فرضیه اصلی : بین عوامل فردی کارکنان زن و احراز پستهای مدیریتی رابطه معنا داری وجود دارد

فرضیه های فرعی :

۱-بین اعتماد به نفس کارکنان زن و احراز پستهای مدیریتی رابطه معنا داری وجود دارد

۲-بین ریسک پذیری کارکنان زن و احراز پستهای مدیریتی رابطه معنا داری وجود دارد

۳-بین خواست فردی کارکنان زن و احراز پستهای مدیریتی رابطه معنا داری وجود دارد

۴-بین آگاهیهای اجتماعی کارکنان زن و احراز پستهای مدیریتی رابطه معنا داری وجود دارد

۵-بین مهارت کارکنان زن و احراز پستهای مدیریتی رابطه معنا داری وجود دارد

۶-بین دانش فردی کارکنان زن و احراز پستهای مدیریتی رابطه معنا داری وجود دارد

۱-۷) تعریف متغیرهای و اصطلاحات تحقیق

۱-۷-۱) اعتماد به نفس :

خود باوری ، به معنای توانایی کنترل بر زندگی خود می‌باشد . ما یک راهنمایی درونی داریم که جهت را برایمان مشخص می‌کند . ‌بنابرین‏ احساس می‌کنیم که کانون کنترل به جای اینکه بیرون یعنی در جهان خارج قرار داشته باشد، در درونمان است (براندن ،۱۳۷۹، ص ۶۳)

زمانی که فردی بتواند بدون توقع و انتظار از دیگران کاری را آغاز کند و بکوشد تا آن را به اتمام برساند ، می گوئیم «اعتماد به نفس »دارد .(سلحشور،۱۳۸۲،ص ۱)

۱-۷-۲) ریسک پذیری:

ترس یکی از بزرگترین موانع کسب قدرت است ، زیرا آنگاه که باید به جلو حرکت کنیم عقب می نشینیم و آنگاه که باید متمرکز شویم به پریشانی ذهن گرفتار می‌شویم ، هنگامی که اعمال ما برپایه ترس باشند نمی توانیم با استدلال و منطق ، با الهام یا با توانایی‌های خود ، با دیگران ارتباط برقرار کنیم . تمامی این نکات می توان سنگ بنای کسب قدرت برای زنان باشد .(لرنر رابینز ،۱۳۸۳،ص ۵۱)

انسان‌ها از نظر گرایش به خطر پذیری متفاوتند . این میل که مبتنی بر پذیرش یا اجتناب از خطر است ، ثابت شده است که بر موارد زیر اثرات شدیدی می‌گذارد : مدت زمانی که طول می کشد تا مدیر تصمیم بگیرد و مقدار اطلاعاتی را که وی برای گرفتن تصمیم به آن نیاز دارد . در حالی که معمولا این گفتار درست است که مدیران سازمان‌ها ضد خطر هستند ، ولی هنوز هم افراد درباره این بعد شخصیتی ، متفاوتند . در نتیجه عقل سلیم حکم می‌کند که متوجه این تفاوت شخصیتی باشیم و حتی درباره نوع شغل و پستی که شخص باید آن را احراز کند ، مسئله میل او را به خطر پذیری مورد توجه قرار دهیم (رابینز ،۱۳۷۸،ص ۱۵۲)

۱-۷-۳) خواست فردی :

علاقه مندی فرد را به پذیرش مسئولیت شامل می شود .

۱-۷-۴) آگاهیهای اجتماعی :

میزان برخورداری از ارتباطات و اطلاعات اجتماعی را شامل می شود

۱-۷-۵) مهارت :

مجموعه مهارت‌های مدیریت را که شامل مهارت فنی ،انسانی و مفهومی است در بر دارد . که میزان برخورداری از مهارت فنی ، یعنی «توانایی مدیر در کاربرد دانش تخصصی یا تخصصهای ویژه » همچنین مهارت انسانی یعنی «توانایی در کار کردن ،درک نمودن و ایجاد انگیزش در فرد یا گروه» و مهارت مفهومی یعنی «مدیران بتوانند از نظر فکری ،مسائل و مشکلات پیچیده را تجزیه و تحلیل کنند و آن ها را شناسایی نمایند » را شامل می شود .(رابینز ،۱۳۸۴،ص ۹)

۱-۷-۶) دانش فردی :

میزان برخورداری فرد از معلومات عمومی و آشنایی با دانش روز یا به عبارت دیگر برخورداری از اطلاعات و ‌آگاهی‌هایی را که می‌تواند در احراز پست مدیریت ،مؤثر باشد را شامل می شود

۱-۷-۷) احراز پست :

عبارت است از مجموعه وظایفی که برای انجام کار در سازمان به یک نفر واگذار می‌گردد .(سید جوادین ،۱۳۸۴،ص ۹۹)

۱-۷-۸) مدیریت :

مدیریت ، فرایند به کارگیری مؤثر و کار آمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی ، سازماندهی ، بسیج منابع و امکانات و هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی بر اساس نظام ارزشی مورد قبول ، صورت می‌گیرد (رضائیان ،۱۳۷۱ ، ص ۶ ) مدیریت عبارت است از عملی که به صورت آگاهانه و مستمر انجام می شود و به سازمان شکل می‌دهد . هر سازمان دارای افرادی است که جهت کمک در راه تامین این هدف ها مسئولیتهایی را می‌پذیرند ، این افراد را مدیر می‌نامند (استونر ، ۱۳۷۹، ص ۷) .

۱-۷-۹) عوامل فردی :

عوامل فردی به کلیه عواملی گفته می شود که افراد با خود همراه دارند که بعضی از این عوامل ذاتی و فطری اند و برخی اکتسابی و آموختنی و فرد طی فرایند اجتماعی شدن آن ها را احراز می‌کند (زاهدی ،۱۳۸۳، ص ۲ )

۱-۷-۱۰) عوامل شخصیتی :

شخصیت به عنوان مجموعه ای از ویژگی های ذهنی و فیزیکی که به افراد هویت می‌دهد ، تعریف شده است این ویژگی ها با رفتار ها یی شامل چگونه فکر کردن ، چگونه عمل کردن و احساس فرد مشخص می‌گردد (سید جوادین ،۱۳۸۴ ، ص۸۳ )

شخصیت هر فرد مجموعه ای از ویژگی های یکتا و یگانه ای است که مختص آن فرد می‌باشد . مجموعه ساخت شخصیتی ، افراد را از یکدیگر متمایز می‌سازد (شفیع آبادی ،۱۳۷۵،ص ۶۸)

۱-۷-۱۱) توانمندی :

توانایی ، دانش و مهارتهایی را توصیف می‌کند که کارکنان را در اعمال نفوذ مبتنی بر صلاحیت مجاز می دانند.(کنیلا ،۱۳۸۳،ص۱۲۰)

توانایی ، ارزیابی کار یا عملی است که فرد می‌تواند انجام دهد . (رابینز ،۱۳۷۸،ص۱۳۰)

۱-۸) قلمرو تحقیق :

این تحقیق دارای سه قلمرو مکانی ،زمانی و موضوعی می‌باشد .

۱-۸-۱) قلمرو مکانی : از نظر مکانی در برگیرنده کلیه زنان شاغل در دستگاه های اجرایی شهرستان رشت می‌باشد

۱-۸-۲) قلمرو زمانی : محدوده زمانی تحقیق حاضر از مهر ماه سال ۱۳۹۰ تا آبان ماه ۱۳۹۱سال می‌باشد

۱-۸-۳) قلمرو موضوعی : از نظر موضوعی پژوهش حاضر پیرامون نقش عوامل فردی و تاثیر آن در احراز پستهای مدیریتی توسط زنان می‌باشد

فصل دوم:

ادبیات تحقیق

۲-۱)مقدمه

تحقق اهداف توسعه اجتماعی و اقتصادی ، وابسته به عوامل متعددی است که یکی از مهمترین این عوامل استفاده مناسب و بهینه از منابع انسانی است که باید متناسب با نیاز جامعه باشد و همچنین زمینه ظهور و رشد استعدادهای بالقوه ، توانایی ها ، ایجاد تخصص های لازم و نیز مشارکت هرچه بیشتر کلیه افراد جامعه اعم از زن و مرد را فراهم سازد . مهمتر آنکه این مشارکت نه تنها در محدوده خاص بلکه باید کلیه سطوح شغلی از پایین ترین تا بالاترین مناصب سیاست گذاری و اجرایی را در برگیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...