کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



جدول ۴-۲۲ ضریب مسیر اثر متغیر مستقل عوامل فردی و روانی بر فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس

با توجه به اطلاعات مندرج در جدول (۴-۲۲)، فرضیه شماره ۱-۱ مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب مسیر متغیر عوامل فردی و روانی بر فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس با ارزش۱٫۲۳۹- =T در سطح خطای ۰۵/۰ معنی دار نیست در نتیجه فرض صفر قبول می شود و ادعا پذیرفته نمی شود. از طرفی چون ضریب همبستگی منفی شده است، بنابراین رابطه منفی است .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۴-۲ بین عوامل فرهنگی- اجتماعی و گروهی بر فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس رابطه وجود دارد .

به بیان دیگر از لحاظ آماری داریم:
H0 : عوامل فرهنگی- اجتماعی و گروهی با فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس رابطه ندارد .
H1 : عوامل فرهنگی- اجتماعی و گروهی با فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس رابطه دارد .
با توجه به جدول (۴-۱۱) و نمودار (۴-۶) جدول زیر بدست می آید:

متغیر مستقل
ضریب همبستگی
مقدار آماره t
پاسخ

عوامل فرهنگی اجتماعی و گروهی
۰٫۲۸۹
۰٫۴۷
خیر

جدول ۴-۲۳ ضریب مسیر اثر متغیر مستقل عوامل فرهنگی- اجتماعی و گروهی بر فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس

با توجه به اطلاعات مندرج در جدول (۴-۲۳)، فرضیه شماره ۱-۲ مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب مسیر متغیر عوامل فرهنگی- اجتماعی و گروهی بر فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس با ارزش۰٫۴۷=T در سطح خطای ۰۵/۰ معنی دار نیست در نتیجه فرض صفر قبول می شود و ادعا پذیرفته نمی شود. از طرفی چون ضریب همبستگی مثبت شده است، بنابراین میزان رابطه مثبت است.

۴-۴-۳ بین عوامل موقعیتی بر فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس رابطه وجود دارد .

به بیان دیگر از لحاظ آماری داریم:
H0 : عوامل موقعیتی بر فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس رابطه ندارد.
H1 : عوامل موقعیتی بر فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس رابطه دارد.
با توجه به جدول (۴-۱۳) و نمودار (۴-۶) جدول زیر بدست می آید:

متغیر مستقل
ضریب همبستگی
مقدار آماره t
پاسخ

عوامل موقعیتی
۹٫۹۳
۱٫۲۵۱
خیر

جدول ۴-۲۴ ضریب مسیر اثر متغیر مستقل عوامل موقعیتی بر فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس

با توجه به اطلاعات مندرج در جدول (۴-۲۴)، فرضیه شماره ۱-۳ مورد بررسی قرار گرفته است. ضریب مسیر متغیر عوامل موقعیتی بر فرایند تصمیم خریداران کالاهای لوکس با ارزش۱٫۲۵۱=T در سطح خطای ۰۵/۰ معنی دار نیست در نتیجه فرض صفر قبول می شود و ادعا پذیرفته نمی شود. از طرفی چون ضریب همبستگی مثبت شده است، بنابراین میزان رابطه مثبت است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 11:31:00 ق.ظ ]




نمودار۴-۲ : ترکیب جنسیتی پاسخگویان
پیداست که غالب پاسخگویان مرد هستند. در واقع از ۱۸۱ نفر، ۱۵۱ نفر مرد و مابقی یعنی ۳۰ نفر زن می باشند.
۴-۱-۳٫ تفکیک پاسخ دهندگان بر اساس تحصیلات
در سوالات جمعیت شناختی، میزان تحصیلات پاسخگو در زمره سوالات جمعیت شناختی مورد پرسش قرار گرفت. با تحلیل این متغیر با بهره گرفتن از نمودارهای گسسته، داریم:

نمودار ۴-۳ : ترکیب تحصیلات پاسخگویان
از نمودار پیداست که غالب پاسخگویان کارشناس ارشد می باشند. این امر اطمینان به نتایج تحقیق را سهل تر می نماید. این امر با عنایت به توسعه فراگیر دوره های تحصیلات تکمیلی در کشور امری دور از ذهن نمی باشد.
۴-۱-۴٫ تفکیک پاسخگویان بر اساس میزان تجربه
میزان تجربه پاسخگویان در زمینه تحقیق، متغیر دیگری است که مورد پرسش قرار گرفته است:

نمودار ۴-۴: ترکیب تجربه پاسخگویان
شکل توزیع تجربه پاسخگویان به نمودار توزیع نرمال دو قله ای شباهت دارد. به هر حال تراکم سنوات تجربه کارشناسان مورد استفاده در این تحقیق بیشتر بین ۷ تأمین‌کنندگان ۱۱ سال می باشد. این مقدار سابقه کاری در حوزه صادرات برنج و نیز وجود کارشناسان با تجربه ای با تجاربی فراتر از ۳۰ سال، بر قدرت و دقت نتایج تحلیل می افزاید.
۴-۲٫ آمار توصیفی سازه های تحقیق
در بخش قبل، وضعیت شاخص های جمعیت شناختی لحاظ شده در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. اما باید توجه داشت که این شاخص ها جهت تبیین سازه های تحقیق و ابعاد ۶ گانه مورد استفاده قرار می گیرند. بنابراین در این بخش با محاسبه امتیاز ابعاد (میانگین امتیاز شاخص های دربرگیرنده) وضعیت آن ها از لحاظ شاخص های مرکزی و پراکندگی مورد بررسی قرار می گیرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۲-۱٫ شرایط تقاضای داخلی
به علت میانگین گرفتن از داده های شاخص ها جهت تشکیل امتیاز سازه ها، داده گم شده در محاسبات این بخش وجود ندارد. میانگین ۲٫۹۴ برای این سازه، نشان از اهمیت کمتر از میانگین برای آن دارد. همچنین بزرگتر بودن مد از میانه و میانه از میانگین می تواند نشانه چوله بودن توزیع به سمت چپ باشد.

تعداد کل

تعداد معتبر

۱۸۱

میانگین

۲٫۹۴

میانه

۳

مد

۳٫۲

انحراف معیار

۰٫۷۲

جدول ۴-۱: شاخص های مرکزی بعد شرایط تقاضای داخلی
۴-۲-۲٫ عوامل مرتبط و حمایت کننده
میانه این سازه ۳٫۱۴ است که تا حدی بالاتر از میانگین می باشد. این امر نشان دهنده چوله اندک به راست توزیع می باشد. میانگین بالای ۳ برای این سازه نیز نشان دهنده اهمیت آن از نظر پاسخ دهندگان است.

تعداد کل

تعداد معتبر

۱۸۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ق.ظ ]




¨ آداب و رسوم
________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت وثروت
____________
عناصر رورانشناسی
____________
باورهای عامیانه و خرافی
_____________
سایر عناصر
یکی از مواردی که به طور ضمنی از قصه دریافت میشود، این است که زندگی در این دنیا همیشه با غم و رنج آمیخته و وجود فردی که در این زندگی بیغم و رنج باشد، محال است.
۳-۴۲- احمد پادشاه
* خلاصهی قصه
روزی، دختر احمد پادشاه به گردش رفت. در راه کودک شیر خوارهای را که روی زمین افتاده بود، با خود به خانه آورد. روزی پادشاه با پسرش به مکه رفت و دخترش را با پسر سر راهی که اسمش تاپتیغ بود، در خانه گذاشت. تاپتیغ به تحریک پیرزنی میخواست به دختر سوءقصد کند، دختر پادشاه هم سر او را شکست. وقتی شاه از سفر برگشت، تاپتیغ مسئله را برعکس جلوه داد. پادشاه خشمگین شد و به پسرش دستور داد تا دختر را بکشد. دختر فرار کرد و به جنگل رفت. پسر امیر اعراب، دختر را در جنگل دید و او را به زنی گرفت. بعد از چند سال، دختر دو پسر زایید؛ اما در این مدت کلمهای حرف نزدهبود، پسر امیر اعراب میپنداشت که دختر لال است. بعد از مدتی با کمک پیرزنی فهمید نه تنها دختر لال نیست، بلکه دختر احمد پادشاه است. پسر امیر اعراب دختر را با وزیر و چهل سوار به خانهی احمد پادشاه فرستاد. در راه وزیر از دختر درخواست همآغوشی کرد، دختر سرباز زد و وزیر هم دو پسر دختر را کشت و به دختر نسبت داد، دختر هم فرار کرد. بعد از مدتی دختر خود را به شکل کچلها درآورد و در خانهی پدرش به عنوان غازچران کار کرد. یک روز، پسر امیراعراب به مهمانی احمد پادشاه آمد. در این موقع دختر با لباس مبدل وارد اتاق شد و اجازه خواست تا داستانی بگوید و ماجرای خود را از اول تا آخر بازگفت. احمد پادشاه و پسر امیر اعراب بسیار خوشحال شدند و وزیر و تاپتیغ را مجازات کرده، سالها به خوشی زندگی کردند.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
___________
¨ کنشهای اساطیری
___________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
____________
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
مضمون این قصه شبیه به قصهی۱۶ است. افراد قصه، همه از طبقات مرفه جامعه هستند. رفتن به سفر حج نیز مؤید همین مطلب است، چراکه در گذشته تنها ثروتمندان قادر به رفتن به این‌گونه سفرها بودند. پسر امیر اعراب، همسر شخصیت اصلی قصه، نیز از طبقات مرفه هست. شخصیتهای منفی قصه، تاپتیغ و وزیر هستند که قصد خیانت به اربابان خود را دارند. در مورد وزیر در دیگر قصهها مفصل توضیح دادیم. در مورد تاپ‌تیغ هم باید گفت که وی کودکی سرراهی است و اصیل و نژاده نیست. در قصه از دو پیرزن نام می‌برد، پیرزنی که تاپتیغ را تحریک به سوءقصد به دختر میکند و از طرفی پیرزن دیگری که به پسر امیر اعراب کمک میکند تا متوجه شود که زنش لال نیست و این دو چهره‌ی مثبت و منفی پیرزنان در قصه‌هاست که در این قصه در کنار هم آورده شده است. بافت قصه تا حدودی حاکمی بودن فضای مردسالاری را نشان می‌دهد. آن‌جا که پدر قصه بدون پرسوجو و تنها با اتکا به حرف تاپتیغ دستور قتل دخترش را صادر میکند.
¨ آداب و رسوم
یکی از رسومی که در قصه از آن یاد میشود، رسم «زئی» میان کردان است. مطابق این رسم «یکی دو ماه بعد از عروسی، عروس به خانهی والدینش برمیگردد و از یک تا سه ماه در خانهی ایشان زندگی میکند و بعد هدایایی از پدر ومادر گرفته به نزد شوهر بازمیگردد» (نقل از زیر نویس قصه). در این قصه هم، آنگاه که پسر امیر اعراب متوجه میشود همسرش دختر احمد پادشاه است، او را به مهمانی به خانهی پدرش میفرستد.
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
_____________
عناصر روانشناسی
از لحاظ روان‌شناسی این قصه شبیه به قصه‌ی ۱۶ است. با این تفاوت که در آن‌جا دختر به غاری پناهنده می‌شود و در این قصه هم به جنگل فرار می‌کند. با این حال هر دوی این صورت‌ها، یکی از نمودهای مادر مثالی هستند که یونگ در چهار صورت مثالی به آن‌ها اشاره کرده است و در قصه‌ی ۳۴ گفته شد که صوری که مادر مثالی را متجلی می‌کنند، نوعی ولادت مجدد را برای قهرمان در پی دارند. علاوه بر آن در قصه، از کبوترانی که دختر را یاری می‌دهند، اثری نیست.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

باورهای عامیانه وخرافی
_____________
سایر عناصر
هر عملی عکسالعملی دارد، بدی سزای گناهکار و خوبی پاداش بیگناهی است. این مطلب به گونهای ضمنی از قصه دریافت میشود.
۳-۴۳- احمد تجار
* خلاصهی قصه
روزی، احمد تجار که مرد بسیار ثروتمندی بود، برای تجارت عازم چین شد. احمد زنی داشت که هر وقت میخندید یک دستهی گل از دهانش بیرون میریخت. وقتی احمد به چین رسید، یک مجمعه پر از جواهرات و یک دسته گل از دهان زنش را برای شاه چین فرستاد تا از تجارت او جلوگیری نکنند. حاضرین از دیدن گل در آن فصل، بسیار تعجب کردند و از شاه قضیه را پرسیدند. وزیر که مرد ناقلایی بود، گفت: «احمد تجار زنی دارد که هر وقت میخندد از دهانش گل بیرون میریزد. من هم با زن احمد تجار سروسری دارم». پادشاه به وزیر هفت روز فرصت داد تا حرفش را ثابت کند. وزیر به طرف ایران حرکت کرد و به پیرزنی پول داد که از بدن زن احمد تجار برایش نشانی بیاورد. پیرزن با زن احمد به حمام رفت و آنچه میخواست به او گفت. وزیر به چین برگشت و نشانی را برای پادشاه گفت. پادشاه بعد از اطلاع از صحت حرف وزیر، اموال احمد را ضبط کرد و احمد آواره شد.
نوکرهای احمد خبر را به خانم بردند. زن احمد هم خود را به شکل مردان درآورد و با خیمه‌های خالی به جنگ پادشاه چین رفت و دخترش را از او خواست. پادشاه چین از ترس دخترش را به زن احمد که خود را به شکل مرد درآوردهبود، داد و وزیر را به همراه دختر فرستاد. در راه زن احمد از وزیر در مورد رابطهاش با زن احمد پرسید. وزیر همهی ماجرا را به زن، که خود را به شیوهی مردان آراسته بود، تعریف کرد. وقتی به ایران رسیدند. زن احمد وزیر را مجبور کرد که همهی حقایق را به مردم بگوید. مردم متوجه بیگناهی زن احمد شدند. احمد تجار که در آن نزدیکیها بود وقتی این حرفها را شنید، بسیار خوشحال شد. زن احمد دختر شاه چین را به عقد شوهرش درآورد و هر سه به خوشی زندگی کردند.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_____________
¨ کنشهای اساطیری
__________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
– بیرون آمدن گل به هنگام خندیدن
خندیدن و رویش گیاهان یا بیرون آمدن گل به هنگام خندیدن ارتباط مستقیم با جوامع بدوی و کشاورزی دارد. ولادیمیر پراپ در کتاب ریشه های تاریخی قصههای پریان خنده را دارای قدرت زندگیبخشی میداند. وی میگوید: «اعتقاد بر آن است که خنده نه تنها قدرت ملازمت، بلکه قدرت به وجود آوردن زندگی را دارد. با ظهور کشاورزی اعتقاد بر این میشود که خنده قدرت آن را دارد که به گیاه وسبزه زندگی ببخشد»(پراپ، ۱۳۷۱: ۲۸۹).
در این قصه هم هنگام خندیدن زن احمد، گلهای رنگارنگ از دهانش بیرون میآید که شکل تغییر یافتهی همان اعتقاد است. مورد دیگری در تحلیل این مطلب این است که با توجه به دید اساطیری نسبت به زن و دادن صفاتی چون باروری و زایایی به وی، هم‌چنین نقش فصل بهار در شکوفایی و زنده شدن درختان می‌توان زن احمد را نمودی از طبیعت در هنگام بهار و ترفندهای وزیر و پیرزن را نمودی از مقاومت سرما دانست. با خندیدن بهار گلها شکوفه می‌دهند و مقاومت سرما هم نتیجهای نخواهد داشت.
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی،شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه در میان طبقات مرفه جامعه اتفاق میافتد. تاجر، وزیر و پادشاه شخصیتهای اصلی این قصه هستند. این قصه در ایران اتفاق افتاده و رفتن احمد تجار به چین درواقع چین کشور امروزی نیست؛ به این دلیل که پادشاه از وزیر میخواهد طی هفت روز حرف خود را ثابت کند و وزیر در طی همین هفت روز به ایران میآید و برمیگردد. علاوهبر آن، اطلاع وزیر از نحوهی خندیدن زن احمد و همچنین وجود اذانگو و قسم وزیر به حضرت محمد (ص) در اصل قصه، هم نشان از تأثیر اسلام دارد. از این موارد چنین می‌توان نتیجه گرفت که چین باید شهری در همان نزدیکیهای محل زندگی احمد تجار بوده باشد و وجود پادشاه و وزیر در هر منطقه میتواند نشانی از حکومتهای ملوک‌الطوایفی باشد.
از دیگر نکاتی که در قصه بهطور ضمنی به آن اشاره شده، دادن رشوه برای تسهیل در انجام کارها بوده است، این رشوه که عموماً به مقامات حکومتی داده میشده از جمله دلایلی است که راویان قصه برای پرهیز از بردن نام آن شهر یا منطقه، نام چین را برگزیدهاند. احمد تجار برای اینکه کار تجارتش به راحتی انجام گیرد، مجمعهای از جواهر را برای پادشاه میفرستد، تعجب درباریان از بودن گلها در کنار جواهرات، نشان از این مطلب دارد که ماجرای قصه در فصلهای سرد سال انجام گرفتهاست.
شخصیتهای منفور قصه، مثل اغلب قصهها پیرزن و وزیر است که در دیگر قصهها به تفصیل در مورد آن توضیح دادهایم. در پایان باید گفت که هوش و درایت زن موجب اثبات بی‌گناهیش میشود و احمد، برخلاف تصوری که از مردان ایرانی به ویژه کردی داریم، عملی برای اثبات بی‌گناهی همسرش و یا غیرت و خشمی از گفته های وزیر نشان نمیدهد و خود را به دست سرنوشت میسپارد و این از جمله مواردی است که نقش سرنوشت را در قصه‌ها نشان می‌دهد.
¨ آداب و رسوم
_________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
___________
عناصر روانشناسی
_____________

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ق.ظ ]




عقد بیع دریک تقسیم بندی درزمره عقود معوض (درمقابل عقود غیرمعوض)قرار می گیرد.عقدمعوض عقدی است که بین دومورد آن رابطه همبستگی وتقابل (ازلحاظ ارزش اقتصادی)وجود دارد[۳].ومستنبط ازماده۳۳۰قانون مدنی،معوض درعقد بیع،اصطلاحاً مبیع نام دارد وقاعدتاً براساس عرف آن موردی است که موضوع ایجاب قرارمی گیرد به عبارت دیگرغالباً عوض(ثمن)به مالی گفته می شود که ازطرف قبول کننده داده می شود،خواه آن مال عین باشدخواه غیرعین وآنچه که ازطرف ایجاب کننده داده می شود،معوض نام دارد[۴].اما تعیین دقیق اینکه کدامیک ازعوضین،مبیع وکدامیک ثمن می باشند تاثیر زیادی دربحث ما ندارد و آنچه عرف پذیرفته دراینجا نیز مورد قبول خواهد بود وبررسی مفهوم مبیع وثمن نیز برهمین مبناست.بدین ترتیب درتعریف عرفی بیع عبارتست از آن مالی که ایجاب کننده برای دریافت عوض(ثمن)عرضه می کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بند دوم – مفهوم ثمن:
قانون مدنی درباره ثمن تعریفی ارائه نداده است ولی در ماده۳۳۸درتعریف عقد بیع بیان می کند:«بیع عبارت است ازتملیک عین به عوض معلوم.»درفقه امامیه نیزچنین تعریفی ارائه شده است مثلاً محقق حلی بیع را اینگونه تعریف کرده است؛«هواللفظ لدالّ علی نقل الملک،من مالک الی آخر،بعوض معلوم»[۵].عوض دربیع به نوع خاصی محدود نشده است و می تواند به صورت وجه نقد یا منفعت یا خدمت یا ابراء دین و…باشد.بنابراین هرآنچه که دارای ارزشی اقتصادی نوعی یا شخصی باشد می تواند بعنوان ثمن وعوض درقرارداد بیع باشد.خواه عینی و ملموس باشد ؛ خواه غیر ملموس[۶].لکن در باب اینکه چنانچه عوض به شکل غیرازپول باشد آیا عقد تبدیل به معاوضه می شود یا بیع تلقی خواهد شد اختلاف نظر وجود دارد ولی درمجموع به نظرمی رسد اراده واقعی در متعاقدین ملاک عمل خواهد بود وچنانچه راهی برای تحصیل اراده واقعی طرفین وجود نداشته باشد به مدد عرف نوع عقد مشخص می گردد.(ماده۲۲۴قانون مدنی).درحقوق کشورهای خارجی نیز تعابیر مختلفی از عوض در قرارداد بیع ارائه شده است ولی بطورکلی آنچه که در مقابل کالا مورد قرار می گیرد عوض خواهد بود ولی این عوض تنها پول نیست و هرآنچه که مال تلقی گردد یا تعهداتی که برای متعهدله فایده ای داشته باشد می تواند عوض قرارداد باشد[۷].در بین حقوقدانان خارجی نیز برای تفکیک محدوده قرارداد فروش از قرارداد معاوضه یا هبه مباحثی مطرح شده است زیرا همه این قراردادها موجب انتقال مالکیت است ولی در قرارداد معاوضه، عوض به شکل کالا بوده وبه شکل پول نیست یا درهبه معوض آنچه به واهب داده می شود صرفاً به واسطه ملاحظات عاطفی است درحالیکه درقرارداد فروش،انتقال مالکیت کالا درمقابل عوضی است که قیمت نامیده می شود[۸].
لازم به ذکراست که در حقوق ایران، وجود عوض دربسیاری ازقراردادها از جمله بیع از ارکان اساسی صحت قرارداد می باشد وبافقدان آن قراردادبه وجود نیامده و اصطلاحاً باطل می باشد[۹] .لکن این وجود،یک وجود اعتباری و ذهنی است وچنانچه سبب وجود حادث شود،وجود اعتباری درذهن قابل درک بوده وبرای تحققق قرارداد کفایت خواهد کرد که راجع به این مطلب درجای خود بحث خواهیم نمود.
لکن در قراردادهایی که اصطلاحاً مجانی یا مسامحه ای نامیده می شوند وجود عوض شرط صحت قرارداد نمی باشد و وجود عوض در برخی از این قراردادها مانند هبه ،معوض،ماهیت آنها رابه عقودی مانند بیع یامعاوضه تغییرنمی دهد اما در هر دو دسته عقود التزام به انجام مفاد قرارداد ایجاد می‌شود .(ماده۲۱۹قانون مدنی)ولی در حقوق کشورهای خارجی بین عقود معوض و عقود مجانی دراین باره تفکیک قایل شده و قراردادهای غیرمعوض ومجانی را الزام آور ندانسته اند.[۱۰]با این حال آنچه در اینجا موضوع بحث ما می باشدعوض در قرارداد بیع می باشد که در اغلب اوقات بعنوان ثمن شناخته می شود و از مجموع مطالب فوق می توان بدست آورد که عوض و ثمن جزو شرایط اساسی صحت قرارداد است و وجود اعتباری آن برای انعقاد قرارداد ضروری است و ثمن شناور نیز وجود اعتباری است که در مباحث بعدی به طور مفصل بیان می کنیم.
بند سوم ـ ضابطه تشخیص
فقها وحقوقدانان برای تحقق عقد بیع وجود ارکانی را لازم می‌دانند از جمله آنکه لزوماً عوض وثمن در مقابل بیع قرار گیرد لکن آنچه برای صحت قرارداد ضرورت دارد وجود ثمن می باشد. وجود به اعتبارات مختلف،متفاوت است.گاهی وجود عینی و ملموس است،گاهی اعتباری،ذهنی و نا ملموس می باشد.آنچه بعنوان وجود برای تحقق عقد بیع ضرورت دارد وجود اعتباری و ذهنی است و لازم نیست که درزمان بیع ثمن در عالم خارج وجود داشته باشد بلکه چنانچه وجود ثمن از لحاظ ذهنی قابلیت تصور داشته باشد برای تحقق عقد بیع کافی خواهد بود.
دربیع با ثمن شناور، عوض و ثمن وجود دارد ولی نحوه تعیین آن متفاوت می باشد وعلم به وجود چنین عوضی با حالات عادی تفاوت داشته وبا پیچیدگی همراه است بدین توضیح که طرفین قرارداد به جای تعیین مستقیم ثمن وایجاد علم مستقیم به آن،تعیین وایجاد علم به ثمن را به عوامل دیگری احاله می دهند.که یکی از عمده ترین آنها تعیین ثمن توسط شخص ثالث می باشد.شاید علت انتخاب این روش برای انعقاد قرارداد بیع توسط طرفین آن است که به جهت ناتوانی درتعیین بهای واقعی کالا،تعیین آن به شخص ثالث که متخصص دراین زمینه می باشد واگذار گردد که اصطلاحاً کارشناس یا خبره نامیده می شود یا آنکه طرفین راغب به انجام قرارداد می باشد اما تلاش آنها برای تعیین ثمن منجر به اختلاف وعدم حصول توافق می گردد که در این صورت شخصی را انتخاب می کنند که بعنوان حکم مانع از ادامه اختلاف شده و با تعیین ثمن قراداد را تثبیت کند.
ممکن است ایراد شود که حکمیت و داوری فرع بر وجود اختلاف و نزاع بین طرفین است و تا زمانی که طرفین ثمن راتعیین نکرده اند قراداد یا حقی برای آنها بوجود نیامده تا درباره آن اختلاف کرده وبه داور مراجعه کنند[۱۱].اما دراینجا فرض آن است که طرفین راجع به انعقاد قرارداد بیع کالای معین به توافق رسیده اند ولی درباره ثمنی معامله توافق حاصل نشده و اختلاف وجود دارد ولی با وجود این اختلاف،طرفین خواهان انعقاد قرارداد می باشند و این اختلاف موجود را به داور عرضه کرده و با تعیین ثمن توسط داور این موضوع را حل و فصل می کنند ثمن نیز تثبیت می‌شود.
اما طرح این مساله،خود باعث پیدایش این سوال خواهد بود که عقد از چه زمانی بوجود می آید،آیا زمان انعقاد بیع زمانی است که طرفین درباره شرایط قرارداد و تعیین ثمن توسط ثالث به توافق رسیده اند یا آنکه زمان انعقاد بیع،همان وقتی است که شخص ثالث یا داور،ثمن را تعیین کرده و به طرفین اعلام می کند.به نظر می رسد اگر بخواهیم از عبارت بیع به معنای سنتی آن استفاده کنیم بیع از زمانی محقق می شود که ثمن توسط شخص ثالث تعیین می شود و وجود فاصله زمانی از انتخاب کالا تا تعیین ثمن توسط ثالث بدان معنی است که فروشنده و خریدار به ایجاب مدت دار و الزام آوری پایبند می باشند و این ایجاب تا زمان اعلام ثمن توسط ثالث باقی می ماند و با تعیین ثمن،قبول به ایجاب ملحق شده و عقد کامل می گردد.
اما دیدگاهی که عقد بیع را عقد رضایی دانسته وبیان میکند که اراده طرفین در عالم اعتبار عقد را بوجود می آورند بیان و اعلام بعدی ثمن توسط شخص ثالث فقط عقد متزلزل سابق را مستقر می سازد ولی عقد با همان اراده اولی طرفین واقع می گردد.
اما ظاهراً در نظر فقهاء احاله تعیین ثمن به ثالث تحت عنوان عقد بیع صحیح نیست [۱۲]و معامله ای را که تعیین ثمن آن به حکم مشتری ویا فروشنده باشد اساساً منعقد نمی شود و هیچ اثری ندارد.[۱۳] بنابراین به نظر اکثر فقهای امامیه، معامله ای که تعیین آن به شخص ثالث احاله شود را به علت جهل به ثمن در زمان انعقاد بیع، باطل می باشد[۱۴]غالب فقهای اهل سنت نیز خرید و فروشی را که ثمن در آن ذکر نشود و به خریدار یا فروشنده یا شخص ثالث واگذار شود،صحیح ندانسته اند[۱۵].
به نظر می رسد استدلال فقهاء بر مبنای انعقاد بیع در زمان توافق اراده ها و تعیین موضوع قرارداد در همان زمان،صحیح می باشد. بنابراین قبل از اینکه برای بررسی ضعف و قوت روایات معارض و بررسی روایات ، به دقت به محتوای نظریه فقهاء و مبنای آن توجه شود تحلیلی که فقهای مذکور برای استدلال خود ارائه کرده اند. ایجاد جهل در عوض قرارداد و عدم امکان برخورد اراده ها میباشد درحالیکه بیان شد انعقاد اراده ها در عالم اعتبار و ذهن صورت می گیرد و اگر ارائه کالا و انتخاب شخص ثالث برای تعیین ثمن را ترکیبی از ایجاب مدت دار و الزام به آن تا زمان تعیین ثمن مذکور وقبول ضمنی ثمن مذکور بدانیم،جهل مرتفع شده و عقد منعقد می گردد.همانطورکه در روایت ازامام صادق(ع)درباره مردی سوال می شود که کنیزی را از مالکش می‌خرد و توافق می شود که ثمن توسط مشتری تعیین گردد.خریدار پس از قبض و تصرف درکنیز، هزار درهم برای فروشنده ارسال می دارد و پیغام می دهد که این مبلغ بابت قیمت کنیز است اما فروشنده از دریافت آن امتناع می کند.امام(ع)می فرماید:کنیز را باید به قیمت عادله تقویم نمود.اگر قیمت عادله بیش از هزار درهم باشد ما به التفاوت متعلق به فروشنده است وخریدار نمی تواند آن رامسترد کند[۱۶]،خریدار باید مابقی را جبران سازد ولی اگرکمتر از هزار درهم باشد البته باید خاطر نشان کرد که واگذاری تعیین به ثمن ثالث نیز باید محدود به قیود و شرایطی باشد و اگر شرایط خاصی توسط متعاقدین مورد اشاره قرار نگیرد،شرایط عرفی حاکم خواهد بود.بنابراین اگرشیوه خاصی برای تعیین ثمن معامله توسط شخص ثالث حاکم باشد و آن شرایط توسط شخص ثالث لحاظ نگردد می توان از طریق اعمال حق فسخ یا اعلام بطلان،موجب جلوگیری از ورود ضررگردید.
در حقوق کشورهای خارجی نیز به صراحت تعیین عوض قرارداد توسط ثالث پذیرفته شده است مثلاً در ماده ۱۵۹۲ قانون مدنی فرانسه پیش بینی شده که تعیین عوض در قرارداد ممکن است به داوری شخص ثالثی محول گردد و چنانچه شخص ثالث مذکور نخواهد یا نتواند ارزیابی مذکور را انجام بدهد قرارداد فروش به وجود نمی آید؛ ولی در ماده ۱۰۵۶ قانون مدنی اتریش برای تحقق شرایط اخیر حق فسخ لحاظ کرده است.
بنابراین در حقوق برخی کشور های خارجی نیز ضمانت اجرای عدم اقدام شخص ثالث یا عدم تعیین ثمن در مدت معین یا عدم ذکر زمان برای تعیین ثمن توسط ثالث دو رویه اتخاذ شده است.برخی به جهت آنکه ایجاب الزام آور صادر شده و قبول به موضوع خاصی(عوض)تعلق نگرفته. لذا به عدم وجود عقد اعتقاد دارند. ولی بعضی در این حالت وجود عقد را شناسایی کرده ولی برای ذی نفع حق فسخ در نظر گرفته اند. در مجموع به نظر می رسد هر چند که در حقوق ایران برای تعیین ثمن توسط شخص ثالث در عقد بیع صراحتی وجود ندارد ولی با کمک قواعد عام می توان استدلال نمود و صحت چنین عقودی را با وجود شرایطی استنباط کرد که این مطلب در زمان بیان نظریات فقهی بیشتر توضیح داده خواهد شد.
گفتار دوم:مفهوم ثمن شناور
در قراردادها عمدتاً آنچه که متعاملین در نظر دارند قبل از معامله درباره آن مذاکره می‌کنند ، یا با اطلاع از قیمت و بهای معامله و در صورت معلوم بودن ثمن قرارداد، نسبت به انعقاد آن اقدام می نمایند؛ ولی تحولات زندگی و توسعه آن و شیوع تجارت بین المللی بر این نحوه تنظیم قرارداد تاثیر فراوانی داشته است و حالاتی را در قراردادها بوجود آورده که متعاملین قبل از معین شدن ثمن نسبت به انعقاد قرارداد اقدام کنند.
منظور از عوض و ثمن شناور آن است که مبلغ قرارداد در هنگام انشای معامله مشخص نیست و تعیین این مبلغ به آینده و پس از انعقاد عقد موکول می‌شود .البته تعیین ثمن در هنگام انعقاد قرارداد حالات مختلفی دارد؛ ممکن است که تعیین ثمن به توافقات بعدی طرفین موکول شود یا اینکه طریقی را برای تعیین ثمن در قرارداد پیش بینی کنند یا اینکه درباره تعیین ثمن یا نحوه تعیین آن در هنگام انعقاد قرارداد سکوت کنند. بنابراین آنچه که در عوض شناور مورد ملاحظه قرار می گیرد آن است که در هنگام انشای عقد،عوض قرارداد برای متعاملین یا یکی از آنها مشخص نباشد.تمایل طرفین برای انعقاد قرارداد با ثمن شناور عوامل متعددی دارد و می تواند مصادیق فراوانی داشته باشد؛ مثلاً زمانی که مشتری وارد رستوران شده و سفارش خریدن غذا را می‌دهد از ثمن آن بطور مشخص ناآگاه است و بعد از خریدن و خوردن غذا ،ثمن دقیق آن مشخص می گردد.یا حالتی که تهیه کالا صرفنظر از بهای آن برای مشتری اهمیت دارد؛ بنابراین بدون پرس و جو از قیمت و معلوم نمودن آن،کالا را خریداری می‌کند و سپس قیمت را هر چه باشد می پردازد. مثلاً اگر کشتی در دریا دچار نقص فنی شده و نیاز به تامین قطعات پیدا کند مالک کشتی برای تعمیر و راه اندازی آن به روش فوق اقدام کند .گاهی نیز طرفین مذاکراتی درباره ثمن و نحوه تعیین آن دارند لکن چون ادامه مذاکره درباره تعیین ثمن با لحاظ امور فنی، بعد از انعقاد قرارداد ،نسبت به تعیین ثمن اقدام کند .مثلاً‌زمین مورد معامله قرار گرفته که مساحی کلی آن مستلزم وقت زیاد و امور فنی است بنابراین زمین بر اساس هر متر فلان مبلغ مورد معامله قرار می گیرد و با مساحی زمین و انجام محاسبات ریاضی بهای آن مشخص می‌شود یا در این باره تعیین قیمت به عهده کارشناسی قرار می گیرد. همچنین گاهی در قرار دادهای پیش فروش یا قراردادهایی که کالا به مرور زمان پرداخت می‌شود و از آنجا که تورم و نوسانات بازار در بهای تمام شده کالاها موثر می‌باشد ممکن است که بهای کالاهایی که در مراحل بعدی تحویل می‌شود با بهای کالاهایی که در مراحل اولیه تحویل شده متفاوت باشد و در این حالت وجود ثمن شناور برای طرفین جذاب و منطقی باشد. بنابراین در بیان مفهوم ثمن شناور می توان گفت که در قرارداد با ثمن شناور یا عوض قرارداد قابل تعیین است و به عبارت دیگر در قرارداد در خصوص شیوه تعیین ثمن در آینده توافقاتی صورت گرفته است یا اینکه اساساً عوض در قرارداد مسکوت مانده است و طرفین نه تنها ثمن را معلوم و تعیین نکرده‌اند بلکه شیوه ای هم جهت تعیین آن در قرارداد پیش بینی نکرده اند.
گفتار سوم :ارزش و کارکرد شناور بودن ثمن
در نتیجه تحولات اقتصادی و صنعتی در جامعه بین الملل و توسعه روز افزون تجارت سریع با وسایل الکترونیکی ،انواع جدیدی از مراودات و معاملات بوجود آمده است که بکار بردن ابزارها و اصول سنتی در قراردادها برای حل و فصل مسایل کافی نخواهد بود. در برهه ای از زمان، معاملات راجع به عین اموال صورت می گرفت و در هنگام انعقاد قرارداد، طرفین درباره قیمت به توافق می رسیدند و آنرا معلوم می کردند.لکن استفاده از اینترنت و فروش کالایی که در آینده با توجه به عوامل متعدد تولید خواهد شد(پیش فروش) چهره خاصی به معاملات بخشیده است و سرعت در انجام این معاملات و هزینه های پیش بینی نشده،تعیین ثمن را در هنگام انعقاد قرارداد دچار مشکل کرده است.مثلاً شرکت اتومبیل سازی که اتومبیلهای خود را پیش فروش می‌کند ممکن است برای تهیه قطعات لازم هزینه ای بیشتر یا کمتر از معمول بپردازد و در نتیجه هزینه تمام شده تولید اتومبیل متغیر خواهد بود و این عامل در تعیین قیمت نهایی خودرو موثر خواهد بود؛ لذا تعیین قیمت در هنگام انعقاد قرارداد پیش فروش مطلوب طرفین نمی باشد و تمایل به انعقاد قرارداد با عوض شناور بیشتر خواهد بود.همچنین تهیه و راه اندازی خط تولید اولیه مستوجب هزینه بالایی برای شرکت خودروسازی خواهد بود و تامین این هزینه گزاف اولیه از بانک مشکلات زیادی برای شرکت خودروسازی به همراه خواهد داشت .لذا شرکتهای خودرو ساز ترجیح می دهند با پیش فروش محصولات خود این هزینه را تامین کنند ولی تا قبل از راه اندازی خط تولید و ساختن اتومبیل ،دقیقاً هزینه نهایی تولید خودرو به علاوه سود شرکت که مصرف کننده باید بپردازد مشخص نیست؛ بنابراین تعیین ثمن شناور در این حالت راه گشا خواهد بود؛ به علاوه آنکه مشتری نیز به تناوب نسبت به پرداخت بهای خودرو اقدام کرده و در تامین سرمایه لازم جهت خرید خودرو امکانات بیشتری خواهد داشت.البته تعیین قیمت نهایی می تواند با بهره گرفتن از ملاکهای عرفی موجود یا احاله موضوع به سازمانهای حمایتی از مصرف کنندگان و تولید کنندگان صورت بگیرد تا از تعیین بی ضابطه و عدم اعتماد خریداران و تولید کنندگان در پایبندی به این نوع قرارداد جلوگیری کند .طرح قراردادهای پیش فروش ،صرفاً یکی از مصادیق انعقاد قرارداد با عوض ثمن شناور می‌باشد و مصادیق بارز دیگری در این باره وجود دارد که نیاز و ضرورت شناور بودن عوض را توجیه می‌کند و چنانچه ثمن شناور را با اصول سنتی مقایسه و آنرا صحیح ندانیم نیاز به انجام چنین معاملاتی ،باعث رکود اقتصادی شد و بازار دچار مشکل خواهد شد؛ در حالیکه اکثر سیستم های حقوقی و بسیاری از مقررات راجع به تجارت بین المللی چنین موضوعی را مطرح و قواعد آن را پذیرفته اند .
مبحث دوم:حالات مختلف ثمن شناور
در معاملات سنتی ،تعیین ثمن جزء الزامات قرارداد بود. اما تحولات اخیر معلوم بودن ثمن در هنگام قرارداد را ضروری نمی داند؛ زیرا جهت عدم توانایی طرفین در تعیین قطعی ثمن در زمان انعقاد قرارداد ،یا سودمند نبودن تعیین ثمن،طرفین تمایل دارند به شیوه دیگری ثمن را تعیین کنند که در مطالب آینده روش های متداول در این زمینه بیان خواهد شد.
گفتار اول:تعیین ثمن از طریق عوامل شخصی
هر چند که در بعضی موارد طرفین تمایل دارند که تعیین ثمن در آینده صورت بگیرد؛ به عبارت دیگر ثمن به صورت شناور باشد،ولی در هر حال برای تعیین آن در آینده و مجهول رها نکردن ثمن, در نهایت بایستی تمهیدی در نظر گرفت. و چه بسا طرفین قرارداد در خصوص این موضوع تعیین تکلیف می کنند و تعیین ثمن را به اشخاص واگذار می کنند که این شخص ممکن است خود طرفین باشند یا یکی از آنها یا شخص ثالثی باشد که در مطالب بعدی به تفصیل بیان می کنیم:
بند اول: تعیین ثمن از طریق توافق متبایعین
در قرارداد طرفین ممکن است تمایل به انعقاد قرارداد داشته باشند و در این امر مصرّ بوده و سرعت و زمان هر انعقاد قرارداد برای آنها اهمیت داشته باشند ولی به علت امور فنی یا عدم آگاهی از ثمن ،تعیین ثمن در هنگام انعقاد قرارداد امکان پذیر نخواهد بود بنابراین طرفین توافق می کنند که تعیین ثمن به زمان بعدی موکول شده و با مذاکره و بررسی امور فنی،ثمن را با توافق یکدیگر معلوم کنند.لکن مسأله این است که اگر طرفین به انجام توافق بعدی برای ثمن موفق نشدند ،اعتبار قرارداد قبلی چگونه خواهد بود؟ این حالات در قوانین مختلف پیش بینی شده است مثلاً‌در ماده ۳۰۵-۲ قانون متحد الشکل تجارت آمریکا پیش بینی شده که :
۱- اگر طرفین قصد تشکیل قرارداد بیع را داشته باشند ،چنانچه قیمت کالا را معین ننموده باشند ،قیمت متعارف در زمان تحویل کالا ثمن معامله محسوب می‌شود ،مشروط بر آنکه :اولاً قرینه ای بر توافق نسبت به قیمت دیگری موجود نباشد ،ثانیاً اگر تعیین قیمت به توافق بعدی آنان واگذار شده باشد ،موفق به دستیابی بر توافق نشوند …۳- هنگامی که ثمن باید با توافق بعدی طرفین تعیین شود،اما یکی از آنها قصور می ورزد ،طرف دیگر حق دارد قرارداد را نادیده بگیرد یا خودش ،قیمتی عادلانه و متناسب را معین کند.»
بند دوم: تعیین ثمن به اختیار احد متبایعین
گاهی ممکن است که یکی از طرفین به جهت آگاهی از بهای کالا یا عامل خاص دیگر برای تعیین ثمن مورد قبول طرف دیگر باشد و در این صورت تعیین ثمن در آینده به عهده طرف مذکور می‌باشد؛ خواه خبره در قیمت گذاری باشد، خواه تخصصی نداشته باشد ولی به دلیل احترام یا هر دلیل دیگری این امر به وی محول شده باشد.در فقه نیز این روش مطرح بوده است و در روایت صادره از امام علیه السلام تعیین قیمت برده به رفاعه واگذار گردید.لکن مساله ای که مطرح می‌شود آنکه در این حالت طرفی که اختیار تعیین ثمن را دارد آیا در اعمال این اختیارکاملاً‌ آزاد است یا اینکه وی نیز در اعمال این اختیار باید تابع قواعدی باشد؟ چنانچه در روایت مذکور ملاحظه گردید, بدست می آید که اختیار ثمن معامله به یکی از طرفین واگذار شده است و قید عادلانه بودن در تعیین ثمن ملاک قرار گرفته است.هر چند بعضی از فقها به دلیل لزوم نفی غرر،واگذاری تعیین ثمن را به یکی از طرفین را صحیح نمی دانند ولی تفصیل این بحث در جای خود خواهد آمد.
در سیستم های حقوقی نیز واگذاری تعیین ثمن به یکی از طرفین پذیرفته شده است ،قیودی نیز برای آن لحاظ شده است .مثلاً در بند ۲ ماده ۳۰۵-۲ قانون متحد الشکل آمریکا مقرر شده است که او با حسن نیت تعیین خواهد کرد.».بنابراین تعیین کننده قیمت چنانچه با سوء نیت، قیمتی را بیشتر از قیمت متعارف و عادله تعیین کند،قرارداد دچار اشکال خواهد بود و در این حالت تعیین ثمن فاقد اعتبار خواهد بود.
بند سوم :تعیین ثمن توسط شخص ثالث
گاهی به دلایلی از جمله عدم شناخت و اطمینان نداشتن به طرف مقابل، طرفین عقد نمی توانند به مبلغ پیشنهادی طرف دیگر اطمینان پیدا کنند. وگاهی هم با اینکه طرفین نسبت به هم حسن ظن دارند، اما به دلیل پیچیدگی بیع قادر به تعیین ارزش آن نیستند. که در اینصورت به شخص ثالث مراجعه می کنند. همچنین می توان از دو یا چند نفر برای‌این کار یاری‌جست.مطالب ‌مربوط‌ به ‌این ‌روش ‌تعیین ثمن را ذیل چند بند بررسی می کنیم:
۱-پیش بینی نحوه کاراشخاص ثالث مسئول تعیین ثمن:
طرفین می توانند بیش از یک شخص را برای تعیین ثمن انتخاب کنند که در اینصورت، ممکن است توافق کنند ثمن ، مبلغی باشد که مورد اتفاق همه اشخاص ثالث است یا می‌توانند توافق کنند مبلغی که مورد تأیید اکثریت آنهاست؛ مورد معامله باشد[۱۷].
۲- عنوان حقوقی شخص یا اشخاص ثالث مسئول تعیین ثمن:
اینکه کدام یک از عناوین حقوقی بر شخص یا اشخاص ثالث صدق می‌کند، مورد اختلاف است. در ماده ۱۵۹۲ق.م فرانسه شخص ثالث ، داور دو طرف توصیف شده اما رویه قضایی و نویسندگان او را وکیل دو طرف می دانند[۱۸]. و نتیجه می‌گیرند که چون تصرف وکیل در حق موکل صحیح است ثمنی که او تعیین میکند بر طرفین لازم الاجراست و بایع و مشتری حق اعتراض ندارند؛ مگر در مواردی که شخص دیگری ثالث رافریب داده باشد. بنابراین فردی که طرفین تعیین ثمن را به او سپرده اند از نظر حقوقی کارشناس خبره نامیده نمی شود؛ چون رأی کارشناس الزام آور نیست. داور نیز نامیده نمی‌شود؛ چون داوری و حکمیت بر نزاع است در حالیکه در مانحن فیه بین طرفین نزاعی واقع نشده است.یعنی حقوقدانان بر اینکه شخص ثالث وکیل باشد چند اشکال کرده اند:
الف- یک شخص نمی‌تواند وکیل از سوی طرفین عقد باشد. اما پاسخ این اشکال آن است که این امر با اجازه طرفین جایز است و طرفین اقرار دارند که تقدیر ثمن را به او واگذار کنند و اقرار اقوی از اجازه است.
ب- وکالت عقد جایز است و وکیل را می توان عزل کرد اما در مسأله ما طرفین بدون توافق طرف دیگر حق عزل شخص ثالث را ندارند. پاسخ آن است که شخص ثالث وکیل طرفین است و برای همین یکی از آنان نمی تواند مستقلاً بدون توافق طرف دیگر او را عزل کند.
ج- تعیین ثمن عملی است مادی و وکیل تنها می‌تواند تصرفات حقوقی و قانونی نماید.پاسخ آن است که تعیین ثمن ازعناصر اصلی بیع است، پس عملی قانونی و حقوقی است نه مادی و خارجی.
۳- زمان انعقاد بیع در صورت واگذاری تعیین ثمن به شخص یا اشخاص ثالث:
سؤالی در اینجا مطرح است و آن اینکه در صورتی که طرفین، شخص ثالث را برای تعیین ثمن انتخاب کنند عقد بیع در زمان توافق طرفین محقق می‌شود و نقل و انتقال عوضین صورت می‌گیرد یا از لحظه اعلام ثمن به وسیله شخص ثالث؟ بعضی حقوقدانان تصریح کرده اند از لحظه توافق طرفین بر شخص ثالث منعقد شده است[۱۹]. چون همه ارکان واجزای قرارداد از جمله ثمن موجود است چرا که عقد با ثمن قابل تعیین نیز صحیح است.
در حقیقت انعقاد عقد منوط به تحقق شرطی است و آن تعیین ثمن بوسیله شخص ثالث است؛ بنابراین وقتی شرط محقق شد و شخص ثالث ثمن را اعلام نمود بیع از وقت عقد، تحقق یافته تلقی می شود.
در برابر این نظریه بعضی معتقدند که بیع از لحظه ای که شخص ثالث قیمت را اعلام می‌کند محقق می‌شود و قرارداد طرفین قبل از اعلام ثالث،صرفاً یک قرارداد بی نام است مبنی بر اینکه طرفین ملزمند بعد از اعلام قیمت توسط ثالث عقد بیع را محقق کنند.
۴– وضعیت بیع در صورت عدم تعیین ثمن از سوی شخص ثالث یا اشخاص ثالث:
اگر بگوییم اعلام شخص ثالث موجب تحقق عقد می‌شود و بیش از آن بیعی واقع نشده، باید بپذیریم که چنانچه شخص ثالث نتواند یا نخواهد ثمن را معین کند بیعی محقق نشده است.در اینصورت نمی توان طرفین را ملزم به تعیین شخص دیگر برای ارزیابی ثمن یا ملزم به تراضی درباره ثمن کرد؛ مگر اینکه درقرارداد پیش بینی شده باشد. همچنین اگر طرفین تعیین ثمن را به چند نفر واگذار کرده باشند اما آنان به دلیل اختلاف نظر نتوانند قیمتی را تعیین کنند، بیع کان لم یکن می‌شود و دادگاه نمی‌تواند به جای اشخاص ثالث که قادر به ارزیابی ثمن نبوده اند بهایی را اعلام کند یا تعیین ثمن را به شخص دیگری واگذار کند؛ مگر آنکه در قرارداد چنین امری پیش بینی شده باشد. برخی حقوقدانان معتقدند حتی اگر طرفین هم بر چنین امری توافق کرده باشند قاضی نمی تواند تعیین ثمن کند؛ چون رسالت وشأن قاضی به قضاوت وحل مشکل در مورد عقودی است که بصورت کامل واقع شده اند و وظیفه او تکمیل قراردادها نیست[۲۰].
در بعضی کشورها مثل کویت بین دو حالت تفکیک شده است؛ حالتی که طرفین توافق میکنند شخص ثالث ثمن را معین کند اما نتوانند بر شخص ثالث توافق کنند که در اینصورت عقد منعقد نشده است. و حالتی که شخصی را تعیین کرده اند اما او نمی‌تواند یا نمی خواهد ثمن را معیّن کند یا ثمن را اعلام می‌کند اما طرفین اختلاف نظر دارند، که در اینصورت عقد صحیح است و بهای متاع، ثمن المثل آن است[۲۱].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ق.ظ ]




او سلیمانست و من مورم به یادش زنده ام زنده ماناد آن کز او این داستان آورده ام
آنچه از من شد گر از دست سلیمان گم شدی بر سلیمان هم پری هم اهرمن بگریستی
سلیمان و بلقیس۱ ملکه ی سبا
سلیمان روزی به پرندگان و مرغانی که بر تخت وی سایه می افکندند رسیدگی کرد و هدهد را نیافت. سلیمان گفت آیا من هدهد را نمی بینم یا آنکه هدهد به حضور نپیوسته است؟ اگر برای غیبت خود حجتی قابل قبول نیاورد او را عذاب خواهم کرد یا او را سر خواهم برید. پس از اندک مدتی هدهد به خدمت پیوست و به سلیمان عرضه داشت که بر وقایعی اطلاع یافته است که سلیمان بی خبر است و از کشور سبا خبر آورده بود. هدهد گفت: قومی را یافتم که زنی بر ایشان سلطنت می کرد او و مردمش را یافتم که خورشید را عبادت می کنند.سلیمان برای صدق و کذب بودن سخن هدهد نامه ای به ملکه ی سبا نوشت و ملکه ی سبا با دیدن نامه سران مملکت را جمع کرد و تصمیم گرفتند که هدایایی برای سلیمان بفرستند تا بوسیله ی آن هدایا نظر سلیمان را به خودشان جلب کنند و سلیمان توجهی به هدایا نکرد و هدایا را باز پس داد آنگاه سلیمان به سران و بزرگان خویش روی آورد و گفت: کدامیک از شما تخت ملکه ی سبا را پیش از آنکه مردم سبا گردن به طاعت نهند پیش من خواهد آورد؟ شخصی بنام آصف بن برخیا تخت او را در یک چشم بر هم زدن نزد سلیمان آورد.۲

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

چون ملکه ی سبا برای اظهار اطاعت و پذیرفتن آئین توحید به دربار سلیمان آمد، حضرت سلیمان دستور داد که در وضع تخت تغییری دهند تا ببینند او تخت خود را می شناسد یا نه؟
باری ملکه ی سبا به خداوند یکتا ایمان آورد و گفت : پروردگارا من تا کنون بر خود ستم کرده ام و اینک با سلیمان در برابر خدای یکتا که پروردگار جهانیان است سر تسلیم و انقیاد فرود می آورم.
انعکاس سباوملکه ی آن درادبیات فارسی این گونه است که انوری می گوید :
گرچه اندر سبای حضرت تو باد و دیوند مسرع و مزدور
نشود هوش تو سلیمان وار به چنان بارنا مها مغرور
آصف ار آن ملک را ضبط آن چنان کردی به رای گم کجا کردی سلیمان مدتی انگشتری
ناصرخسروقبادیانی می گوید :
مر خداوند جهان را بشناس و بگزار شکر او را که ترا این دو به از ملک سباست
در رستگاری به پرهیز جوی که پرهیز بهتر ز ملک سباست
مسعودسعدسلمان می گوید :
گر بیش به شغل خویش برگردم هم پیشه هدهد سلیمانم
ظهیرالدین فاریابی می گوید :
اگر خدمت تخت بلقیس کرد سعادات این سدره بر من حرام
ندانم سلیمان ثانی چرا در این چند گاهم نبرده ست نام
بردن تخت بلقیس توسط آصف بن برخیا نزد سلیمان ونامه بردن هدهد نزدبلقیس ، امیرمعزی می گوید :
گر عرش و فرش بلقیس آورد سوی جم فرزند برخیا به یکی لحظه از سبا
اکنون همی نثار فرستد خویش از عرش پیش فرش تو فرزند برخیا
عرش بلقیس از سبا آصف به افسون آورید همت تو سرفراز عرش بی افسون شود
اگرچه در قدرت حق بیشتر ز قدرت جم به وقت قدرت تدبیر هست آصف پیر
شاه جهان به ملک سلیمان دیگرست در ملک او به علم تویی آصف دیگر
که تخت مملکت را بود حمال به ایام سلیمان پیمبر
باش تو پیوسته با فرّ خداوند جهان در جهانداری تو آصف رای و او جمشید فر
اگر مرغ بلقیس را نامه بود ز نزد سلیمان پیغامبر
اگر نشان کرامات واصل معجزه بود فسون آصف بن برخیا و خاتم جم
تو آصفی و به دست تو کلک چون افسون جمست شاه و به دستش حسام چون جم
سنایی درحدیقه می گوید :
سلیمان وار، دیوان را مطیع امر خود گردان نشین بر تخت بلقیس و چتر از پر عنقا کن
همچنین سنایی می گوید :
به فضلت کوهها گردد بسان عرش بلقیسی ز حکمت باغها گردد چنان چون جان ببخشایی
منوچهری دامغانی می گوید :
نشستم از برش چون عرش بلقیس بجست او چون یکی عفریت هایل
فصاحتم چو هدهدست و هدهدم کجا رسد به غایت سبای او
فرخی سیستانی می گوید :
تو چو سلیمانی و ری چون سبا حاجب تو آصف بن برخیاست
آصف تختی ز سبا برگرفت تو ملکی کاو را صد چون صباست
قطران تبریزی می گوید :
به کامگاری ماننده ی سلیمانست یکی سخاست دو صد باره به ز ملک سباست
ای امیر سلیمان وش از خصم به یک روز ملکی ستدن صد بار از ملک سبا به
مهتر به بلندی و حصینی ز که قاف چون نجم مه و مشتری از نجم سبا به
ناپدیدشدن هدهدورفتنش به سرزمین سبا ،جمال الدین اصفهانی می گوید :
ای سلیمان فر ز بلبل یاد کن زانکه از هدهد نخیزد هیچ گرد
گر سلیمان هدهدی را باز جست این طرفه نیست کاب دارو پرده دارش بود در راه سبا
عطارنیشابوری درمنطق الطیر می گوید :
مرحبا ای هدهد هادی شده در حقیقت پیک هر وادی شده
ای به سر حد سبا سیر تو خوش با سلیمان منطق الطیر تو خوش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم