کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



‌۱/ مداخله بشردوستانه پیش از تدوین منشور
سرآغاز این دوران را می توان ۱۸۲۷ دانست که کشورهای انگلستان، فرانسه و روسیه به پشتیبانی از یونانیها در مقابل ترک ها پرداختند. مداخله دولتها تا پیش از منشور عموماً در حمایت از اتباع خود در خارج یا پشتیبانی از اتباع دولت دیگر بوده است. مداخله کشورهای غربی در چین (۱۹۰۰)،‌آمریکا در نیکاراگوئه (۱۹۰۹) در مورد نخست قابل بیان است و در مورد دوم، اقدام فرانسه در سوریه به منظور حمایت از مسیحیان مارونی در سال ۱۸۶۰ و اتریش، فرانسه،‌ ایتالیا، پروس و روسیه در سال ۸-۱۸۶۶ از مسیحیان جزیره کرت، قابل ذکر است.
در این دوران هر چند اصل صریحی را نمیتوان در حقوق بینالملل یافت که به استناد آن به دولتها حق دخالت در امور سایر کشورها دهد، امّا بسیاری از حقوقدانان با استناد به حق محافظت از خود[۲۳۰]،‌ خودیاری[۲۳۱] و اقدام بر پایه ضرورت در صدد توجیه دخالت و حمایت از اتباع کشور مداخلهگر برآمدهاند[۲۳۲]. نظریه پردازانی نظیر،‌گرسیوس و اپنهایم بر این اعتقادند که چنانچه حقوق مردمان کشوری از سوی دولت آن کشور پایمال گردد، جامعهی بینالملل حق دارد به پشتیبانی از آن اقدام نماید[۲۳۳]. از نظر اپنهایم قانونی بودن مداخله بشردوستانه در حقوق بینالملل عرفی بر این باور استوار است که دولتها، موظفند در ارتباط با اتباع خود و اتباع سایر دولتها حداقل حقوقی را رعایت کنند.
۲/ مداخله بشردوستانه پس از تدوین منشور
در این دوران، مداخله بشردوستانه تحت تأثیر رقابت دو ابر قدرت قرار گرفت به این معنی که آمریکا و شوروی به منظور کاهش نقش در روابط خود سعی میکردند که از این عنوان کمتر بهره بگیرند.
علیرغم آن دخالتهایی با توجیه حمایت از اتباع خود و پشتیبانی از اتباع دولت دیگر به وقوع پیوست. حمایت مصر از فلسطینیان در ۱۹۴۸،‌ دخالت انگلستان در کورفو، حمله اسرائیل به اوگاندا در ۱۹۷۶، اقدام ناموفق آمریکا در عملیات طبس در سال ۱۹۸۰ ، حمله هند به پاکستان شرقی در ۱۹۷۱ که منجر به شکل گیری بنگلادش شد،‌ دخالت ویتنام در کامبوج در ۱۹۷۸ که به دیکتاتوری خمرهای سرخ پایان داده و دخالت تانزانیا در اوگاندا در ۱۹۷۹ که به سرنگونی عیدی امین دادا منجر شد و حمله آمریکا به گرانادا، از جمله مداخلات بشردوستانه این دوره میتوان ذکر نمود.
وایس[۲۳۴] معتقد است که دخالتهایی که در دوران جنگ سرد به وقوع پیوسته است هر چند بهانهی بشردوستانه داشته است، لکن در مجموع در راستای اهداف و منافع دولتهای مداخلهگر بوده است ولی در سه مورد اخیر هر چند مداخلهگران ادعای بشردوستی نداشتهاند، ولی در راه هدفهای بشردوستانه و کمک به انسانها گام برداشتهاند[۲۳۵].
۳/ مداخله بشردوستانه پس از دوران جنگ سرد
فروپاشی شوروی،‌ باعث شد نه تنها کشورهای غربی در شورای امنیت آسانتر کار کنند، بلکه برخی از موضوعات بین المللی دامنه دارتر گردد. این دو عامل یعنی افزایش دامنه ی برخی مسایل مانند حقوق بشر و صلح و امنیت و آسان تر شدن موضعگیری در شورای امنیت،‌ این امکان و البته ضرورت را پدید آورد که به دخالتهای بشردوستانه توجه بیشتری گردد[۲۳۶]. در دو دوره قبل عمده دخالتهاییکه به نام بشردوستانه صورت گرفت اغلب از سوی کشورهای غربی و به گونهای انفرادی برای نجات اتباع دولتهای مداخلهگر بود. لکن با پایان یافتن جنگ سرد، شورای امنیت به میدان آمد و گاهاً با صدور قطعنامههایی در این خصوص در پی مشروعیت بخشیدن به این امر برآمد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بیشتر مداخلات بشردوستانه در این دوره صورت گرفته است. لیبریا،‌ عراق، یوگسلاوی، سومالی، رواندا، هائیتی، سیرالئون، کوزوو، تیمور شرقی لیبی از جمله این مداخلات است.
تهدید نظامی دولت انگلستان علیه ایران
یک سال پس از تصویب منشور ملل متحد و پس از پارهای از شورش های داخلی در استانهای جنوبی ایران، دولت انگلستان با ادعای حفظ امنیت اتباع انگلیسی در جنوب ایران که در شرکت نفت ایران و انگلیس کار میکردند، اقدام به تهدید نظامی ایران نمود[۲۳۷]. در پی این تهدید کشتیهای جنگی انگلیس در آبهای ساحل ایران مستقر شدند و یک واحد نظامی نیز به بصره اعزام گردید. دولت انگلیس در توجیه اقدام خود، حمایت از جان اتباع انگلیسی و حفظ منافع انگلستان را بیان نمود. دولت ایران به شدت علیه اقدام انگلستان اعتراض نمود و آن را نقض حاکمیت دولت ایران و نقض اصول مندرج در منشور سازمان ملل تلقی نمود. انگلیس با ردّ اعتراض ایران، اعلام داشت که قصد تجاوز به خاک ایران را نداشته و تنها در صورتی که دولت ایران توانایی حمایت از جان اتباع انگلیسی را نداشته باشد، نیروهای انگلیسی مداخله خواهند کرد.[۲۳۸] در جریان ملّی شدن نفت ایران و پس از رویدادهای ۱۹۵۱، آشوب تازهای در روابط سیاسی ایران و انگلیس پدیدار گشت و آن دولت نیروهای نظامی و کشتیهای جنگی خود را در جنوب ایران مستقر نموده توجیه انگلستان برای اقدام خود حمایت از جان اتباع انگلیسی بیان کرد.
وزارت خارجه ایران اعتراض خود را نسبت به تهدید نظامی انگلستان اعلام کرد و در نامهای که از سوی نخست وزیر ایران به رییس جمهور آمریکا فرستاده شد، اعلام کرد که جان اتباع انگلستان در معرض خطر نبوده و تهدیدی نیز علیه آنان انجام نشده است، اگر چه اعتراضات و نامه نگاریهای دولت ایران حاوی استدلالات حقوقی روشنی نبود امّا موضوع تهدید ایران از سوی انگلستان به منظور تجاوز به ایران با هدف و توجیه حمایت از اتباع انگلیسی، بعدها در ششمین جلسه کمیته ششم مجمع عمومی سازمان ملل متحد به هنگام بحث درباره تعریف تجاوز طرح گردید. در آن جلسه هیأت نمایندگی ایران موضع حقوقی استواری اتخاذ نمودو اعلام کرد: «دخالت نظامی در کشور خارجی به منظور حمایت از اتباعی که مورد بد رفتاری قرار گرفتهاند به هیچ وجه و منطقاً‌ از نظر حقوقی نمیتواند بخشی از اعمال حق دفاع مشروع تلقی گردد[۲۳۹]
یورش نظامی اسراییل به فردوگاه اوگاندا
بیست و هفتم ژوئن ۱۹۷۶، گروهی از چریکهای فلسطینی یک هواپیمای شرکت ایرفرانس را پس از آنکه از فرودگاه، آتن برخاست، ربودند، این هواپیما از تل آویو عازم پاریس بود و علاوه بر ۱۲ خدمه، ۲۴۷ سرنشین داشت. چریکها پس از توقف کوتاه در لیبی، آن را به اوگاندا بردند. چریکها پس از آزادی کودکان، زنان، بیماران و مسافران غیر اسراییلی را آزاد کردند و اعلام نمودند که آزادی مسافران اسرائیلی منوط به آزادی ۵۳ نفر از آزادیخواهان فلسطینی بوسیله اسرائیل، سوئیس و آلمان غربی است. اسرائیل ابتدا برای سازش مخالفت نمود ولی متعاقب آن از آمادگی خود برای مذاکره خبر داد. امّا در شب سوم ژانویه سه هواپیما اسرائیلی به چریکها در اوگاندا حمله برده و همه آنها را همراه با تعدادی از سربازان اوگاندایی که غافلگیر شده بودندکشتند. ساختمان قدیمی فرودگاه اوگاندا منفجر شد، تعدادی از هواپیماهای میگ اوگاندا نابود شدند و مسافران اسرائیلی به کنیا منتقل و از آنجا به اسرائیل برده شدند. شورای امنیت در تاریخ ۹، ۱۲ و ۱۳ ژوئیه برای مذاکره پیرامون موضوع تشکیل جلسه داد. دولت اوگاندا عمل اسرائیل را به مثابه «تجاوزی» به تمامیت ارضی و حاکمیت سیاسی خویش توصیف کرد و آن را محکوم نمود. موضع اسرائیل آن بود که اقدام مزبور حق طبیعی اسرائیل بوده و در مقام دفاع مشروع انجام شده است[۲۴۰].
اسرائیل برای اثبات حق خود، به نظر تنی چند از حقوقدانان بین المللی و سوابقی در این زمینه در روابط بین المللی،‌استناد کرد. این اقدام اسرائیل به نوعی مورد تأیید کشورهای غربی قرار گرفت و از محکوم کردن آن خودداری کردند. موضع دولت ایالات متحده نیز این بود که اقدام نظامی اسرائیل، ‌اعمال حق دفاع مشروع بوده است، دولت فرانسه مدعی بود که اقدام اسراییل، اقدام علیه تمامیت ارضی و استقلال سیاسی اوگاندا نبوده است. لکن موضع کشورهای جهان سوم و شوروی در شورای امنیت محکومیت اقدام اسراییل بود. موضع دولت پاناما نیز بدین شرح بیان گردید؛
«حقی به نام حق دخالت نظامی در کشوری دیگر به منظور نجات اتباع کشور دخالت کننده که به گروگان گرفته شدهاند، وجود ندارد. دولت پاناما مسلماً‌ میپذیرد که دولت حق دارد از اتباعش حمایت کند امّا این حمایت میبایستی از طریق مسالمتآمیز انجام پذیرد. دخالت نظامی بدانگونه که در گذشته در جامعه بین المللی، دولتهای زورمند علیه کشورهای ضعیف انجام میدادهاند جایز نیست»[۲۴۱]
ج/ توجیهات مداخله بشردوستانه
مداخله بشردوستانه در منشور پیش بینی نگردیده است. در ماده ۲ (۴) اعضای سازمان ملل متحد از تهدید، ‌توسل به زور و یا کاربرد آن علیه تمامیت ارضی و استقلال سیاسی دیگر کشورها منع شدهاند و در بند ۷ نیز کشورها را از دخالت در امور داخلی یک دیگر منع میکند.
علیرغم این ممنوعیت و فقدان زمینه قانونی در منشور،‌کشورهایی که تحت عنوان بشردوستی اقداماتی را انجام داده اند برای توجیه اعمال خود استناداتی طرح کردهاند از جمله؛‌
۱٫حقوق عرفی :‌
عدهای بر این باورند اگر چه در منشور اصل صریحی برای مداخله بشردوستانه وجود ندارد امّا در منشور به روشنی نیز رد نشده است بنابراین، طبق حقوق عرفی، مداخله بشردوستانه معتبر است. البته بسیاری از قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل مثل قطعنامه تعریف تجاوز (۱۹۷۴) و حتی پارهای از آرای دیوان بین المللی دادگستری در مورد قضایایی مثل کورفو،‌ حکایت از عدم پذیرش مداخله بشردوستانه است.
۲٫دفاع مشروع :
عملیات نجات گروگانها از سوی آمریکا در ایران و حمله اسراییل به فرودگاه انتبه در اوگاندا، با استناد به دفاع مشروع توجیه شد. دفاع مشروع مندرج در ماده ۵۱ منشور به هنگام روبرو شدن با حمله مسلحانه است، لکن در هر دو قضیه مورد اشاره حمله مسلحانهای به وقوع نپیوسته بود که در جریان رسیدگی به پرونده گروگانهای آمریکایی، این موضوع مورد تأیید دیوان بین المللی دادگستری قرار گرفت.
۳٫بشردوستی :
عده ای بر این باورند که مداخله بشردوستانه، کمک به انسانها و نجات آنها است، و نه کاربرد زور علیه تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشورها، پس نمیتوان مداخله بشردوستانه را مخالف بندهای ۴ و ۷ ماده ۲ منشور دانست، چون انگیزه، بشردوستی است. گذشته از این عدهای معتقدند که بشردوستی نه تنها بر خلاف منشور نمیباشد بلکه در راستای سایر هدفهای منشور از جمله برقراری صلح است. این استدلال نماینده آمریکا در قضیه گرانادا بود[۲۴۲].
۴٫حالت ضرورت:
فیتزموریس[۲۴۳] یکی از نویسندگان برجسته حقوق بینالملل به حالت «ضرورت» برای توجیه دخالت نظامی به منظور حمایت ار اتباع اشاره کرده است. از نظر ایشان جان آدمی و برخی صدمههای بدنی بسیار مهم،‌ قابل جبران با پول و پرداخت خسارت و یا با وسایل دیگر نیست. در این موارد و در برابر خطری که جان و سلامتی جسمی افراد را تهدید میکنند، بهترین اقدام پیشگیری است، توجیه معتدل دخالت، ‌در این موارد در حالت ضرورت نهفته است[۲۴۴].
به موجب ماده ۳ از طرح مسئولیت بین المللی دولتها، در روابط دولتها در صورتی رفتاری غیرقانونی تلقی میشود که؛

    1. آن رفتار قابل استناد به آن دولت باشد (عنصر شخصی) و
    1. تعهدی بین المللی را نقض کند (عنصر عینی).

امّا در برخی اوقات با وجود آنکه درباره رفتاری بین المللی همه شرایط لازم به هم پیوستهاند و طبق قاعده بایستی آن رفتار را از نظر حقوق بینالملل رفتاری غیرقانونی وصف نمود، برخی شرایط مانع تشکیل این وصف میشوند. یکی از این شرایط «حالت ضرورت» است.
در پاسخ به این سوال که آیا در روابط بین دولتها و جامعه بینالملل اساساً با چیزی به نام «حالت ضرورت» مواجه هستیم؟ پروفسور روبرتو آگو در گزارشی که در این زمینه به کمیسیون حقوق بینالملل سازمان ملل متحد ارائه کرده است، پس از بررسی رویه دادگاههای بین المللی و نظریه علمای حقوق و رویه دولتها، وجود «حالت ضرورت» را در حقوق بینالملل مورد تأیید قرار می دهد.[۲۴۵]
دادگاههای بین المللی نیز وجود حالت ضرورت را در حقوق بینالملل مورد تأیید قرار داده. لکن اعلام کردهاند حالت ضرورت در موارد بسیار استثنائی قابل استناد است. ماده ۳۳ طرح مسئولیت بین المللی دولتها،‌ حالت ضرورت تنها در شرایط زیر قابل پذیرش است :
آن رفتار (رفتار غیرقانونی) تنها وسیله ممکن برای حفظ حقوق اساسی دولت در برابر خطری جدی و قریب الوقوع باشد.
این رفتار نباید به طور جدی به حقوق اساسی دولت دیگر آسیب برساند.
این نکته اساسی در اینجا قابل تأکید است که بر اساس بند سوم ماده ۳۳ طرح مذکور، در صورتی که تعهد بین المللی نقض شده ناشی از قاعده آمره حقوق بینالملل باشد، نمیتوان به حالت ضرورت برای نقض این تعهد استناد نمود. با توجه به چنین مراتبی در حالت ضرورت به نظر میرسد استناد به آن برای تجاوز به خاک کشور دیگر به منظور حمایت از اتباع، مبنای قانونی ندارد چرا که این تجاوز به استقلال سیاسی و تمامیت ارضی و حاکمیت کشور دیگر آسیب میرساند و علاوه بر آن کشورها متعهد به منع تهدید توسل به زور و کاربرد آن علیه سایر کشورها بر اساس یک قاعده آمره بین المللی هستند و استناد به حالت ضرورت برای نقض چنین تعهدی قابل پذیرش نیست و موجب مسئولیت بین المللی دولت ناقض میشود.
برخی نیز استدلال میکنند که شورای امنیت با توجه به فصل ۷ منشور باید به حفظ و اعاده امنیت بین المللی اقدام نموده و در این راستا، از اقدام قهری علیه حاکمیت دولتها برای هر چیزی که در درون مرزهای آنها اتفاق میافتد به استناد اینکه برابر با ماده ۲ (۷) صرفاً‌ امری داخلی محسوب میشوند، ممنوع است، «صلاحیتهای سازمان ملل متحد، صلاحیتهای بین المللی است به این معنی که فقط در مسائل مربوط به روابط دولتها دارای صلاحیت است. البته سازمان ملل صلاحیتهای دیگرنیز دارد که استثنایی است، نظیر صلاحیتهای که در حوزه حقوق بشر دارد. هر چند که در این باره میتوان از تأثیر متقابل مسائل صلح و امنیت بین المللی و لزوم همکاری میان دولت ها سخن گفت[۲۴۶]
د: منشور و مداخلهی بشردوستانه
روند حمایت بین المللی از حقوق اساسی بشر پس از تأسیس سازمان ملل متحد باعث گردید مسأله مداخله بشردوستانه در ادبیات حقوق بینالملل جایگاه خاصی پیدا کند و همواره به منزلهی یکی از مسائل مهم و مرتبط با گستره ی ممنوعیت توسل به زور جلوه گر نماید.
تأکید ماده ۲ (۴) منشور ملل متحد بر ممنوعیت تهدید به زور و کاربرد آن به عنوان یک اصل عرفی و یا آمره از یک سو و تأکید بند ۷ همان ماده به وجود یک سلسله امور به عنوان «امور اساساً ملّی» که سازمان ملل متحد و دیگر دولتها نه تنها صلاحیت ورود و مداخله در آنها را ندارند بلکه مکلّف به عدم مداخله در آن عرصه هستند، نقش تکمیلی دو اصل مهم از منشور را به نمایش گزارده است :‌
۱/ اصل منع تهدید به زور و توسل به آن و اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت ها[۲۴۷]
اصل ممنوعیت تهدید و توسل به زور، هرگونه مداخله نظامی را حتی در مقام تعقیب اهداف بشردوستانه یا غیر آن را و اصل عدم دخالت در امور داخلی هرگونه اقدام مداخلهگرایانه در امور داخلی و کاربرد زور را غیر قابل قبول میداند. هرگونه اقدام در حقیقت به عنوان ناقض ماده ۲ (۴) منشور خواهد بود.
حقیقت این است که منشور ملل متحد دستورات آن در خصوص نجات جان انسانهای مبتلا به ظلم در داخل کشورها به اندازه لازم از شفافیت برخوردار نیست. منشور به ایمان به حقوق اساسی بشر تأکید دارد ولی اقدام چندانی برای حمایت از این حقوق اساسی بشر انجام نمیدهد و در بند ۷ ماده ۲ نیز دخالت دولتها و سازمان ملل را در اموری که در صلاحیت داخلی هر دولت مربوط میشود، ممنوع کرده است. با این حال دو گونه نگرش در خصوص مداخله بشردوستانه وجود دارد: برخی اعتقاد دارند که در وضعیتهای مصیبت ناشی از عوامل انسانی، حق مداخله وجود دارد، «اگر یکی از قواعد عام (ارگاامنس) بین المللی که ناظر بر حمایت ازحقوق بشر است نقض گردد، هر یک از دولتهای جهان صرف نظر از ماهیت قراردادی، عرفی یا امری آن قاعده، متضرر قلمداد میشوند. با این حال، دولتها همگی در صورتی میتوانند برای اعمال آن حق به اقدامات قهری متوسل شوند که اعمال ناقض حق، نتیجه جنایتی بین المللی یعنی نقض شدید قاعده امری باشد[۲۴۸]
این عده اعتقاد دارند هم چنین پارهای شرایط مانند دفاع مشروع،‌ حالت ضرورت و یا اصل خودیاری وجود دارند که وصف غیرقانونی رفتاری را که اصالتاً میبایست از نظر حقوق بینالملل غیرقانونی تلقی گردند، بر طرف می نماید[۲۴۹].
۲/ دفاع مشروع :
برخی از نویسندگان حقوق بینالملل، حمایت از افراد و اتباعی را که در خارج قرار دارند و حتی کاربرد زور را برای انجام حمایت را نمودی از «حق دفاع مشروع» دولت به شرح مذکور در ماده ۵۱ منشور ملل متحد میدانند[۲۵۰]. این دسته از نویسندگان و صاحبنظران با تفسیری گسترده از ماده ۵۱ به بیان اینکه دفاع مشروع یک حق ذاتی و طبیعی است و اینکه مشخص نشده است که حمله به کدام بخش از دولت موجب بهرهگیری از این حق میشود مدعی وجود ابهام بسیار و تفسیرهای کشدار از این ماده شدهاند. این عده به تجزیه دولت به عناصر تشکیل دهنده آن پرداخته و «جمعیت انسانی» را عنصری اساسی که به دولت واقعیت میبخشد و اساس و فلسفه تشکیل دولت هاست، نیازمند حمایت میدانند.
پروفسور باوت، حمایت از جمعیت انسانی دولت (به معنای حمایت از اتباع) را درست به مانند دفاع از استقلال سیاسی و تمامیت ارضی دولت تلقی میکنند. البته او خود به مبالغهآمیز بودن این دیدگاه معترف است.
در مقابل گروهی دیگر با انتقاد از این نظریه، آن را واجد تفسیری بسیار گسترده از ماده ۵۱ که با نیت واقعی منشور مغایرت دارد، معرفی میکنند. این دسته دفاع مشروع را صرفاً‌ در پاسخ به حمله مسلحانه علیه دولت یعنی علیه یکی از نمودهای حاکمیتش میدانند. مثل کشتی دولتی در دریایی آزاد یا هواپیمای نظامی. ممکن است این سوال پیش آید که حمله به یکی از نمودهای سیاسی دولت در خاک کشور دیگر مثل حمله به سفارتخانه و کارمندان سیاسی سفارتخانه، حمله به «حاکمیت» کشور تلقی میگردد و آیا این گونه اعمال مصداق کاربرد زور در ماده ۲ (۴) منشور است؟
پاسخ روئیز[۲۵۱] البته مثبت است. وی این عمل را مشمول ماده ۵۱ میداند. علیرغم این تأیید در پاسخ بایستی گفت: به موجب ماده ۲ (۴) تهدید به کاربرد زور و استفاده از آن در روابط بین المللی ممنوع است و به موجب ماده ۵۱، ‌استناد به دفاع مشروع در پاسخ حمله مسلحانه جایز است لکن هرگونه تجاوز، تهدید به کاربرد زور و یا کاربرد زور به معنای حمله مسلحانه نخواهد بود که لازم باشد در قبال آن توسل به دفاع مشروع شد. حمله مسلحانه در معنای عادی خود زمانی مصداق دارد که نیروهای نظامی کشور یورش برنده از مرز کشور دیگر عبور کرده و به مرزهای کشور دیگر حمله و تجاوز نظامی کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 11:33:00 ق.ظ ]




علامه، روایاتی که در تأیید این قول است ذکر نموده؛ از جمله روایتی که از کعب در باره ذوالقرنین سؤال کردند:
«از کعب الأحبار پرسیدند: ذو القرنین که بود؟ گفت: قول صحیح نزد ما که از احبار و اسلاف خود شنیده‏ایم این است که وى از قبیله و نژاد حمیر بوده و نامش صعب بن ذى مرائد بوده، و اما اسکندر از یونان و از دودمان عیسو فرزند اسحاقعلیه السلام بوده است. رجال اسکندر، زمان مسیح علیه السلام را درک کردند که از جمله ایشان جالینوس و ارسطاطالیس بوده‏اند».[۱۳۴۲]
اما علامه این دیدگاه را نیز به علت «ناسازگاری با تاریخ» بی اعتبار دانسته و روایات وارد شده در تأیید آن را به «داستان سرایان» نسبت می دهد.[۱۳۴۳]
۵-۱-۲-۹٫ اصحاب کهف
علامه، ذیل آیات سوره کهف به اختلاف شدید پیرامون روایات داستان اصحاب کهف اشاره کرده[۱۳۴۴] و یکی از روایات، در مورد «شغل اصحاب کهف» را از وهب بن منبه نقل می کند: که آنها حمامى بوده‏اند که در بعضى از حمام هاى شهر کار مى‏کرده‏اند و وقتى شنیدند که سلطان مردم را به بت‏پرستى وادار مى‏کند، از شهر بیرون شدند.[۱۳۴۵]
ایشان ضمن بیان روایاتی دیگر، به اسباب و عوامل اختلاف در روایات این داستان می پردازد و آن را «دستبرد جاعلان حدیث»، «عنایت خاص اهل کتاب به این داستان» و «اهتمام فراوان مسلمانان به جمع آوری روایات» عنوان می کند.[۱۳۴۶]
بر این اساس به نظر می رسد، علاوه بر وجود افرادی چون کعب الأحبار و وهب بن منبه، در سلسله سند این روایات، «عنایت اهل کتاب» به این داستان، باعث شده هر چه بیشتر روایات اسرائیلی را بتوان در میان آن یافت.
۵-۱-۲-۱۰٫ کوه قاف
در تفسیر حروف مقطعه، از صحابه و تابعـان، روایات زیادی نقــل شده است. از جمــله، روایتــی از ابن عباس که در مورد حرف «قاف» گفته است: قاف به معناى کوهى است محیط به زمین که سبزى آسمان از رنگ آن است…[۱۳۴۷]
علامه، ذیل تفسیر آیات اول سوره ق، نظیر همین روایت را از ابن عباس نقل کرده و آن را «مخالف با بدیهیات» شمرده و غیر قابل اعتماد می خواند.[۱۳۴۸] و ذیل آیات اول سوره شوری این روایت را «شبیه به اسرائیلیات» دانسته است.[۱۳۴۹]
۵-۱-۲-۱۱٫ باغ ارم
ذیل آیات Cإِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ * الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِB[1350] علامه، این نکته را بیان می کند که بر طبق ظاهر آیه می توان متوجه شد که ارم، نام سرزمینی حاصلخیز بوده که قوم عـاد، بعد از قــوم نوح علیه السلام در آن زندگی می کردند. ایشان به تفسیر دیگری نیز اشاره می کند که برخی ارم را همان قوم عاد تفسیر کرده اند و افسانه ها و داستان هایی درباره آنها نقل نموده اند.
سپس در رد همه این گونه اقوال می گوید: «داستان بهشت ارم یکى از افسانه‏هاى معروف قدیمى است، که از وهب بن منبه و کعب الاحبار روایت شده است‏».[۱۳۵۱]
بر این اساس علامه نه تنها این روایات را «افسانه» می خواند، بلکه آن از جهت اینکه کعب الأحبار و وهب بن منبه نقل نموده اند، مورد خدشه قرار می دهد.
اینکه این روایات را به وهب بن منبه نسبت داده، به این دلیل است که راوی داستان دیدار «عبدالله بن قلابه» از باغ ارم، «وهب بن منبه» می باشد.[۱۳۵۲]
اما، در بیشتر منابع شیعی، این روایت از «ابو وائل» نقل شده است.[۱۳۵۳]
برخی این روایت را بدون ذکر آخرین راوی، به «عبدالله بن قلابه» نسبت داده اند.[۱۳۵۴]
در روایات مربوط به این آیه، نقل شده که شخصی به نام «عبدالله به قلابه»، در جستجوی شترش ناگهان به باغی بسیار با شکوه بر می خورد که شگفتی او را بر می انگیزد. سپس آنچه را دیده بود برای مردم یمن شرح داد. در این جریان معاویه، کعب الأحبار را احضار نمود و از او پرسید: اى ابا اسحاق آیا چنین خبرى به تو رسیده است که شهرى در دنیا باشد که از طلا و نقره ساخته شده و ستونهایش از زبرجد و یاقوت… نهرهاى زلال در زیر درختانش جریان داشته باشد؟ کعب الاحبار گفت: این شهر «شدّاد بن عاد است» و همان شهرى است که قرآن آن را وصف کرده و «ارم ذات العماد» نامیده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

معاویه از او می خواهد که داستان ساخت این شهر را برایش شرح دهد. کعب می گوید شهر ارم که به دستور شداد ساخته شد، زمانی به اتمام رسید که شداد، نهصد سال عمر داشت ولی او و همراهانش در راه عزیمت به سوی ارم، دچار صیحه آسمانی گشته و هلاک شدند.
کعب می افزاید که هیچ انسانی جز اهل دین در آخرالزمان، نمی توانند بر این شهر وارد شوند.[۱۳۵۵]
در برخی دیگر از روایات، آمده که کعب گفت: اى معاویه! به زودى در زمان تو مردى مسلمان که دارای اوصاف و خصوصیـاتی است، آنجــا را مى‏بیند و سپــس رو به «عبدالله بن قلابه» کــرده و می گوید: به خدا قسم این همان مرد است![۱۳۵۶]
شوکانی، در کتاب خود، پس از نقل این روایت می گوید:
«این دروغ روی دروغ، و افترا روی افترا است. اسلام و اهل آن به مصیبتی بزرگ دچار شده اند از امثال این کذاب های دجال که با جرأت و جسارت دروغ می گویند گاهی بر بنی اسرائیل و گاهی بر پیامبران و گاهی بر صالحان و گاهی بر پروردگار جهانیان جسورانه دروغ می بندند. و این شرّ با ریاست گروهی از کسانی که روایت صحیح را ضعیف و جعلی تشخیص نمی دهند بر امر تألیف و تفسیر کتاب عزیز، دو چندان شده و فزونی گرفته است. در نتیجه این خرافات گوناگون و قصه های ضعیف و افسانه های ساختگی را در کتاب خدای سبحان وارد کرده اند و [معانی کتاب الله را] تحریف و تغییر و تبدیل نموده اند».[۱۳۵۷]
ابن کثیراین روایات را مورد نقد قرار داده و می گوید:
«همه اینها از خرافات اسرائیلیان است که برخی از زندیقان آنها جعل کرده اند تا عقل های مردم نادان را بیازمایند که آنها را در همه آن موارد تصدیق کنند».[۱۳۵۸]
سپس، به ضعف سندی این روایت اشاره کرده و در بیان علت ضعف آن، می گوید: به فرض صحت اسناد آن به «عبدالله بن قلابه»، شکی نیست که او آن از پیش خود جعل نموده یا به نوعی جنون دچار گشته و پنداشته که آن را در عالم خارج دیده است.[۱۳۵۹] ابن عاشور آن را از داستان های دروغین «قصّاصون» خوانده است و علت آن را مخالفت با قواعد ادبیات عرب عنوان می کند.[۱۳۶۰]
آلوسی آن را روایتی جعلی دانسته است.[۱۳۶۱]
آیت الله معرفت داستان باغ ارم، نمونه ای از اسرائیلیات، عنوان می نماید[۱۳۶۲] و در مقامی دیگر، عبدالله بن قلابه را مجهول دانسته و به سند روایت، خدشه وارد می کند.[۱۳۶۳]
اما برخی از علمای شیعه،[۱۳۶۴] پس از نقل این روایت، از آن در اثبات «عمر طولانی حضرت مهدیعجل الله فرجه» بهره جسته اند و عمر «شداد بن عاد» را نمونه ای کسانی ذکر نموده اند که دارای عمر طولانی اند.
شیخ صدوق، علاوه بر این، به معتبردانستن این روایت از نظر مفسران، اشاره کرده و می گوید:
«اگر جایز باشد که در زمین، بهشتی پنهان از چشمان مردم باشد که هیچ کس به آن مکان نرفته باشد و از آن بی اطلاع باشند و صرفاً به صحت آن از طریق روایات اعتقاد داشته باشند، چگونه از طریق همین روایات، قبول نمی کنند که حضرت مهدی عجل الله فرجه، هم اکنون در غیبت به سر می برد؟ و اگر جایز باشد که شداد بن عاد ۹۰۰سال عمر کند، پس چرا امکان نداشته باشد که آن حضرت مانند او یا بیشتر عمر کند؟ در حالی که اخبار در مورد شداد بن عاد از ابی وائل است و روایات در مورد حضرت مهدیعجل الله فرجه از پیامبرصلی الله علیه و آله و ائمهعلیهم السلام نقل گردیده است. پس آیا این، جز لجاجت در پذیرش حق نیست؟»[۱۳۶۵]
بر این اساس به نظر می رسد علامه به «اسرائیلی بودن» این داستان نظر داشته و به همین دلیل، آن را از جهت انتسابش به کعب الأحبار و وهب بن منبه مورد نقد قرار داده و نمی پذیرد.
۵-۱-۳٫ ویژگی های تعامل علامه با روایات اسرائیلی
بر اساس آنچه بیان شد، می توان ویژگی های تعامل علامه با روایات اسرائیلی را از دو جهت مورد بررسی قرار داد:
۵-۱-۳-۱٫ ویژگی های نقد سندی
اولین بُعدی که می توان آن را در برخورد علامه با اسرائیلیات، مورد توجه قرار داد، سند روایات اسرائیلی است که اهمیت فراوانی در نقد ایشان دارد که در دو عنوان زیر، به آن پرداخته می شود:
۵-۱-۳-۱-۱٫ جایگاه سند در نقد روایات اسرائیلی
چنانچه در مباحث پیش گذشت، علامه در برخورد با روایات صحابه و تابعان، کمتر به بحث سند روایات، می پردازد و حتی وقتی متعرض سند می شود، تنها به «موقوف بودن» آن اشاره می کند.[۱۳۶۶]
اما، در نقد روایات اسرائیلی، مربوط به حضرت عزیر علیه السلام،[۱۳۶۷] داستان باغ ارم،[۱۳۶۸] ذوالقرنین[۱۳۶۹] وحضرت سلیمان علیه السلام،[۱۳۷۰] در کنار سایر نقدهای محتوایی و دلالی، به نقد سند می پردازد و حتی روایات مربوط به هابیل و قابیل[۱۳۷۱] را صرفاً به دلیل «ضعف سندی» رد کرده و بی اعتبار می داند.
این موضع گیری علامه به نظر بی سابقه می آید؛ چراکه ایشان بارها به عدم اهمیت سند در مواضع مختلف، اشاره نموده است.[۱۳۷۲] ولی در مورد برخورد با اسرائیلیات، به خلاف این مسلک عمل نموده است.
۵-۱-۳-۱-۲٫ جعل توسط یهودیان تازه مسلمان
نکته ای که می توان پیرامون اهمیت سند، در نقد روایات اسرائیلی مطرح نمود، منشأ و عامل ورود این جعلیات به روایات اسلامی است که مسلمان شدن علمای اهل کتاب می باشد.[۱۳۷۳]
به همین جهت، علامه، روایات اسرائیلی را اغلب منتهی به کعب الأحبار و وهب بن منبه می کند؛ چراکه این دو از علمای یهود و مسیحیت بودند که به دین اسلام درآمدند.[۱۳۷۴] و طبیعتاً انگیزه و نقش فراوانی در وارد کردن خرافات خود به منابع اسلامی دارند.
چنان که ذیل بیان نقاط ضعف روایات صحابه و تابعان، پیرامون داستان «ذوالقرنین»، آنها را از وضع و جعل در امان ندانسته و عجیب ترین اوصاف این داستان را به علمای یهود تازه مسلمان همچون کعب الأحبار و وهب بن منبه نسبت می دهد.[۱۳۷۵]
در جای دیگر، می گوید:
«از آنجایى که مسلمانان اهتمام فراوانی به جمع آورى و نوشتن روایات داشتند، و آنچه که نزد دیگران هم بود جمع مى‏کردند. مخصوصاً بعد از آنکه عده‏اى از علماى اهل کتاب مانند وهب بن منبه و کعب الأحبار مسلمان شدند».[۱۳۷۶]
ایشان، گاهی علت عدم پذیرش روایت را «نقل از داستان سرایان» عنوان نموده است. مانند آنچه ذیل بیان داستان ذوالقرنین در تأیید روایت کعب الأحبار نقل نموده است.[۱۳۷۷]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ق.ظ ]




بحران
بحران شناسی بخش مهمی ازفرایند مدیریت بحران و پژوهش های مربوط به آن را تشکیل می دهد.شناخت هرچه دقیق تر بحران،همچون هرحوزه ی مدیریتی دیگری؛ به کنترل و هدایت هرچه مؤثرترآن کمک کرده و مدیران بحران می توانند با تفکیک تفصیلی مسئله پیش رو،آن را مدیریت پذیر گردانند.
شاید کمتر واژه ای همچون «بحران»، ادبیات معاصرو از جمله ادبیات علوم اجتماعی را به خود مشغول داشته و رشته های علمی مختلف را درگیر ساخته است. دانشمندان روابط بین الملل دل مشغول جلوگیری از بروز جنگ بین کشورها، سیاست شناسان نگران بروزناآرامی ها و بی ثباتی های سیاسی،صاحب نظران علم مدیریت و با ورشکستگی و فروپاشی شرکت ها و کسب و کارها مواجه هستند، مهندسان و متخصصان فنی که روش های کاهش خسارت ها و خرابی های ناشی از بلایای طبیعی یا سوانح صنعتی را جستجو می کنند،اقتصاددانانی که تلاطم ها و نوسانات شدید بازارهای پولی و مالی را تجزیه و تحلیل می نمایند، روانشناسانی که با نابسامانی های روحی بیماران سروکار دارند و سایر صاحب نظران و محققان رشته های مختلف علمی،هر یک به گونه ای، واژه ی بحران را بکار گرفته و از آن برای توصیف پدیده ی مورد نظرخود استفاده کرده اند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تنوع در پدیده هایی که بحران خوانده می شوند، هنوزکمتر از تنوع در تعریف هایی است که ازاین واژه ارائه شده است. دانش پزشکی، بحران را «نقطه عطفی درسیر بیماری،یعنی وقتی که معلوم می شود بیمار نجات خواهد یافت یا خواهد مرد» تعریف می کند (فرهنگ و بستر). دانش روبط بین الملل با عنایت به حوادثی مانند بحران موشکی کوبا،بحران ها را جانشین جنگ و نه صرفاً ماجراهای خطرناکی که مقدمه جنگ اند تلقی می کند؛ازاین نظر،کارکرد سیستمی بحران ها این است که منازعات بسیارحادی را که قابل حل ازطریق دیپلماسی معمولی نبوده و درزمان های قدیمی تراز راه جنگ حل می شدند،بدون خشونت یا صرفاً با حداقل خشونت ممکن فیصله دهند
ویژگی های عمومی بحران ها
برای دستیابی به هدف فوق،محققان تلاش های مختلفی انجام داده اند.اولین دسته قابل ذکرازاینها،اقدام برای فهرست کردن ویژگی های برجسته وضعیت هایی است که بحران خوانده می شوند و خلاصه ای از اینها در پی آمده است:
۱.بحران ها زمان هایی است که روح مردم را محک می زند (توماس پین)

    1. بحران را نباید با برنامه ی آن، بلکه به میزان انرژی انفجاری اش ارزیابی کرد(یاکوب بورکهارت)
    1. بحران عمدتاً از جنس فقدان و نهستی است:برنامه ریزی نشده،زمان بندی نشده، غیرمترقبه و تقریباً غیرقابل کنترل(روزنتال،تی هارت،چارلز)

۴.بحران لحظه ای است که نوع دیگری از انطباق را می طلبد(توماتسوشیبوتانی)
۵.بحران یک نقطه عطف است،دوره ای خطیرازآسیب پذیری فزاینده پتانسیل رشد یابنده (اریک اریکسون)

    1. بحران نقطه عطفی درسیرهر چیزی، زمان،مرحله یا رویدادی تعیین کننده یا حساس است(فرهنگی و بستر)

۷.بحران تهدید واقعی نسبت به هدف ها و مقاصد عوامل درگیراست(واینر)

    1. بحران نقطه عطف خطیری برای هر ارگانیزم،اعم از فرد، جامعه یا سیستم، با توجه به توانایی و آمادگی آنها برای انطباق با شرایط جدید است(استویان نیکولوف مادژاروف)
    1. بحران نتایج مهمی در پی دارد که عواقب آن،آینده روابط طرف های درگیر را تعیین می کند(واینر)
    1. بحران موقعیتی حساس است، موقعیتی که نتیجه ی آن تعیین می کند که آیا پیامدهای محتملاً بد، روی خواهد داد یا نه، مانند بحران اقتصادی(فرهنگ وبستر)
    1. بحران موجد تنش درارگانیزم بدن است و تنش فیزیکی،خستگی، اضطراب و تشویش ایجاد می کند(میلرو ایسکو)
    1. بحران تغییربسیارسریع در محدوده ی اندکی از زمان است(گرهارت مازور)
    1. بحران بر گسستی در تداوم دلالت دارد(مازور)
    1. بحران یک مرحله زمانی است که در آن، عدم اطمینان درباره ی برآورد وضعیت و راهکارهای کنترل آن افزایش می یابد(واینر)

۱۵.بحران یک وضعیت نسبی و ادراکی است،یعنی رویدادی که برای یک طرف بحران تلقی می شود، ممکن است برای طرف دیگر بحران نباشد(جاناتان رابرتز)
۱۶.بحران بیشتر یک وضعیت اضطراری و آنی است تا یک حالت مزمن(۱) (میلر و ایسکو)

    1. بحران سیاست مداران و مدیران به به طورجدی درگیر می سازد و آنها رااز امور سیاسی واجرایی روزمره به موقعیتی حساس وارد می کند(روزنتال و…)

۱۸.خطر و فرصت، هر دو ذاتی بحران هستند(گادسون)
۱۹.بحران موجد رفتارهای پاتولوژیک، مانند احساس بی کفایتی، مقصریابی،توجیه، یأس و فرارازمسئولیت می شود(میلر و ایسکو)
۲۰.دروضعیت بحرانی، عامل زمان علیه عوامل درگیرعمل می کند(واینر)
۲۱.بحران بازنمای یک تغییر دراماتیک، مخرب و فاسد کننده درجریان عادی امور است(گادسون)
۲۲.در وضعیت بحرانی،اصطکاک بین عوامل درگیرافزایش می یابد(واینر)
۲۳.بحران شامل فقدان اطمینان فزاینده در باره ی جریان آینده ی اموراست(گادسون)
۲۴.دروضعیت بحرانی، معمولاً آگاهی ها و اطلاعات مورد نیاز تصمیم گیرندگان ناقص و غیرکافی است(واینر)

    1. دربحران، شدت و حجم تعامل مختل سازبین بازیگران سیستم افزایش می یابد(برچرو یهودا)

کدام یک (یا کدامین مجموعه) از ویژگی های فوق را می توان مشترک بین همه ی پدیده های بحرانی دانست، به گونه ای که در قالب تعریفی جامع و مانع، بحران را از غیر بحران به دقت باز شناساند.
احتمالاً مهمترین و مشترک ترین ویژگی را باید دراین واقعیت جست که بحران، وضعیتی مابین تباهی و سلامت است؛ این نکته را هم درقدیمی ترین برداشت ها از بحران (آنجا که بحران را حالتی از بیماری دانسته اند که بیمار در مرز بین مرگ و زندگی قرار می گیرد) می توان دید و هم در متأخرترین آنها(برای مثال، تلقی اسنایدر و دیزینگ از بحران،به عنوان رشته ای از تعاملات میان حکومت های دو یا چند دولت حاکم در قالب منازعه ای حاد ولی نازل تر از جنگ عملی،که درعین حال، متضمن احتمال بسیاربالا و خطرناک بروزجنگ نیز هست).اگربه همین حد از وجه اشتراک بین پدیده های بحرانی قانع باشیم،آنگاه می توانیم تعریف استیون فینک را ازبحران بپذیریم که «دوره ای «پرتلاطم است که انجام تغییرات خطیررا گریزناپذیر می سازد و با دو احتمال همراه است:اول،احتمالی ناخواسته با نتیجه ای منفی، و دوم،با نتیجه ای کاملاً مثبت. معمولاً شانس وقوع هر دو برابر است، اما می توان این شانس را تغییر داد.» با این حال،این تعریف کلی تر از آن است که بتوان به مدد آن، پدیده های بحرانی را شناسایی کرد.برای ارائه تعریفی دقیق، باید ترکیبی از ویژگی های یاد شده را کنار هم گرد آورد.نویسندگان مختلف ترکیب های متفاوت (و بنابراین؛تعریف های گوناگونی) را ارائه کرده اند که به رغم تنوع ها و تفاوت ها، در مجموع، ذیل یکی از دو رویکرد سیستمی یا تصمیم گیری جای می گیرند.بنابراین،شناخت این دو رویکرد مقدم بر بررسی تعاریف است: با شناخت دو رویکرد می توان هر تعریف را در جای خود قرارداده و مناسب تر فهم کرد.
انواع بحران
بحران ها انواع مختلفی دارند، از نظر اهمیت آنهایی هستند که بر اثر عوامل غیرطبیعی ایجاد می­شوند که خود به انواع مختلفی تقسیم ­بندی می­شوند.
الف- بحرانهای اجتماعی و فرهنگی مثل مهاجرتهای بی­رویه، آشوبهای اجتماعی، خشونت در محیط کار، اعتیاد و فساد مالی
ب- بحرانهای اقتصادی، مالی که در اثر اختلال در نظامهای مالی، کاهش ارزش پول، کاهش ارزش سهام در بورس، اختلال و ورشکستگی، عدم تحقق درآمدها، افزایش غیرمترقبه هزینه­ها و … بوجود می ­آید.
ج- بحرانهای امنیتی مثل خرابکاری، بمب­گذاری، آدم ربایی، گروگانگیری، قاچاق مواد مخدر، جاسوسی و تروریسم می­باشد.
د- بحرانهای اطلاعاتی: بحرانهایی هستند که در اثر اختلال در طراحی، تجهیزات و کارکرد نظامهای حفاظتی، اطلاعاتی، امنیتی و رایانه­ای در سازمان­ها و جوامع رخ می­دهد و موجب آشفتگی می­ شود از قبیل تقلب و دسترسی غیرمجاز، استراق سمع در خطوط مخابراتی و اطلاعاتی، افشای غیرمجاز اطلاعات، ناکارآمدی سخت افزارها و نرم افزارها، مفقود شدن داده ­ها و عدم تبادل و انتقال اطلاعات.
ه- بحرانهای زیست محیطی مثل آلودگی هوا، انفجارهای هسته­ای، از بین رفتن منابع طبیعی، از بین رفتن دریاچه­ها و آلوده سازی منابع حیاتی
و- بحرانهای انسانی که در اثر اختلال در کارکرد منابع انسانی رخ می­دهد و موجب آشفتگی اساسی می­ شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ق.ظ ]




جدول ۴-۲۷) تفاوت بین سطح بازدارندگی قوانین زنان و مردان

اختلاف میانگین
t
درجه آزادی
سطح معناداری
میانگین
انحراف استاندارد
خطای میانگینها
فاصله اطمینان ۹۵/۰
کرانه پایین
کرانه بالا
سطح بازدارندگی قوانین
زنان – مردان

۳.۶۵۱

۱.۲۸۳۹۶

-۵.۱۱۴۳۹

-۷.۶۳۸۹۱

-۲.۵۸۹۸۸

-۳.۹۸۳

۳۸۲

.۰۰۰

۴-۳-۳) آزمون فرضیات
۴-۳-۳-۱) فرضیه اول
آگاهی از قوانین راهنمایی و رانندگی در تعامل با اثرپذیری مجازات های رسمی، سطح بازدارندگی قوانین راهنمایی و رانندگی را تحت تاثیر قرار می دهد.
برای آزمون این فرضیه با بهره گرفتن از رگرسیون خطی، از میزان تاثیر آگاهی از قوانین راهنمایی و رانندگی و اثرپذیری مجازات های رسمی بر روی سطح بازدارندگی قوانین راهنمایی و رانندگی آزمون گرفته میشود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بر اساس جدول (۴-۲۸)، متغیر آگاهی از قوانین و متغیر اثرپذیری مجازاتهای رسمی با ضریب تعیین تعدیل شده ۱۹ درصد بر روی متغیر وابسته سطح بازدارندگی از قوانین تأثیر میگذارند، و این حاکی از این مطلب است که این متغیرها توانستهاند متغیر سطح بازدارندگی از قوانین را ۱۹ درصد تبیین کند و طبق جدول (۴-۲۹) نیز، در این رابطه مقدار بتا آگاهی از قوانین ۲۷۴/۰ است. بدین معنی که با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر آگاهی از قوانین، میزان بازدارندگی از قوانین در بین رانندگان همدانی به مقدار ۲۷۴/۰ انحراف استاندارد افزایش مییابد.
همچنین، در این رابطه مقدار بتا متغیر اثرپذیری مجازاتهای رسمی ۲۹۵/۰ است، بدین معنی که با افزایش یک انحراف استاندارد در متغیر اثرپذیری مجازاتهای رسمی، میزان بازدارندگی از قوانین در بین رانندگان به مقدار ۲۹۵/۰ انحراف استاندارد افزایش مییابد. بنابراین این فرضیه مورد تایید است.
نظریه پردازان شناختی نیز، به شناخت و آگاهی افراد از قوانین اشاره دارند و بر این باورند که یادگیرى یک جریان درونى و دائم است. انسان همواره در طول حیات خود محیط را جستجو و روابط بین پدیده‌ها را کشف مى‌کند و بر اساس این کشف، ساخت شناختى خود را گسترش مى‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ق.ظ ]




تحقیق حاضر

روش تحقیق
۴-۱- مقدمه
با توجه به اهمیت روزافزون بکارگیری تجارت الکترونیک در صنعت کشور و بخصوص در صنایع کوچک و متوسط، در این تحقیق سعی شده است به شناسایی موانع استفاده از این مقوله در شرکتهای کوچک و متوسط پرداخته شود. از سوی دیگر با اهمیت صنعت نساجی در کشور، این صنعت برای تحقیق انتخاب شده و با محدود نمودن چارچوب تحقیق به واحدهای صنعتی نساجی مستقر در استان یزد، این پژوهش به دنبال شناسایی موانع توسعه EC و یافتن راهکارهای عملی است. در این فصل به روش تحقیق، نحوه تنظیم پرسشنامه و جمع آوری داده ها و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته خواهد شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۲- نوع روش تحقیق
این پژوهش از لحاظ دسته بندی تحقیقات، برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات کیفی محسوب می شود که به روش پیمایش اجرا شده است. پیمایش عبارتست از جمع آوری اطلاعات با طرح و نقشه و به عنوان راهنمای عملی توصیف، پیشبینی یا به منظور تجزیه و تحلیل روابط برخی متغیرها صورت میپذیرد. پیمایش معمولا در مقیاس بسیار وسیع انجام می شود و نقطه مقابل تجربیات آزمایشگاهی است.
هنگامی که با هدف برخورداری از نتایج یافته ها به حل مسائل موجود پرداخته می شود، تحقیق از نوع کاربردی است. تحقیق حاضر از نظر پژوهش کاربردی و کمی است و از نظر روش جزء تحقیقات پیمایشی محسوب می شود.
۴-۳- جامعه و نمونه آماری
۴-۳-۱- جامعه
اشاره به گروهی داردکه از یک خصوصیت مشترک برخوردارند که آنها را از دیگر گروه ها متمایز می کند. جامعه به گروهی از افراد، رویدادها و پدیده های مورد بررسی پژوهشگر اشاره می کند که وی می خواهد آنرا مطالعه کند (دانایی فرد، الوانی و آذر، ۱۳۸۹).
۴-۳-۲-جامعه هدف
پژوهشگران همیشه کلیت یک جامعه را مطالعه نمی کنند، زیرا نمی توانند همه اعضاء جامعه را شناسایی کنند یا نمی توانند فهرست اسامی آنها را بدست آورند. بنابراین در عمل جامعه هدف را مطالعه می کنند. به عبارت دیگر جامعه هدف، فهرستی از همه اعضاء جامعه است که نمونه از آن استخراج شده است (دانایی فرد، الوانی و آذر، ۱۳۸۹).
جامعه هدف این پژوهش با توجه به اینکه مورد کاوی خوشه نساجی استان یزد است، شامل افراد از واحدهای صنعتی نساجی (کوچک و متوسط) می باشد. سازمان صنایع کوچک و دفتر خوشه نساجی یزد آمار این واحدها را به شرح زیر می داند:
فعالان اصلی خوشه نساجی یزد تولید کنندگان واحدهای کوچک و متوسط می باشند که از نظر نوع تولید به ۶ دسته تقسیم می شوند: پارچه رومبلی، روفرشی، پرده ای و سوسن، دستمال ابریشمی، پارچه پیراهنی و محصولات متفرقه (ترمه و لیلی و مجنون)
پراکندگی این واحدها را در سطح استان می توان به نحوه زیر طبقه بندی کرد:
۱ منطقه گرد فرامرز و ابرند آباد ۵۰ درصد
۲ مناطق مریم آباد و محمود آباد و اکرم آباد ۴۰ درصد
۳ شهرک صنعتی و پراکنده در سطح استان ۱۰ درصد
در مجموع در ۷۰۰ واحد تولیدی، ۲۵۰۰۰ نفر اشتغال دارند و با وجود سطح بالای اشتغال کمترین سرانه سرمایه گذاری را در بین سایر بخشهای صنعتی به خود اختصاص داده است (شرکت شهرکهای صنعتی استان یزد، ۱۳۸۹)
در حال حاضر استان یزد کاملترین تنوع را در انواع رشته های نساجی در کشور دارد. استان یزد در تولید پارچه های پنبه ای و الیاف مصنوعی، ریسندگی نخ پنبه و پلی استر و فرش ماشینی و پارچه فاستونی رتبه دوم و در تولید پارچه رومبلی رتبه اول را در کشور داراست (شرکت شهرکهای صنعتی استان یزد، ۱۳۸۹)
۴-۳-۳- عضو جامعه آماری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:33:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم