالینی قابل توجه و یا اختلال در عملکرد اجتماعی، شغلی، و یا دیگر مسائل مهم.
C. علائم به وضوح قابل انتساب به وضعیت پزشکی دیگر را شامل نشود.
توجه: معیار A-C نشان دهنده افسردگی اساسی است.
توجه: پاسخهای به از دست دادن (به عنوان مثال، سوگ، ورشکستگی مالی، زیان بلایای طبیعی، یک بیماری پزشکی جدی یا معلولیت) ممکن است شامل احساس غم و اندوه شدید، نشخوار فکری در مورد از دست دادن، بی خوابی، بی اشتهایی و کاهش وزن اشاره کرد در معیار، که ممکن است در ملاکA مشابه دوره افسردگی باشد. اگرچه چنین علائمی ممکن است قابل فهم نباشد و یا برای از دست دادن (سوگ) مناسب در نظر گرفته شود در ضمیمه افسردگی اساسی در برای پاسخهای عادی به سوگ باید در نظر گرفت.این تصمیم به ناچار نیاز به اعمال قضاوت بالینی بر اساس تاریخچه فرد و هنجارهای فرهنگی برای بیان ناراحتی در زمینه از دست دادن است.
D. وقوع افسردگی بهتر است توسط اختلال اسکیزوافکتیو، اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوفرنی شکل، اختلال هذیانی، و یا دیگر مشخص نشده باشد و طیف نامشخص اسکیزوفرنی و سایر اختلالات روانی توضیح داده نشده باشد.
E. هرگز یک دوره مانیک یا یک دوره هیپومانیک وجود نداشته باشد.
توجه داشته باشید: این استثناء برای دوره های شبه مانیک و شبه هیپومانیک صدق نمیکند اگر ناشی از ماده و یا انتساب به اثرات فیزیولوژیکی وضعیت پزشکی دیگر.
۲-۷٫ نوروفیدبک
۲-۷-۱٫ بیوفیدبک
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 08:22:00 ب.ظ ]
|