کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



۵-۲-۶. سؤال ششم تحقیق
میانگین فعالیت ایجاد و تثبیت دانش در میان فعالیت های هفت گانه ی الگوی بوکویتز و ویلیامز، در کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز، در مرتبه ی دوم قرار دارد. یافته‌های مربوط به سؤال ششم تحقیق در ارتباط با میزان این فعالیت در این کتابخانه ها همان گونه که در جدول ۴-۱۶ و ۴-۱۷ ارائه شد، حکایت از آن دارد که میزان به دست آمده در بین کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز، از حد متوسط پایین‌تر است و در بین کتابخانه ها، بیشترین میانگین به کتابخانه ی دانشگاه صنعتی و کمترین میانگین به کتابخانه ی دانشگاه پیام نور تعلق دارد. لذا، می‌توان نتیجه‌ی بدست آمده را این گونه توجیه کرد که برای رسیدن به وضعیت مطلوب کسب دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز با وجود اقداماتی که صورت پذیرفته هنوز جای کار بیشتری وجود دارد که این موضوع در کتابخانه ی دانشگاه پیام نور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این یافته با پژوهش‌های محمدی استانی، شعبانی و رجایی پور (۱۳۹۰)، عطاپور (۱۳۸۸) و ابزری و کرمانی القریشی ( ۱۳۸۴ )، در یک راستا می‌باشد. ماپونیا (۲۰۰۴) نیز در بررسی فعالیت‌های مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی دانشگاه ناتال به نتایجی هم سو دست یافت.
خلق دانش شامل مجموعه فعالیت‌هایی است که از طریق آن دانش جدید در سازمان خلق و تولید می‌شود، فعالیت‌هایی مانند پاداش دهی و تشویق نوآوری‌ها و ایده‌های جدید کارکنان، بحث آشکار در مورد تجارب و شکست های سازمان و تشکیل گروه‌های یادگیری در سازمان، (الوانی، ناطق و فراحی، ۱۳۸۶) لذا به نظر می‌رسد با توجه به نتایج به دست آمده لزوم به کارگیری امور فوق برای نیل به شرایط مناسب ایجاد و تثبیت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز ضروری می‌باشد که استفاده از فن آوری، می‌تواند به عنوان عاملی مؤثر در این ارتباط در نظر گرفته شود. ولی، ایجاد و خلق دانش بیشتر با عامل‌های انسانی سر و کار دارد که مسئولان باید به این مسئله توجه بیشتری داشته باشند …
هم چنین توجه به زیر ساخت های فن آوری و ایجاد بستر و ابزارهای مناسب برای نگهداری دانش و خلق دانش‌های جدید. حمایت و توجه سیاست‌ها، دستورالعمل‌ها و فرهنگ سازمانی، از تعامل بین بخش‌های مختلف کتابخانه و نیز میان کتابداران که به نظر می‌رسد در کتابخانه‌های شهر شیراز مورد بی توجهی قرار گرفته است، می‌تواند شرایط مناسبی را برای رسیدن به شرایط مطلوب اجرا و پیاده سازی فعالیت ایجاد و تثبیت دانش در این کتابخانه‌ها فراهم سازد.
۵-۲-۷. سؤال هفتم تحقیق
میانگین فعالیت استفاده ی بهینه از دانش در میان فعالیت های هفت گانه ی الگوی بوکویتز و ویلیامز، در کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز، در مرتبه ی هفتم قرار دارد. یافته‌های مربوط به سؤال هفتم تحقیق در ارتباط با میزان این فعالیت در این کتابخانه‌ها همان گونه که در جدول ۴-۱۸ ارائه شد، حکایت از آن دارد که میزان به دست آمده در بین کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز، از حد متوسط پایین‌تر است و در بین کتابخانه ها، بیشترین میانگین به کتابخانه ی دانشگاه صنعتی و کمترین میانگین به کتابخانه ی دانشگاه پیام نور تعلق دارد. لذا، می‌توان نتیجه‌ی بدست آمده را این گونه توجیه کرد که برای رسیدن به وضعیت مطلوب کسب دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز با وجود اقداماتی که صورت پذیرفته هنوز جای کار بیشتری وجود دارد که این موضوع در کتابخانه ی دانشگاه پیام نور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و بیشترین توجه باید به این مقوله معطوف گردد چرا که برون داد مدیریت دانش محسوب می شود ولی درمیان سایر فعالیت ها در مرتبه ی آخر قرار دارد.
محمدی استانی، شعبانی و رجایی پور (۱۳۹۰) و شعبانی؛ محمدی استانی و فروگذار (۱۳۹۱) هم در پژوهش های خود در ارتباط با بررسی وضعیت این فعالیت در کتابخانه های دانشگاهی شهر اصفهان و کتابخانه‌های دانشگاه علوم پزشکی شیراز، به نتایجی مشابه و هم سو با این پژوهش دست یافته‌اند.
فعالیت استفاده‌ی بهینه از دانش استفاده کامل و بهینه‌ی سازمان از دانش موجود در زمانی که فرصت و موقعیت جدیدی برای سازمان به وجود می‌آید، قبل از این که از منابع برون سازمانی استفاده شود، می‌باشد؛ لذا کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز براساس یافته‌های این تحقیق در وضعیت مناسبی به سر نمی‌برند که این امر می‌تواند با در نظر گرفتن یک شیوه‌ی برنامه ریزی شده برای استفاده‌ی بهینه از دانش موجود و راهکارهایی برای تشخیص موجود بودن دانش راهبردی و حیاتی و افراد دارای این دانش در سازمان، به نتیجه‌ی مطلوب‌تری نائل گردد.
هم چنین در این فرایند، دانش‌هایی که از نظر راهبردی و کاربرد دیگر، بی معنی هستند باید از سیستم حذف یا در جایی دیگر انبار شوند و دانش‌هایی که در حال حاضر بی ارزشند، ولی در آینده احتمال استفاده از آن‌ها وجود دارد، به صورت دسته بندی، بایگانی شوند.
۵-۲-۸. سؤال هشتم تحقیق
یافته‌های مربوط به سؤال هشتم تحقیق در ارتباط با میزان فعالیت‌های مربوط به مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شیراز همان گونه که در جدول ۴-۲۰ ارائه شد، حکایت از آن دارد که میزان به دست آمده در بین کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز، از حد متوسط پایین‌تر است و در بین کتابخانه ها، بیشترین میانگین به کتابخانه های دانشگاه آزاد و کمترین میانگین به کتابخانه ی دانشگاه پیام نور تعلق دارد. لذا، می‌توان نتیجه‌ی بدست آمده را این گونه توجیه کرد که برای رسیدن به وضعیت مطلوب کسب دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز با وجود اقداماتی که صورت پذیرفته هنوز جای کار بیشتری وجود دارد که این موضوع در کتابخانه ی دانشگاه پیام نور باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.
این امر نشان دهنده‌ی توجه کم کارمندان و مدیران نسبت به اهمیت و ارزش دانش و اشتراک آن است که باعث کاهش بهره وری و خدمت رسانی مناسب به مراجعان می‌باشد و هم چنین نشان دهنده‌ی نقصان توجه مدیریت و کتابداران کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز نسبت به برنامه‌های مدیریت دانش است.
این یافته با نتایج تحقیقات ابزری و کرمانی القریشی ( ۱۳۸۴ )، عطاپور ( ۱۳۸۸ )، حسین زاده ( ۱۳۸۹ ) و محمدی استانی، شعبانی و رجایی پور (۱۳۹۰)، ماپونیا (۲۰۰۴) در یک راستا قرار دارد و با تحقیقات انجام گرفته توسط، شاکری، میر غفوری، شاکری (۱۳۸۹)، تقی زاده، سلطانی و مهدی لوی (۱۳۸۹)، لاریجانی و نوری اصل ( ۱۳۸۷ )، شعبانی؛ محمدی استانی و فروگذار (۱۳۹۱) و راماچاندران، چنگ و اسماعیل ( ۲۰۰۹ ) هم سو نمی‌باشد.
براساس تحقیقات انجام گرفته در خصوص علل ناکامی در اجرای طرح ها و برنامه های سازمانی، نتایج حاصل حکایت از آن دارد که یکی از عوامل اصلی در این رابطه عدم تعهد و حمایت عملی مدیران ارشد بوده است. سازمان یا شرکتی که نظام مدیریت دانش داشته باشد، مدیریت دانش را در اولویت راهبردهای دراز مدت خود قرار می‌دهد. نشست‌های به اشتراک گذاری دانش در چنین سازمان‌هایی نه به عنوان فعالیت فرعی بلکه به عنوان فعالیت اصلی کارکنان در آمده است و کارکنان به سبب مشارکت در تبادل اطلاعات و دانش تشویق می‌شوند و فن آوری اطلاعات و ارتباطات در این راستا به خدمت گرفته می‌شود. (کوان[۷۵]، ۲۰۰۳).
هم چنین سازمان‌هایی که با کارکردهای مدیریت دانش سازگارند نتایج بهتری را نسبت به رقبای خود کسب می‌کنند؛ و این کارکردها تأثیر مثبتی را در عملکرد سازمان خواهد داشت. (مارکوس و گاریکوس[۷۶]،۲۰۰۶) مدیریت دانش شامل مدیریت و دانش است که هر دو این دو مفهوم قلب توسعه‌ی منابع انسانی را تشکیل می‌دهند. (اکدر[۷۷]، ۲۰۰۹).
مدیریت دانش آخرین درخشش فن آوری می‌باشد که به نظر می‌رسد یک مفهوم ساده است حداقل برای کتابداران، این دیدگاه جدید شامل بدست آوردن دانش و دانایی و ارزش افزوده تجارب شخصی در سازمان است. استفاده‌ی مجدد دانش را آسان می‌کند و آن را به عنوان یکی از جنبه‌های سازمانی حفظ می‌کند. مدیریت دانش بر ذخیره و باز استفاده از اطلاعات ویژه‌ای تکیه دارد که قبلاً در مورد دیگری به کار گرفته شده است و این چیزی است که کتابداران سال‌ها در مورد آن صحبت کرده‌اند. (پرز[۷۸]، ۱۹۹۹).
لذا، با توجه به اهمیت روز افزون دانش در سازمان‌هایی هم چون کتابخانه‌های دانشگاهی، مدیریت دانش ابزاری بسیار سودمند برای بهره مندی از مزایای آن خواهد بود. کتابخانه‌های دانشگاهی در حال گذار از مراکز سنتی به مراکز اطلاعاتی مدرن می‌باشند. این کتابخانه‌ها با توجه به نیازها و شرایط باید به صورتی طراحی شوند که نیازها را برطرف کرده و انتظارات کاربران خود را درک کند. مدیریت دانش به عنوان وظیفه و مدیریت، یک فرایند است که این گذار را تسهیل و حمایت می‌کند این عمل از طریق اجرای سیاست فکورانه اتفاق می‌افتد. (متقی فر[۷۹]، ۲۰۱۲).
در کتابخانه‌ها در یک محیط متفاوت غنی از اطلاعات، بیشتر کارها شامل تولید و توزیع اطلاعات خواهد بود. (مارین[۸۰]، ۱۹۸۴). لذا، کتابخانه‌های دانشگاهی با بهره گرفتن از برنامه‌های مدیریت دانش می‌توانند از دانش کتابداران، اطلاعات و دانش موجود در مخزن‌های سازمانی بهترین سود را ببرند. یکی از بهترین بخش‌های کتابخانه که می‌تواند از برنامه‌های مدیریت دانش استفاده کند، بخش مرجع و خدمات فنی (فهرستنویسی و رده بندی) است زیرا در این بخش به علت کارهای تخصصی بیشتر می‌توان با اعمال فعالیت‌های مدیریت دانش، موجب تسهیل اشتراک دانش شد. (محمدی استانی، شعبانی و رجایی پور، ۱۳۹۰).
کارکنان کتابخانه نیاز دارند که دانایی خود را گسترش دهند، تفکر سنتی خود را تغییر دهند و برای به کار گیری مدیریت دانش بر هر دو دانش آشکار و نهان تمرکز داشته باشند. (راکتوزمان و اممتو[۸۱]، ۲۰۰۹) کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز، با اجرای صحیح برنامه‌های مدیریت دانش می‌توانند ارائه خدمات خود را بهبود داده و نیازهای اطلاعاتی مراجعه کنندگان را بهتر برآورده سازند.
۵-۲-۹. نتایج پژوهش
فعالیت کسب دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز دارای میانگین ۲۱/۳، و در حد متوسط می‌باشد.
فعالیت کاربرد دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز دارای میانگین ۸۶/۲، و پایین‌تر از حد متوسط می‌باشد.
فعالیت یادگیری از فرایند دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز دارای میانگین ۶۳/۲، و پایین‌تر از حد متوسط می‌باشد.
فعالیت تسهیم و مبادله‌ی دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز دارای میانگین ۷۰/۲، و پایین‌تر از حد متوسط می‌باشد.
فعالیت ارزیابی دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز دارای میانگین ۷۹/۲، و پایین‌تر از حد متوسط می‌باشد.
فعالیت ایجاد و تثبیت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز دارای میانگین ۸۷/۲، و پایین‌تر از حد متوسط می‌باشد.
فعالیت استفاده‌ی بهینه از دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز دارای میانگین ۶۱/۲، و پایین‌تر از حد متوسط می‌باشد.
فعالیت‌های مربوط به مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز دارای میانگین ۸۱/۲، و پایین‌تر از حد متوسط می‌باشد.
۵-۲-۱۰. نتیجه گیری
یکی از مؤلفه‌های مهم مدیریت در یک جامعه‌ی دانش محور مدیریت دانش می‌باشد. در قرن بیست و یکم، سازمانی که در مدیریت مؤثر دانش موفق نشود، در توسعه و رشد فعالیت‌های خود با مشکل روبرو خواهد شد. یکی از سازمان‌هایی که اجرا و پیاده سازی برنامه‌های مدیریت دانش در آن ضروری به نظر می‌رسد کتابخانه‌های دانشگاهی می‌باشد. این کتابخانه‌ها اهمیت روزافزون یافته‌اند و به عنوان مرکز گردآوری و اشاعه‌ی اطلاعات علمی و نیز تأمین امکانات تحقیق برای پژوهش گران، بسیار مورد توجه اند. گرداندگان واقعی این کتابخانه‌ها کتابدارانی می‌باشند که با توجه به ماهیت رشته‌ خود که با نامی جدید یعنی علم اطلاعات و دانش شناسی جلوه گر است، باید نقش مهم و خاص‌تری را در مقوله‌ی مدیریت دانش ایفا کنند.
باتوجه به یافته‌های این پژوهش، فرایند مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز بر اساس الگوی بوکویتز و ویلیامز در وضعیت مناسبی قرار ندارد. بنابراین، نیاز به توجه بیشتر به امکانات و زیرساخت‌های مناسب و هم چنین سیاست‌ها و برنامه ریزی‌های بلند مدت در این کتابخانه‌ها به منظور بهره مندی از مزایای غیره قابل انکار مدیریت دانش وجود دارد. لذا، این کتابخانه‌ها با انجام راهکارهایی از جمله، ایجاد و تقویت فرهنگ دانایی محوری می‌توانند در توسعه‌ی مدیریت دانش مؤثر باشند. هم چنین، آشنایی این کتابخانه‌ها با مفاهیم مدیریت دانش و تلاش آن‌ها در پیاده سازی و اجرای آن از اهمیت زیادی برخوردار می‌باشد. البته موفقیت در مدیریت دانش نیاز به تغییر اساسی در فرهنگ سازمانی و تعهد در تمام سطوح سازمانی دارد. علاوه بر این، وجود محیط یادگیری و آموزشی، فعالیت‌های تحقیقاتی، فن آوری مبتنی بر دانش و شبکه‌ی ارتباطی دانش محور برای این کتابخانه‌ها می‌تواند به عنوان عوامل ضروری به شمار آیند. بنابراین بررسی وضعیت موجود کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز از لحاظ میزان برخورداری از مدیریت دانش یک فعالیت مقدماتی و مهم می‌باشد. تحقیق حاضر، در راستای این امر صورت گرفت تا اینکه مسئولان و دست اندرکاران این کتابخانه‌ها را نسبت به وضعیت موجود مدیریت دانش آگاه و با ارائه‌ راهکارهایی مناسب آن‌ها را در حرکت به سمت بهبود وضعیت مدیریت دانش یاری رساند.
۵-۳. پیشنهادها
در این بخش ابتدا پیشنهادهایی کلی برای بهبود وضعیت مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز بیان و در ادامه در ارتباط با هر کدام از فعالیت‌های مربوط به مدیریت دانش بر اساس الگوی بوکویتز و ویلیامز پیشنهادهایی ارائه و در نهایت موضوعات پیشنهادی برای پژوهش‌های آتی مطرح می‌شود.
۵-۳-۱. پیشنهادهای پژوهش
از آنجا که برای اجرای مناسب مدیریت دانش وجود بسترهای مناسب الزامی می‌باشد، ابتدا پیشنهاد می‌شود که در این رابطه راهکارهای مناسب اتخاذ و به کارگرفته شود، از جمله در زمینه‌ی راهبرد و رهبری، فرهنگ، ارزیابی (سنجش) و فن آوری. این راهکارها می‌تواند زمینه‌ی مناسبی را برای اجرا و بهره برداری از مزایای مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز فراهم سازد؛ لذا پیشنهاد می‌شود:
باتوجه به این که موفقیت در اجرای برنامه‌ها، تکنیک‌ها، رویکردهای نوین و یا هر طرحی منوط به تعهد و حمایت عملی مدیریت ارشد سازمان می‌باشد؛ لذا اجرای مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز به عنوان سازمان‌هایی دانش محور نیازمند تعهد مدیران و مسئولان ارشد این کتابخانه ها در زمینه ی برنامه ریزی، سیاست گذاری، تأمین بودجه، ساختار و سایر منابع و امکانات لازم در این ارتباط، می باشد. لذا، مسئولین ارشد کتابخانه‌ها می‌توانند از طرق مختلفی از جمله: مشارکت فعال در مراحل مختلف فرایند اجرای مدیریت دانش؛ تأثیر دادن میزان عملکرد دانشی افراد در نظام‌های ارزیابی عملکرد، ارتقا، پاداش دهی، تشویق و تنبیه؛ حسابرسی عملکرد دانشی کتابخانه های دانشکده ای در پایان هر دوره‌ی مالی و سایر راهکارهایی که متناسب با موقعیت و شرایط خاص هر کتابخانه باشد، تعهد و حمایت عملی خود را از مدیریت دانش نشان دهند؛ هم چنین، پیش بینی نیروی انسانی و محرک‌های لازم برای ایجاد روحیه اشتراک گذاری دانش در آن ها، برگزاری دوره‌های آموزشی، اعطای مأموریت‌های برون سازمانی، تبادل کتابداران، و نظیر آن باید مورد توجه قرار گیرد. لذا، کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز برای نیل به مدیریت دانش مطلوب مقدم بر همه چیز، باید مدیریت دانش را در سیاست‌ها و راهبردهای کلان سازمانی خود تعریف و برنامه‌ای دراز مدت برای آن تدوین کنند.
اجرای فعالیت های مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز، یک حرکت جمعی و سازمانی است که همه‌ی افراد در رده‌های مختلف بایستی درگیر آن شوند. آن چه که همه‌ی کتابداران کتابخانه‌ها را به صورت خودجوش و یکپارچه به سمت اهداف خاصی هدایت می کند فرهنگ سازمانی است. فرهنگ سازمان باید پشتیبان حرکت دانشی کتابداران باشد. در چنین فرهنگی، یادگیری، یاددهی و آموزش، خلاقیت و نوآوری، به اشتراک گذاشتن دانش، انتقال تجربیات و مهارت‌ها به سایر کتابداران، جریان آزاد اطلاعات، ابراز ایده‌ها و عقاید، فضای مساعد برای بحث و گفتگو، ارزش است. فرهنگ سازمانی که حامی مدیریت دانش است، به صورتی در نگرش، رفتار و عملکرد کتابداران خود تاثیر می‌گذارد که آن‌ها معتقد می‌شوند فقط متناسب با میزان کارکرد مثبت خود در فرایند مدیریت دانش می‌توانند ارتقا یابند و از سایر مزایای نقدی و امکانات رفاهی سازمان منتفع گردند. بنابراین، با فراهم آوردن بستر فرهنگی لازم، بنیان‌های یک نظام دانشی که شامل ایجاد آرمان مشترک برای یادگیری مستمر، تشویق و ترغیب افراد در همه‌ی سطوح برای یادگیری منظم از کارشان، توجه به قابلیت‌های کارکنان، حرکت در جهت تغییر الگوهای ذهنی کارکنان، داشتن یادگیری گروهی و تعاملی می‌باشد، مهیا می‌گردد.
دانش سازمانی معیاری است کیفی و غیرملموس و اندازه گیری آن به سادگی امکان پذیر نمی‌باشد. اما آن چه مسلم است این است که تا نتوانیم عملکردی را اندازه گیری کنیم، اصولا نمی‌توانیم بر آن به درستی مدیریت نماییم. کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز برای این که بتوانند مدیریت دانش را به منظور دستیابی به اهداف موردنظر خود توسعه داده و تقویت کنند، لازم است روشی را برای اندازه گیری آن تعیین و به مورد اجرا بگذارند. روش اندازه گیری و معیارهای انتخابی باید به گونه‌ای باشند که نوسانات شاخص‌های کلیدی عملکرد سازمان را طی دوره‌های مالی به درستی توجیه و تفسیر نمایند و از طرف دیگر نتایج شاخص‌های کلیدی عملکرد رهنمود لازم را در جهت توسعه و بهبود نظام دانش سازمانی به مدیریت ارائه نماید. رضایت کاربران کتابخانه های که دانشجویان و استادان می باشند، از معیارهای کلیدی عملکرد کتابخانه‌ها محسوب می‌شود. هم چنین میزان استفاده از موفقیت‌های دیگران، میزان به کارگیری تجارب قبلی و فعلی، الگوبرداری از کتابخانه‌های موفق، سرعت انتقال دانش در سازمان، نرخ یادگیری و یاددهی و… از معیارهای اندازه گیری عملکرد دانش سازمان می‌باشد. لازم به ذکر است هر کتابخانه با توجه به وضعیت و شرایط خود می‌تواند تعدادی از معیارهای مناسب را انتخاب نماید و سپس شاخص‌های اندازه گیری مرتبط با معیارهای برگزیده را تعریف و در دوره‌های مشخص زمانی (ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و یا سالانه) آن‌ها را اندازه گیری نماید. لذا، تعیین سنجه های کیفی و کمی ارزیابی دانش و تعیین شکل و نوع دانش مورد نیاز هر یک از بخش‌ها از جمله فعالیت‌هایی می‌باشد که در رابطه با اجرا و پیاده سازی مدیریت دانش در کتابخانه‌ها بسیار با اهمیت است؛ لذا، باید وضعیت مدیریت دانش به صورت منظم و پیوسته ارزیابی و در رفع نواقص و نقاط ضعف و همچنین تقویت نقاط قوت تدابیر لازم به صورت دائمی و پیوسته اتخاذ شود.
فن آوری اطلاعات و ارتباطات، به عنوان محملی مناسب برای ارتباطات درون و برون سازمانی یکی از عوامل زیرساختی مدیریت دانش است که باید در کتابخانه‌ها از اولویت برخوردار باشد. راه اندازی و استفاده‌ی بهینه از شبکه‌های داخلی در راستای به اشتراک گذاری دانش و انجام فرایند تبدیل دانش یکی از اقدامات مهمی است که باید مورد توجه کتابخانه‌ها قرار گیرد.
هم چنین برای بهبود وضعیت فعالیت‌های مربوط به مدیریت دانش در کتابخانه‌های دانشگاهی شهر شیراز پیشنهاد می‌شود:

    1. برای بهبود وضعیت فعالیت کسب دانش در این کتابخانه‌ها پیشنهاد می‌شود :

مدیران این کتابخانه‌ها به افراد و گروه‌های کاری که مایل به مدیریت دانش خود هستند، امکانات و منابع لازم را اختصاص دهند.
افراد معینی در این کتابخانه‌ها، دانش سازمانی را شناسائی، جمع آوری، طبقه بندی، خلاصه سازی و منتشر کنند.
روش‌های اجرائی برای مستند سازی و در اختیار قرار دادن اطلاعات به دیگران در کتابخانه‌ها وجود داشته باشد.
برای بهبود وضعیت فعالیت کاربرد دانش در این کتابخانه‌ها پیشنهاد می‌شود :
این امکان برای همه‌ی افراد فراهم باشد تا ایده‌ها و نظرات خود را به صورت آزادانه مطرح کنند.
افرادی که دارای ایده‌های جالبی هستند، مورد حمایت قرار گیرند تا پیگیر ایده‌های خود باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 11:31:00 ق.ظ ]




تعریف عملیاتی: به تمامی برنامه هایی که فرد برای آینده خود پیش بینی می کند و به خاطر تحقق آن چشم از لذتها و منافع آنی می بندد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱-۷-۴٫ میزان اعتماد به فضای مجازی:

اعتماد اجتماعی:
تعریف مفهومی:به معنای تائید، پذیرش، اطمینان و همکاری فرد و پیرامون به شکل متقابل است. بی اعتمادی در واقع به مفهوم داشتن روحیه سوء ظن و بدبینی توام با عدم اطمینان و شک و تردید نسبت به افراد و اشخاص است که فرد با آنان ارتباط متقابل و تنگاتنگ و مستمرو روزانه دارد.(محسنی تبریزی، ۱۳۷۵)
تعریف عملیاتی: اعتماددلالت بر انتظارات ، تعهدات اکتسابی و تایید شده ای دارد که افراد نسبت به یکدیگرو نسبت به به سازمان و نهاد خود در روابط متقابل دارند.شاخصهای که در این تحقیق در مورد اعتماد اجتماعی بررسی می شود به سه شکل می باشد:
۱- اعتماد بین فردی (افراد آشنا)۲- اعتماد تعمیم یافته (اعتماد به بیگانگان )۳- اعتماد مدنی (سازمانها یا نهادها).
اعتماد بین فردی:منظور از اعتماد بین فردی اعتماد به خانواده ، خویشاوندان ، نزدیکان و دوستان است.
اعتماد تعمیم یافته:منظور از اعتماد تعمیم یافته اعتماد به افراد غیر از خویشاوندان و آشنایان است.
اعتماد مدنی:اعتماد به سازمانها و نهادهایی است که فرد به طور روزمره با آن در ارتباط است.

۱-۷-۵٫ زیرساختهای اینترنتی:

مفهومی:به مجموعه ابزارها و امکاناتی که زمینه استفاده بهتر و بیشتر از فضای مجازی و اینترنت را در میان سازمانها فراهم می سازد.
عملیاتی:به کلیه امکانات و ابزارها و امکاناتی شامل رایانه ، اینترنت پر سرعت ، ونرم افزارها ی مناسب اطلاق می شود.

۱-۷-۶٫ محدودیتهای قانونی:

مفهومی: به مجموعه محدودیتهای که در سازمانها و نهادهای ایرانی در جهت استفاده از اینترنت و فضای مجازی اعمال می گردد.
عملیاتی:شامل محدودیتهای اداری ، محدودیتهای سازمانی که ناشی از هزینه و محدودیتهای زمانی ، ابزار و ساختاری می باشد.

۱-۷-۷٫ نوع جذب مخاطبین:

مفهومی:سازو کارهای که باعث جذب اعضاء و داوطلبانی می گردد که حاضرند به صورت داوطلبانه در فعالیتهای سمن ها مشارکت کنند.
عملیاتی:مخاطبین را می توان به دو دسته کلی تقسیم بندی نمود:۱- رسمی: افرادی که به طور قانونی عضو می شوند و به صورت همیشگی فعالیت می نمایند. ۲- غیررسمی: افرادی که برای برنامه های خاص وموردی مشارکت می کنند و نوع فعالیت آنان موقتی می باشد.

۱-۷-۸٫ عدم آشنایی اعضاء:

مفهومی:عدم آگاهی و علم کافی اعضای سمنها با علم استفاده از اینترنت و فضای مجازی و فناوریهای نوین
عملیاتی:نداشتن متخصصین حوزه اینترنت در بین اعضای سمنها ، عدم آشنایی اعضای دائمی سمنها با اینترنت و فضای مجازی و عدم تمایل اعضائ به فراگیری اینترنت و فضای مجازی.
۱-۷-۹٫ جوان: به کلیه زنان و مردان ایرانی ۱۵ تا ۲۹ ساله کشور جوان اطلاق میگردد.
۱-۷-۱۰٫ فضای مجازی،: منظور ار فضای مجازی سایتهای اینترنتی از قبیل وبلاگها، وب سایت‌ها و … است که جوانان یا به عنوان ذیسهمان آن به شمار میروند یا ذینفعان آن.
۱-۷-۱۰٫ سازمان غیر دولتی (سمن ): اصطلاح سازمان غیردولتی به معنایی که امروزه در سطح بین‌المللی مصطلح شده است،سابقه بسیار اندکی در ایران دارد. « ان جی او»‌ها به معنای سازمان‌های غیردولتی و به تشکل‌ها، انجمن‌ها ، کانون‌ها و نهادهای مردمی گفته می‌شود ودر ایران جهت تطبیق بیشتر رویکردها و جهت‌گیری‌ها با شرایط داخلی وبومی‌سازی بهتر این سازمان، واژه سمن را جایگزین « ان جی او» کرده‌اند. سمن، مخفف و کوتاه شده «سازمان‌های مردم نهاد» است. سازمان غیر دولتی به آن نوع سازمانی گفته می شود که توسط دولت ایجاد نشده و کنترل نشود. از نظر دولت هر سازمانی که در دیوانسالاری گسترده دولتی سهمی ندارد ، سازمان غیر دولتی تلقی می شود. گروهی از افراد را که به طور داوطلبانه و با هدف غیر انتفاعی گرد هم می ایند و در سطح محلی ، ملی ، بین المللی ، فعالیت می کنند سازمان غیر دولتی گفته می شود
۱-۷-۱۱٫ سازمان غیر دولتی جوانان: سازمانی است با اهداف خیر خواهانه ، دارای شخصیت حقوقی مستقل، غیر دولتی و غیر انتفاعی که برای انجام فعالیت داوطلبانه با گرایشهای غیر سیاسی و بر اساس قانونمندی و اساسنامه مدون و رعایت چهارچوب قوانین موضوعه کشور و مفاد ایین نامه های اجرایی آن فعالیت می کند. این تشکل توسط جوانان تشکیل می شود و توسط خود آنها نیز اداره می شود.

فصل دوم:

ادبیات نظری تحقیق

۲-۱٫ مقدمه

همانطور که در فصل اول و در بیان مسئله تحقیق بیان شد، هدف اصلی در این پژوهش بررسی پتانسیل ها و قابلیت‌های فضای مجازی (اینترنت) و بررسی برخی از ویژگی‌های فردی اعضای سمن‌های جوان، به عنوان عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی آنها در اینترنت می باشد.
در این فصل که با عنوان مروری بر ادبیات نظری تحقیق می باشد سعی می شود تا مهمترین مفاهیم و اصطلاحات مرتبط با اهداف وفرضیات تحقیق مورد بررسی قرار گیرد و نظریه‌های مرتبط با موضوع تحقیق مورد استفاده قرار گیرد. در این فصل ابتدا به تحقیقات پیشین خواهیم پرداخت و تحقیقاتی که در زمینه اینترنت (فضای مجازی) و سازمان‌های غیر دولتی (سمن ها) انجام شده است را به طور مختصر مورد بررسی قرار خواهیم داد. سپس به مفاهیم تحقیق یعنی سازمان‌های غیر دولتی و به خصوص سازمان‌های غیر دولتی جوان می پردازیم و برای آشنایی بیشتر با این مفاهیم سعی می کنیم تا تعاریف مختلف، کارکرد ها و ماهیت و اهداف این گونه سازمان ها را مورد بررسی قرار قرار دهیم. پس از آن به اینترنت و فضای مجازی اشاره خواهیم کرد و مفاهیم و کارویژه‌های آن را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد.
در انتها در چارچوب نظری تحقیق به تئوری‌های مشارکت خواهیم پرداخت و نظریه هایی که در این تحقیق می توانند برای سوالات و فرضیات تحقیق مورد استفاده قرار گیرند آورده می شوند.

۲-۲٫ مفاهیم و دیدگاه های نظری تحقیق

۲-۲-۱٫ تعریف سازمان‌های غیر دولتی

در خصوص سازمان‌های مردم نهاد، تعریفی که پذیرش و مقبولیت عام داشته باشد وجود ندارد. وجود برداشت ها و تعاریف گوناگون در خصوص این سازمان ها بررسی ابعاد متفاوت آن را با دقت بیشتری همراه ساخته است، لذا تنوع سازمان‌های مردم نهاد با هرگونه تعریف ساده انگارانه آن مغایر است.
سازمان‌های غیر دولتی دارای نمودها و ظواهر بسیار متنوعی هستند. اگر بخواهیم تعریف وسیعی را اتخاذ کنیم طیف گسترده ای از مساجد، هیأت‌های مذهبی، ساخت ها، گروه ها و حتی مافیا را در بر می گیرد.
بنابراین، تنوع سازمان‌های غیر دولتی هرگونه تعریف و طبقه بندی ساده و واقعی آن را دشوار می سازد. به همین دلیل شناخت و بررسی سازمان‌های مردم نهاد امری پیچیده تلقی می شود. شاید یکی از مهمترین علل دشواری در تشریح، ماهیت و تعریف چیستی سازمان‌های غیر دولتی ناشی از منفی بودن واژه سازمان غیر دولتی است. واژه سازمان غیر دولتی واژه ای منفی است، یعنی بجای آنکه دلالت برچیزی داشته باشد که یک سازمان «هست»، دلالت بر یک چیزی دارد که یک سازمان نیست و یا فاقد آن است. همین امر خود باعث شده تا واژه سازمان غیر دولتی تعداد عظیم و گستره وسیعی از سازمان ها که به لحاظ ساختاری و کارکردی بسیار نامتجانس و نامرتبط هستند را در برگیرد.به همین دلیل در سال‌های اخیر در کشور ما واژه «سازمان‌های مردم نهاد» به جای واژه «سازمان‌های غیر دولتی» متداول شده است که به صورت مخفف «سمن» نیز ذکر می شود که در واقع دلالت بر اثبات یک سازمان دارد که برخواسته از مردم است و تا حدودی می توان ادعا کرد که عبارت دقیق تری نسبت به واژه سازمان غیر دولتی است اما با وجود استعمال این واژه همچنان نمی توان انتظار ارائه تعریف دقیق و مشخص از این سازمان ها داشت و دایره آن ها را روشن کرد.
عامل دیگری که ارائه تعریفی معنادار از سازمان‌های غیر دولتی را دشوار می سازد عبارت از تفاوت ها و گوناگونی هایی است که در سنت ها و ساختارهای حقوقی ملت‌های مختلف در رابطه با چیستی یک سازمان غیر دولتی و اجزای تشکیل دهنده آن و الزامات و شرایط مقرر برای ایجاد و فعالیت آن ها وجود دارد. زیرا این موضوع هر گونه مقایسه دقیق سازمانهای غیر دولتی بین کشورها را دشوار می سازد.
علاوه بر این ها، تنوع وسیع روابط متغیر بین سازمان‌های غیر دولتی، دولت و بازار در بسترهای مختلف موجب پیچیده تر شدن مشکلات موجود در تعریف سازمان‌های غیر دولتی می شود. در بعضی کشورها سازمان‌های غیر دولتی تحت هدایت و رهبری دولت ها قرار دارند؛ در بعضی کشورهای دیگر سازمان‌های غیر دولتی مستقیماً به وسیله دولت برای تأمین منافع دولت ایجاد و تأسیس می شوند. در بعضی کشورهای دیگر، رقابت فراینده‌های نه تنها بین خود سازمان‌های غیر دولتی با همدیگر، بلکه بین آن ها و بنگاه‌های انتفاعی بر سر انعقاد قرار داد با دولت برای فعالیت‌های توسعه ای یا فوریتی وجود دارد. با چنین چشم اندازی از سازمان‌های غیر دولتی، برخی از تعاریف موجود در خصوص این سازمان ها را مورد اشاره قرار می دهیم تا بنیانی برای ارائه تحلیل ها جامع تر در زمینه شناسایی ابعاد مختلف عملکرد این قبیل سازمان ها پی افکنده باشیم.
سازمان‌های غیر دولتی به صورت‌های متعددی تعریف و توصیف شده اند که در پائین به تعدادی از آن ها اشاره می شود:
ـ گروه هایی که نه مشروعیت از انتخابات می گیرند و نه به وسیله قدرت رسمی دولت حمایت می شوند؛ (سعیدی، ۱۳۸۳: ۳۸)
ـ گروه ها و نهادهایی که کلا یا عمدتا مستقل از دولت هستند و مشخصه اصلی آن ها این است که دارای اهداف بشر دوستانه، همکاری آمیز و نه تجاری هستند؛ (همان، ص ۳۹)
ـ سازمان‌های خصوصی ای که فعالیت هایی را دنبال می کنند که رنج را تسکین می دهند، منافع فقرا را پیش می برند، از محیط زیست حمایت می کنند، خدمات اجتماعی پایه ارائه می دهند و یا عهده دار توسعه جوامع می شوند. (گروهی از مولفان، ۱۳۸۳: ۹)
ـ جمیع سازمان هایی که بر اساس ابتکارات و طرح‌های مدنی ایجاد شده اند که نه متعلق به بخش دولتی هستند و نه تجاری (بازار). (همان، ص ۱۰)
ـ گروهی از افراد که داوطلبانه[۳] و با هدف غیر انتفاعی[۴] گرد هم می آیند و در سطح محلی، ملی یا بین المللی فعالیت می کنند (سازمان ملل متحد، ۱۹۹۲).
ـ در کارگاه آموزشی سازمانهای غیر دولتی که به سال ۱۹۸۸ در شهر بانکوک تایلند برگزار شد، این تعاریف ارائه شد:
۱ . سازمانی غیر انتفاعی، داوطلبانه، خدمتگرا[۵] و توسعه مدار که در جهت منافع اعضا ـ به عنوان یک سازمان خود جوش ـ یا سایر افراد جامعه ـ به عنوان یک سازمان کارگزار ـ عمل می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ق.ظ ]




دراین جا توجه به این نکته ضروری است بااینکه شارع ارتکاب معاصی را جایز نمی داندچون که مخالف حکمت تشریع است .ولی ازآن جایی که درپرتاب تیرومانندآن سپر انسانی کفار مصلحت وجود دارددرچنین جایی شارع به ارتکاب حرام وانجام محذورات اذن داده است.و جواز عمل به محظور برای مصلحت اهم شرعی است و به تزاحم بین احکام شرعی تعبیر می شود.یعنی قتل انسان هایی که کشتن آنان درحالت عادی حرام است اما در حال جنگ باکفار هنگام تترس بنابر شرایطی مانند ضرورت ،این حرمت ازبین می رود.[۳۶۱] چون اگر مسلمانان ازآنها دوری کنندوجنگ رارهاکنند کافران به سرزمین های اسلامی غلبه پیدامی کنند واین جا موردی است که کشتن مسلمان برای مصلحت مرسله است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

توضیح اینکه مصلحت به معنای عام دراصطلاح علمای شریعت منفعتی است که شارع مقدس آن رابرای حفظ دین،نفوس وعقول بندگان موردتوجه قرارداده است.[۳۶۲]
مصالح مرسله از منابع اجتهاد در نزد اهل سنت است ومامطابق مبانی اهل سنت به بررسی مسئله تترس پرداخته ایم. مصالح مرسله داراى دو قسم است:
مصالح مرسله به معناى خاص یعنى دادن حکمى بر اساس مصلحت سنجى براى پدیده‌هایى که در شرع براى آنها حکمى بیان نشده است.
مصالح مرسله به معناى عام یعنى دادن حکم بر اساس مصلحت سنجى هر چند براى آن موضوعات حکمى مخالف در کتاب و سنّت موجود باشد. [۳۶۳]
در حقیقت مصالح سه قسم است. ۱. مصالح معتبره و آن مصالحى است که ادلّۀ شرعى بر رعایت و اعتبار آن قائم است. ۲. مصالح مُلغىٰ و آن مصالحى است که شارع مقدّس آنها را بى‌ارزش دانسته و رعایت آنها را لازم ندانسته است؛ مانند تسلیم دشمن شدن، که در آن مصلحت حفظ جان وجود دارد ولى چون کیان اسلام به خطر مى‌افتد مصلحت حفظ نفس الغا شده و دستور جهاد داده است هر چند جان به خطر بیفتد. ۳. مصالح مرسله و آن مصالحى است که از الغا یا اعتبار شرعى آزاد است.
در حجیّت مصالح مرسله سه قول است مالک مطلقاً آن را حجّت مى‌داند و جمهور اهل سنّت منکر حجیّت آن هستند و حتّى عدّه‌اى از مالکیّه حجیّت آن را از مالک نیز بعید شمرده‌اند و برخى تفصیل داده‌اند و گفته‌اند فقط مصالح ضرورى قطعى و بدیهى معتبر است.
براى مصالح مرسله چنین مثال آورده‌اند: اگر کفار در هنگام جنگ، عده‌اى از اسراى مسلمان را سپر خود قرار دهند و در پناه آنان قصد صدمه زدن به مسلمین را داشته باشند و اگر با آنان مقابله نشود، هم به مسلمانان صدمه خواهند زد و هم اسرا را خواهند کشت، ولى اگر با آنان مقابله شود فقط اسرا خواه ناخواه و لو به دست مسلمین کشته خواهند شد، در این میان مصالح مرسله اقتضا مى‌کند که کشتن اسراى مسلمان جایز باشد چون از مذاق شرع بدست مى‌آید که این کار نزدیک‌تر به مصالح مسلمین است.
بین مصالح مرسله و استحسان چنین فرق گذاشته‌اند که در استحسان غالباً نوعى استثنا از قواعد و نصوص عامه دیده مى‌شود؛ به تعبیر دیگر استحسان نوعى عدول از حکم ثابت‌شده به دلیل عام است ولى مصالح مرسله مربوط به جایى است که دلیل بر حکم وجود ندارد و ما از مذاق شرع حکم را بر اساس مصلحت بدست مى‌آوریم البتّه در استحسان هم مصلحت وجود دارد ولى این مصلحت غالباً به صورت استثنا شکل مى‌گیرد.
دلیل قائلین به حجیّت مصالح مرسله آن است که احکام تابع مصالح است و نصوص همه مصالح را در برنگرفته است و مصالح به حسب اقتضاى زمان و مکان متجدّد مى‌شوند و اگر فقط بر مصالح معتبره اکتفا شود، مصالح فراوان دیگرى از دست مى‌رود و این خلاف غرض شارع است.
پاسخ این که مسلّماً احکام تابع مصالح است و اگر آن مصالح در ادلّه و نصوص، معتبر شده باشد یا از نظر درک عقل در حدّ مستقلّات عقلیّه باشد به گونه‌اى که قطع حاصل شود، همان قطع حجّت خواهد بود ولى اگر مصلحت به گونه‌اى است که دلیلى بر اعتبار والغاى آن وجود ندارد و صرفاً ظنّ به حکم شرعى مى‌آورد اعتبار این حکم بر اساس چنین مصلحتى دلیل قطعى بر اعتبار مى‌خواهد و چنین دلیلى نداریم و اصل در ظن، عدم حجیّت است «إِنَّ الظَّنَّ لایُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً»[۳۶۴]درواقع گمان در(وصول به )حقیقت هیچ سودی نمی رساند.[۳۶۵] کوتاه سخن این که هرگاه مصالح مرسله به سرحدّ قطع و یقین برسد در حجیّت آن تردید نیست، اشکال در مصالح ظنّى است که دلیل قطعى بر اعتبار آن نداریم. [۳۶۶]
دراین جا مبنای بعضی ازفقها این است که درمواردی این چنینی نیازی نیست که به مصالح مرسله قائل شویم بلکه از کتاب وسنت جوازحمله به سپر انسانی وکشتن مسلمانان برداشت می شود.
یعنی مسئله تترس ازباب قانون اهم ومهم است .[۳۶۷]هم چنین شارع هشت مورد ازضرورت های جنگ رابرای ما بیان کرده است وآنهاعبارتنداز:۱-ازبین رفتن دین۲-تلف شدن خون مسلمانان۳-تلف شدن چیزی از اموال مسلمانان ۴-درهم ریختگی وتفرقه در بین سپاه مسلمانان۵-سخت شدن جنگ به جهت کمبودتوشه وآب۶-عدم دستیابی به پیروزی موردنظر۷-اخلال به یکی ازارکان یافروع اسلام یا خراب شدن مساجد۸-منتهی شدن به ترک جنگ .عدم توجه به سپرانسانی وجواز حمله به آن درتترس شامل یکی ازاین محذورات است. [۳۶۸]که برای حفظ خون سپاه مسلمانان باید سپری راکه اسیران مسلمان درپشت آن قرارگرفته اند،کشت تاخون های کمتری هدررودوخون های بیشتری حفظ شود.تتّرس چه ازباب قانون اهمّ ومهم یا ازمصالح مرسله ویا ضرورتهای جنگی باشدموجب حفظ حرمت خون سپاه مسلمانان می شود هرچندکه حکم به جواز کشتن اسیران مسلمان پشت سپر رامی دهد اما با صدرو این جوازجلوی پیش روی درکشتاروخون ریزی های بیشتر رامی گیرد.
تترس عبارت است از «الترسه جمع ترس وکل شئ تترست به فهو مترسه لک»[۳۶۹]الترسه جمع تُرس است تترس در لغت ا زتُرس به معنی سپرگرفته شده است وهر چه که باآن تترس شود پس آن چیزی است که برای پنهان شدن (ازدیددشمن) به کار می رود. «الترس من السلاح المتوقّی بها »[۳۷۰]تُرس یاهمان سپرازسلاح هایی است که با آن تترس می شود. معنی اصطلاحی تترس،همان معنای لغوی آن یعنی محافظت کردن باسپر است.[۳۷۱]
۱)انواع تتّرس:
تتّرس ممکن است به اشکال مختلفی به وقوع بپیوندد اماآنچه که به حرمت خون مسلمان مرتبط است وموجب می شودکه خون او حرمتش را به خاطرمصالح مختلف ازجمله حفاظت ازقلمرواسلامی ازدست بدهدتتّرس کفار به مسلمین است.زدن سپرازمسلمانان وحرمت نداشتن خون مسلمانان پشت سپر هم دارای شرایطی می باشدکه توضیح خواهیم داد. نوع دیگری ازتتّرس تتّرس کفاربه مشرکین است که به بحث مامرتبط نیست واز گفتن آن صرف نظر می کنیم.
۱-۱)تترس کفار به مسلمین وحکم آن:
زمانی که مسلمانان باکفاردرحال جنگ باشند و کفارمسلمانان راسپردفاعی خودقراردهندمی خواهیم بدانیم وضعیت حرمت خون مسلمانان پشت سپرچگونه است؟درصورت وجودشرایطی مانندضرورت،خون این مسلمانان حرمت نداردودرشرایطی هم مانندعدم ضرورت ،حرمت خون آنان باقی است زیرامسلمان بودن آنها ریختن خونشان راحرام کرده است.
۱-۱-۱)جواززدن سپرمسلمانان درحال برپایی جنگ:اگرجنگ پابر جا نباشد ومسلمین توانایی مقابله با کفار راداشته باشند یاازشر آنها ایمن باشند،زدن سپرانسانی که از مسلمانان است، جایز نیست چون خون مسلمان محترم است واگر دراین شرایط آنان رازدند به خاطر قتل عمد مسلمان قصاص وکفاره واجب می شود.تاخون مسلمانان پشت سپرتضیع نشودامااگر جنگ برپا باشد زدن سپری که از مسلمین تشکیل شده جایز است وقصدزدن مشرکین می شوداین زمانی است که خوف ترک جنگ برود واگر خوف ترک جنگ نمی رودو سپاه مسلمین تنهابازدن سپرمسلمین قدرت می یابندوتوانامی شوند ،زدن آنان جایز است.[۳۷۲] شافعی دریک قول می گوید:هرگاه زدن کفاربازدن مسلمین ممکن باشدکشتن مسلمانان جایز نیست چه خوف غلبه کفاربرمسلمین برودیا این که این خوف وجودنداشته باشدوخون مسلمان به خاطر خوف مباح نمی شود.[۳۷۳]
امابایدگفت که کشته شدن چندمسلمان ضررکمتری داردتااینکه کل سپاه مسلمانان شکست بخورندوکشته شوندودشمن به سرزمین های اسلامی برای قتل وغارت هجوم آوردوقلمرو مسلمانان رادرتصرف خودبگیردوازهمه مهم ترخون مسلمانان را بریزد وآن راتضییع کند.
۲-۱-۱)جواززدن سپرمسلمانان هنگام درگیری شدیدوضرورت:اگردشمن به اسیران مسلمان تترس کندوجهادمسلمین فقط بازدن سپرمسلمانان ممکن باشدکشتن اسیرهای مسلمان که درپشت سپرهستند،جایزاست.[۳۷۴] دراین جا تنهاروشی که برای مسلمین باقی می ماندتاخونشان راحفظ کنند،زدن سپری است که ازاسیران مسلمان تشکیل شده است واین همان ضرورت اجتناب ناپذیر است تا مسلمین بتوانندبه مقصودخودبرسند.درواقع اگرسپاه مسلمین سپر اسیرها رانزنندمشرکان پیشروی می کنندوخون سپاه مسلمانان رامی ریزنددرحالی که ریختن خون مسلمان حرمت دارد وبایدحفظ شودهرچندکه خون اسیران مسلمان ریخته می شوداماخون مسلمانان بیشتری یعنی سپاه مسلمین حفظ می شود.
۳-۱-۱)مواردجبران خون اسیران مسلمان درتترس کفار به آنان:
همان گونه که قبلا گفتیم خون مسلمان محترم است وبرای عدم تضییع آن قصاص،دیه وکفاره درنظرگرفته شده است که درکشته شدن اسیران مسلمان هنگام تتّرس مورداستفاده قرارمی گیردتاخون های ریخته شده ضایع نشودما می خواهیم قصاص قاتل که از سپاه مسلمین است وتعلق دیه به اسیر مسلمان راموردبررسی قرار دهیم.این بررسی حول محورآگاهی وعدم آگاهی مسلمانی است که به سپرمتشکل از مسلمین حمله می کند.
۱-۳-۱-۱)عدم آگاهی زننده به مسلمان بودن افرادسپر انسانی: اگر سپاه مسلمانان سپرانسانی ای را بزنند سپس به مسلمان اصابت کنددرحالی که زننده نمی دانسته است افرادی که سپر دفاعی کفارواقع شده اند، مسلمان بوده اند وجنگ هم چنان برپاباشد، اسیران مسلمانی که کشته شده اند،دیه ندارند.[۳۷۵] چون سپاه مسلمین به زدن امر شده اندواگر دیه واجب باشدمنجر به بطلان کلی جهاد می شود. چون هر فردی که قصدزدن مسلمانی کندجایزاست اززدن منع شود.[۳۷۶]
ترک جنگ به این صورت است که هرمجاهدی علاوه برسختی های جنگ،بایددیه بدهد که ممکن است هم سختی های جنگ ماننددوری ازخانواده ونداشتن استراحت کافی و…راتحمل نکندودیه هم ندهدوبه طورکلی جنگ رارهاکند.دراین صورت اگرهمه سپاه مسلمین درکشتن اسیرهای مسلمان ملزم به پرداخت دیه شوند،جنگ راترک کرده ودرنتیجه دشمن به سرزمین های اسلامی هجوم می آوردوخون مسلمین رابه راحتی می ریزد.آنچه مهم تراست حفظ حرمت خون مسلمانانی است که تعدادشان بیشترازاسیران مسلمان است.تابا پرداخت دیه، جنگ باغیرمسلمانان راترک نکنندو ضرربیشتری نصیب مسلمین گردد.
۲-۳-۱-۱)اگر زننده بداندسپرانسانی از مسلمانان تشکیل شده است وبه قصد زدن مشرکین بزند وحذر اززدن آنان امکان نداشته باشد سپس تیربه سپر انسانی مسلمانان اصابت کندوآنهارابکشد، اجماع برعدم قصاص وجودداردچون قصاص باجواز زدن تنافی ندارد.و قصدمجاهدمسلمان کشتن اسیران مسلمان نبوده است وبرای مجازات قصاص قصد وفعل قتل لازم است.نزد امامیه دیه هم واجب نیست. یک قول شافعی وابوحنیفه ویک روایت از احمدگفته اند: به خاطر گفتار خدای متعال :«فإن کان من قوم عدو لکم وهومومن فتحریر رقبه مؤمنه»۹۲/نساء،که درآیه دیه ذکرنشده است پس دیه واجب نیست.قول دیگر شافعی واحمد وجوب دیه است چون خدای متعال فرمود«ومن قتل مومنا خطا فتحریر رقبهمومنه ودیه مسلمه إلی أهله »۹۲/نساء، این قسمت از آیه موضوعات خاص تر را بیان می کندپس مقدم برعدم دیه می شود.یعنی «ومن قتل مومنا خطا فتحریر رقبهمومنه ودیه مسلمه إلی أهله »مقدم بر« فإن کان من قوم عدو لکم وهومومن فتحریر رقبه مؤمنه »است ودیه واجب است.
درمورد کفاره شافعی واحمد به وجوب آن قائل هستندبه خاطر گفتار خدای متعال :«فإن کان من قوم عدو لکم وهومومن فتحریر رقبه مؤمنه»۹۲/نساء.ابوحنیفه می گوید :کفاره واجب نیست چون اسیران مسلمانی که سپردشمن واقع شده اندمانندکسانی هستند که خونشان مباح بوده است ونبایدقیاس کرد. به ویژه زمانی که معارضه با قرآن باشد. قول دیگر شافعی این است که اگر زننده به سپر اسیران مسلمان می داندکه آنان مسلمان هستنددیه لازم است واگرعلم به مسلمان بودن آنهاندارددیه لازم نیست اما آن جا که می داند مسلمان است وامکان حذر وجود داردوبه سپر اسیران مسلمان بزند،دیه تشدید می شود. درردّسخن شافعی بایدگفت که ضعف سخن شافعی واضح است با اینکه خطا قطعی نیست بلکه عمدی است که مجاهدمسلمان به آن اذن دارد ودرآیه درج نشده است.اما به کفار ه ملزم می شودونفی آن اشکال دارد.
به هر حال مجاهدمسلمان به خاطر اجماعی که دراین مورد وجود دارد قصاص نمی شود. شیخ ،فاضل وشهیدان تصریح به عدم دیه کرده اند.مؤید این است که عدم وجوب دیه مقتضی تساهل در امر جهاد به اعتبارخوف زننده بنابراحتمال مسلمان بودن افرادی است که سپردفاعی غیرمسلمین واقع شده اند. مگراینکه بگوییم وجوب دیه درتقدیراست وازبیت المال پرداخت می شودتاهم خون مسلمانانی که سپر واقع شده اندضایع نشود،هم اینکه جهادتعطیل نشود،مصالح مسلمین وحرمت خون هاحفظ شود.[۳۷۷]
علاوه برقصاص ودیه ،کفاره هم مجازاتی برای عدم تضییع خون مسلمانان به شمار می رود.وشرایط پرداخت کفاره توسط جنگجوی مسلمان راخواهیم گفت.
آیا کفاره بر قاتل مسلمان با علم به اسلام مقتول و عدم علم به آن درزمان تترس کفار به مسلمین واجب است؟دونظروجودارد:وجوب وعدم وجوب کفاره.
نصّ شیخ علیه رحمه الله وجوب کفاره است وشافعی واحمدبن حنبل به آن قائلند.
ابوحنیفه قائل به عدم وجوب کفاره است به خاطر روایت حفص بن غیاث ازامام صادق(ع)که نقل کرده است:«ولادیه علیهم للمسلمین ولاکفاره»[۳۷۸]درجنگی که درآن زنان وبچه های مسلمان کشته شدنددیه برای مسلمانان وکفاره ندارد.وگفتار خداوند متعال«فإن کان من قوم عدو لکم وهومومن فتحریررقبه مومنه» [۳۷۹]اما رقبه مومنه کفاره است وافرادی کشته شده اندکه خونشان به خاطرایمان ودینشان دارای حرمت است.وکفاره به آنها تعلق می گیرد.
امااین کفاره ی قتل خطایی است یا قتل عمد؟دواحتمال وجوددارداحتمال اول اینکه: رزمنده اسلام درحقیقت قصدکشتن مسلمان رانداردبلکه هدف اوکشتن کافر است. احتمال دوم اینکه : باتوجه به آنچه رخ داده است قاتل باقصد عمد مسلمان راکشته است.بهترآن است که کفاره ازبیت المال داده شودچون بیت المال برای مصالح مسلمین است وکفاره ازمهم ترین مصالح است.واگر کفاره بر خود رزمندگان واجب باشد بسیاری از مسلمانان دررفتن به جهاد سست می شوند.[۳۸۰]شهیددرمسالک گفته است فقط درمورد کفاره خطا عمل به ظاهر آیه (۹۲/نساء) است واین قتل تازمانی که به آن اذن داده شده شرعی است وعمدنیست.[۳۸۱]
درنظرگرفتن قصاص،دیه وکفاره که برای جلوگیری ازهدرشدن خون مسلمانان است بایدبه گونه ای باشدکه مانع جهاد مسلمانان نشود.یک روش آن پرداخت دیه وکفاره ازبیت المال است تامسلمین باخاطر آسوده تری جهادکنندوبرکفارپیروزشوندتاموجب حفظ خون وسایراهداف مسلمین مانندحفظ قلمروآنان شود.
۲)حفظ حرمت خون مسلمان درروایات تترس:
۱-۲)حفظ حرمت خون مسلمان بااصول پسندیده جنگ دراسلام:
روایات به صورت کلی به اصول جنگ اشاره کرده است واصل را عدم ریختن خون می داند وموارد جوازآن را به اضطرار منوط کرده است.
دردین اسلام برای جنگیدن بادشمن اصولی وجودداردمانندممنوعیت مثله کردن،نکشتن بچه ها،زنان وپیرمردهای ازکارافتاده.این اصول مربوط به جنگ باکفار است که خون بچه ها،زنان وپیرمردهای ازکارافتاده رامحترم می شمرد.پس هرگاه دشمن به مسلمین تتّرس کندخون مسلمین قطعا محترم است وتنهادرصورت ضرورت اسیران مسلمانی که سپرواقع شده اندکشته می شوندوباشرایطی دیه یاکفاره به آنان تعلق می گیرد.اما هنگام ضرورت که زنان وبچه های کفارکشته می شونددیه وکفاره ندارند.
ابوحمزه ثمالی از امام صادق (ع)نقل می کندکه فرمودکَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِذَا أَرَادَ أَنْ یَبْعَثَ سَرِیَّهً دَعَاهُمْ- فَأَجْلَسَهُمْ بَیْنَ یَدَیْهِ ثُمَّ یَقُولُ سِیرُوا بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ- وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّهِ رَسُولِ اللَّهِ- لَا تَغُلُّوا وَ لَا تُمَثِّلُوا وَ لَا تَغْدِرُوا- وَ لَا تَقْتُلُوا شَیْخاً فَانِیاً وَ لَا صَبِیّاً وَ لَا امْرَأَهً- وَ لَا تَقْطَعُوا شَجَراً إِلَّا أَنْ تُضْطَرُّوا إِلَیْهَا- وَ أَیُّمَا رَجُلٍ مِنْ أَدْنَى الْمُسْلِمِینَ أَوْ أَفْضَلِهِمْ- نَظَرَ إِلَى أَحَدٍ مِنَ الْمُشْرِکِینَ فَهُوَ جَارٌ حَتَّى یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ- فَإِنْ تَبِعَکُمْ فَأَخُوکُمْ فِی الدِّینِ- وَ إِنْ أَبَى فَأَبْلِغُوهُ مَأْمَنَهُ وَ اسْتَعِینُوا بِاللَّهِ[۳۸۲]پیامبرخدا(ص)هنگامی که تصمیم به اعزام سریه ای می گرفت افرادرا فرامی خواندودربرابر خودمی نشاندومی فرمود:بانام خداوبااستعانت ازخداودرراه خدابه راه وروش رسول خدا(ص)حرکت کنید.ازحدودالهی تجاوزننمایید،کسی رامثله نکنید.خیانت وپیمان شکنی نکنید.پیرفرتوت وازکارافتاده،کودک وزن رانکشیدودرختی راقطع ننماییدمگراینکه اضطرارداشته باشیدوهرفردی ازافرادمسلمان چه بلندمرتبه باشدیامقام پایین داشته باشد،درصورتی که به یکی ازمشرکان امان دهد،امان وی محترم است تااوبیایدوکلام خدارابشنود،پس اگراسلام آورد،اوبرادردینی شماست واگرنپذیرفت،راه درامان ماندنش یعنی جزیه را به اوابلاغ کنید(واورابه مأمنش بازگردانید)وازخداکمک بگیرید.
دین اسلام همان طورکه قائل به حرمت خون مسلمین است وازآن حمایت می کند،خون دشمن مسلمین وکفاررادرصورت پذیرش اسلام محترم می داند.وبه آنان این فرصت رامی دهد تاتحت حمایت اسلام درآیند.
هدف نهایی اسلام قتل وخونریزی نیست،بلکه راه های گوناگون برای جلوگیری ازکشتاردشمن درجنگ قرارداده است.[۳۸۳]اما درمواردی به ضرورت حتی ممکن است مسلمانانی که موردتترس واقع شده اندکشته شوندتاسپاه مسلمین به دشمن دست یابندوباغلبه برآنان خون مسلمین درامان بماند.
۲-۲)جنگ باکفاربالغ برای حفظ خون مسلمانان:
ازاصول جنگیدن،مبازره بانظامیان وافرادی است که بالغ شده اند.جنگیدن با کودکان،زنان وپیرمردهای بی دفاع منع شده است.وحرمت خون آنهامحفوظ است به ویژه زمانی که کفارآنها راسپر دفاعی خودقرار می دهند.چون اینان اکثرادربوجودآمدن جنگ نقشی ایفا نمی کنندواغلب ازمجروحان وکشته شدگان جنگ هاهستند وبی گناه وبی تقصیر محسوب می شوند. امام علی (ع)به نقل از رسول خدا(ص)فرمودندلَا تَقْتُلُوا فِی الْحَرْبِ إِلَّا مَنْ جَرَتْ عَلَیْهِ‌ الْمَوَاسِی: وَ تَقَدَّمَ عَنِ الدَّعَائِمِ، قَوْلُ رَسُولِ اللَّهِ ص فِی وَصِیَّتِهِ: وَ لَا تَقْتُلُوا وَلِیداً وَ لَا شَیْخاً کَبِیراً وَ لَا امْرَأَهً‌.»:درجنگ کسی رانکشیدمگر کسی راکه تیغ سلمانی براوکشیده باشد.دردعائم درگفتار رسول خدا(ص)در وصیت ایشان آمده است که فرمودند:نوزاد ،پیرمرد کهنسال وزنان رانکشید.
کسی که تیغ سلمانی براوکشیده شده کنایه ازافرادی است که بالغ شده اندومسلمین حق مبارزه وکشتن آنهارادارند.امااگربچه ها،زنان وپیرمردهای ازکارافتاده راسپردفاعی خودقراردهندومسلمین چاره ای جزکشتن آنها نداشته باشندتابه کفاردست یابند،حرمت خون آنها هم ازبین می رود.تاخون مسلمین محفوظ بماند. درواقع بامشخص شدن بالغین حکم آنان جنگیدن وکشته شدن است بر خلاف نابالغین وکودکان که از جنگیدن وکشتن آنهامنع وجود دارد وتنها درضرورت مانند منوط بودن پیروزی مسلمین هنگام تترس کشته می شوند.
۳-۲)تقدّم اهمیت غلبه بردشمن، برحرمت خون مسلمانان:
حفظ جان مسلمان هاازسفارشات مؤکد اسلام است اما اگرحفظ نظام اسلامی وغلبه بردشمن متضمن فداشدن مسلمانان باشد باید مسلمانان جان خودرافداکنند.[۳۸۴]بافداشدن مسلمین وحفظ نظام اسلامی خونهای بیشتری ازمسلمین محفوظ می ماند.امااگرحفظ جان مسلمان رامقدم بر حفظ نظام اسلامی بدانیم هرچندکه درابتداجان مسلمان حفظ می شودامانظام اسلامی که احکام شریعت درآن اجرامی شودنابود می شودویکی ازآن احکام که احترام خون مسلمان است جایی برای استقرارندارد چون دیگر نظام اسلامی وجودنداردتا احکام آن اجراشود ودشمنان اسلام برنظام اسلامی مسلط شده اند وبه احکام آن عمل نمی کنند ودرصدداهداف خود مانندکشتن مسلمانان هستندتا با تعدی به جان وبه تبع آن مال وسرزمین مسلمانان ،جامعه جهانی راسراسر ازقدرت غیرمسلمانان کنند.حفص بن غیاث درباره شهری ازشهرهای جنگی از امام صادق (ع)نقل کرده است:« هَلْ یَجُوزُ أَنْ یُرْسَلَ عَلَیْهَا الْمَاءُ أَوْ تُحْرَقَ بِالنَّارِ- أَوْ تُرْمَى بِالْمَنْجَنِیقِ حَتَّى یُقْتَلُوا وَ مِنْهُمُ النِّسَاءُ- وَ الصِّبْیَانُ وَ الشَّیْخُ الْکَبِیرُ وَ الْأُسَارَى مِنَ الْمُسْلِمِینَ- وَ التُّجَّارِ فَقَالَ یُفْعَلُ ذَلِکَ بِهِمْ وَ لَا یُمْسَکُ عَنْهُمْ لِهَؤُلَاءِ- وَ لَا دِیَهَ عَلَیْهِمْ لِلْمُسْلِمِینَ وَ لَا کَفَّارَهَ الْحَدِیثَ [۳۸۵] آیاجایز است به آن جاآب رهاشود و(مردم مشرک ومحارب آن به زیر آب برده شوند؟)یاآن جاآتش زده شودیابامنجنیق خراب شودتامردم آنجاکشته شوند درحالی که درآن شهرزنان،اطفال وپیرمردان واسیران وتجارمسلمانان هستند ؟امام(ع)فرمودند: این کارراانجام دهید،زیرابه خاطروجودآنان درشهر،نمی توان دست از(کافرمحارب)برداشت وهیچ دیه وکفاره ای هم به عهده مسلمانان نمی آید.
عدم دیه وکفاره برای اسیران مسلمان درشرایطی است که حفظ نظام اسلامی مهم تراست.ومجاهدین مسلمان راباخاطر آسوده تری برای حفظ نظام به جهادمی گمارد.تادرمیانه راه برای دیه وکفاره اسیران مسلمان ازادامه جهادمنصرف نشوندوخون مسلمین ونظام اسلامی حفظ شود.
بخش دوم: حرمت نداشتن خون مسلمان دردفاع مشروع:
یکی دیگر ازمواردی که خون مسلمان حرمت ندارد وبی حرمتی به آن جایز است زمانی است که مسلمانی به مسلمان دیگرحمله کندوجان،مال وناموسش رادرخطر نابودی قراردهد.درچنین موقعیتی که به جان،مال وناموس مسلمان حمله می شودمسلمان حق دفاع ازآنها رادارد. وچون خون مهاجم حرمت نداردهرگاه منجر به کشته شدن اوشود،مدافع محکوم به قصاص یا پرداخت دیه نمی شود.
دفاع ازجان،مال وناموس به اندازه ای که انسان بتواندازخوددفاع کند،واجب است وتسلیم دربرابر مهاجم جایز نیست چون دفع ضررعقلاواجب است.[۳۸۶]و هرگاه اتلافی برمتجاوزواقع شودیعنی زمانی که دفع متجاوزبرتجاوزمتوقف باشد، دراین حالت مدافع درحال دفاع مشروع است وفرقی نمی کندکه تلف برجان یامال باشدومدافع کسی باشد که براوتعدی واقع شده ویاشخص دیگر باشد.[۳۸۷]
دفاع درلغت«دفعت عنه کذاوکذادفعا ومدفعا ،أی:منعت»[۳۸۸]دفاع درلغت به معنی منع است.و«الإزاله بقوه،من کلامهم :إدفع الشرولوإصبعا.»[۳۸۹]وازبین بردن با قدرت وقوت است،سیبویه گفته است حتی اگرشده شررا باانگشت دفع کن.دفاع مشروع در اصطلاح مربوط به شخصی است که مورد تعدی وحمله قرار گرفته ودر راه دفاع موجب خسارت به شخص مهاجم می شود.[۳۹۰]
۱)اقسام دفاع: دفاع بااقسامی که داردهرکدام به نوعی باجان وخون مسلمانان درارتباط است.دردفاع ازجان،مال وناموس درصورت پافشاری مهاجم،مدافع مجبوربه کشتن وهدرکردن خون مهاجم می شود.دردفاع اجتماعی درصورتی که آمربه معروف نتواندمنکررا دفع کندومحیط اجتماع راازمنکرپاک سازددرصورت تکرار آن مانندزناکارخونش را می ریزد.دردفاع ازکیان اسلام درصورت تسلط یافتن کفاربرمسلمین ،کفاربه راحتی خون مسلمین رامی ریزندومسلمانان برای جلوگیری ازآن بایددفاع کنندحتی درصورت وجودشرایط مناسب برای غلبه ، مسلمانان می توانندکفاررابه قتل برسانندتاخون خودشان محفوظ بماند. اما اینکه کدام یک ازاقسام دفاع به حرمت خون مسلمان ارتباط نزدیکتری داردبعدازتوضیح هریک خواهیم گفت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ق.ظ ]




توحید وشناخت خدا مهم ترین وظیفه انسان است. درحج باید برمعرفت وشناخت خود نسبت به پروردگار وربوبیت او افزونی بخشد. حکمت اصلی حج توحید می باشدکه با عمل دقیق به دستورات عبادی آن حاصل می شود.(همان)
درنقل است ازامام صادق(ع) دردعای سفرحج فرمودند: «… بسم الله دخلتُ ،بسم الله خرجتُ ، وفی سبیل الله …»تا آن که فرمود: « فإنَّما أنا عبدُکَ وبِکَ ولَکَ»(حرّ عاملی،۱۴۱۲،ص۲۷۹)
براساس این روایت حج سیر به سوی خدا ورفتن برای دیدار او وتلاش برای نزدیکی به خداست، وروشی است که بنده جز باتوحید دائم .ناب وطرد شرک جلّّی وخفی به مولای خود تقرب نمی جوید.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شناخت خدا مهم ترین و بایسته ترین وظیفه انسان هاست وهیچ تکلیف وامری به بایستگی واهمیت آن نیست. خداجوئی وخداشناسی اساس ورکن تمامی اعتقادات واعمال است وانسان درهمه ی مواقع به خصوص درحج باید برمعرفت وشناخت خود نسبت به آفریدگار فزونی بخشد ویقین وایمان خود رابه یگانگی، قدرت، علم ، تقدس وربوبیت او مستحکم کند.
حکمت وفلسفه حج خداجوئی ومعرفت الله است ،یعنی حج گزاران باید درحج شناخت وعلم خود رادرباره صفات واسمای الهی زیاد کنند ،بادقت واندیشه دراعمال وارکان هرچه بیشتر با آیات ونشانه های او آشنا شوند.
انسان حج گزار چنان چه ازراه تعقل وتفکر براسرار ورموز تربیتی حج آشنا شود می تواند تحول باطنی دروجود خود به وجود آوردوحقیقت وجود خود رادریابد. اگرتوانست به این درجه نائل شود وحقیقت خود رادریابد آنگاه خواهد توانست به وجود معبود حقیقی خود وخالق هستی که همانا خداوند بزرگ می باشد پی ببرد. همانطور که پیامبر فرمودند : « من عَرَفَ نَفسَه فَقَد عَرَفَ ربُّه» هرکس خود راشناخت خدای خود راهم خواهد شناخت.(رضایی،۱۳۸۸،ص۱۹۸)
خداشناسی درعرفات
بعید نیست نام گزاری آن سرزمین به عرفات اشاره به این حقیقت باشد که این سرزمین که نخستین مراحل حج از آن شروع می شود،محیط بسیار آماده ای برای معرفت پروردگار وشناسایی ذات پاک اوست. همه یک شکل، همه یکنواخت، همه بیابان نشین، همه ازهیاهوی شهر ودنیای مادی و زرق وبرق آن فرارکرده وزیر آسمان نیلی ، درآن هوای آزادوپاک ازهرآلودگی گناه دریچه ای به جهان ماورای طبیعت گشوده می شود وتشنه عرفان پروردگار شده ، لحظه ای بازمزمه تسبیح عمومی خلقت هماهنگ می گردد.(جمعی از نویسندگان،۱۳۸۸،ص۲۳۳)
وقوف عرفات برای شناخت حقیقت وآشنایی باحق تعالی است و سرّ این که، (فضای عرفات ) برای این کار، اختیارشده ازاین جهت است که فضاهرچه بازترباشد جلوه حقیقت رابیشترنمایش می دهد.
درخبر است که رسول خدا(ص) ازجبرئیل خواست که اورابه صورت اصلی خودببیند. گفت: درکجا؟ حضرت فرمود: درابطح، عرض کرد: گنجایش مراندارد. حضرت فرمود: منا که دایره افق وسیع تراست.بازعرض کردگنجایش مراندارد. حضرت فرمود: درعرفات، جبرئیل گفت: می شود.
شاید این خبر رمزی باشدکه هرچه افق بازترباشد، برای صفحه آگهی بهتراست وعرصه ای ازوادی عرفات ، وسیع ترونزدیک تربه خانه کعبه وجودندارد. بنابراین دروقوف عرفات گویا « کلاس تکمیل شناسی حق» وطی نمودن مدارج عرفان ومعرفت می باشد، زیراکه این معرفت انگیزه واساس کلیه حرکات وشناخت هست. پس شناسایی حضرت آدم باحوا وشناسایی حضرت ابراهیم وظیفه خودرا قربانی فرزند ومناسک خودمقام ازپرتو همین شناخت حق می باشد. ونیزدرسایه همین شناخت بایدیکدیگررابشناسندو به حقوق وحوائج یکدیگرآشناگردند وسپس دشمنان حوزه اسلام راشناخته وظیفه خودرا ازهرجهت انجام دهند.(خداکرمی زنجانی،۱۳۷۵،ص۳۲۴)
در هر صورت عرفات “جمع” است ومنحصر به معرفت شیء خاص نمی گردد، هرچه معرفت هابیشتر شود نتایج بهتری حاصل خواهد شد وجامعه اسلامی هم تشنه معادف بسیار است تا با اندوختن آن ها، بتواند راه سخت ودشوار خود را به خوبی تشخیص داده ودر آن قدم بگزارد. یکی ازمعرفت ها ومهم ترین آن ها معرفت پروردگار است.(حسینی کشکوئیه،۱۳۷۲،ص۲۸۰)
ب)پرورش خوف و رجا
آیات واخبار در فضیلت خوف ورجا بسیاراست، اما دراین محال به بازگویی چندمورد ازآن اکتفا می کنیم:
دربیان فضیلت صفت خوف ،خداوند می فرمایند:« ولِمَن خافَ مَقامَ رَبّه جنّتان»هرکه ازپروردگارخود بترسد،برای اودوبهشت است. امام علی دراین باره می فرمایند: ازخدابترس، هرچنداندک.
درباره فضیلت صفت رجا امام محمدباقر(ع) می فرمایند: قسم به خدایی که غیراز اوخدایی نیست، هیچ بنده ای ظن نیکو به خدانمی دارد، مگراین که خدابه ظن اوبا اورفتارمی کند. پس نیکو کنید گمان خودرا به خداوبه سوی او رغبت نمایید. پیامبر اکرم نیز می فرمایند: نبایدهیچ یک ازشما بمیردمگر به حسن ظن به خدا.
همان گونه که ازاین سخنان وتأکیدها برمی آید، همه این سفارش هابه این دلیل است که این دوصفت حمیده، نقش اساسی درتربیت انسان هادارند وبرای هرانسان کمال جولازم است که این دوصفت رادر خود ایجاد وتقویت کند. البته این امرمستلزم شناخت حدود ومرزهایی است که برای کسب صفات خوف ورجا دراین تبیین شده است.(جمعی از نویسندگان،۱۳۸۸،ص۳۷۸)
*دوپیش فرض اساسی درباره صفات حمیده خوف ورجا وجود دارد:
_ اول این که هردو صفت خوف ورجا باید دروجود انسان نهادینه شود وجزو صفات ثابت وجودی او گردد. زیرا صرف وجود یکی ازاین صفات درانسان ویا عدم وجود آن هامانع ازعمل درست آدمی می شود واو را به بیراهه یأس وناامیدی (ازتوبه کردن ورحمت پروردگار) می کشاند.
_دوم این که برابری خوف ورجا دروجود آدمی شایسته تراست وکسی که راه کمال رابه درستی طی کرده باشد، باید برای ایجاد این ارزش دروجود خودبکوشد. وجود پیش فرض اول درمباحث تربیتی ،مسؤولان امر رابه این هدف کلی سوق می دهد که نظام تعلیم وتربیت باید به پرورش همه ابعاد وجودی انسان ازجمله ابعاد روحی وجسمی ،فردی واجتماعی، عقلی واخلاقی اهتمام ورزد وبرای آن هابرنامه ریزی کند. گفتنی است بی توجهی به هریک ازاین ابعاد مانع ازعملکرد صحیح انسان شده ،اورا به جهتی نامناسب سوق می دهد. زیرا رشد وتعالی همه ابعاد آدمی به یکدیگر وابسته اند وهمه آن ها دربه کمال رسیدن انسان نقش تعیین کننده دارند. همان گونه که روح انسان برای رشد وبالندگی خود نیازمند جسم سالم است وفرد درارتباط با اجتماع تکامل می یابد وعقل اگر درمسیر خود محک اخلاق رادارا نباشد به بیراهه مادی گرایی کشیده خواهد شد.
وجود پیش فرض دوم نیز به این دلیل اهمیت دارد که توجه به اعتدال گرایی ورعایت حدوسط درهرعملی ازجمله اهداف واولویت های نظام آموزش وپرورش در راستای برنامه ریزی های آموزشی را الزام آور می کند. همچنین ایجاد این صفت درفراگیران به منظور دست یابی به جامعه ای متعادل ازمهم ترین وظایف آموزش وپرورش است.(همان،ص۳۹۳)
رابطه خداوند بابندگان خویش ،رابطه ربّ ومربوب است که درآن مفهوم تربیت نهفته است. ازاین روی چنین رابطه ای می تواند الهام بخش روابط مربی ومتربی دربعدی محدودترباشد. زیرا اساس رابطه مربی ومتربی نیز برپایه تربیت است. در رابطه رب ومربوب تقویت صفت رجا دربندگان ازطریق صفات جلال پروردگار که مهم ترین آن هارحمت می باشد، صورت می گیرد. خداوند کسی است که رحمت اوبر غضبش پیشی گرفته است واساسً اصل وجود نیز برمبنای رحمت است. درمرحله بعدصفات جلال خداوند است که وقتی دررابطه بانفس واعمال بندگان قرارمی گیرد، صفت خوف رادر آنان تقوت می کند.این مظاهر جلال وجمال الهی در رابطه مربی ومتربی تداعی کننده دو رویکرداقتدارومحبت است. وجود این دورویکرددرفرآیند تربیت برای ایجاد ترس وامید درمتربیان ضروری می باشد.(همان،ص۳۹۴)
هدف ازایجاد صفات خوف ورجادر انسان هاآن است که این دوصفت همانند گازو ترمز که برای حرکت ماشین ضروری می باشند. برای حرکت آدمی به سوی کمال ضروری هستند وبا توجه به این که افراد چگونه راه کمال رابپیمایند به میزان شخصی ازاین صفات نیازمندند. کسانی هستند که در راه کمال خود بیشتر ازدیگران درخطر آلوده شدن به گناه قرار دارند. بنابراین چنین افرادی نیازمند خوف بیشتراز عذاب وخشم خداوند هستند تاکسانی که پاکی رابرگزیده اند وبرای حرکت خود نیازمند شوق وعشق به پروردگارمی باشند.
امیدبیش ازاندازه فرد را گستاخ وبیم بیش ازاندازه فرد را متوقف می سازد. پس مربی باید درهر فعل تربیتی برمدار اعتدال سیرکند ومتربی رادر اعتدال بیم وامید سیر دهد.
ازامام صادق(ع) روایت شده است که فرمودند: پدرم می فرمود: «إنّه لَیسَ مِن عَبدٍ مؤمنٍ إلّا وفی قَلبه نوران نور خیفه ونور رَجاء لَو وُزِنَ هذا لَم یَزِد علی هذا ولو وُزِنَ هذا لم یزد عَلَی هذا» هیچ بنده مؤمنی نیست مگرآن که دردلش دونور است ،نور بیم ونور امید. که اگراین وزن شود ازآن بیشتر نباشد واگرآن وزن شود ازاین بیشتر نباشد.
بهترین زمینه برای رشد وتعالی اعتدال بیم وامید است چنان که درخبری ازامیر المؤمنین آمده است: «خیرُالاعمالِ اِعتِدال الرَّجا والخوف» بهترین کارها اعتدال بیم وامید است.
خدای تبارک وتعالی آدمیان را درچنین زمینه ای به سوی کمال سیر میدهد چنان که درکتاب الهی کنارآیات عذاب آیات تشویق(امید) قرار داد شأن فرستاده گمراهی اش بشارت وانذار است.:« إنّا أرسلناک بالحقّ بشیراً ونذیرا» ما تورا به راستی نوید رسان وبیم دهنده فرستادیم.(همان،ص۴۰۱)
در حج،این کاملترین برنامه ی تربیتی اسلام،صفت حمیده ی خوف و رجا بیش از هرجای دیگری جلوه و نمود پیدا می کند.یکی از مناسک حج و عمره،سعی بین صفاو مروه است.صفاو مروه نام دو کوه در نزدیکی کعبه است؛تردّد بین آن دو کوه به معنای بودن در حالت ممدوح بین خوف و رجاء است.مؤمن همواره بین خوف و رجا به سر می برد،اگرچه شدّت و ضعف آن دو در مقاطع مختلف زندگی او،متفاوت است و این سرّ در سعی بین صفاو مروه جلوه گر است.
باید حاجی میان این دوقله ترس وامید ودوگردنه ی خوف ورجاء ، توازن وتعادل واستقامت خویش را نگاهبانی کندو رکودی دراو به یکسو پدید نیاید، وبرقله این خوف ورجاء دست هوس را از فراز دل خویش سرنگون سازد وبت ترس را ازبلندای قلبش به زیر آورد ودراین رهگذر خدای رابیابد.که نه درباره وجودش ترس همه جانبه را برای اوپدید می آورد ونه امیدی بی مرز و کران، بلکه او رابر آن می دارد که درنوسان میان دو سوی خوف و رجاء با کوششی آمیخته به شادابی و نگرانی مطبوعی،مساعی خود را به کار گیرد.(حجتی،۱۳۸۰،ص۹۳)
به فرموده امام سجاد(ع)معنای سعی این است که انسان از معصیت به اطاعت فرار میکند و فرار الی الله درسعی بین صفا ومروه به طور بارز ظهور می کند. هروله ودویدن بین صفا ومروه ازگناه به سوی طاعت وازغیر به حق دویدن است. بعد فرمودند: آیا می دانی معنای تردد بین دو کوه صفا ومروه چیست؟ یعنی خدایا من بین خوف ورجاء به سرمی برم، نه هدف محض دارم ونه رجاء محض. نه آن چنان است که فقط بترسم وهیچ امیدنداشته باشم ونه آن چنان که همه امیدباشد وهیچ ترس نباشد. این تردد بین صفا ومروه ،همان تردد بین خوف ورجاء است.آن گاه که روی به جانب صفا دارد سعی می کندخود راتصفیه نماید و وقتی به سوی مروه می رود سعی می کند مروت ومردانگی به دست آورد، چراکه مروه یادآورمروت ومردانگی است وصفا یادآورتصفیه و تهذیب روح.(جوادی آملی،۱۳۸۰،ص۷۰)
مولی محسن فیض کاشانی نیز می گویند: سعی میان صفا ومروه درمحوطه ی خانه کعبه شبیه آمد وشدپیاپی بنده ای به دربار پادشاه است، تا اخلاص خود رادر خدمت اظهارکند، باشد که موردعنایت ورحمت قرارگیرد، چه اومانند کسی است که به پادشاه وارد وسپس ازنزد اوخارج شده در حالی که نمی داند، پادشاه درباره اش چه فرمانی صادر خواهدکرد. آیا موردقبول سلطان قرارخواهدگرفت یارانده ومردود خواهدشد؟ از این روپیوسته به درگاه پادشاه رفت وآمد می کند وامیدوار است که اگردرنوبت نخست موردترحم قرارنگرفته ،درنوبت دوم مشمول رحمت قرار گیرد.(حجتی،۱۳۸۰،ص۱۳۳)
۴-۶-۲- آثار تربیتی حج از حیث ارتباط انسان با خود
الف) پرورش نیروی تفکر
انسان تربیت نشده ،درچنگال شهوات وامیال طبیعی خودگرفتاراست. برای اینکه ازچنگال تسلط شهوانی که جسم وجان، عقل وایمان ودنیا آخرت اورا تباه می کند ،نجات یابد، بایدنیروی عقل وتفکرخودراتقویت کند وراه تقویت عقل وتفکر نیزهمانند همه فضایل دیگراخلاقی مستلزم تمرین وممارست ومجاهدت است.
می توان گفت قوام ودوام زندگی انسان برروی زمین برفکراستواراست .هرچه فکرصحیح تروتمام ترباشد، زندگی بهترومستحکم تر خواهدبود وارزش زندگی مبتنی برارزش فکراست.
مولا امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند: «نبّه بالتّفکرقلبک» (قلبت رابه وسیله تفکرواندیشیدن آگاه ومتنبه ساز.) وامام صادق(ع) فرموده اند: « أفضل العباده ادمان التّفکرفی الله وفی قدرته.» (بهترین عبادت همواره اندیشیدن درباره خداوند وقدرت اوست) وبدیهی است که منظور حضرت ازتفکر درباره خدا، تفکردرافعال بدیع وصنایع عجیب ونظم دستگاه آفرینش اوست تا ازآن جا به وجودش پی برد ومقصود ازاندیشیدن درقدرتش اندیشیدن درخلقت بشر ازمشتی خاک وروزی دادن همه افراد وامثال این هاست تا این نتیجه به دست آید که چنین قدرتی می تواند دوباره این بشر رازنده کند و ازآن ها حساب کشد ونیز مطابق آیه شریفه « ربّنا ما خلقت هذا باطلاً» بداند که خلقت این دستگاه عظیم جهان، یاوه وبیهوده نیست وبی منظور وبی هدف نمی باشد (ساعی،۱۳۷۹،صص۱۶۴-۱۶۱)
تفکر صحیح درعظمت خداوند آدمی رابه خشیت الهی واطاعت خدا وامی دارد واندیشیدن دروضع دنیا وفنای آن ولذّت های ناپایدارش انسان رابه پارسایی می کشاند وتفکر درسرانجام صالحان ونیکان انسان رابه پیروی ازآنان وامی دارد و اندیشه درسرانجام تباهکاران وبدکرداران موجب پرهیز کردن از کردارو رفتار ایشان می شود. اندیشیدن درعیب های نفس وآفات آن ،آدمی رابه اصلاح خود برمی انگیزد وتفکردر اسرار عبادات وهدف های آن سبب می شود که در راه به جا آوردن درست وکامل آن هاتلاش نماید وفکرکردن دردرجات والای آخرت ،انسان رابه تحصیل آن هاوا می دارد واندیشیدن دراحکام ومسائل شرعی آدمی را به عمل کردن به آن هامی خواند وتفکر دراخلاق نیکو وخوبی های پسندیده انسان رابه کسب آن هاتشویق می کند واندیشه دراخلاق زشت وخوی های ناپسند انسان رابه پرهیز ازآن هامی خواند وخلاصه آن که هیچ چیز چون تفکر راه سعادت این جهان وآن جهان را برانسان نمی گشاید.(شرفی،۱۳۸۳،ص۱۹۹)
امام رضا(ع) فرمودند: «لیس العباده کثره الصّلوه والصّوم ،إنّما العباده التّفکر فی امرالله عزّ وجلّ؛ عبادت به نمازو روزه بسیار نیست، بلکه عبادت کامل تفکر واندیشیدن درامر خدای عزّوجل است.»(ساعی،۱۳۸۹،ص۱۶۴)
_ حج وتمامی مناسک آن به خصوص عرفات ومشعر فضای مناسبی است به منظور رشد وپرورش تفکر وتعالی دادن آن درجهت اهداف عالیه اسلام. حاجی به صحرای عرفات وارد می شود وبه گذشته خود می نگرد وبه تمامی پستی وبلندی های زندگی خود وانتخاب هایی که درپیش روداشته است وتصمیماتی که اتخاذ کرده است ،تصمیماتی که گاه موجب افول اوشده است وگاه رشد او.به عهد فراموش شده خویش به پروردگار می اندیشد واینکه هرگز شیطان را اطاعت نکند…. واینکه چقدر وتا چه اندازه به عهد خود وفادار بوده است. به صفات خداوند می اندیشد وبه قدرت او ورحمانیت و رحیمیت او. به توانایی او در آقرینش فطرت انسان واینکه همواره خداوند درپی آن است که انسان رابه فطرت راستین خود بازگرداند.
_ وقوف درعرفات رانباید رکودی درادامه مراسم حج پنداشت. این وقوف گویا بدین منظور که مبدأ دو وقوف دیگر است لازم به نظر می رسد تا حاجیان درخود بیندیشند وفکرخود رادر اوضاع گذشته خویش به کار اندازند، گذشته ای که سرشار از تجارت ونتایج و بازدهی های مرغوب ویا نامرغوب بوده، پیشینه احوال خود را ازنظر بگذرانند ومحصول مساعی وتحرکهای پیشین خودرا از نظر بازدهی ارزیابی کنند که به چه ارمغانی برای انسانیت آنان بارور گردید، آیا درمبادله کالای عمرخویش، متاعی را برای کمال خویش دریافت کردند که دراین مبادله وسوداگری زیان دیدند ویا نفعی عاید خود ساختند؟ واز این رهگذر بتوانند آینده ای بهتر رابرای زندگانی خود برنامه ریزی کنند، وشناختی بهینه تر ازگذشته درباره خویشتن به هم رسانند، درهمین پایگاه همواره به یاد خدا باشند تا خدا درآینده آنها را از یاد نبرد. اگر درگذشته چون به یاد خدانبوده اند وتا حالا خویشتن را به دست فراموش سپردند هم اکنون به مدد یادکردن خدا، خویشتن را بازشناسند. بنابراین چنین وقوفی سرشار ازپویایی درتفکرواندیشه است که اگر درست انجام گیرد به تحرکی بس شگرف در زندگانی بارور می گردد که به خودسازی وبازسازی بناء شخصیت انسانی او می انجامد وتحرکی کارساز را درآینده برای حاجی می آفریند ونقشه پردازی شیطان را _ که درگذشته فرصت عمراو رادر کوشش های ویرانگر سوق می داد_ آن رابا تفکر ودرنگ های اندیشمندانه خویش از این پس خنثی می سازد. بنابراین چنین وقوفی را باید تحرکی درخور وجنبش وتلاش درمعماری ومهندسی ونقشه کشی برای بازسازی ویا تأسیس بناء شخصیت تلقی کرد تا سامانی دیگر دروجود او پدید آمده وآتیه عمر خود رادرمسیری راهبری کند که از والایی مقام ومنزلتش درپیشگاه خدا ومردم سربرآورد. ازطریق چنین وقوفی است که انسان ها می توانند گام های بلند وسریع درسوی خدا بردارند، خدای مهربان راشناسایی کنند ودرباره دوستان ودشمنان خود معرفتی به هم رسانند.(حجّتی،۱۳۸۰،ص۹۹)
_ عبدالله شبّردرکتاب الاخلاق گفته است: چون درآن لحظات تفکروارزیابی به آن سرزمین عرفان وآگاهی رسیدی وآن ازدحام خلق وسروصدارا دریافتی ومشاهده کردی که افرادمختلف بامعیّت ها ونژادهای گوناگون ازبزرگان وپیشوایان خودپیروی کرده وبه دستورآن هادرآن جاسلوک می کنند. به یادآن روزباش که قرآن کریم درباره اش می فرماید:« یوم ندعوا کلّ اُناس بإمامهم»هرگروهی رابه نام پیشوای خودصدامی زنیم.(سحاب،۱۳۵۸،ص۱۲۵)
منظور ازوقوف رکود ودرجازدن نیست ، وقوف دراین جا مقدمه تحرک ونشاط است. درنگ درمورد گذشته وتفکر پیرامون آینده است تا از تجارب گذشته استفاده ودرآینده بهتر ترسیم شود ونتایج وقوف دراین جابیشتروارزنده ترازبسیاری ازحرکت های ظاهری است ومنشأ تحولات فراوان است.(حسینی کشکوئیه،۱۳۷۲،ص۲۹۸)
ب)خود شناسی
در روایات اسلامی به شناخت نفس توصیه فراوان شده است وآن راسودمندترین معارف ،طریق خداشناسی ،نشانه کمال عقل ،بالاترین حکمت ونردبان صعودخوانده وجهل به خویش رابدترین نوع جهل ،خودفراموشی، خدافراموشی، گمراهی، تباهی ونادانی نسبت به هرچیز دانسته اند.
امام علی می فرمایند: «افضل الحِکمه مَعرِفه الانسان نفسه »ونیز می فرمایند: « من عَرَف نفسه فقد انتَهی اِلی غایه کل معرفه وعلم» ونیز :«عجبت لِمَن یَجهَل نفسَه کیف یعرف ربّه » و« مَن لَم یعرف نفسَه بعدَعَن سَبیل النَّجاه وخَبِطَ فی الضَّلال والجِهالات»(رهبر و رحیمیان،۱۳۷۸،ص۱۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ق.ظ ]




چنانچه در فوق اشاره شده حقوق بین الملل در آغاز از حقوق اقلیت‏ها در پرتو حمایت کلی از حقوق افراد بشر و اصل عدم تبعیض پشتیبانی نمود، اما به تدریج مشخص گردید که حمایت کلی پاسخگوی نیازهای آنان نیست و باید بخشی از نیازهای واقعی آنان را در تعلق و وابستگی به گروهی که آنان را از اکثریت متمایز ساخته و به آن هویت می‏دهد، جستجو کرد. در سالهای اخیر، ‌به دلیل بالا گرفتن تنش‏های قومی، نژادی، و مذهبی سازمان ملل متحد توجه خاص به حقوق اقلیت‏ها نشان داد. از زمان تشکیل سازمان ملل متحد به این طرف، می‏توان اعلامیه‏ی موسم به حقوق اشخاص متعلق به اقلیت‏های ملی، قومی، دینی یا زبانی مصوب ۱۸ دسامبر ۱۹۹۲ مجمع عمومی سازمان ملل را که به روش وفاق عام تصویب شد. مهمترین گام در شناسایی حقوق اقلیت‏ها و حقوق هویت آنان دانست. این اعلامیه که در حال حاضر تنها سند بین المللی حمایت کننده ازاقلیت‏ها به شمارمی رود، در واقع تحت تاثیر و با الهام ازماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی به توسعه‏ی نظام حمایت از اقلیت‏ها می‏پردازد اصل برابری و عدم تبعیض در این اعلامیه، همانند سایر اسناد سابق به شکل بارزی نمایان است. در مقدمه‏ی اعلامیه به احترام به حقوق بشر و آزادی‏های اساسی برای همه بدون تبعیض براساس نژاد، جنس، زبان یا مذهب و برابری حقوق مردان و زنان و ملت‏ها از بزرگ و کوچک تاکیدمجدد شده است و براساس بند اول ماده ۴ اعلامیه دولت‏ها موظفند اقدام لازم را در جهت تامین کل و موثر تمامی حقوق بشر و آزادی‏های اساسی اشخاص متعلق به اقلیت ها، بدون تبعیض و در شرایط کاملا مساوی در برابر قانون اتخاذ نمایند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با توجه به مراتب مذکور به نظر می‏رسد که حقوق بین المللی از اقلیت‏های دینی و مذهبی درهر مکان به صورت غیر مستقیم حمایت می‏کند ؛ یعنی بدون مشخص کردن گروه ها، با اعطای برخی از حقوق خاص به افراد گروه‏های اقلیت از آنها حمایت می‏کند. این حمایت در چارچوبی فردگرایانه صورت می‏گیرد که البته این رویکرد درهمه ابعاد حقوق بشر به چشم می‏خورد. براساس این، هیچ سند حقوقی بین المللی را نمی‏توان یافت که ازاقلیت‏های دینی مسلمان و یا غیر مسلمان نام برده و به طور مستقیم حمایت به عمل آورد، بلکه به صورت غیر مستقیم و درچارچوب عام اقلیت‏های دینی از آنان حمایت کرده است لذا با توجه به موضوع پایان نامه‏ی حاضر آنچه که می‏توان ازاین مقررات بنی المللی استفاده کرد آن است که این اسناد و موازین و مواثیق بین المللی را می‏توان در جهت تایید مسئولیت دولت و بیت المال در حقوق کیفری ایران برای توجیه قانونی پرداخت دیه‏ی غی مسلمانان و بیگانگان ساکن در قلمرو کشور جمهوری اسلامی ایران چه به صورت دایم یا موقت قرار داد. ضمن آنکه ایران به اکثر این اسناد و مواثیق بین المللی پیوسته است و ناچار است که در قوانین داخلی آنها را رعایت کند. صرفنظراز آنکه دین مبین اسلام و آموزه‏های فقهی از غیر مسلمانان در چارچوب قرار دادهای خاصی حمایت کرده و مسلمانان را از تعرض به جان و مال و ناموس آنها باز داشته است. این حمایت هم از شامل اقلیت‏های دینی شناخته شده در اسلام می‏گردد که درچارچوب قرار داد ذمه می‏باشد و هم ازدیگر غیر مسلمانان حمایت شده است که داخل در عقد امان یا زنهار و یازمام می‏گردد که ازاشخاص مذکور در فقه اسلامی به عنوان کافر مستامن تعبیر میگردد.
پس از آنکه با مبانی نظری، فقهی و قانونی توجیه کننده مسئولیت بیت المال مسلمین در قبال دیه غیر مسلمانان و بیگانگان از دیدگاه فقه و حقوق آشنا گردیدیم، شایسته است که به طرح دیدگاه هایی که بااستفاده ازاین مبانی و سایر ادله فقهی و حقوقی می‏توان استنتاج و ارائه کرد، بپردازیم. موضوع بحث پایانی این فصل طرح دیدگاه‏ها وم بیان اقوال و نظریه‏های موجود در این مقام و تجزیه و تحلیل ادله‏ی موافقان و مخالفان مسئولیت بیت المال و ارزیابی آنها و ارائه دیدگاه برتر در این زمینه خواهد بود.
۲-۵٫ مبحث چهارم: طرح دیدگاه‏ها
درابتدای فصل بیان کردیم که در خصوص مسئولیت بیت المال در قبال دیه غیر مسلمانان و بیگانگانی که در قلمرو کشور جمهوری اسلامی ایران به صورت دایم یا موقت اقامت و یاتردد می‏ نمایند، از ادله و روایات و قواعد فقهی مرتبط، سه دیدگاه قابل استنتاج است: دیدگاه اول، آن است که تفاوتی بین کافرو مسلمان وجود ندارد و همانطوری که بیت المال نسبت به مسلمان مسئولیت دارد نسبت به غیر مسلمان و بیگانه نیز مسئولیت داشته باشد. دیدگاه دوم آن است که بیت المال مسلمین مسئولیتی در قبال کفارو غیر مسلمانان و بیگانگان نداشته باشد. بالاخره دیدگاه سوم، آن است. بیت المال مسلمین به واسطه‏ی قرار داد ذمه فقط در مورد کفار ذمی مسئولیت داشته باشد. اینکه زمان آن رسیده است که به طرح هر یک ازدیدگاه‏ها و ادله‏ی موافقان و مخالفان مسئولیت بیت المال در قبال دیه‏ی بیگانگان و غیر مسلمانان پرداخته و ضمن ارزیابی ادله‏ی مذکور دیدگاه منتخب و نظریه‏ی مختار را را ارائه نماییم. بدیهی است در طرح دیدگاه‏های مذکور از قواعد فقهی بویژه از قواعد‏ی که در توجیه مبانی مسئولیت بیت المال در قبال دیه‏ی کفار و غیر مسلمانان و بیگانگان به آنها استناد کرده و از حقوق کیفری عمومی و اختصاصی ایران یعنی قانون مجازات اسلامی به خصوص مواد مرتبط با مسئولیت بیت المال استفاده خواهیم کرد.
۲-۵-۱٫ ادله‌ی فقهی موافقان مسئولیت بیت المال
همانطوری که بیان گردید دیدگاه اول براین نظر استوار است که هر گاه شخص غیر مسلمان و بیگانه در قلمرو جمهوری اسلامی ایران مرتکب قتل یا جنایتی شود که اگر مسلمان آن را مرتکب می‏شدمسئولیت برعهده‏ی بیت المال بود، پرداخت دیه برعهده‏ی بیت المال باشد. و نیزاگر غیر مسلمان و یا بیگانه کشته و یا مجروح گردد و مورد از مواردی باشد که اگر مجنی علیه مسلمان می‏بود، دیه بر عهده‏ی بیت المال قرار می‏گرفت، در این جا هم دیه بر عهده‏ی بیت المال باشد. از این دیدگاه می‏توان به عنوان موافقان مسئولیت بیت المال در قبال پرداخت دیه‏ی غیر مسلمانان و بیگانگان یاد نمود.دلایلی که با تکیه برقواعد فقهی و اصول حقوق بین الملل خصوصی و حقوق کیفری عمومی و اختصاصی‏جمهوری اسلامی ایران یعنی قانون مجازات اسلامی برای تایید این دیدگاه می‏توان برشمرد به شرح زیر است :
موادی از قانون مجازات اسلامی که به مسئولیت بیت المال در پرداخت دیه اشاره دارند تفکیکی میان مسلمان و غیر مسلمان ایجاد نکرده اند. ماده ۲۵۵ این قانون بیان کرده است: هرگاه شخصی در اثر ازدحام کشته شود و یا جسد مقتولی در شارع عام پیدا شود و قراین ظّنی برای قاضی بر نسبت قتل اوبه شخص یا جماعتی نباشد حکم شرع باید دیه‏ی او را از بیت المال بدهد… که واژهی شخص مطلق است و مقید به مسلمان یا ایرانی نیست. تبصره‏ی ماده‏ی ۲۴۴ نیز واژه‏ی مدعی علیه را به صورت مطلق به کاربرده، مقرر می‏دارد: در موارد قسامه، چنانچه برائت مدعی علیه ثابت شود و قاتل مشخص نباشد دیه مقتول از بیت المال پرداخت می‏شود.
ماده‏ی ۳۱۲ هم واژه‏ای جانی را بدون قید مسلمان بودن آورده است: هر گاه جانی دارای عاقله نباشد یا عاقله‏ی او نتواند دیه را در مدت سه سال بپردازد، دیه از بیت المال پرداخت می‏شود. انشای ماده ۳۱۳ نیز به همین نحو است: دیه عمد و شبه عمد بر جانی است‏؛ لکن اگر فرار کند از مال او گرفته می‏شود و اگرمال نداشته باشد، از بیستگان نزدیک او با رعایت الاقرب فالاقرب گرفته می‏شود و اگر بستگان نداشته یا تمکن نداشتند دیه از بیت المال داده می‏شود. ماده‏ی ۳۳۲ نیز که بیانگر یکی از موارد مسئولیت بیت المال است واژه‏ی مقتول را مطلق به کاربرده است. هرگاه ثابت شود که مامور نظامی یا انتظامی در اجرای دستور آمر قانونی تیراندازی کرده و یا مصدوم مهدورالدم نبوده، دیه بر عهده‏ی بیت المال خواهد بود. اطلاق این واژه‏ ها نسبت به مسلمان یا غیر مسلان بودن اقتضاء می‏کند که دین مرتکب تاثیری در قضیه نداشته باشد. همانطور که واژه‏های مذکور نسبت به ایرانی و بیگانه بودن نیزمطلق هستند. بنابراین اگر قاتل یامقتول غیر ایرانی و بیگانه هم باشد به حکم اصاله الاطلاق باید حکم به شمول این مواد نسبت به بیگانگان نمود. ایرادی که ممکن است نسبت به این دلیل مطرح شود آن است که گرچه مواد مذکور نسبت به قیود مسلمان یا غیر مسلمان بودن و بیگانه یا ایرانی بودن اطلاق دارند، اما قید لازم نیست که به صورت متصل و در متن همین مواد وجود داشته باشد‏؛ بلکه ممکن است در مواد قانونی دیگر یا در متون شرعی باشد و یا حتی دلیل عقلی نیز ممکن است دلیل لفظی را تخصیص بزند. از منابع شرعی و قانونی چنین به دست می‏آید که بیت المال ایران که ردیف بودجه‏ی خاصی دارد و از درآمد‏های عمومی کشور تشکیل می‏شود، صرفاً‌ برای حمایت از اتباع داخلی و ایرانی تاسیس شده است، اشخاص در صورتی می‏توانند از بیت المال استفاده کنندکه حداقل تابعیت ایرانی داشته باشند هر چند مسلمان نباشند ؛ زیرا حمایت بیت المال و حمایت اشخاص به صورت متقابل؛ یعنی همان گونه که بیت المال خسارت‏های افرادی را می‏پردازد، افراد نیز باید با دادن مالیات، بودجه‏های بیت المال را تامین کنند (مستفاد از قاعده‏ی غرم ). در مقابل پاسخ به این اشکال باید گفت اگر چه این اشکال ممکن است در بادی نظر وارد باشد، ولی بیگانگان نیز امروزه بر حسب قوانین بین المللی و داخلی کشورها از حقوق فراوانی بهره مند هستند که یکی از آنها حمایت از تمامیت جسمی ایشان است و دولت وظیفه دارد همان گونه که از اتباع داخلی خود حمایت می‏کند از جسم و جان بیگانگانی که به صورت دایم یا موقت در ایران سکونت دارند حمایت کند. [۱۲۹]
ضمن آنکه ما درتشریح مبانی توجیه کننده‏ی مسئولیت بیت المال دلایل فراوانی بر ارزش ذاتی خون مطلق انسان‏ها آوردیم و در آن جا اشاره کردیم که از دیدگاه فقه باید قائل به هدر نرفتن مطلق خون انسان گردید نه فقط مسلمانان، ‌بلکه غیر مسلمانان و بیگانگان نیزمشمول قواعد مربوط به مسئولیت بیت المال در پرداخت دیه می‏شوند.

    1. اگر چه ماده‏ی ۱۲ قانون مجازات اسلامی دیه را نیز از زمره‏ی مجازات‏ها می‏داند، اما حقیقت آن است که دیه ماهیت مدنی و خسارت دارد و یا حداقل جنبه‏ی خسارت بودن آن برجنبه‏ی مجازات برتری دارد.[۱۳۰]

و خسارت نیز مسئله‏ای وضعی است که شخص وارد کننده یا تحمل کننده‏ی خسارت تاثیری در کیفیت آن ندارد؛ برخلاف مجازات‏ها که ممکن است تحت تاثیر وضعیت اشخاص نیز قرار گیرد. بنابراین مسئولیتی که برعهده‏ی بیت المال می‏باشد مسئولیت پرداخت خسارت است به خصوص که این خسارت در مقابل جسم و جان اشخاص می‏باشد و جسم و جان اشخاص در درجه‏ای از اهمیت قرار دارد که اگر چه با پول قابل تعویض نیست، اما همین خسارتی که تحت عنوان دیه پرداخت می‏شود جزء مواردی که شخص بر اثر حوادث طبیعی صدمه می‏بیند باید پرداخت شود. گرچه در منابع شرعی دیدگاه هایی وجود دارد که می‏گوید به قتل یا جراحت کافران دیه تعلق نمی‏گیرد، اما در حقوق موضوعه کنونی این نظریات طرفداری ندارد. و حتی فقها نیز براساس احکام ثانویه، برای جسم و جان کفار ارزش قائلند[۱۳۱] و روز به روز بردامنه‏ی طرفداران برابری دیه مسلمان و غیر مسلمان افزوده می‏شود. ایرادی که نسبت به این دلیل ممکن است وارد شود آن است که بر فرض آن که دیه خسارت بوده و خسارت نیز حکم وضعی باشد جامعه در وارد کردن این خسارت نقشی نداشته است تابیت المال مسئول پرداخت آن باشد، ‌بلکه مسئولیت بیت المال یک مسئولیت استثنایی است که در موارد خاص برقرار می‏باشد این اشکال قابل دفع است‏؛ زیرا در مواردی که بیت المال براساس تصریح قانون مسئولیت دارد، جامعه تقصیر‏ی را مرتکب نشده است بلکه علت مسئولیت بیت المال آن است که شخص جانی معمولاً تقصیری ندارد تا دیه را بپردازد و از طرفی خون اشخاص محترم است و نباید هدر شود؛ بنابراین جمع میان این دو ماده اقتضاء می‏کند که دیه از بیت المال پرداخت گردد و تقصیر یا عدم تقصیر جامعه، ‌مدخیلتی ندارد بلکه محترم بودن خون اشخاص دخالت دارد. پس باید دید که آیا خون غیر مسلمان نیزهمچون خون مسلمان احترام دارد یا خیر؟ صرف نظر از موارد فوق به نظر می‏رسد که اشکال مذکور اساساً مردود باشد‏؛ زیرا ما در بحث توجیه مبانی مسئولیت بیت المال اشاره کردیم که قصور حکومت در ایجاد نظم، خود عاملی است در پرداخت دیه. و چون دولت درایجاد نظم و امنیت کوتاهی و سهل انگاری کرده است باید دیه و خسارت وارد شده به شهروندان اعم از مسلمان و غیر مسلمان و بیگانه را پرداخت نماید. ضمن آنکه قاعده‏ی ارزش ذاتی خون انسان در فقه طرفداران زیادی پیدا نموده است و امروزه این معنا که خون انسان بماهو انسان بدون هر گونه تعلقات نژادی، رنگ، مذهب و… دارای ارزش ذاتی است در بین فقهای متاخر و معاصر و حقوقدانان رواج زیادی دارد.

    1. علت مسئولیت بیت المال نسبت به پرداخت دیه برخی از افراد آن است که ارث این افراد در موارد خاصی به بیت المال می‏رسد؛

بنابراین براساس قاعده فقهی‏؛ من له الغنم فعلیه الغرم بیت المال در مقابل آنان مسئول خواهد بود: هر گاه شخصی از روی خطاب مرتکب قتل شود و نسب او معلوم نباشد… مسلمانان از جهت قرابت و نسبت عاقله‏ی او محسوب نمی‏شوند اما امام از بیت المال دیه را می‏پردازد‏؛ زیرا ارث او به بیت المال منتقل می‏شود.[۱۳۲] بنابراین هرکس که امام وارث اوست امام ضامن او نیز هست و فقها وارث بودن امام نسبت به ارث بدون وارث را در مورد مسلمان و کافر یکسان می‏دانند.
مرحوم علامه حلی در این زمینه می‏فرماید: هریک از کافران که بمیرد و وارثی نداشته باشد امام وارث اوست.[۱۳۳] مرحوم محقق حلی نیز چنین گفته است: هر کافری که بمیرد و مالی را به جای گذارد. اگر وارثی نداشته باشد مال او برای امام است.[۱۳۴] بنابراین با توجه به اینکه بیت المال وارث کافران می‏باشد، پس در مقابل جنایتی که وارد می‏کنند یا جنایتی که به آنها وارد می‏شود مسئولیت دارد. اطلاق واژه‏ی کافران شامل کافر حربی و کافر ذمی می‏شود. بنابرانی همان گونه که بیت المال مالک ارث کافر می‏شود، ‌در مقابل جسم و جان او نیز مسئولیت دارد. اما ایرادی که ممکن است در این جا مطرح شود آن است که وارث بیت المال نسبت به اموال کافران از آن جهت نیست که امام وارث کافران است،‌ بلکه از آن جهت است که اموال کفار حربی احترامی ندارد و دولت باید آنها را تملک نماید. این ایراد درمورد کافران مستامن و ذمی پذیرفته نیست؛ مضافاً اینکه بسیاری از فقها تصریح کرده اند که امام وارث کافرانی است که وارث ندارند و در حال حاضر نیز تفکیکی که در کتاب‏های فقهی میان کافر ذمی و کافرحربی شده است وجود ندارد و قرار دادی به نام ذمه‌ با کفار منعقد نمی‏شود، بلکه وضعیت غیر اتباع ایرانی تحت عنوان بیگانگان مورد بررسی قرار می‏گیرد و بیگانه اعم از کافر و مسلمان می‏باشد.
مرحوم محقق اصفهانی در این زمینه می‏گوید: اگر قاتل خطایی ضامن جریره نداشته باشد یا ضامن او فقیر باشداما ضامن است.[۱۳۵] هرگاه قاتل یا جانی فامیل و مولی نداشته باشد، ضامن جریره عاقله‏ی اوست و اگر ضامن جریره هم نداشته باشد امام دیه را از بیت المال می‏پردازد.[۱۳۶]
سکوت اما م(ع) و فقهاء در مقام بیان می‏باشد؛ یعنی امام (ع) در عین حال که مساله‏ی کفار را در نظر داشته باز هم حکم پرداخت دیه از بیت المال را به صورت مطلق بیان کرده است. پس این حکم کفار را نیز در بر می‏گیرد. نسبت به این دلیل نیز ممکن است گفته شود که تمسک به اصاله الاطلاق در صورتی امکان دارد که مقدمات حکمت فراهم باشد و یکی از مقدمات حکمت آن است که لفظ به صورت خاصی منصرف نشود و قرینه‏ای برخلاف اطلاق وجود نداشته باشد، ‌حال آنکه در این جا اطلاق پرداخت دیه بر دیه‏ی مسلمان انصراف دارد و قرینه‏های خارجی نیز این اطلاق را مقید می‏سازد. بنابراین استناد به چنین اطلاقی پسندیده نیست این ایراد هم قابل اعتنا نیست؛ زیرا اولا مساله به درجه‏ای از اهمیت است که شارع باید به جزئیات آن نیز اشاره کند و اگرقیدی وجود دارد بیان نماید. ثانیاً قرینه هایی که گفته می شود وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد به اندازه‏ای قوی نیست که بتواند اطلاق روایات را مقید سازد و همانگونه که می‏دانیم علت تقیید اطلاق به وسیله‏ی مقید به خاطر آن است که دلالت مقیّد قوی تر از دلالت مطلق است‏؛ حال آنکه چنین قوّتی دراین جا دیده نمی‏شود.
ادله غیرفقهی موافقان مسئولیت بیت المال

    1. اصل برآن است که کلیه‏ی بیگانگان (اعم از کافر و مسلمان) و اتباع ایرانی غیر مسلمان از حقوقی بهرهمند باشند که اتباع ایرانی مسلمان ازآن بهره مند هستند. بنابراین موارد استثنایی نیاز به تصریح قانونی دارد. و پرداخت دیه از بیت المال جزء حقوق استثناء شده نیست. بنابراین کفار نیز هر گاه در قلمرو ایران مرکتب قتل خطایی دیگری شوند یا کشته شوند بیت المال در مقابل آنها مسئول خواهد بود. مکن است در کتب فقهی میان کافر حربی و کافر ذمی تفکیک شود و در مورد کفار حربی، اصل بر محرومیت آنها باشد، مگر در مواردی که از حقوق مسلمانان بهره مند هستند و برعکس در مورد کفارذمی اصل بر یکسان آنان با مسلمانان باشد‏؛ اما در منابع حقوقی چنین تفکیکی وجود ندارد و اساساً قراردادی به نام قرار داد ذمه متروک مانده و جای خود را به معاهده‏ها و عرف و نزاکت بین المللی داده است و بیگانگان معمولا از حقوق اتباع کشور بهره مند هستند: در زمینه‏ی حقوق عمومی، بیگانگان اصولاً از حقوق و آزادی‏های عمومی که در حقوق اساسی مطرح می‏شود برخوردار می‏شوند مانند حق حمایت از جان ومال، حق احترام مسکن، آزادی عقیده، آزادی وجدان و غیر آن.

در واقع این حقوق و آزادی‏ها برای شخص انسان وصرف نظر از اینکه خودی یا بیگانه باشد شناخته شده است. حقوق بین الملل عمومی هم مقرر می‏دارد که هر کشور باید احترام شخص بیگانه را رعایت کند.[۱۳۷]
۲-۵-۲٫ دیدگاه دوم: ادله‏ی مخالفان مسئولیت بیت المال
دیدگاه دوم در مورد مسئولیت بیت المال در قبال دیه‏ی بیگانگان و غیر مسلمانان آن است که بیت المال در مورد جنایاتی که غیر مسلمانان مرتکب می‏شوند یا جنایاتی که نسبت به آنها صورت می‏گیرد مسئولیتی نداشته باشد. ادله‏ای که این دیدگاه بر آن تکیه کرده است به شرح زیر است:
روایاتی که پرداخت دیه از بیت المال را تجویز می‏کند، علت آن را حرمت خون مسلمان و جلوگیری از هدر شدن آن دانسته اند. مانند روایت امام صادق (ع) که فرمود: حضرت علی (ع) در مورد شخص مقتولی که قاتل وی معلوم نیست فرمود: اگر اولیای وی مطالبه دیه کنند؛ دیه او از بیت المال مسلمین داده می‏شود. و خون شخص مسلمان نباید هدر رود؛ زیرا ارث او برای امام است. پس دیه او نیز برعهده امام است [۱۳۸]. یا روایت دیگری که در آن، ابوبصیر از امام صادق (ع) در مورد شخصی سؤال می‏کند که دیگری را عمداً کشته و فرار می‏کند و دسترسی به او نیست، امام فرمود: اگر مالی دارد دیه او پرداخت می‏شود و گرنه، از اقرباء گرفته می‏شود و اگر فامیلی نداشت امام دیه را می‏پردازد‏؛ زیرا خون مسلمان به هدر نمی‏رود[۱۳۹]. به نظر می‏رسد که این دلیل قابل خدشه باشد؛ زیرا استناد به این دلیل در صورتی موجه است که اولاً مفهوم لقب اعتبار داشته باشد، حال آنکه مشهور اصولیون چنین مفهومی را معتبر ندانسته اند؛ ثانیاً ذکر واژه مسلمانان از باب غلبه نباشد و به نظر می‏رسد که واژه‏ی مزبور در اینجا به خاطر غلبه به کار رفته است‏؛ زیرا در کشور اسلامی غالب مردم مسلمان هستند و بیشتر مواردی که دیه از بیت المال پرداخت می‏شود دیه مسلمان است و به ندرت اتفاق می‏افتد که دیه غیر مسلمان از بیت المال داده شود. بنابراین بیان حرمت خون مسلمان به معنای آن نیست که خون غیر مسلمانان و بیگانگان حرمتی ندارد و به اصطلاح اصولیین: اثبات شئ نفی ماعدا نمی‏کند.
پرداخت دیه از بیت المال قاعده و اصل نیست، بلکه یک حکم استثنایی است. بنابراین فقط در موارد منصوص و قطعی می‏توان دیه را از بیت المال پرداخت کرد و در موارد مشکوک باید به اصل عدم جواز تمسک کرد و در پرداخت دیه از بیت المال در مورد غیر مسلمان یا دیه جنایتی که غیر مسلمان به دیگری وارد کرده است شک و شبهه وجود دارد؛ بنابراین اصل عدم است و مطابق اصل باید چنین پرداختی جایز نباشد. به نظر می‏رسد این دلیل نیز قابل خدشه باشد؛ زیرا این دلیل زمانی موجّه می‏نماید که با ادله دیگر نتوان شک و شبهه را برطرف کرد. به نظر می‏رسد که امکان دفع شبهه وجود دارد و شاید بتوان برای دفع شبهه چنین استدلال کرد که اگرچه پرداخت دیه از بیت المال یک حکم استثنایی است، اما مصالح بالاتر از جمله، حرمت خون انسان‏ها و اصل کرامت ذاتی بشری و جلوگیری از هدر رفتن خون انسان‏ها ایجاب و اقتضاء می‏کند که بیت المال مسلمین نسبت به دیه بیگانگان و غیر مسلمانان مسئولیت داشته باشد.
بیت المال مسلمین که از محل پرداخت‏های مسلمانان تشکیل می‏شود مخصوص مصالح مسلمین است و پرداخت دیه نیز یکی از مصادیق مسلمین می‏باشد. بنابراین حمایت بیت المال فقط در موردی است که قاتل و مقتول مسلمان باشند. این دلیل نیز مخدوش است‏؛ زیرا اگر این استدلال صحیح باشد می‏توان موردی را هم که قاتل غیر مسلمان است. اما مقتول مسلمان باشد مشمول آن دانست. به علت آنکه اگرچه بیت المال در برابر جنایت غیر مسلمان مسئولیتی ندارد، اما در هر صورت خون مسلمان در اینجا ریخته شده است و خون مسلمان نیز نباید به هدر رود. همچنین دلیل مزبور در مورد کافر ذمّی مخدوش است؛ زیرا کافر ذمی نیز همچون مسلمان وجوهی را به بیت المال می‏دهد، مضافاً بر اینکه در حال حاضر نمی‏توان مسئولیت بیت المال را منوط به پرداخت مالیات یا جزیه کرد. بلکه بر اساس قواعد و عرف بین المللی همین که بیگانه‏ای از دولت دیگر اجازه ورود و اقامت در آن کشور را اخذ نمود، مسئولیت هایی برای آن دولت به وجود می‏آید. از جمله اینکه از جسم و جان بیگانه همچون اتباع خود حمایت کند.
علتی که در روایات و منابع شرعی برای پرداخت دیه از بیت المال بیان شده، آن است که بیت المال وارث ارث افراد است. بنابراین ضامن جنایت‏های ایشان نیز می‏باشد، حال آنکه ارث کفار و غیر مسلمان جزء احوال شخصیه محسوب می‏شود و احوال شخصیه هم تابع احکام شرعی و مقررات موضوعه ایران نیست. ماده‏ی ۷ قانون مدنی بر این مطلب تصریح دارد: اتباع خارجه مقیم در ایران از حیث مسائل مربوط به احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه، در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود. این ماده گرچه مربوط به بیگانگان است، اما اطلاق بیگانگان شامل غیر مسلمانان نیز می‏شود. و در عین حال قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیر شیعه در محاکم مصوب ۱۰/۵/۱۳۱۲ هم ایرانیان غیر مسلمان را نیز بیان کرده است: ماده واحده: نسبت به احوال شخصیه و حقوق ارثیه و وصیت ایرانیان غیر شیعه که مذهب آنان به رسمیت شناخته شده، محاکم باید قواعد و عادات مسلمه متداوله از مذهب آنان را جز در مواردی که مقررات قانون راجع به انتظامات عمومی باشد به طریق ذیل رعایت نمایند:
الف) در مسائل مربوط به نکاح و طلاق، عادات و قواعد مسلمه متداوله در مذهبی که شوهر پیرو آن است.
ب) در مسائل مربوط به ارث و وصیت، عادات و قواعد مسلمه متداوله در مذهب متوفی.
ج) در مسائل مربوط به فرزند خواندگی، عادات و قواعد مسلمه متداوله در مذهبی که پدر خوانده یا مادر خوانده پیرو آن است .
قواعد و عادات متداوله در مذاهب و ادیان دیگر آن نیست که ارث شخصی بدون وارث به بیت المال داده شود، بلکه در آیین زرتشتی با تعیین فرزند خوانده برای متوفای بلاوارث، اموال وی به فرزند خوانده داده می‏شود و در آیین کلیمی، اموال جهت استفاده عمومی در اختیار مرجع مذهبی کلیمیان قرار می‏گیرد، و در آیین مسیحی، خلیفه گری یا نماینده آن، ترکه متوفی را به مصرف امور خیریه و عام المنفعه می‏رساند[۱۴۰]. بنابراین وقتی بیت المال، وارث اموال کفار نباشد نسبت به دیه آنان نیز مسئولیتی نخواهد داشت. این دلیل ممکن است از نظر احکام اولیه اسلامی قابل استناد باشد، اما از نظر احکام ثانویه از جمله اصل کرامت ذاتی انسان و استصلاح عقلی در احکام و قوانین موضوعه کنونی، قابل استناد نیست؛ زیرا همان گونه که قبلاً گفته شد مسئولیت بیت المال منحصراً در پرداخت مالیات یا جزیه و نیز تملک ارث نیست بلکه به خاطر حمایت از جسم و جان افرادی است که به نحوی در حمایت دولت اسلامی به سر می‏برند و صدمه‏ای به جسم و جان ایشان وارد شده یا صدمه‏ای را وارد کرده اند، و قانوناً یا واقعاً مسئولیتی برای پرداخت خسارت این صدمه وجود ندارد. البته ممنوعیت شمول مقررات احوال شخصیه و ارث نسبت به غیر اتباع ایرانی بر اساس قوانین بین المللی و داخلی است. اما شرع مقدس اسلام چنین حکمی را بیان نمی‏کند، بلکه بیگانگان نیز تابع مقررات اسلامی هستند.
۲-۵-۳٫ دیدگاه سوم: ادله قائلین به تفصیل میان کافر ذمی و حربی
دیدگاه سوم در باب مسئولیت بیت المال مسلمین در قبال دیه‏ی غیر مسلمانان و بیگانگان این است که اگر کافر ذمی شخصی را بکشد که اگر مسلمان می‏کشت پرداخت دیه بر عهده‏ی بیت المال بود یا اگر مسلمانی کشته می‏شد بیت المال دیه را پرداخت می‏کرد، مسئولیت بر عهده‏ی بیت المال خواهد بود این دیدگاه در فقه اسلامی طرفداران زیادی دارد. روایاتی از طریق شیعه و سنی در تأیید این نظریه وارد شده است: ابن عباس از پیغمبر اکرم (ص) نقل می‏کند که آن حضرت به دو عامری که با پیغمبر پیمان بسته بودند و عمروبن امیه آنها را کشت با صد شتر دیه‏ی هر یک را پرداخت و نیز پیغمبر فرمود: (دیه‏ی هر عبدی هزار دینار است) و آنچه زُهری روایت می‏کند که ابوبکر و عمر دیه‏ی کافر ذمی را مانند دیه مسلمان قرار داده اند. همچنین استدلال کرده اند به آنچه امیرالمؤمنین علی (ع) گفت که آنان جزیه داده اند تا خونشان مانند خون ما باشد و اموال آنان نیز مانند اموال ما باشد.[۱۴۱]
مرحوم محقق نجفی (ره) می‏فرماید: جنایت شخص ذمی حتی اگر به صورت خطایی باشد از اموال خودش داده می‏شود و عاقله مسئولیتی ندارد و اگر توان پرداخت دیه را نداشت امام عاقله‏ی اوست؛ زیرا مالیات به امام می‏دهد و این مسأله جزءِ مسائل اجتماعی است؛ زیرا امام صادق (ع) فرمود: در میان اهل ذمه نسبت به قتل یا جراحتی که مرتکب می‏شوند ضمانتی وجود ندارد، بلکه باید دیه را از اموال خودشان بدهند و اگر مالی نداشتند امام مسلمین مسئول است چون اهل ذمّه به او جزیه می‏دهند [۱۴۲].
مرحوم ابن ادریس هم نظیر این کلام را بیان می‏کند: اگر کافر ذمی به صورت خطایی، مسلمان را بکشد… نظریه‏ی صحیح آن است که امام در هر حال عاقله‏ی کافر ذمی است؛ اعم از اینکه مالی داشته باشد یا نداشته باشد [۱۴۳]. کافر ذمی کافری است که اهل کتاب باشد و با مسلمانان قرارداد ذمه منعقد نموده باشد. مرحوم شهید ثانی شرایط ذمه را چنین بیان می‏کند: پرداخت جزیه، التزام به احکام اسلامی، ترک ازدواج با زنان مسلمان، تعرض به کودکان، ترک تعرض به مسلمین از طریق فتنه در دین آنها و راهزنی و سرقت اموالشان، پناه ندادن به مشرکان و جاسوسان آنها، ترک تعرض به عورات مسلمین، اظهار نکردن منکرات دینی مانند خوردن گوشت خوک و شرب خمر و رباخواری و نکاح با محارم در سرزمین اسلامی، دو شرط اول باید در قرارداد ذمه صراحتاً ذکر شود و اگر کافر ذمی با آن مخالفت کند از سرزمین اسلامی اخراج خواهد شد.
و از عبارت لمعه و دروس بر می‏آید که بقیه‏ی شروط نیز همین حکم را دارند؛ اما بهتر است گفته شود چنانچه این شرایط در قرارداد ذکر شده باشد و مورد مخالفت قرار گیرد موجب اخراج خواهد بود[۱۴۴]. این دیدگاه اگرچه در فقه اسلامی رواج دارد، اما در زمان کنونی متروک مانده است و برخی مقررات آن که با قواعد و عرف بین المللی سازگار است در قالب قوانین داخلی یا قراردادهای بین المللی درآمده است و امروزه اصل بر آن است که بیگانگان از حقوق مدنی کشورها نیز بهره مند باشند، در مواردی که به خاطر مصالح آن کشورها، ممنوعیت هایی ایجاد شده باشد قانون گذار ایران نیز اصل را بر یکسان بودن اتباع داخلی و خارجی در بهره مند بودن از حقوق عمومی و خصوصی دانسته است و ماده‏ی ۹۶۱ قانون مدنی در این خصوص مقرر می‏دارد: جز در موارد ذیل اتباع خارجه نیز از حقوق مدنی متمتع خواهند بود:
الف) در مورد حقوقی که قانون آن را صراحتاً منحصر به اتباع ایران نموده و یا آن را صراحتاً از اتباع خارجه سلب کرده است.
ب) در مورد حقوق مربوط به احوال شخصی که قانون دولت متبوع تبعه‏ی خارجه آن را قبول نکرده است.
ج) در مورد حقوق مخصوصه که صرفاً از نقطه نظر جامعه‏ی ایرانی ایجاد شده باشد. بنابراین در شرایط کنونی به جای کافر ذمی و کافر حربی باید از بیگانگانی سخن گفت که به صورت قانونی و مشروع یا نامشروع و غیرقانونی در قلمرو کشوری بیگانه سکونت دارند و احکام بیگانگان گروه نخست جز درم موارد خاص همان احکام اتباع کشور است؛ مگر در مورد نمایندگان سیاسی و اشخاصی که تحت حمایت بین المللی هستند که تابع مقررات خاص می‏باشند، مانند کنوانسیون راجع به جلوگیری از ارتکاب جرایم علیه اشخاص مورد حمایت بین المللی از جمله مأمورین سیاسی مصوب ۱۴ دسامبر ۱۹۳۷ که در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۷ به تصویب مجلس شورای ملی ایران رسیده است، لایحه‏ی قانونی راجع به محصولات سیاسی و لوازم شخصی متعلق به نمایندگان سیاسی ایران و خارجی مصوب ۲۸ خرداد ۱۳۵۹، قرارداد وین درباره‏ی روابط سیاسی پروتکل اختیاری مربوط به تحصیل تابعیت مورخ ۱۹۶۱، کنوانسیون وین درباره روابط کنسولی مورخ ۱۹۶۳ که در تاریخ ۴/۱۲/۱۳۵۳ به تصویب مجلس ایران رسیده است، موافقت نامه‏ی مصونیت و مزایای سازمان کنفرانس اسلامی مورخ ۱۹۶۶ که در تاریخ ۱۷/۳/۵۳ به تصویب ایران رسیده است… در هر حال با توجه به اصول کلی حقوق بین الملل خصوصی و عمومی و عرف و نزاکت بین المللی و قواعد حاکم بر روابط بین الملل به نظر می‏رسد که امروزه تفکیک غیر مسلمانان و کفار به ذمی و حربی و مستأمن موضوعیت خود را از دست داده باشند و فقهای عظام باید با توجه به مبانی فقهی خویش و مقتضیات زمان و مکان نسبت به حقوق غیر مسلمانان و بیگانگان صریحاً و بدون هر گونه شائبه‏ای فتوا صادر نماید چنانچه در زمان اخیر بعضی از فقیهان اسلامی حکم بر تساوی دیه‏ی مسلمانان و غیر مسلمانان و همچنین پرداخت دیه‏ی آنان از بیت المال در موارد مقرر در فقه و حقوق اسلامی همچون مسلمانان داده‌اند.
۲-۵-۴- دیدگاه منتخب (نظریه‏ی مختار)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم