کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



پس از نهایی شدن پیش نویس معاهده چند جانبه، یک مرحله اصلی در قانون سازی به اتمام رسیده و تصویب پیش نویس توسط مجمع عمومی، نهاد چند جانبه یا کنفرانس دیپلماتیک در دستور کار قرار می گیرد. در صورت تشکیل کنفرانس دیپلماتیک، نمایندگان رسمی دولت هایی که در صدد تصویب معاهده هستند، با اختیار مذاکره و تصویب مقدماتی در این کنفرانس شرکت می کنند. در برخی مواقع، یک دولت در تمامی مراحل شکل گیری یک معاهده – یعنی مراحل مقدماتی یا مرحله نهایی تدوین متن نهایی- حضور فعال دارد، اما در کنفرانس دیپلماتیک شرکت نکرده و یا در صورت حضور، اقدام به امضای سند مربوطه نمی کند. مراحل پیوستن یک کشور به معاهده، به ترتیب، امضاء تصویب در پارلمان و ارائه سند تصویب و یا سند الحاق است. لازم الاجرا شدن معمولاً مستلزم پذیرش تعداد معینی ازد ولتهاست، که در خود معاهدات پیش بینی نموده است. بعد از تصویب و لازم الاجرا شدن، معاهده چند جانبه که محصول کارکرد قانون سازی دیپلماسی چند جانبه هستند، خود حیات مستقلی یافته و تداوم آنها در قالب حیات مستقل نوع دیگری از دیپلماسی چند جانبه را می طلبد.
اگرچه قانون سازی نتیجه یک روند مذاکره است، اما همچون هنجارسازی، کشور یا کشورهای ارائه دهنده پیشنهاد اولیه همواره نقش مهمی در ارائه نظرات خود و جهت دادن به روند مذاکرات ایفا می کنند؛ و سایر کشورها در نهایت ناچار به تعدیل نظرات اولیه هستند. لذا، تنها دولت های مبتکر به عنوان موتورهای حرکت یک اقدام قانون سازی، قادر به تامین منافع ملی خود از این طریق می باشند؛ در حالی که سایر کشورها تنها قادر به اعمال تغییرات سطحی در روند مذاکرات مربوط به معاهده خواهند بود. البته در عمل به ندرت اتفاق می افتد که مفاد و مقررات یک معاهده چند جانبه به طور کامل به نفع یک دولت و یا علیه یک دولت باشد.
۳-۵- قانون سازی توسط شورای امنیت
روش دیگر قانون سازی توسط نهادهای چند جانبه، قانون سازی توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد است؛ که با توجه به وظایف مصرحه مجمع عمومی در منشور ملل متحد، این اقدام به نظر برخی کشورها و حقوقدانان، تجاوز و تعدی شورا به حوزه اختیارات مجمع عمومی شناخته شده و مورد تردید و تشکیک قرار گرفته است. در سال های نخست هزاره سوم، شورای امنیت بدون توجه به این نگرانی ها، در زمینه قانون سازی به ویژه در حوزه مبارزه با تروریسم و سلاح های کشتار جمعی اقدام به تصویب قطعنامه های لازم الاجرای عمومی نموده است؛ که وظایف بسیاری را بر عهده کلیه کشورهای عضو ملل متحد قرار می دهد. اعضای ملل متحد نیز براساس ماده ۲۵ منشور موظف به اجرای مصوبات شورای امنیت منجمله این مصوبات قانون گذار هستند.
در این موارد، قانون سازی توسط شورای امنیت به صورت گسترده و عام و بدون ارتباط با هیچ کشور مشخصی در قالب یک قطعنامه صورت می گیرد. در برخی موارد شورای امنیت وظایفی را که چندین کنوانسیون بر عهده کشورها می گذارند، در قالب یک قطعنامه به تصویب می رساند؛ و کشورها بدون برخورداری از امکان طی مراحل قانونی امضا و تصویب توسط مراجع قانونی ملی و نهایتاً الحاق به این قوانین و مقررات به اجرای فوری آن می گردند. (سادات میدانی، ۱۳۸۷).
۴- نظارت[۳۷]
کارکرد دیگر دیپلماسی چند جانبه، نظارت بر اجرای تعهدات قراردادی یا هنجارهای پذیرفته شده توسط جامعه بین المللی است. نهادهای چند جانبه با نظارت بر اجرای تعهدات جمعی یا هنجارهای مورد قبول، زمینه و شرایط مناسب برای بازیگران مختلف جهت رعایت تعهدات خود با ایجاد اطمینان از میزان رعایت متقابل تعهدات توسط سایر بازیگران را فراهم می کنند. از سوی دیگر، نظارت در چارچوب مقررات و ساز و کارهای پذیرفته شده بین المللی، اعمال نفوذ و مداخله در میزان التزام اعضای مختلف جامعه

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بین المللی به تعهدات خود را کاهش می دهد؛ زیرا این نظارت در قالب ساز و کارهایی انجام می شود که قبلاً به صورت برابر برای همگان تصویب شده است؛ و می باید به صورت قانونمند و بدور از ملاحظات سیاسی اجرا شود.
وظیفه نظارت نهادهای چند جانبه در قالب روش های متعددی اعمال می شود:
۴-۱- سازمان های بین المللی نظارتی
برخی نهادهای چند جانبه به صورت مشخص برای نظارت و تضمین اجرای تعهدات یا هنجارهای چند جانبه به وجود آمده اند؛ و ساز و کارهای پیچیده ای را برای این منشور ایجاد کرده اند. به عنوان مثال، هنجارهای بین المللی در زمینه حقوق بشر توسط نهادهای گوناگون چند جانبه اعم از نهادهای دولتی همچون کمیسیون حقوق بشر و جانشین آن یعنی شورای حقوق بشر و سازمان های بین المللی متعدد غیر دولتی همچون عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر مورد نظارت قرار گرفته و گزارش های آنها در خصوص میزان هماهنگی دولت های مختلف با هنجارهای شناخته شده بین المللی در زمینه حقوق بشر مرجع قابل توجهی برای جامعه بین المللی جهت کسب آگاهی از میزان رعایت این هنجارها به شمار می آید. گرچه برخوردهای گزینشی و سیاسی و استفاده ابزاری از حقوق بشر چالشی عمده برای اعتبار این نهادها از یک سو و ترویج و حمایت واقعی حقوق بشر از سوی دیگر محسوب می شود، لکن حتی منتقدین این نهادها در مواردی که منافعشان اقتضا می نماید از استناد به گزارش این نهادها، به ویژه زمانی که دشمنان و رقبایشان را مورد شماتت قرار می دهند، احتراز نمی کنند.
۴-۲- جلسات ادواری بازنگری
روش دیگر کسب اطمینان از اجرای مقررات بین المللی، برگزاری جلسات مرتب و در فواصل از پیش تعیین شده برای رسیدگی به میزان موفقیت کنوانسیون ها، قوانین و مقررات مختلف و نیز ارائه روش های بهینه برای اجرای جدی تر و دقیقتر اهداف این کنوانسیون ها و معاهدات است. نمونه این نظارت در کنفرانس های بازنگری معاهده منع اشاعه سلاح های هسته ای یا کنفرانس های بازنگری کنوانسیون سلاحهای میکروبی وجود دارد؛ که وظایف نظارتی و در عین حال تکمیلی آنها قابل توجه و بررسی است.
۴-۳- سازوکارهای نظارتی
بسیاری از کنوانسیون های بین المللی، کمیته هایی را برای نظارت بر اجرای تعهدات اعضا پیش بینی کرده اند؛ که اعضای آن در ظرفیت فردی ولی با حمایت رسمی دولتها انتخاب می شوند. این کمیته ها مسئولیت نظارت را با همکاری دولتها بر عهده می گیرند. به عنوان مثال، کنوانسیون حقوق مهاجران، کمیته ای تحت عنوان کمیته حقوق مهاجران را پیش بینی نموده است؛ که به طور ادواری تشکیل جلسه داده و بر اجرای تعهدات دولتها نظارت می نماید. دولتها نیز موظف به ارائه گزارشهای ادواری از نحوه اجرای کنوانسیون به این کمیته هستند. در زمان ارائه گزارش، نمایندگان دولت ها با حضور در کمیته به سئوالات اعضای کمیته پاسخ می دهند. کمیته ناظر نهایتاً دیدگاه های خود را در خصوص روش های مغایر با تعهدات دولت گزارش دهند، یا روش هایی که دولت گزارش دهنده از طریق آنها می تواند تعهدات خود را به نحو مطلوبتری اجرا نماید، به دولت مربوطه ارائه می نماید و دولت مربوطه نیز موظف به ارائه گرازشی از نحوه اجرای دیدگاه های کمیته در گزارش آتی خود خواهد بود. این روش نه تنها در کنوانسیون مهاجران بلکه توسط غالب کنوانسیون ها و میثاق های حقوق بشری اجرا می گردد.
اگر دولتی گزارش ادواری خود را در خصوص نحوه اجرای کنوانسیون به کمیته های ناظر ارائه نکند، این امر بیانگر کوتاهی دولت فوق از اجرای تعهداتش بشمار می رود. اسناد این کمیته ها و مراحل پرسش و پاسخ، خود بخشی از نحوه نظارت نهادهای چند جانبه قلمداد می شود. نقش دیگر کمیته ها، تفسیر و تبیین مفاد مقررات کنوانسیون یا میثاق مربوطه است که در چارچوب نظارت بر اجرا، خود اقدام به تفسیر قانون و قانون سازی جدید می نمایند.
۴-۴- نظارت از طریق دفاتر ملی و منطقه ای
شکل دیگر نظارت از طریق دفاتر منطقه ای و ملی نهادهای چند جانبه واقع در کشورها و مناقع مختلف جهان صورت می پذیرد. دفتر منطقه خاورمیانه سازمان بهداشت جهانی در شهر قاهره نمونه ای از این دفاتر است؛ که در کنار فعالیت های متعدد و متنوع، نقش نظارت بر اجرای تعهدات دولت های منطقه در مسایل مربوط به کنوانسیون های بهداشتی را نیز بر عهده دارد. همچنین این سازمان در هر یک از کشورها دارای یک دفتر ملی است که یکی از وظایف آنها، نظارت بر نحوه کنترل بیماریها و تعهدات دولتها در مباحث به بهداشتی است (ظریف و سجادپور، پیشین، ۲۱۱ – ۲۱۲).
۵- تقسیم منابع و وظایف اجرایی[۳۸]
وظیفه بعدی دیپلماسی چند جانبه و نهادهای مرتبط با آن تقسیم منافع و یا به تعبیری وظایف اجرایی است. وظایف اجرایی کمک به کشورها توسط نهادهای چند جانبه در قالب ها و حوزه های گوناگونی مثل ارائه کمک های اقتصادی و اجتماعی، کمک های آموزشی و اقدامات عملیاتی و اجرای تحقق می یابد.
۶- حل و فصل اختفلافات [۳۹]
یکی دیگر از کارکردهای اصلی دیپلماسی چند جانبه و سازوکارهای مرتبط با آن، حل و فصل اختلافات است. اصولاً یکی از دلایل شکل گیری دیپلماسی چند جانبه، جلوگیری از جنگ، حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات میان کشورها و ایجاد سازو کارهای چند جانبه برای تحقق این هدف بوده است. به همین دلیل، نهادهای چند جانبه در حوزه کاری خود عموما روشها و سازوکارهای مشخصی را برای حل و فصل اختلافات ایجاد کرده اند؛ تا از این طریق امکان تعامل صلح آمیز و هماهنگ میان بازیگران جامعه
بین المللی در حوزه های مختلف فراهم شود.
فصل ششم منشور ملل متحد به حل و فصل صلح آمیز اختلافات اختصاص یافته و سازوکارهای حل و فصل صلح آمیز اختلافات در چارچوب منشور ملل متحد و متعاقب آن شورای امنیت مورد توجه قرار گرفته است. در پیشنهادات و برنامه هایی که جهت تقویت نقش سازمان ملل متحد طی دهه های اخیر مطرح شده است، روشهایی برای پیش بینی اختلافات و جلوگیری از وقوع بحران ها به عنوان یکی از مهمترین وظایف سازمان ملل متحد ارائه شده است؛ و مواردی همچون توسعه اقتصادی، پیش بینی درگیریهای قومی، رعایت حقوق بشر و مشارکت مردمی به عنوان روش های اساسی ملل متحد برای پیش بینی اختلافات و جلوگیری از بحران ها مورد شناسایی قرار گرفته است. سایر نهادهای چند جانبه نیز بر حسب وظایف خود کم و بیش سازوکارهایی برای حل و فصل اختلافات دارند، که از معروفترین آنها، سازوکار حل و فصل اختلافات سازمان تجارت جهانی برای حل و فصل مشکلات ناشی از اختلافات میان اعضا در خصوص تعرفه ها و سایر مقررات این سازمان است (Aust , 2005 , 191).
رسمی ترین سازوکارهای حل و فصل اختلافات، مراجعه به داوریها و دیوان های دادگستری
بین المللی است، که امکان حل و فصل اختلافات از طریق مراجعه به مراجع قانونی را به دولت ها ارائه نموده؛ و در موارد متعدد و به ویژه در اختلافات مرزی مورد استفاده نسبتاً گسترده دولتها قرار می گیرد.
روش های متداول دیگری نیز در نهادهای چندجانبه به منظور مذاکره[۴۰]، استفاده از مساعی جمیله[۴۱] و میانجیگری[۴۲] به ویژه توسط روسای این نهادها، پیش از ضرورت مراجعه به برخی سازوکارهای رسمی همچون محاکم داوری، دیوان بین المللی دادگستری یا مراجع سیاسی مانند شورای امنیت و مجمع عمومی پیش بینی شده؛ که به صورت مستمر به عنوان یکی از کارکردهای اصلی مورد توجه قرار می گیرد.
دیدگاه دوم در خصوص کارکرد نهادهای چندجانبه و سازمانهای بین المللی به دانیل دورموای[۴۳] تعلق دارد. او برای سازمان ها چهارکارکرد را شرح می دهد:
فعالیت های هنجاری
در تمامی حالات، اعم از این که منظور، فراهم کردن امکان نیل به اهداف مورد نظر باشد یا امکان فعالیت سازمان (حقوق داخلی، موافقتنامه مقر)، وظیفه «هنجارگذاری» از طریق اسناد قراردادی یا اسناد یکجانبه اعمال می شود.
الف- اسناد قراردادی: در اینجا بر نقشی که سازمان می تواند در بسط حقوق قراردادی بین کشورها ایفا کند، تاکید می شود. در این راستا ممکن است سازمان به این حد اکتفا کند که چارچوبی برای کنفرانسهای بین المللی باشد و مساعی خود را در اختیار آنان قرارد هد. در این صورت از معاهدات منعقده در چارچوب سازمان یا زیر نظر او سخن به میان می آید. در صورتی که کارهای مقدماتی کنفرانس های سیاسی توسط ارگان های یک سازمان انجام می پذیرد، سازمان مذکور می تواند نقش مهمتری ایفا کند. از این قبیل هستند کارهایی که «ملل متحد» به وسیله «کمیسیون حقوق بین الملل» یا «کمیسیون ششم» و یا «کمیسیون ویژه» انجام می دهد و جهت تصویب به کنفرانس سیاسی معینی که به این منظور دعوت شده است، تسلیم می کند. بالاخره، برخی اوقات پرونده عهدنامه در سازمانی که آن را تصویب می کند تهیه شده و مورد بحث قرار می گیرد. در این صورت، پروژه برای امضای اعضا یا همه کشورها مستقیماً مفتوح خواهد بود. به عنوان مثال، «مجمع عمومی ملل متحد» با قطعنامه (XXI) 2222 مورخه ۱۹ دسامبر ۱۹۶۶ خود، متن «معاهده مربوط به فضا» را در تاریخ ۲۷ ژانویه ۱۹۶۷ تصویب کرد. متن های عهدنامه های
بین المللی، اعم از این که در چارچوب یا درون سازمان بین المللی منعقد شده باشند، طبعاً کشورهایی را متعهد می کنند که برحسب مورد، آنها را امضا یا تصویب کرده اند و یا بعدها به آن ملحق می شوند.
ب- اسناد یکجانبه: ابتدا لازم به ذکر است که تنوع عظیمی در سطح واژگان مورد استفاده موجود است: نظریه، توصیه نامه، خط مشی، معیار، رویه توصیه شده، اعلامیه، ضمیمه، تصمیم، قطعنامه، قاعده، آیین نامه، رای، حکم و غیره. یک واژه ممکن است برای مشخص کردن اسنادی با ارزشهای حقوق متفاوت بکار رود و یا برعکس، سند معینی به کمک دو واژه مختلف توصیه شود. معمولاً واژه «قطعنامه» در کاربردی عام در خصوص اسناد مختلف به کار برده می شود. اسناد یکجانبه بسیار متنوع هستند و در مورد مبانی آنها باید به سند تاسیس مربوطه رجوع کرد. چنین اسنادی ممکن است توسط ارگان های مختلف و با پیروی از آیین های گوناگون به تصویب رسند. محتوای همه آنها و به همین ترتی اقتدار آنها، با توجه به قلمرو صلاحیت ارگان های مختلف؛ یکسان نیست. بنابراین نظام مند کردن آنها کار ساده نیست.
تفکیک مهمی که به منظور نظم و نسق دادن اولیه مورد استفاده قرار گرفته، تفکیک بین قطعنامه های داخلی با قطعنامه هایی است که مخاطبین آنها کشورهای عضو می باشند. درشرایطی که اسناد داخلی، کشورهای عضو را، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، تحت تاثیر قرار می دهند، این تفکیک کاملاً رضایت بخش نیست. قطعنامه ها داخلی نوعی از قطعنامه ها هستند که اغلب اوقات از خصیصه الزام آور بودن برخوردار می باشند و به آنچه که می تواند حقوق داخلی سازمان نامید، مربوط می شوند. و به آنچه که می توان حقوق داخلی سازمان نامید، مربوط می شوند/ نمونه این قطعنامه ها عبارتنداز: قطعنامه های مربوط به پذیرش، تعلیق و اخراج کشورهای عضو، آیین نامه داخلی ارگان ها، تصویب بودجه و سرشکن کردن آن بین کشورهای عضو، ایجاد ارگان های فرعی، گزینش اعضای ارگان های با عضویت محدود، انتصاب دبیر کل، تعیین موقعیت پرسنل، تدوین آیین نامه مربوط به وظایف اداری مانند ثبت معاهدات یا انتخاب آرم سازمان و غیره. اگر موضوع آثار قطعنامه ها نسبت به اشخاص ثالث با بیان این نکته که «این امر در هر شرایطی به پذیرش کشورهای ذینفع بستگی دارد»، حل شود و اگر مسئله اسناد قضایی که «برای طرف های دعوای ارجاع شده به حل و فصل قضایی الزام آور می باشند»، کنار گذاشته شوند، آنچه برای مطالعه باقی می ماند اثر قطعنامه های ارگان های غیر قضایی به کشورهای عضو می باشد.
اسناد تاسیس سازمان های بین المللی در شرایطی استثنایی به قطعنامه های فوق الذکر قدرت واقعی ایجاد حقوق را اعطا می کنند. اصل بر آن است که قطعنامه های سامان های بین المللی برای مخاطبین خود الزام آور نیستند، اما ممکن است، به دلیل پذیرش کشورها، در یک عهدنامه یا اعلامیه رسمی، الزام آور شوند. این پذیرش ممکن است پیش از تصویب، هنگام تصویب و یا پس از آن، تحقق یابد. به لحاظ نظری، می توان چنین برداشت کرد که قطعنامه، با توجه به شرایط پذیرش آن در واقع توافق بین کشورهای شرکت کننده را بیان می کند.
این که قطعنامه ها اصولاً منبع مستقیم حقوق بین الملل در حد معاهدات و عرف نیستند، مانع از آن نمی شود که به طور غیر مستقیم، از طریق شیوه های شکل گیری سنتی جقوق، یعنی معاهدات و عرف، در شکل گیری حقوق سهیم باشند. با این دیدگاه، سه نوع قطعنامه را می توان از همدیگر تشخیص داد:
قطعنامه های نوع اول آنهایی هستند که به تصویب رسیده اند، بدون آنکه کسی بخواهد آنها را روزی موضوع تعهدات حقوقی قرار دهد. این قطعنامه ها بیانگر حقوق دلخواه نیز نیستند. آنها «قطعنامه – توصیه نامه» هایی هستند که جز به طریق غیر مستقیم، یعنی مساعدت به پیدایش قطعنامه های نوع دوم، نمی توانند در شکل گیری حقوق سهیم باشند.
قطعنامه های نوع دوم آنهایی هستند که از دیدگاه به وجود آورندگانشان می بایست حقوق بوده باشند. این حقوق مطلوب، حقوق دلخواه است و قطعنامه ها قانون مطلوب را بیان می کنند. این قطعنامه ها را می توان قطعنامه های آینده نگر یا برنامه ریز نامید. آنها، به آنچه که «حقوق ملایم»، «حقوق سبز» یا «حقوق نرم» نامیده می شوند، مربوط هستند. اما این اصطلاحات از نظر حقوقی با قطعنامه های مزبور انطباق ندارند زیرا «حقوق سبز» بخشی از حقوق است ولی این قطعنامه ها چنین نیستند. اینها چون الزام آور نمی باشند، لذا چیزی جر پیش درآمد حقوق یا حقوق مطلوب، نمی توانند باشند، اما ممکن است با اعمال فشار به کشورها برای انعقاد معاهده (اگرچه الزاما مفاد قطعنامه را تکرار نکنند) یا تعقیب برخی روشها که نهایتاً به شکل گیری عرف می انجامد، به پیدایش حقوق کمک کنند. این قطعنامه ها ممکن است برخی قواعد موجود را زیر سئوال ببرند بدون آن که قادر باشند کشورها را از اجرای تعهدات ناشی از آن قواعد معاف کنند زیرا فی نفسه فاقد خصیصه الزامی بودن هستند. ..
قطعنامه های نوع سوم را می توان «اعلامی» یا «اعلام کننده» نامید زیرا موضوع آنها اقدام به تصدیق حقوق موجود می باشد. به عبارت دیگر، آنها قواعد موجود در حقوق بین الملل موضوعه را قالب بندی می کنند. قطعنامه چیزی به نیروی الزام آور قاعده نمی افزاید، ولی در عین حال دارای این نقش است که امکان تثبیت محتوای آن دسته از قواعد را که با هیچ عهدنامه ای در ارتباط نیستند، فراهم می آورد؛ یعنی یک قاعده عرفی را بیان می کند و به این ترتیب اطمینان و ثبات بیشتری به آن می بخشد. در واقع، این امر نوعی «تدوین» به حساب می آید زیرا قطعنامه بر وجود یک رسم یا نظر حقوقی رایج دلالت می کند، نظریکه ورای قطعنامه وجود داشته است و قطعنامه چیزی جز نحوه بیان آن نمی باشد. بعضی از نویسندگان پا را فراتر نهاده و عنوان می کنند که برخی قطعنامه ها می توانند راساً یک رسم یا نظر حقوقی رایج را اظهار کنند. نتیجه حاصل از آن، شکل گیری فرایند عرفی نوین خواهد بود زیرا چنین رسمی به جای آن که همانند فرایند کلاسیک شکل گیری عرف، به دنبال عمل یا همراه آن بیاید، مقدم بر عمل خواهد بود. در این صورت، قطعنامه در خدمت «قالب بندی» عرف موجود نیست بلکه در «شکل گیری» آن موثر است. این استدلال زمانی قابل قبول است که از «نظر حقوقی رایج» چنین تعریفی ارائه شود: «احساسی که دولتها، به لحاظ ضرورت، جهت متعهد شدن دارا هستند» زیرا اگر این «نظر» به صورت «احساس تعهد با رضایت خاطر» تعریف شود، به منزله این است که گفته شود قطعنامه الزامی است و این امر قابل قبول نخواهد بود اگر با اثبات این نکته که دولتها با دادن رای احساس تعهد کرده اند. با فرض امکان انجام آن، با یک قطعنامه – موافقتنامه مواجه خواهیم بود که در این صورت به عمل بیشتر نیاز خواهد بود تا ارجاع به عرف. اما در رابطه با تعریفی که نظر حقوقی رایج را «احساس تعهد به لحاظ ضرورت »تلقی می کند، باید گفت که این برداشت در رویه دولتها یا حقوق موضوعه که نقش اساسی رضایت در پیدایش تعهدات را هنوز به عنوان یک اصل اساسی مطرح می کند، مقبولیت نیافته است…
فعالیت های نظارتی
به طور کلی، هدف از نظارت بین المللی آن است که قواعد بین المللی به نحو احسن به مرحله عمل درآیند. نظارت بین المللی، در مفهوم محدود ان، مساعی خود را متوجه ارزیابی اجرای تعهدات بین الملی توسط دولتها می کند. نظارت بین المللی که «مراقبت و ارزیابی» نیز نامیده می شود، «تضمین مستقلی برای رعایت تعهدات به عمل امده به حساب می آید، به نحوی که قادر است به دلیل خصلت بازدارندگی خود، حرمت حقوق را حفظ کند. در عین حال، در صورتی که طرف های معاهده آیین هایی را به منظور ارزیابی اجرای منظم قواعد آن پیشبینی کرده باشند، نظارت بین المللی تضمینی بر صادقانه بودن تعهدات محسوب می شود». نظارت را نباید با ضمانت اجرا یکی گرفت و منظور از آن، بیش از آنکه اجبار دولتها برای عمل به تعهداتشان باشد، یادآوری اجرای این تعهدات به انهاست. البته این امر مانع از آن نیست که نظارت بتواند به عنوان منبعی برای پیدایش ضمانت های اجرا تلقی شود.
نظارت بین المللی ممکن است توسط دولتها، به صورت یکجانبه یا به طریق متقابل اعمال شود یا این که نهادینه گردد، یعنی نظارت توسط ارگان ویژه ای انجام شود که اختصاصاً برای انجام این وظیفه در خارج یا چارچوب و یا در درون سازمان ایجاد شده است؛ یا به وسیله ارگانی از یک سازمان انجام شود که نظارت، یکی از وجوه فعالیت های آن است. نظارتی که توسط سازمان های بین المللی اعمال می شود، به کنترل رفتار دولتها در درون سازمان محدود نمی شود. علاوه بر این، روابط دولتها (نه تنها دررابطه با تعهداتی که توسط منشور تاسیس اعلام شده، بلکه تعهداتی که از حقوق تعاملی نشات می کیرند، و تعهداتی که بخشی از عهدنامه های منعقده در خارج سازمان می باشند و نظارت بر اجرای آنها بر عهده سازمان قرار گرفته است)، تحت پوشش این نوع نظارت قرار می گیرد.
لازم به ذکر است نظارتی که توسط سازمان های بین المللی اعمال می شود، در سطح جهانی و منطقه ای و تمام زمینه ها گسترش قابل توجهی یافته است. سیستم هایی که برای انجام این نظارت در سازمان های مختلف استقرار یافته اند، با توجه به قلمروهای مربوطه و با در نظر گرفتن نوع سازمانها، بسیار متغییر هستند. سیستم هایی هم که در چارچوب یک سازمان مستقر شده اند، ممکن است تغییر پیدا کنند. به این ترتیب، ممکن است آیین های ترافعی (مبتنی بر شکایت) و غیر ترافعی (مستقل از هرگونه بهانه جویی در مورد عدم رعایت تعهادت) مورد استفاده قرار گیرند. کمیته ها یا کمیسیون های کارشناسی، شخصیتهای مستقل برخوردار از اختیارات شبه قضایی، ارگان های سیاسی مرکب از نمایندگان دولتها که براساس تعلیمات دولت های متبوع خود رای می دهند و ارگان های قضایی می توانند ارگان های نظارت باشند. در رابطه با اختیارات این ارگان ها، ما با مواردی چون اختیار بحث، تحقیق، سازش و بالاخره تصمیم گیری مواجه هستیم.
فعالیت های عملیاتی
در توضیح فعالیت عملیاتی می توان اظهار داشت که این نوع عملیات به بیرون از سازمان معطوف است و بر عمل بدون واسطه آن «در محل» استوار می باشد. در زمینه های فعالیت های هنجاری، سازمان اعضایش را دعوت به اقدام می کند اما در مورد فعالیتهای عملیاتی، راساً و یا از طریق ارگان های عملیاتی خود، دست به اقدام می زند. بدیهی است که سازمان، فعالیت های عملیات خود را در محدوده صلاحیت ها و اختیارات شناخته شده در امکانات موجود انجام می دهد. دامنه این فعالیت ها می تواند مدیریت مستقیم فعالیت های علمی یا فنی، اجرای برنامه های تحقیقاتی، فعالیت های اقتصادی، کمک های فنی یا مالی و یا فعالیت های مربوط به مدیریت نظامی یا شبه نظامی باشد.
علاوه بر این که فعالیت های عملیاتی از تنوع نسبتاً زیادی برخوردار هستند، ارگان های مدیریت مربوطه نیز متنوع می باشند. در برخی موارد، ارگان مدیریت عملیات، خود سازمان است زیرا وظیفه اساسی سازمان چیزی جز هدایت فعالیت های عملیاتی نمی باشد. به عنوان نمونه، وضع در «بانک بین المللی ترمیم و توسعه»، «انجمن مالی بین المللی» و «اتحادیه بین المللی توسعه»، بر این منوال می باشد. اما اغلب اوقات، سازمان های بین المللی وظایف و فعالیت های متعددی دارند. در این موقع، فعالیت عملیاتی به عهده ارگانی که در سند تاسیس برای این منظور پیش بینی شده است یا ارگان فرعی که به منظور پاسخگویی به تحول فعالیت های سازمان به وجود آمده است، واگذار شود. گرایش عمومی در جهت افزایش فعالیت های مدیریت سازمان های بین المللی و در نتیجه تکثر ارگان های متولی فعالیت عملیاتی است. این گرایش، به ویژه در قلمرو فعالیت های اقتصادی و اجتماعی چشمگیر است و با ارتقای آرمان توسعه در «ملل متحد» که زمانی جایگزین آرمان امنیت جمعی شده بود، مرتبط است. در حال حاضر، سیستم «ملل متحد» بیشترین همّ خود را معطوف توسعه می کند و قسمت اعظم منابع مالی خود را برای کمک به آن اختصاص می دهد، اما فقدان هماهنگی میان نهادهای ذینفع و برنامه هایی که توسط آنها تهیه می شود و به مرحله اجرا در می آید، در کارایی این تلاشهای اثر منفی می گذارد.
فعالیتهای هماهنگی
با توجه به تکثر سازمان های بین المللی، افزایش فعالیت های هنجاری انها در زمینه های مشابه ولی در ابعاد مختلف(جهانی و منطقه ای یا عام و اختصاصی) و گسترش فعالیت های عملیاتی و نظارتی، ضرورت مسئله هماهنگی بین سازمانها هرچه بیشتر آشکار شده است. هدف از هماهنگی میان سازمانها آن است که در قلمروهای مربوطه، پیوستگی لازم به وجود آید و از دوباره کاری و تناقض میان تعهدات اجتناب و کارآیی فعالیت ها و اقدامهای بین المللی به خطر نیفتد. تلاش برای هماهنگی، ابتدا در سیستم «ملل متحد» و در چارچوب موافقتنامه هایی که میان «ملل متحد» و «سازمان های تخصصی» و سازمان های تخصصی با یکدیگر و میان این سازمان ها با شازمان های منطقه ای منعقد شدند، گسترش پیدا کرد. این موافقت نامه ها، روش های مشورت متقابل برای تعیین دستور جلسات و همکاری در قلمرو وضع قواعد و مقررات را سازماندهی می کند (دورموای، ۱۳۸۸، ۱۳۲ – ۱۲۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 11:34:00 ق.ظ ]




استفاده از نورم (هنجار)[۲۹]
استفاده از استانداردها[۳۰] ( ورمزیار،۱۳۸۶)
در بودجه عملیاتی حجم کار بر اساس یکی از روش های قیمت تمام شده یا اندازه گیری کار دقیقاٌ محاسبه می گردد .
فرایند بودجه ریزی عملیاتی از سه مرحله تشکیل شده است :
الف ) تعیین اهداف و نتاج مورد انتظار
ب) برآورد هزینه ها، اعتبارات برنامه ها و فعالیت های لازم برای تحقق اهداف
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ج) تعیین شاخص های کمی برای برآورد عملکرد هر برنامه یا فعالیت
به طور خلاصه مراحل بودجه ریزی عملیاتی در نمودار۵-۲ تشریح شده است (عباسی ،۱۳۸۷ ، ص ۵۲).
نمودار ‏۲-۵ مراحل بودجه ریزی عملیاتی

فواید بودجه ریزی عملیاتی :

هنگامی که منابع محدودتر می گردند، مزایا و منافع بودجه عملیاتی روشن تر می شوند؛ بودجه ریزی عملیاتی به تصمیم گیران کمک می کند تا با وجوه محدودتر، به بیشترین مقادیر ارزش از طریق کارایی و اثر بخشی سیاست های دولت دست یابند؛ مدیران نیز می توانند از میان نیازهای رقابتی که دارند به تعیین اولویت ها بپردازند و نتایج تصمیمات را خود مستقیماٌ در روندهای عملکرد مشاهده کنند؛ شرکت های دولتی هم می بایست در مقابل پیامدها، برنامه هایی که به منظور ایجاد نتایج مورد نظر ناکام مانده است و و موجب از دست رفتن وجوه می گردد، مسئول و پاسخگو باشند .
از دیگر فواید این روش، تمرکز بیشتر و بهتر بر روی رضایت مشتری و ایجاد شواهد و مدارک تجربی ارزیابی های عملکردی افراد است. همچنین شرکت های دولتی بهبودهای صورت گرفته در سیستم فناوری اطلاعات را که گام ضروری برای تهیه داده های کمی عملکردی است، گزارش می دهند.
فوایدی را که برای تنظیم بودجه عملیاتی بر شمرده شده است میتوان چنین خلاصه کرد :

    1. بهبود چگونگی طرح و تنظیم برنامه
    1. امکان نظارت موثر بر اجرای عملیات
    1. تسهیل و بهبود تجدیدنظر بودجه در کلیه مراحل اجرائی به ویژه در مرحله قانونگذاری
    1. عدم تمرکز در عمل برآورد هزینه
    1. بهبود روابط دولت با مردم از طرق انتشار اطلاعات صریح و روشن درباره برنامه های عمومی (برزوزاده ، ۱۳۸۷ ، ص۱۵۳ ).

تحولات نظام بودجه ریزی

شناخت و درک نظام های مختلف بودجه ریزی، مستلزم شناسایی تحولاتی است که برای پاسخگویی به آنها نظام ها و سامانه های مختلف بودجه ریزی طراحی و اجرا شده اند. به بیان دیگر در دوره های مختلف متناسب با نقشی که برای بودجه و بودجه ریزی در اداره امور کشور ترسیم شده، سامانه ای طراحی و اجراء شده است. به مرور زمان با تکامل و تغییر انتظارات و نیازها برای پاسخگویی مؤثرتر و مفیدتر به تغییرات صورت گرفته نظام های بودجه و بودجه ریزی دست خوش تغییر شده اند. بدین ترتیب که به مرور زمان، بودجه جنبه های جدیدی به خود گرفته، به دنبال آن نیز جهت رفع نیازها، فنون وروش های جدیدی ابداع و اجرا شده است.
نظام های بودجه ریزی که در ادبیات بودجه و بودجه ریزی به آنها اشاره می شود، هریک برای پاسخگویی به یک یا تعدادی از سؤالات طراحی و اجرا شده اند. حتی بودجه را نیز در طول تاریخ به اعتبار نقشی که برای آن در نظر گرفته می شود، تعریف نموده و اهداف و نقش های دیگر تحت الشعاع نقش اصلی واقع شده است. بدیهی است وقتی یک وظیفه و پاسخگویی به یکی از نیازها اولویت یافت، سامانه ای که برای بودجه ریزی طراحی و اجراء می شود، به این وظیفه معطوف شده وتکنیک های مورد عمل درآن به منظور نیل به آن وظیفه مدون و اجرا می شود.
با مطالعه تاریخ تکامل سامانه های بودجه ای سه مرحله زیر را می توان تمیز داد.
مرحله اول زمانی است که در آن نقش کنترل کننده بودجه وظیفه اصلی آن شمرده می شود.
مرحله دوم زمانی است که اهمیت آن به عنوان وسیله ای برای بهبود مدیریت مطرح می شود.
مرحله سوم زمانی است که نقش آن را در برنامه ریزی اقتصادی و اجرای برنامه ها و مدیریت عملکرد دولت مطرح می شود.
بدیهی است که در هر مرحله به وظایف بودجه افزوده شده بدون آنکه از اهمیت وظایف قبلی کاسته شود. به موازات این امر پیچیدگی سامانه های بودجه ای، روش ها و تکنیک های مورد عمل نیز طبیعتاً در آنها افزایش یافته است.
بودجه وسیله ای برای کنترل :
بدین منظور لازم است که در اسناد بودجه مشخص شود که اعتبارات در «چه محلی» و به «چه میزان» هزینه شود سپس نظارت شود که میزان اعتبارات هزینه شده از اعتبارات مصوب تجاوز ننماید و یا محل خرج اعتبارات نیز تغییر نیابد[۳۱]. وقتی که منظور از بودجه کنترل باشد، نظام بودجه ای بر روی طبقه بندی هزینه ها متمرکز می گردد. این طبقه بندی همان موارد و مواد فرعی هزینه ها است. در این مرحله از کار، بودجه دولت عبارت از سندی است که در آن نام هردستگاه دولتی و ریز هریک از هزینه های آن برحسب مواد مختلف ذکر شده است.
در این نظام بودجه ای مبتنی بر کنترل، هدف هردستگاه افزایش اعتبارات خود از طریق بیان مشکلات و کمبودها در فرایند انجام وظایف و هدف سازمان متولی بودجه و دولت تقلیل اعتبارات تا حداقل ممکن است. در اجرا بودجه نیز دستگاه اجرایی موظف است که حساب هریک از مواد هزینه را در قالب اقلام هزینه و در سقف اعتبارات مصوب نگهداری کند و در اختیار دستگاه های نظارتی مربوط قرار دهد. ممیزی این حساب ها نیز معمولاً عبارت از بررسی مجوزهای هزینه کرد به منظور کنترل سقف اعتبارات در هر قلم هزینه ای است. بدیهی است که در این بررسی به میزان تحقق اهداف و مأموریت های دستگاه و چگونگی انجام آنها پرداخته نمی شود.
بودجه وسیله ای برای بهبود مدیریت :
بحران بزرگ اقتصادی سال۱۹۲۹ منشأ تحولات عظیمی در عرصه اداره اقتصاد بخش عمومی شد. اثرات این تحول را باید در گسترش نقش و دامنه فعالیت های دولت و دخالت او در اقتصاد جستجو کرد. وقتی اثرات و فواید فعالیتهای دولت مطرح شود، خواه نا خواه چگونگی انجام این فعالیتها و نحوه مدیریت انجام آنها نیز مطرح می شود. افزایش سریع مأموریت ها، فعالیت ها و وظایف دولت و متعاقب آن هزینه های دولت، نگهداری حساب تعداد بیشماری مواد هزینه را در مجموع وسیع دستگاه های دولت به صورت متمرکز، شکل و پرهزینه نمود. با توسعه فعالیتها، حساب های جزئی که برای نگهداری مواد فرعی نگهداری می شوند، اهمیت خود را از دست می دادند و آنچه مطرح می شد حاصل نهایی فعالیت دولت و چگونگی تحصیل این حاصل بود. به عبارت دیگر تمرکز از چگونگی مصرف اعتبار و کنترل منابع و ورودی ها به خروجی و نتایج تغییر کرد. هنگامی که نتایج فعالیت های دستگاه های دولتی به عنوان هدف هزینه ها تلقی می شود، وظیفه بودجه را می توان چگونگی تجهیز منابع برای انجام وظایف تعریف کرد. با این نگاه جدید، بودجه بر روی مسائل مربوط به مدیریت اقدامات فرآیندهای انجام کار و برنامه ها در دستگاه های دولتی متمرکز شد.
در نظام بودجه ریز مبتنی بر بهبود مدیریت(از حیث سنجش کارایی و چگونگی بهره برداری از منافع)، سند بودجه شامل عنوان هردستگاه دولتی و در ذیل آن طبقه بندی از وظایف و خروجی اقدامات آنها در قالب اقلام هزینه می باشد. مکانیزم تخصیص در این نظام عبارت از پرداخت درصدی از سقف اعتبارات هر برنامه در هر قلم هزینه ای در فواصل مختلف زمانی می باشد.
بودجه وسیله ای برای برنامه ریزی اقتصادی و مدیریت عملکرد :
از اواخر دهه۱۹۵۰ و اوایل دهه۱۹۶۰ تحولات دیگری صورت گرفت که نتیجه آن گرایش به نظارت بر پیامدها و نتایج خروجی های دستگاه های اجرایی می باشد.حاصل این تحولات در نظام بودجه ای برخی کشورهای توسعه یافته، تجزیه و تحلیل های اقتصادی در سطح خرد و کلان در تعیین سیاست های مالی و بودجه ای و وضع تکنیک های جدید آماری و تصمیم گیری بود.که به کمک آنها هنگام تعیین برنامه ها، این امکان بودجه آمد که نتایج برنامه ها و پیامدهای آن مورد تجزیه و تحلیل کمی و کیفی قرار گیرند و بالاخره بودجه و برنامه ریزی آرام آرام به یکدیگر نزدیک شدند.
در این نظام ،خروجی و اقدامات دستگاه های اجرایی براساس برنامه ای استراتژیک ومبتنی بر سیاست های کلان کشور تعیین و میزان اثرات هریک از خروجی ها بر روی پیامدهای آن اندازه گیری و مدیریت می شود. سپس خروجی ها در قالب شاخص های قابل اندازه گیری تعریف و حاصل آن در مقایسه با آنچه در بخش های دیگر دولت و یا بخش خصوصی ارائه می شود، مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرد.
جدول ‏۲-۱ مؤلفه های نظام های بودجه ریزی

نظام بودجه ریزی

هدف

سؤال اصلی

شاخص عملکرد

جایگاه سازمان متولی بودجه

طبقه بندی بودجه

تمرکز

تخصص های مورد نیاز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]




– در زمان بکارگیری تمرینات پلیومتریک باید توجه کرد که این تمرینات باید از حرکات ساده شروع و به تدریج بر شدت و سنگینی آن اضافه شود.
– هر برنامه تمرینی دارای یک شدت و حجم می باشد که این اصول باید متناسب با توانایی های ورزشکار تنظیم شود(دونالد چو ۲۰۰۴).
– از آن جایی که تمرینات پلیومتریک به انعطاف پذیری و چابکی نیاز دارد بنابراین، در این تمرینات باید یک زمان کافی و مناسب در شروع تمرینات برای گرم کردن و در پایان برای سرد کردن قرار داده شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

– تمرینات پلیومتریک باید مطابق برنامه تمرینی پیش رود.
– تمرینات پلیومتریک باید بر اساس اصل اضافه بار تدریجی قرار داده شوند.
– در تمرینات پلیومتریک باید از حداکثر نیرو در حداقل زمان استفاده شود مانند؛ پرتاب وزنه که در مرحله اول فرد حداکثر نیرو را برای پرتاب اعمال کرده و در مرحله بعدی، حرت را با سرعت بالا همراه با مسافت طولانی اجرا می کند(دونالد چو ۲۰۰۴).
– تمرینات باید ۲ تا ۳ روز در هفته و هر روز ۳ تا ۱۰ مرحله با ۸ تا ۱۰ تکرار و زمان استراحت ۱ تا ۲ دقیقه بین هر مرحله انجام می شود.
– شدت و فشار تمرین از بخش های مهم در تمرینات پلیومتریک می بشد به همین خاطر سرعت اجرای حرکت در این تمرینات مهم و ضروری است.
– تمرینات پلیومتریک بهتر است نا آن جا که ممکن است روی سطح نرم مثل زمین چمن یا تشک های دارای انعطاف انجام شود.
– افرادی که به بلوغ جسمی نرسیده اند باید از تمرینات شدید پلیومتریک به خصوص تمرینات پرشی با وزنه و یا با بهره گرفتن از جعبه و سکو خودداری کنند. چرا که ممکن است با انجام این تمرینات دچار آسیب های جدی شوند(کیم ۲۰۱۱)
۲-۱۱عملکردورزشکاران
رفتار قابل مشاهده در حیطه حرکتی که تحت تاثیر عوامل موقعیتی و شخصی است. عملکرد ورزشکاران به توانایی آن ها در دو بخش آمادگی جسمانی و آمادگی حرکتی اطلاق می شود و شامل فاکتورهایی است که در اثر تمرین و تکرار پیشرفت می کند و تعدادی از این فاکتورها عبارتند از؛ استقامت، قدرت، تعادل، چابکی و غیره.
۲-۱۲آمادگی جسمانی[۳۲]
آمادگی جسمانی به مجموعه ای از قابلیت های انسان که پایه ای و بنیادی هستند، اطلاق می شود. این دسته از قابلیت ها، به خودی خود در انسان وجود دارند و آموزش پذیر نیستند، ولی در اثر تمرین بهبود می یابند. قابلیت های که در این حیطه آمادگی جسمانی قرار می گیرند، شامل: قدرت عضلانی[۳۳]، استقامت عضلانی، انعطاف پذیری[۳۴]، و آمادگی قلبی تنفسی[۳۵] می باشند.
قدرت عضلانی: توانایی عضله ها برای تولید حداکثر نیرو جهت مقابله با یک مقاومت تعریف می گردد. براساس نوع حرکت و گروه عضله های درگیر به قدرت عضلانی ایستا[۳۶] و قدرت عضلانی پویا[۳۷] تقسیم بندی می شود.
استقامت عضلانی: توانایی عضله ها برای تکرار یک حرکت مشابه در مدت زمان طولانی تعریف می شود. بر اساس ویژگی حرکت به استقامت عضلانی ایستا[۳۸] و استقامت عضلانی پویا[۳۹] تقسیم بندی می شود.
انعطاف پذیری: توانایی عضله ها، برای ایجاد وسعت دامنه حرکتی حول مفصل تعریف می شود.براساس نوع کشش عضله ها به انعطاف پذیری موضعی[۴۰]، انعطاف پذیری عمومی تقسیم بندی می شود.
استقامت عمومی یا آمادگی قلبی تنفسی: به عنوان توانایی دستگاه گردش خون و تنفس برای انجام فعالیت های طولانی مدت تعریف می شود(هادی ۱۳۹۰).
۲-۱۳ آمادگی حرکتی
آمادگی حرکتی، به مجموعه ای از قابلیت های انسان که در اثر آموزش ایجاد می شوند و اکتسابی هستند، اطلاق می شود. این قابلیت ها آموزش پذیر می باشند و از طریق آموزش حرکت ها و استفاده از تجارب فرد بهبود می یابند و البته تمرین و ممارست نیز در بهبود اجرای حرکت ها موثرند. قابلیت هایی که در حیطه آمادگی حرکتی قرار می گیرند شامل: قدرت انفجاری یا نیروی عضلانی[۴۱]، توان عضلانی[۴۲]، سرعت[۴۳]، زمان واکنش یا سرعت عکس العمل[۴۴]، چابکی[۴۵] و تعادل[۴۶] می باشد.
نیروی عضلانی: توانایی عضله برای تولید حداکثر نیرو، جهت مقابله با یک مقاومت است، به طوری که آن مقاومت، به حداکثر مسافت تغییر مکان دهد تعریف می شود.
توان عضلانی: حداکثر نیرویی که عضله ها در کوتاهترین زمان، برای مقابله با یک مقاومت تولید می کند.
سرعت: توانایی عضله ها برای به حرکت درآوردن بدن، در حداقل زمان تعریف می شود. بر اساس توانایی عضلانی در اندام ها و کل بدن، به سرعت اندام ها و سرعت حرکت تقسیم می شود(هادی ۱۳۹۰).
سرعت عکس العمل: فاصله زمانی بین محرک و پاسخ حرکتی را سرعت گویند.
چابکی: توانایی عضله ها برای تغییر مسیر و جهت حرکت، به صورت ارادی در حداقل زمان را چابکی گویند.
۲-۱۴تمرینات مقاومتی
در سال ۱۹۴۵ و بعد از آن در سال ۱۹۸۴ پژوهش‌های علمی پیرامون روش‌های متفاوت تمرین با وزنه انجام گرفت که حاصل آن کسب اطلاعات گران‌بها در خصوص این روش تمرینی بود دلورم و اتکینز[۴۷] (۱۹۴۹) در ابتدا برای کار با وزنه روشی را پیشنهاد کردند که شامل ۷ الی ۱۰ دور و هر دور ۷۷ الی ۱۰۰ تکرار در هر جلسه تمرین بود. پس از آن این دو محقق اعلام کردند که تعداد تکرارهای اولیه خیلی زیاد بوده و ۲۰تا۳۰ تکرار برای هر دو کافی است. اما این روش پیشنهادی نیز تغییر کرد و پیشنهاد شد که ۳ دور و در هر دور ۱۰ تکرار انجام شود. در دور اول ۱۰ تکرار با ۵۰ درصد قدرت بیشینه در دور دوم ۱۰تکرار با ۷۵ درصد قدرت بیشینه و در دور سوم ۱۰ تکرار با ۱۰۰ درصد قدرت بیشینه تمرین صورت گیرد(گایینی ۱۳۸۷).
زینوویف[۴۸] در سال ۱۹۵۱ روش دیگری به نام اکسفورد [۴۹] برای تمرین با وزنه در زمینه انقباض پویا پیشنهاد کرد زینوویف اعتقاد داشت که در روش پیشین تکرار در دور سوم با سنگین ترین وزنه غیر ممکن است و انجام چنین تمرینی باعث بروز درد عضلانی می شود به همین دلیل او پیشنهاد کرد که ۱۰۰ تکرار در ۱۰ دور تقسیم شود. در دور اول بیشترین وزنه جابجا شده و در دورهای بعدی که نیرو و قدرت بدنی کاهش می یابد به همان نسبت نیز از وزنه‌ها کاسته شود ولی تعداد تکرار ثابت بماند در روش آکسفورد کاهش قدرت با مقدار وزنه نسبت عکس دارد(هاکینن ۲۰۰۲).
فیش و همکاران ( ۲۰۰۳)نیز در پژوهشی به بررسی کارایی دو روش تمرین قدرتی DeLorme و Axford
پرداختند . در تحقیق آنها ۶۰ شرکت کننده سه جلسه در هفته برای مدت۹ هفته به تمرین پرداختند. تمرین شامل سه ست و هر ست۱۰ تکرار باز کردن زانو بود که بر اساس ۱۰ RM شرکت کننده ها اجرا می شد و هر هفته ۱۰RM مورد ارزیابی قرار می گرفت. میانگین ۱۰RM هر دو گروه افزایش یافت و تفاوت معنی داری بین دو گروه مشهود نبود. او نشان داد که هر دو روش موجب بهبود و افزایش قدرت به طور مشابه می شود.
۲-۱۵ فاکتورهای مورد نظر در طرح ریزی برنامه تمرینات
۲-۱۵-۱ حجم تمرین کردن
حجم تمرین می تواند بصورت مقدار کلی وزنه هایی که زده می شود یا تعداد دفعات تکرار انجام شده در یک جلسه ی کار تعریف شود. بارهای سنگین را در طول تمرین های قدرتی توانی نمی توان برای دفعات تکرار متعدد بلند کرد.
بنابراین تمرین های قدرتی و توانی معمولاً از نوع تمرین های کم حجم می باشند. در مقابل برنامه های تمرینی که سعی درحداکثر رشد عضله از طریق استفاده از بارهای کم دارند. (مانند ۱۰ تا ۱۵ تکرار در هر نوبت) نوعاً حجم بالایی از تمرین را بکار می گیرند. حجم تمرین یکی از متغیرهای کنترل کننده در تقسیم دوره ی برنامه تمرینی می باشد .بعبارت دیگر حجم کیفیت انجام کار می باشد، بصورت مدت ساعات تمرین تعداد کیلوگرمهای برداشته شده در هر جلسه تمرین ، یا تعداد تمرینات در هر جلسه و تعداد ستها و تکرارها برای هر تمرین یا جلسه تمرین تفسیر می شود(خداداد ۱۳۶۹).
۲-۱۵-۲ شدت تمرین
به درصدی از بارکار اعمال شده اشاره می کند. و از طریق مقدار بار اضافی، سرعت حرکت و تغییر در استراحتهای بین ستها می توان میزان شدت تمرین را افزایش یا کاهش داد.
۲-۱۵-۳ تعداد تمرینات
کلید یک برنامه موثر انتخاب تمربن کافی است. برای مربیان اغلب اوقات انتخاب تعداد تمرینات بهینه کار دشواری است.انتخاب نوع و تعداد تمرینات باید بر اساس فاکتورهای زیر باشد.
– سن و سطح اجرا (عملکرد) ورزشکاران
– نیازهای ورزش مورد نظر
– مرحله تمرین
۲-۱۵-۴تنظیم تمرین
تمرینات باید بین اعضا و گروه های عضلانی متناوب اجراشود تا بازگشت به حالت اولیه بهترفراهم شود(خداداد ۱۳۶۹).
۲-۱۵-۵تعداد تکرارها و سرعت
با توجه به فاکتورهای مورد نظر جهت پیشرفت ،میزان سرعت و تعداد تکرارها تغییر می کند.برای افزایش توان باید تمرینات با سرعت بالا اجرا شود

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]




درج چنین قوانینی به دستگاه قضایی ملی و داخلی در این کشورها اجازه می‏دهد، تا محاکمه برخی مسئولین نقض‏کننده حقوق بشر بین‌المللی را بدون در نظر گرفتن جنسیتشان‏ و یا وظایف و شغلشان و یا مکان وقوع جرم را پی‏گیری کنند.[۱۷۳]
ج‌ـ پی‏گیری قضائی از طریق ایجاد دادگاه‏های ویژه و دارای صفت جهانی
سومین مورد در خصوص ایجاد دادگاه‏ها برای محاکمه جنایتکاران ضد بشری ایجاد نوعی‏ از دادگاه‏های داخلی است که برای محاکمه جنایتکاران ضد بشری صورت گرفت. طرح ایجاد دادگاه‏های ویژه به نوعی جدید از دادگاه‏هایی مربوط می‏شود که متصدی محاکمه تجاوزات‏ سنگین و بسیار زیاد به حقوق بشر بین‌المللی می‏باشند. تحقق این امر ابتدا تقریباً در کامبوج‏ و سیر‌الئون صورت گرفت. در این مورد، دو طرح برای ایجاد دادگاه‏های ویژه در دست بررسی‏ قرار گرفت که موضوع مذاکرات میان سازمان ملل متحد و هریک از دولت‌های کامبوج و سیر‌الئون را تشکیل می‏داد. هدف این دو طرح، ایجاد دادگاه‏هایی ویژه مثل دادگاه‏های کیفری‏ بین‌المللی در یوگسلاوی سابق و در روآندا نیست، بلکه این مسأله به تشکیل دادگاه‏های ملی‏ تحت نظارت بین‌المللی از سوی سازمان ملل متحد مربوط می‏شود و آن‌ها دادگاه‏هائی هستند که همزمان اقدام به اجرای قانون بین‌المللی و قانون ملی دولت معین به شکل جزئی می‏کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در ارتباط با وضعیت کامبوج، گفتگوها و مذاکرات از سال ۱۹۹۸ میان حکومت کامبوج و هیأت سازمان ملل متحد درباره موضوع مورد اشاره، شروع شد. این مذاکرات در ۱۹ می ‏۲۰۰۰ منجر به توافقنامه‏ای درباره ایجاد دادگاهی ویژه شد که وظیفه‏ محاکمه‏ مسئولین سابق‏ خمرهای سرخ را به عهده داشت. لیکن سازمان ملل متحد در ۸ فوریه ۲۰۰۲ از تصمیم خود برای ایجاد این نوع دادگاه صرف‏نظر کرد، با این ادعا که دولت کامبوج ضمانت‏های لازم در خصوص استقلال و موضوع تشکیل دادگاه موردنظر و شروع به کار آن را ارائه نکرده است.
اما در خصوص وضعیت سیر‌الئون، شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۱۴ اوت ۲۰۰۰، قطعنامه شماره‏ ۱۳۱۵ را تصویب کرد که بر مذاکرات و گفتگوها میان دبیر کل سازمان ملل‏ متحد و حکومت سیر‌الئون برای ایجاد دادگاهی ویژه و مستقل به منظور محاکمه‏ جنایات‏ ضد بشری، جنایات جنگی و باقی تجاوزات ضد حقوق بشر بین‌المللی، تأکید می‏کند، و هم‏چنین جرائم ضد بشری که به استناد قوانین سیر‌الئون برای ایجاد دادگاهی ویژه و مستقل به‏ منظور محاکمه‏ جنایات ضد بشری و جنایات جنگی و باقی تجاوزات ضد حقوق بشر بین‌المللی، تأکید می‏کند. هم‏چنین جرائم ضد بشری را که به استناد قوانین سیر‌الئون در خاک‏ سیر‌الئون رخ می‏دهد در بر می‏گیرد.
مهم‏ترین نتیجه‏ای که از این بحث حیاتی جدید ممکن است استنتاج شود، این است که‏ صلاحیت محاکمه و تعقیبات قضائی علیه جنایتکاران و متجاوزان به حقوق بشر چه توسط دیوان کیفری بین‌المللی و چه در صلاحیت جهانی دستگاه قضائی داخلی برخی کشورها صورت بگیرد، به این نکته اشاره می‏کند که مسئولین جور و ستم و اهانت به بشر برای مدت طولانی در مکانی امن، نمی‏توانند پنهان بمانند و این جهان گسترده اندک ‏اندک‏ برای این مجرمین، تنگ می‏شود. بنابر تعبیر دیوید شفر دولت‌ها می‏توانند به‏ روشی مناسب و بدون دخالت از طریق تطابق الزامات و تعهداتشان، نه تنها از دخالت در امور کشورهای دیگر دوری کنند بلکه از دخالت در امور هموطنانشان نیز اجتناب نمایند.[۱۷۴]
بنابراین با توجه به استقلال و اقتدار عالیه دولت‌ها، حاکمیت به عنوان عامل اساسی مسئولیت ناظر بر وضعیت تأسف‌بار حقوق بشر، در اجرا و اعمال نظارت بین‌المللی حقوق بشر شناسایی می‌شود. اگرچه دیگر تابعان حقوق بین‌الملل نظیر سازمان‌های بین‌المللی و تا حدودی اشخاص به عنوان تابعان نظام بین‌المللی در نظر گرفته می‌شوند. اما همچنان دولت‌های دارای حاکمیت به عنوان اصلی‌ترین عنصر تشکیل دهنده نظام بین‌المللی هم از لحاظ حقوقی و هم از لحاظ سیاسی محسوب می‌شوند. براین اساس دولت‌های دارای حاکمیت نه تنها قواعد و مقررات بین‌المللی حمایت از حقوق بشر را وضع می‌کنند، بلکه در عین حال روند اجرا یا عدم اجرای حقوق موضوعه را نیز مطابق اراده مطلقه‌شان تعیین می‌کنند. از این نظر «حاکمیت دولت‌ها» و «حمایت بین‌المللی از حقوق بشر» ناسازگار جلوه می‌نمایند. در این ارتباط ریچار فالک می‌گوید: «بدون ایجاد یک نظام نوین جهانی که بر حاکمیت دولت‌ها مبتنی نباشد، حمایت بین‌الملل از حقوق بشر محکوم است که حاشیه‌ای و فرعی باقی بماند.»[۱۷۵]
با توجه به این مطالب به نظر می‌رسد اساس مثمر ثمر بودن فعالیت‌های حقوق بشر بر همکاری دولت‌ها در تصویب اسناد و تأسیس ارگان‌ها و اجرای واقعی حقوق بشر بستگی دارد. حوادث و وقایع جاری و مشهود در کشورهای عضو سازمان ملل و گزارش‌های مختلف نهادهای گوناگون این سازمان حاکی از عدم توفیق کامل این سازمان در این خصوص است و گزارش نمایندگان ویژه نشانگر نقض وسیع و گسترده حقوق انسانی و آزادی‌های اساسی مردم در گوشه و کنار دنیاست. بنابراین برخی از دولت‌ها با تبعیت از قوانین ومقررات داخلی خود و عدم همکاری بین‌المللی در زمینه اجرای حقوق بشر، مانع جهانی شدن آن می‌شوند. اعمال شکنجه برای گرفتن اقرار، بدرفتاری با زندانیان، تجاوز و اعمال خشونت علیه زنان و حتی خرید و فروش آنان و نیز سوء استفاده از کودکان و در معرض داد و ستد قراردادن آن‌ها، موج خشونت و نژاد پرستی و بیگانه ستیزی در اروپا و اعمال جنایت‌های هولناک علیه مهاجرین و اتباع خارجی، خشونت‌های قومی و مذهبی، کشتار دسته جمعی و پاکسازی قومی که مظاهر تکان دهنده آن را در حوادث مربوط به فلسطین اشغالی، رواندا، بوسنی و هرزگوین، افغانستان، الجزایر و… شاهد بوده و هستیم، اموری است که در گزارش‌های سازمان ملل منعکس شده است و متأسفانه حجم عظیم اعلامیه‌ها و کنوانسیون‌ها و قطعنامه‌های گوناگون نیز نتوانسته است مانع این روند فزاینده ضد حقوق بشری بشود.[۱۷۶]
کمیساریای عالی حقوق بشر از عدم همکاری دولت‌ها با نهادهای حقوق بشری سازمان ملل و بی‌توجهی به قطعنامه‌های متعدد صادره از سوی مجمع عمومی و کمیسیون حقوق بشر در این زمینه شکایت دارد و می‌گوید: «این واقعیت که درخواست همکاری از دولت‌ها در قطعنامه‌های مختلف مجمع عمومی و کمیسیون حقوق بشر تکرار شده، این معنی را اثبات می‌کند که همکاری دولت‌ها کافی نیست.»
برخی گزارش‌ها که از سوی ارگان‌های سازمان ملل یا دیگر ارگان‌های بین‌المللی منتشر می‌شود نشان می‌دهد که حتی حقوق اولیه انسانی به نحو وسیعی نقض می‌شود و این نقض، روند رو به رشد دارد. به گفته گروه‌های حقوق بشر، تعهد به حقوق بشر روز به روز کمرنگ‌تر می‌شود و در این راستا بسیاری از این دولت‌ها، حاکمیت ملی و منافع خویش را بر حقوق بشر ترجیح می‌دهند و از این طریق مانع جهانی شدن این حقوق می‌شوند.
فصل چهارم:
استفاده از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد
سازمان ملل متحد متشکل از شش رکن اصلی و چندین رکن فرعی است و در میان ارکان اصلی این سازمان، شورای امنیت مهم‌ترین رکن در جهت حفظ صلح و امنیت بین‌المللی به شمار می‌رود؛ زیرا براساس بند ۱ ماده ۲۴ منشور مسئولیت اولیه حفظ صلح و امنیت بین‌المللی به این شورا واگذار شده است.
به موجب ماده ۲۳ منشور، شورای امنیت متشکل از پانزده عضو سازمان ملل متحد است پنج عضو دائم و ده عضو غیر دائم هستند. اعضای دائم شورای امنیت پنج کشور هستند‌: چین، فرانسه، اتحاد جماهیر شوروی (روسیه)، بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی (انگلستان) و ایالات متحده آمریکا. اعضای غیردائم ده کشور هستند که با توجه به شرکت اعضای سازمان ملل متحد در حفظ صلح و امنیت بین‌المللی و تقسیم عادلانه جغرافیایی، به وسیله مجمع عمومی انتخاب می‌شوند. بنابر بند ۲ همین ماده، اعضای غیردائم برای یک دوره دو ساله انتخاب می‌شوند. پنج عضو (کشورهای چین، روسیه، فرانسه، انگلستان و آمریکا) از دو امتیاز ویژه برخوردارند: حضور دائم در شورای امنیت سازمان ملل متحد و حق وتو.
هر عضو شورا دارای یک رأی است. تمام قطعنامه‌های شورای امنیت برای تصویب مستلزم آرای مثبت نُه عضو دائم و غیر دائم از پانزده عضو این نهاد است. تصویب نامه‌های شورا با دو نوع اکثریت کمی و کیفی مواجه خواهد بود. تصمیمات مربوط به موضوعات تشریفاتی و غیرماهوی باید شامل آرای مثبت نه عضو دائم و غیر دائم از مجموع پانزده عضو باشد. بنابراین اکثریت لازم برای اخذ تصمیم، اکثریتی کمی (عددی) است. لیکن در قطعنامه‌های اساسی (ماهوی)، به نوع عضویت رأی دهنده توجه می‌شود و رأی موافق پنج عضو دائمی از میان نه رأی الزامی است لذا اکثریت کیفی می‌باشد.
چنانچه یکی از اعضای دائم از رأی دادن خودداری نماید، به معنای عدم حضور وی در جلسات شورای امنیت محسوب خواهد شد. به موجب بند ۲ ماده ۲۷ اساسنامه ملل متحد، رأی مثبت تمامی پنج عضو دائمی شورا برای تصویب قطعنامه‌های اساسی معتبر خواهد بود. بدین ترتیب امتناع از رأی دادن، با غیبت یک عضو دایم یکسان بود و از نظر حقوقی فاقد ارزش تلقی می‌شود.
در بحران کره شمالی در ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰، عرف بر این قرار گرفت که رأی ممتنع یا حضور نداشتن عضو دائم به منزله رأی منفی یا مخالف به شمار نیاید. پس از استقرار جمهوری دموکراتیک خلق چین، دولت اتحاد شوروی حضور نماینده چین ملی را در شورای امنیت غیرقانونی می‌دانست و به عضویت دولت تازه تأسیس به جای نماینده چین ملی (تایوان) در جلسات شورا تاکید داشت. در اعتراض به این امر، نماینده شوروی از سیزدهم ژانویه تا نخستین روز اوت ۱۹۵۰ از حضور در جلسات شورا خودداری کرد. با شروع جنگ میان کره شمالی و کره جنوبی، شورای امنیت به اعزام قوای ملل متحد به کره که اغلب امریکایی بودند در غیاب نماینده شوروی تصمیم گرفت که غالباً آمریکایی بودند.
بنابراین قطعنامه ۲۷ ژوئن ۱۹۵۰ را که در غیبت یکی از اعضای دائم شورای امنیت به تصویب رسید و محملی حقوقی برای مداخله در نزاع کره به شمار می‌آمد، نمی‌توان از لحاظ حقوقی مناط اعتبار دانست. البته نباید از این نکته غافل ماند که طبق ماده ۲۷ منشور، تصمیمات شورای امنیت راجع به مسائل اساسی باید با رأی مثبت اعضای دائمی شورا اتخاذ شود و رأی منفی آنها مانع از هرگونه تصمیمی خواهد شد لیکن این ماده از رأی ممتنع و غیبت عضو در هنگام رأی گیری بحثی به میان نیاورده است. سکوت ماده ۲۷ سبب می‌شود تا بتوان با تفسیر آن انعطافی در طریقه تصمیم‌گیری به وجود آورد و قطعنامه «اتحاد برای حفظ صلح» در سال ۱۹۵۰ نیز برای همین ماده صادر گردید.
امتناع از رأی در شورای امنیت که به عنوان رأی ممتنع ارادی لحاظ شده است، از سال ۱۹۴۶ برقرار گردید و نخستین بار در سی و نهمین جلسه شورای امنیت در مورد مسأله اسپانیا به وسیله اتحاد جماهیر شوروی با این استدلال مطرح شد که امتناع وی به قصد وتو نمودن آن تصمیم نیست. دیوان بین‌المللی دادگستری نیز طبق نظر مشورتی خود در قضیه «حضور دائمی اتحادیه افریقای جنوبی در نامیبیا» بر آن صحه گذاشت و طبق نظر خود اعلام داشت: «غیبت یک عضو دائمی شورا به معنای مخالفت آن عضو با تصویب آ‌ن‌چه پیشنهاد شده نیست و برای جلوگیری از تصویب یک قطعنامه یک عضو دائمی باید رأی منفی بدهد.» دیوان همچنین در رأی مورخ ۲۱ ژوئن ۱۹۷۱ چنین اعلام داشت: «مذاکراتی که سال‌های متمادی در شورای امنیت انجام شد، تصمیمات رؤسای جلسات، عکس‌العمل اعضای شورای، به خصوص اعضای دائم شورا، پی در پی نشان می‌دهد و ثابت می‌کند که رأی ممتنع یکی از اعضای شورای امنیت، همیشه این طور تفسیر شده است که هیچ‌گونه مانعی برای تصویب تصمیمات شورا به شمار نمی‌آید. آیین کار و روش شورای امنیت را عموماً اعضای سازمان ملل قبول کرده‌اند که به منزله دلیلی بر طرز عمل کلی سازمان است. بنابراین، عرف مذکور، اگر ناقص بند ۳ ماده ۲۷ به شمار نیاید، دست کم تفسیر عملی برای محدود گرداندن وسعت دایره به کار بردن حق وتو خواهد بود.»[۱۷۷]
این فصل ابتدا در مبحث اول به حق وتو و سپس در مبحث دوم به تأثیر حق وتو در نقض حقوق بشر می‌پردازد.
مبحث اول: حق وتو
بند اول: ماهیت حق وتو
فرهنگ عمید در تعریف «وتو» می‌گوید: «وتو، امتناع، مخالفت، حق مخالفت یا حق پادشاه در امتناع از تصویب قانون و رد کردن آن است.»[۱۷۸]
حق وتو ناشی از بند ۳ ماده ۲۷ منشور سازمان ملل متحد است که می‌گوید: «تصمیمات شورای امنیت راجع به سایر مسائل (مسائل مربوط به غیر آیین کار) با رأی مثبت نه عضو، که شامل آراء تمام اعضای دایم باشد، اتخاذ می‌گردد.»
در تعریف حق وتو گفته شده است: هر یک از پنج عضو دایمی شورای امنیت (چین، فرانسه، شوروی، انگلستان و آمریکا) می‌تواند با دادن رأی منفی، از صدور قطعنامه‌ای در شورای امنیت جلوگیری نماید. این رأی منفی عضو دایمی شورای امنیت را، که مانع از تصویب قطعنامه می شود، وتو می‌نامند. این رأی منفی فقط هنگامی «وتو» تلقی می‌گردد که به مسائل ماهوی و نه مسائل آیین کار[۱۷۹] مربوط می‌شود.[۱۸۰]
در تعریف حق وتو می‌توان به طور خلاصه و نیز جامع‌تر گفت: «حق وتو» عبارت است از: رأی منفی هر یک از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد به قطعنامه‌های دارای آراء مثبت شورای امنیت در مسائل ماهوی.
حق وتو یعنی حق انحصاری پنج عضو دائمی شورا در اعمال حکومتی. باتوجه به بند ۳ ماده ۲۷ منشور، که طبق آن عضو دائمی می‌تواند با رأی منفی خود از هرگونه تصمیمی در شورا ممانعت به عمل آورد. وتوی دولت‌های بزرگ درباره اقدامات اجرایی فصل ۷ منشور اعمال شدنی است، که طبق آن، اقدامات قهری شورای امنیت نمی‌تواند به جز یا حصول موافقت تمامی اعضای دائمی آن به اجرا گذارده شود. این حق که شورای امنیت را به کلوپ انحصاری قدرت‌های معظم جهان درآورده است، می‌تواند این نهاد را از فعالیت بازدارد و در شرایط بحرانی، روند صلح و امنیت بین‌المللی را فلج نماید و از اجرای تمام مکانیسم‌های پیش‌بینی شده در منشور برای حل و فصل بحران‌های بین‌المللی جلوگیری نماید. هنگامی که یک قدرت بزرگ، طرف مناقشه باشد، گرچه شورای امنیت حق دارد بر اساس بند ۳ ماده ۲۷، بدون توجه به نظر آن قدرت تصمیم بگیرد، اما چنان‌چه این تصمیم به رغم رضایت یکی از قدرت‌های بزرگ- هرچند خود طرف اختلاف نباشند- حاصل شود، در آن صورت به منزله سدی قانونی در برابر اقدام اجرایی تلقی می‌گردد. در حالت بروز چنین وضعیتی، تصمیم شورا حکم کاغذ باطله را دارد.
پنج کشور بزرگ دارای حق استفاده از وتو، قادر به بی‌اثر ساختن هر اجماعی هستند. استفاده از چنین اختیاری برای تحریف اصول قوانین بین‌المللی و تفسیر آن در جهت منافع این کشورها و در رأس آن‌ها امریکا صورت می‌گیرد. بدین وسیله می‌توان گفت قاعده حق وتو، مایه اطمینان خاطر هیچ کشوری در نظام امنیتی جهان نمی‌باشد و ناعادلانه‌ترین تصمیمات متخذه در عرصه سیاست‌های بین‌المللی به شمار می‌رود. حقی که تضییع کننده حقوق بین‌المللی و انسانی کشورهایی است که از جهت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی ضعیف هستند. بنابراین، این حق ناقص روح تساوی طلبی است. منشور خود از یک طرف با تأکید بر تساوی حاکمیت دائم شورا، بر این تضاد حل نشدنی صحه گذاشته است. با این ترتیب، سازمان ملل متحد، حکومت جهانی قدرت‌های بزرگ است و این امر بیش از همه از طریق شورای امنیت تجلی یافته است.[۱۸۱]
بند دوم: چگونگی پیدایش حق وتو
کوردل‌ هال وزیر امور خارجه امریکا، در سال ۱۹۴۴ گفت: «امریکا حتی یک روز هم بدون داشتن حق وتو در سازمان ملل متحد باقی نخواهد ماند.»
آندره ویشینسکی نماینده شوروی در سازمان ملل متحد در سال ۱۹۵۰ گفت: «حق وتو یکی از اصول اساسی است که پایه‌های سازمان ملل متحد بر آن استوار شده است.»
طبق طرح «دمبارتن اوکس» و موافقت‌نامه یالتا، شورای امنیت قدرت مرکزی سازمان ملل متحد و مصوبات آن برای کلیه اعضای سازمان لازم‌الاجرا در نظر گرفته شده بود. دولت شوروی در مذاکرات دمبارتن اوکس اصرار داشت که وضع خاص قدرت‌های بزرگ در شورای امنیت باید حفظ شود. شوروی معتقد بود که در مسائل امنیتی و صلح، کلیه تصمیمات اساسی باید با توافق آراء قدرت‌های بزرگ اتخاذ گردد. هدف شوروی از اصرار در استقرار چنین وضعی در شورای امنیت این بود که تصویب هر گونه تصمیم مهمی را بدون رضایت خود غیرممکن سازد. دولت‌های آمریکا و انگلیس با اصل موضوع پیشنهادی شوروی موافق بودند ولی به اندازه شوروی در بسط و توسعه آن اصرار نداشتند.
دولت آمریکا در مذاکرات دمبارتن اوکس عقیده داشت که در حل و فصل اختلافات مانند هر کشور دیگری با وی رفتار شود، مگر در مورد اختلافاتی که منجر به اقدامات اجرایی می‌شود. در این نوع موارد معتقد بود که هرگاه یک عضو دایم شورای امنیت طرف دعوی باشد برای اخذ تصمیم در مورد اقدامات اجرایی، کشور مزبور باید بتواند از حق وتو استفاده نماید.
دولت‌های امریکا و انگلیس در مذاکرات کنفرانس دمبارتن اوکس ضمن تأیید اصل توافق آراء کشورهای بزرگ که توسط شوروی دنبال می‌شد موافقت کردند در مواردی که حل مسالمت‌آمیز اختلافات مطرح است و یکی از کشورهای عضو دایم شورای امنیت یکی از طرفین اختلاف می‌باشد آن عضو از حق وتو استفاده ننماید. استدلال شوروی در مورد تقاضای حق وتو برای قدرت‌های بزرگ این بود که این کشورها هستند که قادر به حفظ صلح و امنیت بین‌المللی می‌باشند و به همین جهت سایر اعضای سازمان با قائل شدن این امتیاز برای آن‌ها موافقت خواهد نمود.
به طور کلی در مذاکرات دمبارتن اوکس در قسمت مربوط به حق وتو دو نظریه متفاوت وجود داشت: یکی نظر شوروی مبنی بر اعمال حق وتو بدون هیچ‌گونه قید و شرط توسط قدرت‌های بزرگ و دیگری نظر مشترک امریکا و انگلیس مبنی بر اعمال وتو به طور محدود و منحصراً در مورد تصمیمات اجرایی و قهری تصمیم نهایی کنفرانس دمبارتن اوکس ترکیبی از این دو نظریه بود.
مسأله حدود اختیارات شورای امنیت و حق وتو برای پنج کشور بزرگ در کنفرانس سانفرانسیسکو نیز به سادگی مورد موافقت شرکت کنندگان در کنفرانس قرار نگرفت. کشورهای کوچک با طرح مزبور مخالفت کردند اما به علت متشکل نبودن این کشورها که از سیاست تک‌روی آن‌ها سرچشمه می‌گرفت و همچنین به علت تهدید اتحاد جماهیر شوروی مبنی بر عدم قبول عضویت سازمان ملل متحد در صورت تعدیل حق وتو و تغییر اساسی حدود اختیارات شورای امنیت مخالفت‌های آن‌ها در این دو مؤثر واقع نشد.[۱۸۲]
بنابراین قائل شدن حق وتو برای قدرت‌های بزرگ در شورای امنیت سازمان ملل متحد که در کنفرانس دمبارتن اوکس عنوان شده بود، درکنفرانس یالتا توسط سران متفقین، یعنی روزولت رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا، استالین و چرچیل، رهبران شوروی و انگلستان بر آن تأکید شد، اما سرانجام در کنفرانس سان فرانسیسکو عملی گردید.[۱۸۳]
بند سوم: سابقه به کارگیری از حق وتو
حق وتو را تمامی اعضای دائم شورای امنیت استفاده کرده‌اند، اما میزان استفاده کشورها همیشه یکسان نبوده و عامل زمان و شرایط بین‌المللی در استیفای آن مداخله داشته است. با شروع تشنج زدایی در رابطه ابرقدرت‌ها، ایالات متحده آمریکا، مدیریت مشترک جهان را با همکاری شوروی پذیرفت و به تدریج خصومت جای خود را به همکاری دو بلوک داد. متعاقب آن سازمان ملل و در رأس آن شورای امنیت توانست از دهه ۶۰، عنوان، شهرت و موقعیت خود را در مسائل بین‌المللی بین جناح‌های مختلف تحکیم کند.
کشورهای صاحب حق رأی ممتاز به مناسبت‌های گوناگون از این سلاح بهره گرفته‌اند. برای نمونه، اتحاد شوروی به لحاظ وحشتی که از ورود کشورهای جدید به سازمان و تشکیل اکثریت در جهت منافع امریکا داشت، پیش از سال ۱۹۶۲ از این حق استفاده بسیاری کرده است. با استقلال واحدهای سیاسی جدید که عمدتاً ضدغربی بودند و عضویت این کشورها در سازمان ملل، از نفوذ امریکا به شکل محسوسی کاسته شد. لذا برای مقابله با جناح متخاصم، این بار ایالات متحده آمریکا بود که به استفاده از حق وتو روی آورد. به طور کلی ایالات متحده تا سال ۱۹۷۰ از حق وتو استفاده نکرد اما از این زمان تا ۱۹۹۸، هفتاد بار به قدرت وتو توسل جسته است. برعکس شوروی طی سال‌های ۱۹۴۶ – ۱۹۶۲، صدبار از این امتیاز استفاده کرده است. سایر اعضای دائمی، به صورت ماهوی از این حق بهره‌برداری نموده‌اند. انگلستان و فرانسه بیش‌تر به اتخاذ چنین سیاستی پرداخته‌اند. چین موضعی محتاطانه در سازمان ملل متحد دارد و با وجود برخورداری از قدرت بسیار وسیع، ترجیح می‌دهد تا نقش قهرمان را برای کشورهای جهان سوم ایفا کند.
اعمال حق وتو از ابتدای تشکیل سازمان ملل تا سال ۱۹۹۹ به ترتیب عبارتند از: روسیه ۱۲۵ مورد؛ امریکا ۸۴ مورد؛ انگلستان ۳۲ مورد؛ فرانسه ۱۸ مورد؛ چین ۲۲ مورد.[۱۸۴]
بند چهارم: دیدگاه موافقان و مخالفان حق وتو
الف‌ـ دیدگاه موافقان حق وتو و نقد آن:
موافقان و طرفداران حق وتو در توجیه آن، به ادله‌ای استناد نموده و درصدد دفاع از آن برآمده‌اند. در ذیل نقل و نقد می‌شوند:
۱ـ حق وتو یک امتیاز قانونی است که در سال ۱۹۴۵ کلیه کشورهای مؤسس و پس از آن، اعضای جدید سازمان با تصویب منشور برای پنج عضو دایم شورای امنیت پذیرفته‌اند. اعضای سازمان با تصویب منشور و به ویژه قبول ماده ۲۵ آن، الزام‌آور بود تصمیمات شورا را پذیرفته‌اند.[۱۸۵]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]




۱۵ثانیه

۱۹-اتانول۱۰۰%

۱۵ثانیه

نکته:
۱- اتانول اسیدی: اضافه کردن ۱میلی لیتر هیدروکلریک اسید غلیظ به ۲۰۰میلی لیتر اتانول ۷۰%.
۲- قبل از پوشاندن با چسب ۱ دقیقه در محلول زیلن-اتانول که دارای نسبت یک به یک هستند قرار داده می شود.
۳- ۱ دقیقه در محلول زیلن ۱۰۰% برای شفاف شدن قرار داده می شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴- سپس در وسط لام چسب انتلان قرار داده می شود و روی آن را لامل بزرگ mm50×۲۴ قرار داده می شود.
۵- بعد توسط میکروسکوپ با بزرگنماییX100 حداقل ۱۰۰ اسپرم مورد مطالعه قرار می گیرد تا بتوان درصد اسپرم های طبیعی را بیان نمود.
نمونه ای از نظر مورفولوژی سالم است که سر بیضی شکل با ابعاد ۵×۵/۲ میکرون و حدود ۷۰% آکروزوم واضح و یکنواخت در سمت قدامی سر باشد. در ضمن بایستی دارای گردن سالم و بدون نقایص آناتومی با دم دراز و کشیده باشد. در صد اسپرم های طبیعی قبل و بلافاصله بعد از Swin-up Direct بررسی وثبت گردید (WHO 2010).
۲-۳-۳- Direct swim-up
از این روش برای شسشوی نمونه های نرمال[۸۸] برای استفاده در تکنیک IUI مورد استفاده قرار می گیرد.
۲-۳-۳-۱- روش کار
۱- به میزان ۲/۱ میلی لیتر محیط کشت اسپرم درون لوله فالکون ۱۵ میلی لیتری ریخته می شود و سپس ۱ میلی لیتر از نمونه به وسیله ی پیپت پاستور از ته اضافه می شود.
۲- لوله فالکون با زاویه ۴۵ درجه به مدت یک ساعت در انکوباتور ۳۷ درجه سانتی گراد قرار داده می شود.
۲-۴-چگونگی قرارگیری لوله فالکون بازاویه ۴۵ درجه در انکوباتور
۳- سپس ۳/۲ مایع رویی که حاوی اسپرم های متحرک با مورفولوژی خوب هست جدا شده و داخل یک لوله آزمایش ریخته می شود.
۴- ۵/۱ تا ۲ سی سی محیط کشت اسپرم به تست تیوپ اضافه می شود و به مدت ۵ دقیقه با دور ۵۰۰-۳۰۰g سانتریفوژ می شود.
۵-بعد از سانتیریفیوژ ۵/۰ میلی لیتر محیط کشت اسپرم ته لوله روی رسوب تشکیل شده باقی گذاشته و سپس رسوب درون محیط کشت اسپرم باقی مانده حل می شود(WHO 2010).
۲-۳-۴- تست بررسی میزان پراکندگی کروماتین اسپرم (SCD)
یکی از روش های بررسی قطعه قطعه شدن DNA اسپرم[۸۹] با این روش می باشد که باید بر روی نمونه تازه صورت گیرد.
۱-۳-۴-۱- روش کار
۱-ابتدا آگارز[۹۰] استاندارد با غلظت ۶۵/۰درصد آماده می شود سپس آگارز را در مایکروفر گذاشته تا آگارز ذوب شده و شفاف گردد، بعد یک لام لیبل دار برداشته و داخل آگارز ذوب شده می شود و بیرون کشیده می شود تا یک لایه آگارز روی لام قرار گیرد سپس پشت لام با دستمال از آگارز تمیز می شود همچنین می شود با بهره گرفتن از سمپلر آبی آگارز برداشته شود و بر روی تمام نقاط لام ریخته می شود، ضخامت آگارز روی لام باید کم باشد، بعد در دمای محیط گذاشته می شود تا آگارز روی لام ببندد.
۲- آگارز با نقطه ذوب پایین[۹۱] با غلظت ۱ درصد ساخته می شود سپس در مایکروفر گذاشته تا آگارز با نقطه ذوب پایین ذوب شده و شفاف گردد.
۳- با سمپلر ۷۰ میکرو لیتر آگارز با نقطه ذوب پایین برداشته ودرون یک میکروتیوپ ریخته می شود، بعد با سمپلر ۳۰ میکرو لیتر نمونه را برداشته و داخل میکروتیوپ ریخته می شود سپس آگارز با نقطه ذوب پایین با نمونه مخلوط کرده؛ بعد ۵۰ میکرولیتر از این مخلوط را با سمپلر روی لامی که آگارز معمولی بود ریخته می شود و بعد برروی آن یک لام بزرگ mm)50×۲۴) قرار داده می شود و به مدت ۴ دقیقه در یخچال نگه داری می شود تا ببندد.
۴- سپس لامل به صورت موازی با سطح لام کشیده می شود تا لامل از لام جدا شود.
۵- بعد لام درون محلول HCl 08/0 نرمال به مدت ۱۷ دقیقه در تاریکی قرار داده می شود.
۶- لام به مدت ۱۰ دقیقه در محلول شماره یک در دمای اتاق قرار داده می شود، محلول شماره یک چون داری مرکاپتواتانول می باشد در زیرهود این کار را انجام می شود.
۷- لام به مدت ۱۵ دقیقه در محلول شماره دو در دمای اتاق قرار داده می شود.
۸- سپس لام را به مدت ۲ دقیقه در محلول شماره سه در دمای اتاق قرار داده می شود.
۹- بعد لام در سری های الکل ۷۰ درصد،۹۰ درصد و۱۰۰ درصد هر کدام به مدت ۲ دقیقه قرار داده می شود. این کار برای آبگیری از نمونه ها لازم می باشد. استفاده از سری های الکل برای آبگیری به این دلیل است که فرایند آبگیری آهسته انجام شود و سلول به یکباره آسیب نبیند.سپس لام در دمای اتاق گذاشته می شود تا خشک شود.
۱۰- در داخل یک لوله رنگ رایت با محلولPBS به نسبت یک به یک مخلوط می شود، سپس این مخلوط با سمپلر بر روی تمام لام ریخته می شود و به مدت ۱۰ دقیقه زمان داده می شود.
۱۱- لام در آب روان قرار داده می شود تا زمانی که آب شفاف شده و اثری از رنگ رایت در آب دیده نشود.
۱۲- لام در مجاورت هوا قرار داده می شود تا خشک شود.
۱۳-حال لام برای آنالیز از نظر قطعه قطعه شدن DNA آماده شده است، لام آماده شده با میکروسکوپ نوری با بزرگنمایی X100 بررسی می شود و تعداد ۱۰۰ اسپرم شمارش می شود و میزا ن سلول هایی که دچار قطعه قطعه شدن DNA شدند به صورت درصد بیان می شود، قطعه قطعه شدن DNA بر اساس تشکیل هاله در اطراف سر اسپرم به ۴ حالت می باشد که عبارتنداز(Fernandez, et al., 2003):
۱-هسته اسپرم با هاله بزرگ ( بدون قطعه قطعه شدن DNA)
۲-هسته اسپرم با هاله متوسط( بدون قطعه قطعه شدن DNA)
۳-هسته اسپرم با هاله کوچک( دارای قطعه قطعه شدن DNA)
۴-هسته اسپرم بدون هاله(دارای قطعه قطعه شدن DNA)
۲-۳-۵- روش رنگ آمیزی تانل
ابتدا غلطت نمونه شسته شده به ۲۰ میلیون رسانده و اسمیر تهیه می شود. پس از خشک شدن اسمیر ها در دمای اتاق مراحل زیر به ترتیب انجام می شود :
۱-فیکس کردن اسمیرها : الف)پارافرمالدهید ۴% در PBS با PH=7.4 (بمدت ۲۰ دقیقه در دمای ۱۵ تا ۲۵ سانتیگراد).
ب) یا در متانول ۱۰۰% بمدت ۴ دقیقه (نگهداری طولانی مدت در فریزر).
۲-لام های فیکس شده در جا لامی گذاشته و آنها به مدت ۳۰ دقیقه در محلول (×۱) PBS که از قبل تهیه شده قرار داده می شود. نقش PBS شستشوی نمونه می باشد.
۳-انکوباسیون با محلول blocking ( H2O2 ۳% در متانول) بمدت ۱۰ دقیقه در دمای ۱۵ تا ۲۵ سانتی گراد صورت می گیرد.
۴-سپس با PBS به مدت ۵ دقیقه شستشو داده می شود.
۵-انکوباسیون با محلول تریتون ۱/۰ درصد در سدیم سیترات ۱/۰ درصد این محلول باید به صورت تازه ساخته شود و روی یخ بمدت ۲ دقیقه در دمای ۲ تا ۸ درجه سانتیگراد صورت می گیرد ، تریتون باعث نفوذ پذیری غشای سلول ها می شود.
۶- سپس با PBS به مدت ۵ دقیقه شستشو داده می شود.
۷-محلول TUNEL بمدت ۱ ساعت در محیط تاریک، مرطوب و دمای ۳۷ درجه قرار داده می شود. این محلول طبق پروتکل کیت مصرفی تهیه می شود به این صورت که کیت را که در فریزر نگهداری می شود را بیرون آورده می شود و به مدت یک الی دو دقیقه در محیط گذاشته تا از حالت یخ به صورت مایع تبدیل شود. بعد برای هر لام، ۵ میکرو لیتر محلول آنزیم و ۴۵ میکرو لیتر محلول لیبل درون یک میکروتیوپ با هم مخلوط می شود و به تمام قسمت های لام ریخته می شود. ظرف مستطیل شکل بزرگی برداشته، دو میله به صورت موازی در آن گذاشته می شود و لام ها روی میله ها چیده می شود، کمی آب مقطر ته ظرف ریخته می شود تا مرطوب بماند، پس از گذاشتن در ظرف، ظرف به مدت یک ساعت درون انکوباتور قرار داده می شود تا واکنش های مربوطه صورت گیرد.
۸- سه مرتبه به وسیله ی PBS، هر مرتبه به مدت ۵ دقیقه شستشو داده می شود.
۹-سپس انکوباسیون با converter – probe بمدت ۳۰ دقیقه در انکوباتور ۳۷ درجه صورت می گیرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:34:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم