کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



هم چنین، از امام صادق (ع) نقل است: کُلُّ بَناءٍ لَیسَ بِکَفافٍ فَهُوَ وَبالٌ عَلی صاحِبِه یوم َالقیامَه [۲۰۲]ِ؛ هر ساختمانی که بیشتر از حد کافی باشد، روز قیامت وبال صاحبش خواهد بود.
امیرالمؤمنین (ع) در بصره برای عیادت از علاء بن زیاد حارثی – که از اصحاب امام (ع) و بیمار بود به منزلش تشریف بردند وقتی حضرت وسعت منزل او را نگریستند فرمودند: مَا کُنْتَ تَصْنَعُ بِسَعَهِ هَذِهِ الدَّارِ فِی الدُّنْیَا مَا أَنْتَ إِلَیْهَا فِی الْآخِرَهِ کُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَی إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَهَ تَقْرِی فِیهَا الضَّیْفَ وَ تَصِلُ مِنْهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذَا أَنْتَ‏قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَهَ؛ با وسعت این خانه در دنیا چه میکنی در حالی که تو بدان در آخرت محتاج تری سپس آن حضرت می فرماید: آری اگر در آن از میهمان و واردان پذیرایی کنی خویشان بی سرپناهت را در آن جای دهی وحقوقی که از این خانه بر عهده ات هست ادا نمایی، در این صورت تو به وسیله آن به آخرت رسیده ای[۲۰۳].

مورد نکوهش واقع شدن علاء بن زیاد توسط علی(ع) نیز می تواند به این سبب بوده باشد که خانه ی وی ، بسیار فراتر از نیازهای متعارف و معقول او بوده است و چنان که ذیل روایت مربوط به وی نشان می دهد، حتی ساختن خانه به ویژگی خانه ی او نیز در صورتی که به انگیزه های شرعی و اخلاقی باشد، مذموم نیست.[۲۰۴]
محدوده ی کفاف ، شامل وسعت منزل و چشم نواز بودن عرصه ی آن نیز می شود و می توان گفت مقصود از «فوق کفاف بودن» ساختن آن به گونه ی مجلل و اشرافی و به منظور ریا و تفاخر و انگیزه هایی از این قبیل است . بنابراین، ساختن بناهایی که از نظر کمی و کیفی به آن نیازی نیست، مصداق اسراف و تجمل گرایی خواهد بود.
آری، در جامعه‌ای که افراد زیادی فاقد مسکن مناسب هستند، ساختن خانه‌ها و ویلاهای بزرگ و صرف میلیونها تومان پول برای تزیین منازل، بی‌شک خروج از حدّ اعتدال و از مصادیق بارز اسراف وتجمل گرایی خواهد بود.
قرآن مجید، این روحیّه اسراف در مسکن را محکوم کرده و می‌فرماید:
«أَتَبْنُونَ بَکلِّ رِیعٍ آیَهً تَعْبَثُونَ وَ تَتَّخِذُونَ مصانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ[۲۰۵]؛آیا در زمین‌های مرتفع، کاخ می‌سازید تا اینکه به بازی دنیا سرگرم شوید و عمارتهای محکم بنا می‌کنید به امید آنکه در آن عمارتها جاودان بمانید؟!».
پیامبر اکرم (ص) در روایتی می فرماید: « وَ مَنْ بَنَی بُنْیَاناً رِیَاءً وَ سُمْعَهً حَمَلَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ مِنَ الْأَرْضِ السَّابِعَهِ وَ هُوَ نَارٌ یَشْتَعِلُ مِنْهُ ثُمَّ یُطَوَّقُ فِی عُنُقِهِ وَ یُلْقَی فِی النَّارِ فَلَا یَحْبِسُهُ شَیْ‏ءٌ مِنْهَا دُونَ قَعْرِهَا إِلَّا أَنْ یَتُوبَ فَقِیلَ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ یَبْنِی رِیَاءً وَ سُمْعَهً فَقَالَ یَبْنِی فَضْلًا عَلَی مَا یَکْفِیهِ اسْتِطَالَهً بِهِ عَلَی جِیرَانِهِ وَ مُبَاهَاهً لِإِخْوَانِهِ [۲۰۶]؛
رسول اکرم در این روایت پس از آن که هر کس ساختمانی از روی ریا و سمعه بسازد تهدید به عذاب الهی فرمودند، کسی پرسید: چگونه بنایی با این وصف ساخته می شود حضرت فرمود:
بدین صورت که برای فخرفروشی بر همسایگان و برادران دینی اش، بیش از مقدار لازم مسکن بنا کند.[۲۰۷]»
دراین حدیث شریف، خصوصیتی وجود دارد که حدّ کفاف به طور مستقل آمده و بیانگر این نکته است که فراهم کردن مسکن بیش از مقدار کفایت، گرچه برای فخرفروشی و خودنمایی هم نباشد ناپسند و موجب غضب و عذاب الهی است.
بنابراین آن چه در مورد خانه و منزل مورد تایید و تاکید و سفارش دین مقدس اسلام است، این است که منزل باید به حد اعتدال و میانه ساخته شود و کوتاهی در این زمینه در حدی که انسان توانایی دارد، سزاوار نیست و افراط و زیاده روی هم بدون انگیزه دینی و عقلی جایز نیست.
امام صادق(ع) در تاکید بر میانه روی در مسکن می فرماید: «مَنِ اقْتَصَدَ فِی بِنَائِهِ لَمْ یُؤْجَرْ ؛[۲۰۸] کسیکه در خانه و منزلش میانه روی کند، ترس و بیم ندارد. » کلمه یوجر به معنای ترسیدن از چیزی است[۲۰۹] . شاید منظور در اینجا این باشد که کسی که در منزل تفریط و کوتاهی نکند و خانه مناسب تهیه نماید، هیچ گونه هراس از جهت کمبود جا و مکان برای خانواده و میهمان ندارد و همچنین اگر اسراف و زیاده روی نکند هیچ گونه پیامد سوء اسراف وتجمل گرایی متوجه او نمی شود.
۳-۲-۴ تجمل گرایی در تهیه ی وسیله نقلیّه:
در بحث پیش ملاحظه شد که در روایات، منزل وسیع از سعادت و خوشبختی انسان قلمداد شده است. همین طور در احادیث، حضرات معصومین (ع) از مَرْکَب سالم و راهرو نیز، به همین عنوان یاد نموده اند. رسول گرامی (ص) فرمودند: از سعادت فرد مسلمان،وسعت مسکن و همسایه صالح و مرکب راهرو است[۲۱۰].
مرکب، در زمان های گذشته منحصر در اسب و قاطر و الاغ و… بوده و امروزه اتومبیل و موتورسیکلت و مانند آن‌ها را نیز شامل است.گفتنی است که اسلام، تجاوز از حد اعتدال را در همه امور زندگی، از جمله، در وسیله نقلیه مذموم می‌داند. امام صادق (ع) می‌فرماید: « أَ تَرَی اللَّهَ ائْتَمَنَ رَجُلًا عَلَی مَالٍ یَقُولُ لَهُ أَنْ یَشْتَرِیَ فَرَساً بِعَشَرَهِ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ تُجْزِیهِ فَرَسٌ بِعِشْرِینَ دِرْهَماً …ً ثُمَّ قَالَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ [۲۱۱]؛ آیا گمان داری بخاطر داشتن مال فراوان، کسی مجاز است اسبی را به ده‌هزار درهم بخرد، در حالی‌که اسب بیست درهمی او را کفایت می‌کند؟ مگر نه‌این است که خداوند فرموده: اسراف نکنید که خدا اسراف‌کنندگان را دوست ندارد!»
حال کسی که با داشتن یک اتومبیل پیکان، نیازش برآورده می‌شود، آیا مجاز است خودروهای گران‌قیمت خارجی خریداری نماید؟
البتّه شایان ذکر است که همیشه خرید وسیله نقلیه یا اجناس دیگر ارزان دلیل بر اعتدال نبوده بلکه گاه جنسی با قیمت نازل تهیّه می‌شود در صورتی که می‌توان با همان مبلغ یا اندکی بیشتر وسیله‌ای با دوامتر و مفیدتر از آن تهیّه نمود. در این صورت خرید جنس ارزان، نوعی اسراف خواهد بود.
یکی از اصحاب حضرت کاظم (ع) می گوید:
حضرت به من فرمودند:چه مرکبی داری عرض کردم: دارای الاغی هستم. فرمود: آن را چقدر خریده ای گفتم: به سیزده دینار. فرمود: این کار اسراف است که الاغی را به این مقدارخریداری کنی و برذون تهیه نکنی.عرض کردم:آقای‏من! خرج برذون از الاغ بیشتر است. فرمود: آن کس که الاغ را روزی می دهد برذون را هم خواهد داد
.برذون، که همان یابو و اسب باربر است، اضافه بر این که کار حمل و نقل را به خوبی انجام می دهد، فواید دیگری را نیز داراست که امام (ع) در دنباله گفت وگوبه یکی از مهم ترین آنها در آن عصر اشاره می فرماید: آیا نمی دانی هر کس مرکبی را نگهداری نماید و در انتظار فرمان ما باشد و با این آمادگی دشمن ما را به خشم آورد و به ما منسوب باشد، خداوند روزی را بر او جاری و سینه اش را وسیع خواهد ساخت و به آرزوهایش نایل می نماید و در گرفتاری ها و احتیاجات یاور اوخواهد بود.[۲۱۲]
۳-۲-۵ تجمل گرایی در پذیرایی از مهمان
یکی از صفات بسیار پسندیده – که اگر در هر فرد وجود داشته باشد،فضیلتی بزرگ محسوب می‏شود – مهمانداری و مهماندوستی است.
تمامی پیامبران به این صفت زیبا و پسندیده آراسته بودند و یکی ازصفات بارز آنان مهماندوستی بود. ما هیچ پیامبری را سراغ نداریم که ازمهمان روگردان بوده باشد.
پیامبر گرامی اسلام‏صلی الله علیه وآله فرمود: اگر مؤمنی مرا به [خوردن] شانه گوسفندی‏دعوت کند، دعوت او را اجابت می‏کنم، چون این عمل جزو ایمان است.[۲۱۳]
امام جعفر صادق‏(ع)می‏فرماید: از جمله چیزهایی که رسول‏خداصلی الله علیه وآله به‏فاطمه زهراعلیها السلام، تعلیم داد، این بود: کسی که به خدا و روز قیامت ایمان دارد،باید مهمانش را اکرام کند.[۲۱۴]
امام جعفر صادق‏(ع)می‏فرماید: هر کس مسلمانی را سیر گرداند، جزپروردگار عالم هیچ یک از مردمان و فرشتگان مقرب و پیامبران ندانند اجر و پاداش او در قیامت چقدر خواهد بود. سپس فرمود: از جمله چیزهایی که سبب آمرزش خواهد شد، سیر کردن‏مسلمان گرسنه است.[۲۱۵]
امام صادق‏(ع)می‏فرماید: اگر کسی هزار درهم را صرف طعامی کند ومؤمنی از آن بخورد، اسراف نکرده است.[۲۱۶]
با تمام اهمیتی که میهمان دارد پذیرائیهای پر تکلف و تجمل و پر زرق و برق از نظر اسلام نه تنها کار خوبی نیست، بلکه رسما از آن نهی شده است. امام صادق(ع) می‏فرماید:
َ الْمُؤْمِنُ لَا یَحْتَشِمُ مِنْ أَخِیهِ وَ لَا یُدْرَی أَیُّهُمَا أَعْجَبُ الَّذِی یُکَلِّفُ أَخَاهُ إِذَا دَخَلَ أَنْ یَتَکَلَّفَ لَهُ أَوِ الْمُتَکَلِّفُ لِأَخِیهِ؛ [۲۱۷]« مومن از برادر مؤمن خود خجالت نمی کشد (رو درواسی ندارند)، و من نمی‏دانم کدامیک از این دو عجیبتر است؟ کسی که به هنگام ورود بر برادر خود او را به زحمت می‏افکند؟ و یا کسی که خودش، خودش را برای میهمان به زحمت می اندازد »؟.
حارث اعور، یکی از اصحاب خاص علی(ع)، به خدمت حضرت رسید و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین، دوست دارم با خوردن غذا در خانه ما، مرا سرافراز فرمایی.حضرت فرمود: «به شرط آنکه خود را به خاطر مهمانی من، به تکلف و دردسر نیندازی!» آن‌گاه به خانه حارث تشریف برد و حارث قطعه نانی برای حضرت آورد. چون حضرت شروع به خوردن آن قطعه نان کرد، حارث با نشان دادن چند درهم که در گوشه لباسش پنهان کرده بود، گفت: اگر به من اجازه دهید، با این پولی که دارم، چیزی غیر از نان برای شما خریداری و تهیه کنم؟
امام فرمود: «این نان، چیزی بود که در خانه‌ات موجود بود و آوردنش برایت زحمتی نداشت، اما چیز دیگر که مایه سختی و به زحمت انداختن خود باشد، نمی‌خواهم؛ چون من به شرط تکلف نداشتن، دعوتت را پذیرفتم».[۲۱۸]
امام جعفر صادق‏(ع)می‏فرماید: وقتی برادر مؤمنت ‏به مهمانی تو آمد،آنچه غذا حاضر داری، برای او بیاور. اما اگر او را دعوت کردی، آنچه درتوان داری، برای او حاضر و به این وسیله از او پذیرایی کن.[۲۱۹]
در این مورد هم هیچ فرقی بین مهمانان نیست. مهمان هر کس که باشد، دستور اسلام این است که انسان نباید خود را به خاطر او به زحمت‏ بیندازد.
میزبان در پذیرایی از مهمان باید طوری رفتار کند که مهمان احساس‏مزاحمت نکند و اگر بداند میزبان برای پذیرایی از او به زحمت می‏افتد وبه وسیله قرض گرفتن و مشقت زیاد لوازم پذیرایی را آماده می‏کند، این کارموجب دلسردی او شده و برای رفع مزاحمت‏سعی می‏کند کمتر به دیدن ومهمانی بیاید. این کار موجب دوری مؤمنان از یکدیگر شده و اتحاد و دوستی‏میان آنها رو به سردی می‏گراید. اما اگر تشریفاتی نباشد و میزبان از آنچه‏خود و خانواده می‏خورند، بدون تکلف برای مهمان نیز بیاورد، دیگر او نیزاحساس مزاحمت و سربار بودن نمی‏کند و دفعات بعد نیز به دیدن میزبان‏خواهد آمد و دوستی میان آنها بیشتر خواهد شد.
روش مسلمانی را باید از حضرت «سلمان» آموخت که اهل قناعت و ساده زیستی بود و پرهیز از تکلف و تجمل . از این رو سامان فارسی در فضیلت ها و ارزشها از «اهل بیت»(ع) به شمار می آمد . نقل خاطره ای از سلمان مناسب این بحث است:
یکی از مسلمانان صدر اسلام به نام «ابووائل» می گوید: من به اتفاق دوستم به خانه ی سلمان فارسی رفتیم و مدتی نشستیم . هنگام غذا فرا رسید. سلمان گفت : اگر نبود آنکه رسول خدا(ص) از تکلف و خویشتن را به زحمت انداختن نهی کرده است ، برایتان غذای خوبتری فراهم می کردم. سپس برخاست و مقداری نان معمولی و نمک آورد و جلوی مهمانان گذاشت . رفیقم گفت : کاش همراه این نمک، مقداری سعتر(مرزه و آویشن) بود !سلمان رفت و ظرف آب خویش را گرو نهاد و کمی مرزه فراهم کرد و سر سفره نهاد . وقتی غذا خوردیم، دوستم گفت: خدا را شکر که به روزی خدا قانعیم ! سلمان گفت: اگر به رزق خدا قانع بودی، الآن ظرف آب من در گرو نبود !..[۲۲۰].
سلمان اهل تکلف نبود . ولی وقتی مهمان ،خواسته ای را بر زبان آورد و تمنای غذا و طعامی داشت، سلمان ناچار شد که برای رضای خاطر مهمان آن را تأمین کند .
در نتیجه، با همه ی ستایشی که از پذیرایی شایسته از مهمان شده، اگر جنبه ی تعادل رعایت نشود و به مرز اسراف و ولخرجیهایی برسد که اغلب، روی چشم و همچشمی است یا ریشه در خودنمایی و تفاخر دارد ،ناپسند است و همین کار مقدس و خداپسند، از قداست و محبوبیت نزد خدا می افتد.
درست است که از نعمت الهی باید بهره گرفت، اما با حفظ حد ومرز ارزشی آن و فراتر نرفتن از مرز اعتدال و انجان دادن آن کار به صورتی خردمندانه و شرع پسند و عرف پذیر![۲۲۱]
گاهی اصل مهمانی دادن برای ریاکاری یا نشان دادن تجملات زندگی است . پیامبر گرامی اسلام‏(ص) می‏فرماید: «مَنْ أَطْعَمَ طَعَاماً رِیَاءً وَ سُمْعَهً أَطْعَمَهُ اللَّهُ مِثْلَهُ مِنْ صَدِیدِ جَهَنَّمَ وَ جَعَلَ ذَلِکَ الطَّعَامَ نَاراً فِی بَطْنِهِ حَتَّی یَقْضِیَ بَیْنَ النَّاسِ[۲۲۲] ؛ هر کس به‏خاطر ریا و خودنمایی‏مهمانی بدهد، خداوند فردای قیامت از صدید جهنم به او می‏خوراند و آن غذادر درونش آتش می‏شود تا زمانی که قیامت تمام شود. »
نتیجه ای که از این بحث به دست می آید این است که اگر کلیه‌ مصارف‌ و هزینه‌ها را به‌هزینه‌های‌ صحیح‌ و غلط‌ تقسیم‌ کنیم‌، هزینه‌های‌ غلط‌ موارد زیر را شامل‌ می‌شود:
۱ـ هزینه‌هایی‌ که‌ بیش‌ از مقدار نیاز انجام‌ می‌شود مانند تهیه‌خانه‌های‌ بزرگ‌ برای‌ خانواده‌ دو یا سه‌ نفره‌ یا تهیه‌ لباس‌های‌ فاخر وگران‌ قیمت‌ در حالی‌ که‌ فرد از تدارک‌ مخارج‌ روزمره‌ خود ناتوان‌ است‌و یا برگزاری‌ مجالس‌ پرخرج‌ و باشکوه‌ از سوی‌ خانواده‌هایی‌متوسط‌… .
ثانیاً: ملاک‌ تعیین‌کننده‌ نیازهای‌ هر فرد درآمد او نیست‌ (اگر چه‌درآمد نیز اثرگذار است‌) بلکه‌ بسیاری‌ عوامل‌ اجتماعی‌، فرهنگی‌ و …نیز مؤثر است‌.
و در نهایت اینکه اسلام همه راههایی را که ممکن است انسان، ثروت خود را در تهیه زندگی تجملی و سراسر اسراف و تبذیر صرف کند، بسته است. مصارفی که اسلام مشروع و مباح ساخته، عبارت است از هزینه ها و مخارجی که انسان در تأمین یک زندگی متعارف و معمول، مصرف میکند. اگر درامد او از تهیه این نیازمندیهای متعارف و معمولی اضافه بود، باید آن را بر اساس توصیه اسلام، در راه تأمین مصالح جامعه و کمک به کسانی که توان تأمین نیازمندیهای زندگی را در سطح متوسط ندارند، مصرف کند که به تقوا نزدیک تر است.
فصل چهارم :عوامل و زمینه های تجمل گرایی
مقدمه
در علم اخلاق، برای مبارزه با یک صفت زشت، ابتدا به شناخت ریشه یا ریشه ها و سپس مبارزه با آن، توصیه می شود و تنها در این صورت است، که تلاش انسان نتیجه می دهد و او را برای همیشه از رنجی که از ناحیه ابتلای بدان دامنگیر اوست، رهایی می بخشد.
مبارزه سطحی با یک خُلق بد، درست مثل این است که برای خشکاندن درختی، به جای نابود کردن ریشه های آن، به قطع شاخه ها بپردازیم، که در این صورت گرچه ممکن است آن درخت، به سبب این عمل برای مدّتی، بی شاخ و برگ باقی بماند؛ ولی پس از مدّتی دوباره، از قسمت های مختلف آن، شاخه ها جوانه خواهند زد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-04-14] [ 11:43:00 ق.ظ ]




۰۱۳۳/۲
۱۶۱۱/۰
۶۴۵۹/۰
۷۵۵۰/۵
۰۹۰۱/۰
۹۷۱۱/۳
۰۸/۱
۷۱/۰
۲۵/۰

۵۲۵
۵۲۵
۵۲۵
۵۲۵
۵۲۵
۵۲۵
۵۲۵
۵۲۵
۵۲۵
۵۲۵

CAR
EQ
DDEQ
MAT
Size
Lev
Prior-ret
Core
Attrib
Audit-change

در جدول فوق ستون سوم و چهارم به ترتیب بیانگر میانگین و میانه متغیرهای تحقیق است. ستون پنجم نشان دهنده انحراف معیار متغیرهاست که پراکندگی متغیرها را حول میانگین نمایش می­دهد. ستون ششم و هفتم نیز به ترتیب میزان چولگی و کشیدگی داده ­ها را نسبت به منحنی نرمال (زنگوله­ای شکل) نشان می­دهد. یکی از مهم­ترین شاخص­ های شکل توزیع، چولگی می­باشد. چولگی شاخص تقارن داده ­ها است و عدم تقارن توزیع را نسبت به شاخصی معین (معمولا نسبت به میانگین) نشان می­دهد. مهم­ترین شاخص چولگی، ضریب چولگی (گشتاوری) است. اگر ضریب چولگی منفی باشد، توزیع دارای چوله به چپ و در صورتی که ضریب چولگی مثبت باشد، توزیع چوله به راست است. اگر توزیع نامتقارن باشد، ضریب چولگی مساوی صفر خواهد بود. ستون هشتم و نهم نیز به ترتیب نشان دهنده مقادیر حداقل و حداکثر متغیرهای تحقیق است.
همانطور که ملاحظه می­ شود مقدار چولگی و کشیدگی متغیرهای تحقیق عمدتاً پایین بوده که این امر حکایت از متقارن بودن متغیرهای تحقیق و نزدیک بودن توزیع آنها به توزیع نرمال (یکی از پیش فرض­های اصلی استفاده از رگرسیون) دارد. همان­طور که در جدول فوق می­توان مشاهده نمود؛ میانگین بازده اضافی سهام­دار زمان انتشار گزارشات تعدیلی (CAR) شرکت­های نمونه۳۵۸۹۱/۰-درصد (کمتر از منفی نیم درصد) و میانه آن برابر با ۱۵۰۰۰/۰- می­باشد، که منفی بودن این دو رقم بیانگر آن است که عمده گزارشات تعدیلی شرکت­های نمونه تحقیق حاوی اخبار بد و کاهنده سود هر سهم بوده است. با توجه به علامت ضریب چولگی آن می­توان گفت که توزیع آن متمایل به راست و با توجه به مقادیر ضریب چولگی و ضریب کشیدگی و نیز نزدیکی مقادیر میانگین و میانه، احتمالاً این متغیر توزیع نرمالی داشته باشد. مقدار حداقل و حداکثر بازده اضافی کسب شده در زمان انتشار گزارشات تعدیلی به ترتیب برابر با ۶۶- و ۳۷۱ درصد می­باشد. میانگین کیفیت سود شرکت­های نمونه بر اساس الگوی اسلوان (EQ) برابر با ۰۱۳/۲ و بر اساس الگوی دی­چو و دی­شف (DDEQ) برابر با ۱۶۱۱/۰ می­باشد. این ارقام بدست آمده نشان دهنده آن است که شرکت­های نمونه از لحاظ کیفیت سود در وضعیت مناسبی قرار داشته اند (در هر دو الگو هر چه مقدار شاخص کیفیت سود عدد پایین­تری باشد، بیانگر کیفیت سود بالاتری است).
متوسط تغییرات در سود قبل از تعدیل نسبت به سود تعدیل شده (MAT) برابر با ۶۴۵۹/۰ می­باشد که این رقم نشان دهنده آن است که در اکثر مواقع تعدیل انجام شده کاهنده سود بوده است. میانگین متغیر مجازی تغییر حسابرس در دوره تعدیل گزارش (Audit­_Change) برابر با ۲۵/۰ می­باشد و با توجه به ماهیت این متغیر (اعداد ۰ بیانگر عدم تغییر و اعداد ۱ بیانگر تغییر حسابرس)، نزدیکی این عدد به صفر نشان دهنده عدم تغییر زیاد حسابرس در دوره تعدیل گزارشات می­باشد. دیگر نتایج بدست آمده بیانگر آن است که متوسط بازده سهام در دوره ۱۲۰ روزه قبل از تعدیل (Prior_Ret) برابر با ۹۷۱۱/۳ درصد می­باشد.

۴-۳- آزمون­های پیش­فرض رگرسیون

در صورتی محقق می ­تواند از رگرسیون خطی استفاده کند که شرایط زیر محقق شده باشد:
۱- میانگین یا امید ریاضی خطاها صفر باشد.
۲- واریانس خطاها ثابت باشد.
مفروضات ۱و۲ بدین معنی است که توزیع خطاها باید دارای توزیع نرمال باشد.
۳- متغیر وابسته دارای توزیع نرمال باشد.
۴- بین خطاهای مدل همبستگی وجود نداشته باشد. به عبارت دیگر استقلال خطاها یا عدم وجود خود همبستگی تایید شود.
۵- بین متغیرهای مستقل همبستگی وجود نداشته باشد. به بیان دیگر دارای هم خطی نباشند (مومنی، ۱۳۹۱).
بنابراین قبل از آزمون فرضیات تحقیق و تخمین مدل، بایستی فرضیات و پیش فرض­های فوق مورد بررسی قرار گرفته تا در صورت وجود شرایط لازم، از رگرسیون استفاده گردد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴-۳-۱- آزمون نرمال بودن توزیع متغیر وابسته

یکی از مهم­ترین فرضیات رگرسیونی، نرمال بودن باقیمانده‌های مدل است. برای برآورد مدل نهایی تحقیق، از اطلاعات مربوط به متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شده و سپس رگرسیون نهایی مدل برآورد می شود. لازم است ابتدا مدل برآورد شده، سپس به ازاء مقادیر مختلف متغیر مستقل، مقادیر متغیر وابسته برآورد گردد. تفاضل مقادیر برآوردی از مقادیر واقعی، باقیمانده‌های مدل است. اما قبل از برآورد مدل هم می‌توان با آزمودن توزیع متغیر وابسته، از توزیع باقیمانده‌ها اطمینان پیدا کرد.
با بهره گرفتن از آزمون کولموگورف-اسمیرنف فرض نرمال بودن متغیر وابسته آزمون شده است. آزمون کولموگورف-اسمیرنف که به افتخار دو آماردان روسی به نام­های ا.ان کولموگوروف[۵۱] و ان.وی.اسمیرنوف[۵۲] به این نام خوانده می‌شود، روش ناپارامتری ساده‌ای برای تعیین همگونی اطلاعات تجربی با توزیع­های آماری منتخب است که آن­را با نام اختصاری KS نمایش می‌دهند.
فرض صفر و فرض مقابل در این آزمون به صورت زیر نوشته می‌شود.
داده‌ها برای متغیر وابسته از توزیع نرمال پیروی می‌کند
داده‌ها برای متغیر وابسته از توزیع نرمال پیروی نمی‌کند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ق.ظ ]




۳- سومین مورد هم در زمان بیداری برای ابن عربی رخ داده است روزی پس از نماز عصر در مسجد جامع شهر اشبیلیه شخصی با من دربارهی یکی از عرفای خراسان صحبت میکرد ناگهان متوجه شدم شخص دیگری هم در کنار ما حضور دارد ولی دیگران او را نمیبینند. آن شخص گفت، من همان فردی هستم که این مرد برای تو تعریف میکند. من از گوینده پرسیدم آیا نشانه های آن عارف را می‌دانی گفت بلی. سپس من خصوصیات او را توضیح دادم، گفت که همان است ولی تو او را کجا دیدهای؟ گفتم او الان اینجا حضور دارد ولی شما او را نمیبینید، اما همینکه روی را برگرداندم آن عارف را ندیدم.[۲۰۲]

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴- این مکاشفه هم در مغرب اتفاق افتاده است شیخ میگوید در مغرب به مقام قرب که بالاترین مقام عرفانی است رسیدم و شدیدا احساس تنهایی و وحشت میکردم، دوستش او را به خانهی کسی برد. ناگهان روح عارف بزرگ ابو عبدالرحمن سملی که ۱۷۰ سال پیش از دنیا رفته بود ملاقات نمودم. این مکاشفه هم در بیداری صورت گرفت و ابن عربی روح متجسد آن عارف را مشاهده نمود و با او صحبت کرد.
۵- ملاقات با سبتی آخرین موردی است که در این کتاب ذکر شده است. سبتی عارفی است که پدرش از خلفای عباسی بود ولی او لباس زهد پوشید و دائماً در حال عبادت بود، شنبهها کار میکرد و با در آمد آن، طول هفته را سپری میکرد[۲۰۳]. وی چهار صد سال پیش از ابن عربی وفات یافته بود. خصوصیت این مکاشفه این بود که حداقل یک نفر از کسانی که پیش ابن عربی نشسته بود آنرا ملاحظه نمود. و آن وقتی بود که وی در مکه در حال طوف بود، در آنجا او را دید که در حال طواف است و از او سؤالاتی پرسید.
این موارد نشان میدهد که چنین مکاشفههایی در بیداری هم ممکن است و در برخی موارد دیگران هم میتوانند در آن شریک شوند ولکن در اغلب موارد به حقیقت مورد درک پیدا نمیکنند. اما اگر کسی این موارد را غریب میشمارد به کلمات حضرت علی علیه السلام مراجعه کند. آنجایی که با مردگان سخن میگفت و آنها را به مردم نشان می‌داد، اگر چه مردم از دیدن آن عاجز بودند. من بر خودم لازم می‌بینم برای اینکه شاید کسی استبعاد کند و این مطالب را غریب بشمارد به مواردی از این قبیل در روایات اسلامی اشاره کنم، تا بحث کاملا منقحّ شود:
۱- سلمان فارسی و تکلم با اموات:
اصبغ بن نباته گوید من با سلمان فارسی در زمان حضرت علی علیه السلام در مدائن بودم روزی به پیش سلمان رفتم و دیدم مریض دیدم و هر روز مریضی او شدت میگرفت و در همان بیماری وفات یافت. وقتی بیماری او شدید شد رو به من کرد وگفت ای اصبغ پیامبر به من فرمود وقتی که موقع مرگ تو فرا رسد با اموات صحبت میکنی مرا به قبرستان مدائن ببر. او را بر روی تشکی گذاردیم و چهار طرف آنرا گرفتیم و به آنجا بردیم. سپس گفت مرا رو به قبله کنید، و بعد فرمود: السلام علیکم یا محتجبین عن الدنیا ولی کسی پاسخ او را نداد. دوباره سلام کرد و آنها را به خدا قسم داد و گفت پیامبر به من فرمود که هنگام مرگم میتوانم با شما صحبت کنم. شخص از درون قبر جواب داد. السلام علیک و رحمه الله و برکاته یا اهل البناء و الفناء. سلمان از او پرسید اهل بهشتی یا جهنم. گفت با لطف و کرم خداوند اهل بهشتم. سلمان گفت مرگ را برای من وصف کن. گفت از تکه تکه شدن با قیچی سختتر است در حالی که من آدمی بودم که به فرائض عمل میکردم و قرآن میخواندم و [۲۰۴] به والدین احترام میگذاردم…. . سلمان فارسی علیه الرحمه جزو انبیاء نبود ولکن با اموات سخن گفت و کلام آنها را در بیداری شنید.
۲- امام صادق علیه السلام میفرماید، با پدرم در «عسفان» بودیم. دیدم مردی که در گردنش زنجیر است و مرد دیگری که زنجیر او را میکشید. گفت به من آب بدهید. آن مرد گفت خیر ندهید. لا سقاه الله. به پدرم گفتم آن مرد کیست فرمود:[۲۰۵]معاویه.
۳- حبه عرنی گوید: با حضرت علی علیه السلام به قبرستان وادی السلام رفتیم. حضرت شروع کرد با اموات صحبت کردن. من خسته شدم و به حضرت اعتراض کردم. حضرت فرمود: با ارواح صحبت میکنم. اگر پرده کنار رود تو آنها را میبینی که دور هم حلقه زدهاند. پرسیدم آنها جسماند یا روح؟ فرمود: به ارواح مؤمنین در زمان جان دادن گفته میشود به وادی السلام که از قطعه های بهشت است[۲۰۶] بیائید. بنابراین چنین اموری در روایات اسلامی هم وجود دارد و امری غریب نیست.
مکاشفات و عقل
از بسیاری از کلمات عرفاء و دیگر کسانی که تجارب دینی داشتهاند برمیآید که ایشان در شهود خود به مطالبی دست پیدا کردهاند که از حدّ عقل خارج است و عقل انسانی را به آن راهی نیست. این سخن باعث شده است که بحثهای مختلفی پیرامون این موضوع در بین اهل نظر صورت گیرد و آن اینکه اصولا آیا ممکن است که ادراکی برای صاحب تجربه پدید آید که مخالف قوانین و اصول عقلی باشد؟ در نتیجه سخنان بزرگان در رد و تأیید این مطلب بسیار وجود دارد. لذا ما باید در اینجا به این نکتهی مهم بپردازیم.
رودلف اوتو در کتاب امر قدسی اظهار میدارد که تجارب دینی دارای دو نوع حیثیت میباشند: حیثیت عقلانی و غیر عقلانی. به نظر اوتو حیث غیر عقلانی این تجارب بسیار مهمتر و گرانبهاتر از حیث عقلانی آنهاست. روی کلام اوتو در این جا به احساسات و عواطف موجود در تجربهی دینی است. اما او در ادامه تأکید میکند که این تجارب متناقض نما هستند و با عقل عادی بشری قابل دستیابی نیستند. صدرا نیز در کتب مختلف خود از جمله اسفار به این نکته اشاره میکند در این مشاهدات مطالبی وراء عقل ادراک میشوند. اما این کلمات و سخنانی نظیر آن به چه معناست؟ آیا به این معناست که تجارب دینی دارای مطالبی هستند که با اصول اولیهی عقل ناسازگارند؟ اگر چنین باشد، آیا چنین تجاربی دارای ارزش و اعتبار میباشند؟ زیرا که به نظر میرسد عقل یگانه دلیل خدشه ناپذیر است و تمامی حوزهی فکری و عملی انسان[۲۰۷] را دربرمیگیرد و اگر این میزان سست شود ستونهای بشر خدشه پیدا میکنند و انسانی چنین متزلزل در بدیهیترین و سادهترین امور خود دچار شک و شبهه گردیده و توانایی یک گام کوتاه را نیز ندارد. و لذا باید محتوای این تجارب را تحلیل نمود. به نظر میرسد محتوای این تجارب میتوانند به سه گونه فرض شوند:

تجارب:

عقلپذیر

عقلگریز

عقلستیز

آنچه مسلم است تجارب عقل پذیر اموری مسلم هستند و در تمامی[۲۰۸] تجارب وجود دارند. این نوع تجارب را نیز میتوان به دو دسته تقسیم نمود. تجارب موافق با اصول اولیهی عقل و تجارب موافق با اصول ثانویه و احکام نظری و کسبی عقل. به نظر میرسد که هر دو نوع این تجارب وجود دارد و شهود احکامی مطابق عقل در اختیار انسان میگذارد.
نوع دوم که تجارب عقل گریز است نیز نه تنها امکان وجود داشتهاند، بلکه وقوع خارجی نیز یافتهاند. زیرا صاحبان این تجارب ادعا میکنند که دارای تجاربی بودهاند که عقل عادی و عرفی بشر به آنها دسترسی نداشته است. اما این به چه معناست؟ آیا به این معناست که عقل هرگز به آنها را نخواهد یافت و در صورت آمدن میزان عقلی نمیتوان آنها را مورد سنجش قرار داد. جواب منفی است. زیرا عقل در تمامی شؤون بشری راه دارد و پس از تکامل و گسترش معلومات میتواند در تمامی زمینه ها اظهار نظر کند. و لذا میبینیم که گزارشات اولیهی عرفاء پس از مدتی مورد تأیید عقلاء قرار میگیرند.
اما نوع سوم که تجارب عقل ستیز باشد مهمترین قسمت بحث است. برخی وجود چنین تجاربی را ادعا کردهاند، اما به نظر میرسد این قسم وجود نداشته باشد. آنچه از تعارضات و تناقضات در گزارشات عرفاء به چشم میخورد همگی تعارضات ظاهری و قابل رفع هستند و اگر چنین نبود باید توجیه عقلانی شوند. زیرا معیار عقلی هرگز تخصیص پذیر نیست و در تمامی زمینه ها معتبر میباشد. مهمترین توجیهاتی که به نظر میرسد از این قبیلاند:
۱- این تعارضات ظاهری بوده و با اندک تأملی میتوان این تعارضات را برچید و بین محتوای گوناگون سازش برقرار کرد.
۲- برخی از این تعارضها برای وجود اختلاف در مرتبهی کشف عارف است. و لذا عرفاء در مراحل بالاتر اموری را درک میکنند که با درک عرفاء پائینتر دارای اختلاف است. و همچنین عکس این سخن نیز صادق است. برای مثال عارف در مرحلهی فنا فی الله مطالبی را متفاوت با مرحلهی بقاء فی الله درک میکند و نوع ادراک آنها از خداوند و امثال آن متفاوت است. برخی وحدت وجود و برخی وحدت شخصی را درک مینمایند.
۳- از آنجا که شهودهای مختلف همگی باید از کانال ذهن انسانی عبور کند، اعتقادات، افکار و سایر امور ذهنی در تفسیر عارف تأثیر میگذارد. و لذا هر عارفی امور مورد ادراک را بنابر عقاید خود تبیین و تفسیر مینماید.
اما آیا امکان دارد که در تجارب غیر ادراکی امور متناقض وجود داشته باشد؟ ما وجود چنین اموری را نیز رد میکنیم. زیرا هستهی اصلی همهی تجارب، تجارب ادراکی است و سایر تجارب حول این محور میچرخد و وجود تناقض در عواطف نیز موجب خلل در تجارب ادراکی میشوند. بنابراین در صورت پدید آمدن حالاتی دارای تضاد آنگونه که رودلف اوتو ادعا میکند، باید آنها را نیز به شیوه های فوق توجیه نمود. وجود حالت (جذبه و دفع) به گونهای تناقض آمیز وجود ندارد و تناقض آنها ظاهری است.
این تقسیمبندی که در اینجا ذکر شد در کتب مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و به نتایجی مشابه رسیده‌اند، جبوری میگوید: و آن شناختی است بالاتر از فهم عقل، به این معنا که این معرفت در برابر مقولات عقلی و لغت و منطق عقل کرنش نمیکند، بلکه با لغت و منطق خود که رمز و تأمل است و ستون آن که فرو رفتن در عمق آن است، موجود میباشد.[۲۰۹]
این سخن به این معناست که مطالب عقل ستیز در کشف وجود ندارد. اگر مطالبی عقل گریز هم وجود دارد خارج از عقل نیستند بلکه با مقولات بیان شدهاند و عقل برای درک آنها باید آنها را درون ساختارها و مقولات خود بریزد.
دیدگاه فلاسفه اسلامی
فلاسفه اسلامی دربارهی شناخت خداوند مطالب ارزشمندی در کتب خود ذکر نمودهاند که به حق قسمت اعظم و اهم آثار ایشان را شامل میشود. اما راهی را که ایشان برای شناخت خدا معرفی میکنند، با اصطلاح تجربه دینی سازگاری زیادی ندارد. زیرا تجربه دینی مواجههی مستقیم با امر قدسی است. در حالیکه روش فلاسفه روش برهانی است که سراسر مملو از تصورات و تصدیقات و مفاهیم است. لذا سنخیت زیادی بین این دو روش وجود ندارد.
با اینحال در فلسفه اسلامی جلوههایی از تجربهی دینی وجود دارد. ابن سینا، شیخ شهاب الدین سهروردی، و ملاصدرا سه چهرهی شاخص تفکر فلسفی از رؤیت و مشاهدهی بیواسطهی خداوند صحبت کردهاند. شیخ شهاب الدین سهروردی راه شهود را بهترین راه دریافت حقایق میدانست و حکمت خود را حکمت الاشراق نامید.
قطبالدین شیرازی در شرح حکمت الاشراق گوید: «حکمت[۲۱۰] اشراق، یعنی حکمت که بر اشراق که عبارت از کشف است مبتنی باشد، یا حکمت مردم مشرق زمین یعنی مردم ایران، معنی دوم باز به همان معنی نخستین راجع شود، چه حکمت ایرانیان کشفی و ذوقی بود. و آن را حکمت اشراق میگویند. زیرا اشراق ظهور انوار عقلی و لمعان و فیضان آنهاست به وسیلهی تابیدن بر نفسها و جانها هنگام وارسته شدن آنها. تکیهگاه ایرانیان در حکمت، ذوق و کشف بوده …» حکمت اشراق که خود را ارائه حکمت فهلوی میداند فلسفه خود را نوعی مکاشفه و تجربهی دینی، و شهود را روشی برای کشف حقایق میداند زیرا بهترین و متقنترین راههاست.
در کلام ابن سینا هم مواردی از این قبیل یافت میشود. وی در کتاب شریف الاشارات و التنبیهات در نمط نهم به مقامات العارفین اشاره میکند و میگوید راه عرفاء مسیری درست است که بسیاری از درک آن ناتواناند بسیاری از تکبر آنرا نمیپذیرند. پس به بررسی مکاشفات و تجارب دینی می‌پردازد و راه های وصول به آنرا بیان میکند.
اما کسی که حق مطالب را به صورت تمام ادا نموده، ملاصدراست وی به صورت کامل این مباحث را روشن نموده است. مبنای او این بود که عقل و نقل و کشف یا به عبارت دیگر قرآن و عرفان و برهان سه بعد یک حقیقتاند و یک حقیقت را نشان میدهند. لذا فلسفه مشاء را با عرفان ممزوج و کاستیهای آنرا اصلاح نمود. وی بسیاری از تجارب دینی و علوم کشفی را بیان نمود و آنها را مبرهن و مستدل ساخت، ما در اینجا به ذکر مطالبی از دیدگاه او میپردازیم. زیرا دقت او توانست موضوعات عرفانی را نیز با یک نظم و نسج خاص مطرح کند و مطالب را به صورت زیبایی دسته‌بندی کند.
ملاصدرا به صراحت اعلام میکند که مکاشفه و تجربهی دینی به مراتب بالاتر از برهانهای فلسفی است. بلکه برهان فقط روش و مقدمهای است برای شهودات و مکاشفات عرفانی. وگرنه حد برهان بسیار پائینتر از مکاشفه است. «…. و الاّ فمرتبه مکاشفاتهم فوق مرتبه البراهین[۲۱۱] فی افاده الیقین، بل البرهان هو سبیل المشاهده فی الاشیاء التی یکون لها سبب. اذ السبب برهان علی ذی سبب». همانطورکه در بحث عرفاء ذکر شد، ملاصدرا و دیگر فلاسفه نیز مشاهده و مکاشفه را در معنایی نزدیک به تجربه دینی به کار میبرند. زیرا مبنای مباحث فلسفی ایشان در بحث مکاشفه بر برخی از مبانی عرفانی گذارده شده است. و لذا مباحث فلسفی ایشان میتواند اساسی محکم برای عقلانی سازی مباحث عرفانی و کلامی قرار گیرد.
انواع ادراک و تعداد عوالم از دید ملاصدرا
ما برای آنکه بدانیم که تجربهی دینی در چه حوزههایی وجود دارد و چه نوع ادراکاتی در این تجربه ممکن است میبایست ابتداء به انواع ادراکات اشاره کنیم. گفتیم که آلستون تجربهی دینی را تجربهای حسی یا دارای ساختار حسی میدانست اما ملاصدرا تعداد متنوعتری از ادراک را مطرح می کند که ما آنرا اساس مطالب بعدی قرار خواهیم داد. وی که از جمله بزرگترین فلاسفه اسلامی است، وتحول خاصی در فلسفه اسلامی ایجاد نموده است، در بحث ادراک نیز بحثهای عمیقی را مطرح نموده است که حوزه شناخت را کاملا برای ما مشخص میسازد.
او در جلد سوم اسفار در تبیین و توضیح انواع ادراکات، ادراکات را به چهار قسم، تقسیم مینماید اما در پایان این نظر خود را اصلاح میکند: ۱- احساس ۲- تخیل ۳- توهم ۴- تعقل. بنابراین ادراکات ما منحصر در چهار قسم است.[۲۱۲]
اولین ادراک و شناخت، شناخت حسی است که به محسوسات خارجی و توسط حواس پنج گانه صورت میگیرد. از خصوصیات این شناخت آن است که مقولات عرضی مثل زمان، کم، کیف را نیز درک میکند. از نظر صدرا هر ادراکی دارای نوعی تجرید است. یعنی مدِرک و مدرَک هر دو نوعی تجرد از ماده را به همراه دارند. در شناخت حسی، قوهی حس کننده، صورت مواد خارجی را تجرید نموده و درک میکند.
دومین شناخت، شناخت خیالی است. قوهی خیال محتوای خود را از عالم حس و محسوسات می‌گیرد، خیال امور محسوس را درون خزانهی خود نگه میدارد و میتواند امور محسوس را در حضور ماده و عدم حضور ماده درک بنماید.
سومین شناخت، شناخت وهمی است، وهم امور غیر محسوس را درک میکند اما آنرا در ضمن محسوس جزئی درک میکند نه به صورت کلی.
چهارمین شناخت، شناخت عقلی است، شناخت عقلی، شناخت ماهیت اشیاء است و نیاز به امور محسوس ندارد بلکه مستقلا توانایی این شناخت را دارد. این تقسیمبندی براساس تقسیمبندی رایج مشائین است. اما ملاصدرا تقسیم را اصلاح میکند[۲۱۳] یکی از نکات ابداعی حکمت متعالیه این است که قوهی واهمه را قوهی مستقلی نمیداند، بلکه آنرا مرتبهی پائین و نازل عقل میداند که هنوز توان درک حقایق را به صورت کلی ندارد. بنابراین ادراکات از نظر صدرا بر سه قسماند.
علامه طباطبایی که از بزرگترین فلاسفه اسلامی و از پیروان ملاصدراست، این تقسیمبندی را اصلاح دیگری مینماید. او معتقد است که مدرکات ما منحصر در دو نوع است، خیالی و عقلی! زیرا او حس را قوهای مستقل از خیال نمیداند. وی معتقد است که وجود مواد محسوس خارجی یا نبود آن باعث نمیشود که ادراک ما هم متعدد شود. ما با ادراک واحدی میتوانیم امور محسوس و غیر محسوس را درک کنیم. این نظریه میتواند نقش مهمی در تلقی ما از تجربهی دینی ایفاء کند و موارد بهتری را در اختیار ما قرار دهد. ملاصدرا به نظریهی خود این مطلب را هم اضافه میکند که ادراکات ما همواره در ارتباط با عالم خارج صورت نمیگیرد یعنی درک صور خیالی لزوما نیاز به تجرید آنها از مواد محسوس ندارد[۲۱۴]. برخی صور خیالی که دارای استقلال وجودی هستند و از فرشته به انسان القاء می‌شوند نیاز به مادهی محسوس و ادراک حسی ندارد. همینطور درک آن چیزی که به عنوان عقل (فرشته) در خارج به صورت مستقل وجود دارد نیاز به تجرید خارجی (حسی) ندارد بلکه خود[۲۱۵] مستقلاً میتواند با ذهن ما ارتباط برقرار کند.
وی به ازاء این سه نوع درک، سه نوع عالم را هم تصور میکند. یعنی ما سه عالم عقل، خیال، و محسوسات داریم، که هر کدام موجوداتی با خود را دارا میباشند. قوای ادراکی ما میتواند با این سه عالم ارتباط برقرار کند و حقایق را از آنها دریافت میکند.
اما این تقسیمبندی ملاصدرا تقسیم بندی کاملی نیست وما انواع دیگری از ادراکات را هم در خود میبینیم لذا خود صدرا هم در مواقع دیگر به ادراکات دیگری اشاره میکند. در حقیقت تمام ادراکات مذکور علم حصولی و با واسطهی مفاهیم و تصورات صورت میگرفتند. در حالیکه ادراکات حضوری دارای ارزش بالاتری نسبت به موارد فوق است. لذا ما در اینجا به تقسیمی دیگر اشاره می‌کنیم که جامعتر است.
استاد جوادی آملی در کتاب عین نضاخ میفرماید: راه های[۲۱۶] شناخت انسان سه گونهاند:
۱- شناخت از طریق حس که ادراکات ظاهری انسان را تأمین میکند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ق.ظ ]




۵-۵-۴- آزمایش برش مستقیم با ۰/۲ درصد پلیمر و ۰/۸ درصد الیاف تایر

نتایج آزمایش مطابق شکل زیر می­باشد.
شکل ۲۸-۴ نمودار تنش برشی-تنش قائم برای خاک با ۰/۲ درصد پلیمر و ۰/۸ درصد الیاف تایر

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

با توجه به شکل، زاویه اصطکاک داخلی خاک (φ) برابر با ۵۵ درجه و چسبندگی © آن برابر با ۲/۴۶ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع می­باشد.

۶-۵-۴- تفسیر نتایج آزمایش برش مستقیم

شکل ۲۹-۴ تغییرات زاویه اصطکاک داخلی خاک و شکل ۳۰-۴ تغییرات چسبندگی خاک در نسبت های مختلف الیاف در ترکیب با محلول پلیمری ۰/۲ درصد وزنی خاک نشان می­دهد.
شکل ۲۹-۴ تغییرات زاویه اصطکاک داخلی خاک با مقادیر مختلف الیاف تایر و ۰/۲ درصد پلیمر
شکل ۳۰-۴ تغییرات چسبندگی خاک با مقادیر مختلف الیاف تایر و ۰/۲ درصد پلیمر
با توجه به نمودار­های فوق مشاهده می­ شود که استفاده از ترکیب پلیمر و الیاف تایر تاثیر بسیار خوبی در بهبود خواص مکانیکی ماسه بادی دارد و هم زاویه اصطکاک داخلی و هم چسبندگی خاک را افزایش می­دهد.
با بهره گرفتن از الیاف هم از شکست ناگهانی خاک جلوگیری شده و هم چسبندگی آن رشد قابل ملاحظه­ای می­ کند. ولی زاویه اصطکاک داخلی خاک نسبت به حالت استفاده از پلیمر تنها، قدری کاهش می­یابد.

شکل ۳۱-۴ پابرجا بودن نمونه آزمایش برش مستقیم بعد از گسیختگی

۴-۶- نتایج آزمایش­های تک محوری

آزمایش تک محوری برای خاک­های چسبنده کاربرد دارد، زیرا خاک­های دانه ای را نمی­ توان به فرم یک استوانه بدون محصور شدگی در آورد. چون پلیمر مورد استفاده در آزمایش پس از ترکیب با ماسه بادی مورد استفاده در این تحقیق، خاک را تا حدودی چسبنده می­ کند لذا می­توان این آزمایش را برای خاک مذکور به کار برد.
از آنجا که انجام آزمایش برای ماسه بادی بدون مواد افزودنی امکان پذیر نبود، برای آنکه بتوان نتایج آزمایش خاک تثبیت شده با پلیمر را با خاک بدون پلیمر مقایسه کرد، در ابتدا آزمایش تک محوری با ماسه بادی و ۲ درصد سیمان انجام شد.

۴-۶-۱- آزمایش تک محوری برای ماسه بادی با ۲ درصد سیمان

نمودار تنش محوری-کرنش محوری برای ماسه بادی با ۲ درصد سیمان به صورت شکل ۴-۳۲ می­باشد.
شکل ۳۲-۴ نمودار تنش-کرنش برای ماسه بادی با ۲ درصد سیمان
با توجه به نمودار فوق، مقاومت فشاری حداکثر ۰/۲۹ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع و مقاومت برشی حداکثر، نصف این مقدار و برابر ۰/۱۴۵ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع می­باشد.

۴-۶-۲- آزمایش تک محوری برای ماسه بادی با ۰/۲ درصد پلی وینیل الکل

نمودار تنش محوری-کرنش محوری برای ماسه بادی با ۰/۲ درصد پلی وینیل الکل به صورت شکل ۳۳-۴ می­باشد.
شکل ۳۳-۴ نمودار تنش-کرنش برای ماسه بادی با ۰/۲ درصد پلی وینیل الکل
با توجه به نمودار فوق، مقاومت فشاری حداکثر ۴/۷ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع و مقاومت برشی حداکثر، نصف این مقدار و برابر ۲/۳۵ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع می­باشد.

۳-۶-۴- آزمایش تک محوری برای ماسه بادی با ۰/۴ درصد پلی وینیل الکل

نمودار تنش محوری-کرنش محوری برای ماسه بادی با ۰/۴ درصد پلی وینیل الکل به صورت شکل ۳۴-۴ می­باشد.
شکل ۳۴-۴ نمودار تنش-کرنش برای ماسه بادی با ۰/۴ درصد پلی وینیل الکل
با توجه به نمودار فوق، مقاومت فشاری حداکثر ۱۲/۷۲ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع و مقاومت برشی حداکثر، نصف این مقدار و برابر ۶/۳۶ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع می­باشد.

۴-۶-۴- آزمایش تک محوری برای ماسه بادی با ۰/۶ درصد پلی وینیل الکل

نمودار تنش محوری-کرنش محوری برای ماسه بادی با ۰/۶ درصد پلی وینیل الکل به صورت شکل ۳۵-۴ می­باشد.
شکل ۳۵-۴ نمودار تنش-کرنش برای ماسه بادی با ۰/۶ درصد پلی وینیل الکل
با توجه به نمودار فوق، مقاومت فشاری حداکثر ۴۱/۱ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع و مقاومت برشی حداکثر، نصف این مقدار و برابر ۲۰/۵۵ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع می­باشد.

۵-۶-۴- آزمایش تک محوری با ۰/۲ درصد پلی وینیل الکل و ۲ درصد سیمان

نمودار تنش محوری-کرنش محوری برای ماسه بادی با ۰/۲ درصد پلی وینیل الکل و ۲ درصد سیمان به صورت شکل ۳۶-۴ می­باشد.
.
شکل ۳۶-۴ نمودار تنش-کرنش برای ماسه بادی با ۰/۲ درصد پلی وینیل الکل و ۲ درصد سیمان
با توجه به نمودار فوق، مقاومت فشاری حداکثر ۳/۶۸ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع و مقاومت برشی حداکثر، نصف این مقدار و برابر ۱/۸۴ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع می­باشد.

۶-۶-۴- آزمایش تک محوری با ۰/۴ درصد پلی وینیل الکل و ۲ درصد سیمان

نمودار تنش محوری-کرنش محوری برای ماسه بادی با ۰/۴ درصد پلی وینیل الکل و ۲ درصد سیمان به صورت شکل ۳۷-۴ می­باشد.
شکل ۳۷-۴ نمودار تنش-کرنش برای ماسه بادی با ۰/۴ درصد پلی وینیل الکل و ۲ درصد سیمان
با توجه به نمودار فوق، مقاومت فشاری حداکثر ۱۰/۱۸ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع و مقاومت برشی حداکثر، نصف این مقدار و برابر ۵/۰۹ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع می­باشد.

۷-۶-۴- آزمایش تک محوری با ۰/۲ درصد پلی وینیل الکل و ۰/۶ درصد الیاف تایر

نمودار تنش محوری-کرنش محوری برای ماسه بادی با ۰/۲ درصد پلی وینیل الکل و ۰/۶ درصد الیاف تایر به صورت شکل ۳۸-۴ می­باشد.
شکل ۳۸-۴ نمودار تنش-کرنش برای ماسه بادی با ۰/۲ درصد پلی وینیل الکل و ۰/۶ درصد الیاف تایر
با توجه به نمودار فوق، مقاومت فشاری حداکثر ۱۰ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع و مقاومت برشی حداکثر، نصف این مقدار و برابر ۵ کیلوگرم بر سانتیمتر مربع می­باشد.

۸-۶-۴- آزمایش تک محوری با ۰/۴ درصد پلی وینیل الکل و ۰/۶ درصد الیاف تایر

نمودار تنش محوری-کرنش محوری برای ماسه بادی با ۰/۴ درصد پلی وینیل الکل و ۰/۶ درصد الیاف تایر به صورت شکل ۳۹-۴ می­باشد.
شکل ۳۹-۴ نمودار تنش-کرنش برای ماسه بادی با ۰/۴ درصد پلی وینیل الکل و ۰/۶ درصد الیاف تایر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ق.ظ ]




بر خی از حقوقدانان معتقدند که عامل نمی­تواند فروشنده مستقل باشد زیرا وضع فروشنده در بند یک ماده ۲ مشخص گردیده است و عامل با فروشنده که به نام و حساب خود خرید و فروش می­ کند متفاوت است. همچنین عامل نمی­تواند حق العملکار باشد زیرا مقنن حساب حق العملکار را در بند ۳ ماده ۲ از عامل جدا کرده است. ایشان معتقد است عامل کسی است که به نام و حساب دیگری عمل می­نماید. در قانون فرانسه نیز لفظ agenceبدین معناست که قانونگذار ما آن را عاملی ترجمه کرده است. (اسکینی، ۱۳۸۶، الف، ۸۹)
بر اساس ماده L134-1 قانون تجارت فرانسه[۹]: « عامل وکیلی است که تحت عنوان حرفه ای مستقل، بدون اجاره خدمات، به نحو دائم به انجام مذاکره و احتمالا انعقاد قراردادهای خرید، فروش، اجاره و انجام خدمات ، به نام و به حساب تولید کننده، صنعتگر و تاجر یا سایر نماینده های تجاری متعهد است.»
همچنین بند ۱ قسمت الف ماده ۴۱۸ قانون تعهدات سوئیس بیان می­دارد که: «عامل کسی است که به طور دائم، تعهد به مذاکره برای عقد قرارداد، برای یک یا چند آمر و یا عقد قرارداد به نام و حساب آنان می­ کند بدون اینکه به وسیله قرارداد کار، وابسته به آنان شود.»

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بر اساس تعاریف ارائه شده در قانون تجارت فرانسه و قانون تعهدات سوئیس، عامل وکیل است بدین معنا که وی به نام و حساب دیگری عمل می­نماید.
بر اساس تعریف ارائه شده از نمایندگی تجاری در ماده ۵۵ ل.ت. و تعاریف ارائه شده از عاملیت تجاری در حقوق داخلی و حقوق فرانسه پر واضح است که نمایندگی تجاری ل.ت. همان عاملیت تجاری در معنای اخص نمایندگی است. در واقع نویسندگان لایحه درصدد رفع نقصان عدم وجود مقررات عاملیت تجاری در حقوق ایران بوده ­اند.
فصل دوم
آثار ویژه قرارداد نمایندگی تجاری

طرفین قرارداد نمایندگی پس از انعقاد این قرارداد، نسبت به یکدیگر حقوق و تکالیفی خواهند داشت. جهت شناخت این حقوق و تکالیف ابتدا تعهدات نماینده و ضمانت اجرای آن (مبحث نخست) و سپس تعهدات آمر و ضمانت اجرای این تعهدات را بررسی خواهیم نمود (مبحث دوم).
مبحث نخست: تعهدات نماینده و ضمانت اجرای آن
جهت شناخت تعهدات نماینده و ضمانت اجرای آن ابتدا به بررسی تعهدات (گفتار نخست) و سپس ضمانت اجراهای تخلف از این تعهدات خواهیم پرداخت (گفتار دوم).
گفتار نخست: تعهدات
نماینده دارای دو دسته تعهدات است. جهت بررسی تعهدات نماینده شایسته است ابتدا تعهدات قانونی (بند نخست) و سپس تعهدات قراردادی مورد بررسی قرار گیرد (بند دوم).
بند نخست: تعهدات قانونی
در راستای شناخت تعهدات قانونی نماینده، تعهد وی به امانتداری (الف)، اطاعت از اوامر آمر (ب)، ارائه اطلاعات لازم (ج) و اجرای موضوع نمایندگی را بررسی می­نماییم (د).
الف: امانتداری نماینده
امانتداری از مهم ترین عناصر لازم برای برقراری و تداوم یک رابطه تجاری است، در راستای تحقق این هدف نماینده موظف است منافع آمر را رعایت نموده، با وی به رقابت نپرداخته، وظیفه خود را به دیگری واگذار نکرده و حساب اموال و مانده وجوه آمر را به وی مسترد دارد. در واقع عموما افراد به اذن مالک یا حکم دادگاه و یا قانون بر اموال دیگران سلطه می­یابند، در تمامی این حالات فرد امین و مسئول است و باید آنچه را در اختیار دارد به مالک اموال مزبور بازگرداند. (کاتوزیان، ۱۳۷۸، ص ۷)
در مواد قانونی نیز امین بودن نماینده مدنظر قرار گرفته است. همچنانکه بر اساس ماده ۶۶۶ ق.م وکیل امین محسوب گردیده و ید وی امانی است. همچنین بر اساس ماده L134-4 قانون تجارت فرانسه[۱۰] نیز رابطه بین عامل و آمر باید مبتنی بر صداقت و حسن نیت باشد. در ادامه به مواردی از تعهدات نماینده، که در راستای وصف امین بودن وی می­باشد، اشاره خواهیم نمود.

    1. حفظ اسرار تجارتی آمر و رعایت منافع و مصلحت وی

نماینده نباید اسرار آمر را فاش نماید، او باید رموز و راه ­هایی که آمر به وی می­آموزد را نیز حفظ کند. بر اساس بند یک قسمت د ماده ۴۱۸ قانون تعهدات سوئیس[۱۱]: «نماینده حق ندارد حتی پس از پایان قرارداد، اسرار امور آمر را که در اختیار وی گذاشته شده یا به سبب قرارداد باید از آن آگاه می­گردید را مورد استفاده قرار داده و یا فاش نماید». زیرا ماهیت تجارت رقابت است و چنانچه نماینده اسرار آمر سابق خود را فاش نماید موجب ضرر و زیان وی خواهد گردید. در واقع نماینده نباید این اطلاعات را در جهت خلاف مصلحت و منفعت آمر استفاده نماید. (حاجیانی، ۱۳۸۶، ص ۱۹۷) ماده ۵۹ ل.ت. ۱۳۹۳ نیز مبادله اطلاعات مربوط به اسرار حرفه­ای را توسط نماینده یا آمر ممنوع دانسته است.
بر اساس ماده ۶۶۷ ق.م: «وکیل باید در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نماید…» در واقع نماینده ملزم است در تمامی اعمالی که به اعتبار اصیل انجام می­دهد رعایت مصلحت وی را بنماید. در قانون مدنی ایران مواد بسیاری در رابطه با رعایت مصلحت آمر مقرر گردیده است[۱۲]. (حاجیانی، ۱۳۸۶، ص ۹۹)
اقتضای امانت داری رعایت منافع امانت گذار است. نماینده باید در راستای عمل به این وظیفه با آمر به رقابت نپرداخته و یا عاملیت رقبای آمر را نپذیرد. از آنجایی که نماینده به نام و حساب آمر عمل می­نماید، موظف است اعتبار وی را حفظ نموده و از سمت خویش سوء استفاده ننماید. (آخوندی، ۱۳۸۴، ص ۷۲) به موجب بند یک قسمت ج ماده ۴۱۸ قانون تعهدات سوئیس: «نماینده مراقب منافع آمر، با دقت­های قابل انتظار یک تاجر دقیق خواهد بود».

    1. ارائه حساب­های مالی و حفاظت از اموال آمر

به موجب ماده ۶۶۸ ق.م: «وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه را که به جای او دریافت کرده است به او رد کند».
در واقع نماینده موظف است حساب­های مالی دوره­ای که اداره امور آمر را برعهده داشته­است، همچنین اموالی که در نزد وی باقی مانده به آمر بازگرداند. ماده ۶۶۸ ق.م نیز این تکلیف را برای وکیل مقرر داشته­است. به موجب این ماده: «وکیل باید حساب مدت وکالت خود را به موکل بدهد و آنچه به جای او دریافت کرده است به او رد کند». همچنین ماده ۴۰۰ قانون تعهدات سوئیس[۱۳] نیز وکیل را موظف کرده­است که: «در هر زمانی که موکل تقاضا نماید حساب تصدی خود را به وی بدهد و آنچه به اعتبار کارهای وکالتی دریافت داشته­است را به وی بپردازد. این تکلیف شامل پرداخت سود مبالغی که وکیل در پرداخت آن تاخیر داشته نیز می­ شود». البته این تکلیف شامل اجرت و پاداشی که نماینده از اشخاص ثالث دریافت داشته­است نخواهد شد. زیرا این وجوه مرتبط با رابطه نمایندگی نمی ­باشد. مگر آنکه نماینده این وجوه را که در راستای وظایف نمایندگی دریافت داشته­است به تقلب در قالب پاداش قرار دهد. (حاجیانی، ۱۳۸۶، ص ۱۰۰) دادن حساب دوره نمایندگی به نفع هر دو طرف قرارداد خواهد بود و باعث رفع شک و تردید در خصوص اجرت و هزینه های نماینده نیز خواهد شد. (آخوندی، ۱۳۸۴، ص ۷۵)
با آنکه نگهداری حساب­ها از وظایف نماینده است اما ماده ۶۸ ل.ت. ۱۳۹۳ در رویکردی متفاوت آمر را مسئول نگهداری حساب­ها قلمداد نموده و وی را مکلف کرده است که حداکثر ظرف سه ماه از تاریخ استحقاق اجرت به نماینده فهرست اجرت­های پرداخت نشده را به نماینده تسلیم کند.
نماینده مکلف به حفاظت از اموالی است که به موجب نمایندگی متصرف شده­است. نماینده باید اموال آمر را بر اساس تعلیمات یا حسب عرف نگهداری نماید. (آخوندی، ۱۳۸۴، ص ۷۳)
بر اساس ماده ۶۳۱ ق.م نماینده امین مالک بوده و ید امانی دارد. لذا پس از اتمام نمایندگی وی مکلف است اموال و وجوه آمر را به وی مسترد دارد. در غیر این صورت ید امانی وی به ید ضمانی تبدیل خواهد شد.
اما سوالی که در خصوص اموال آمر مطرح می­ شود این است که چنانچه نماینده در خلال قرارداد ورشکسته شود، تکلیف اموال آمر چیست؟
مواد ۵۲۹ و۵۳۱ ق.ت به این سوال پاسخ داده اند. به موجب ماده ۵۲۹ ق.ت: «مال التجاره هایی که نزد تاجر ورشکسته امانت بوده یا به مشارالیه داده شده است که به حساب صاحب مال التجاره به فروش برساند مادام که عین آنها کلا یا جزئاً نزد تاجر ورشکسته موجود یا نزد شخص دیگری از طرف تاجر مزبور امانت یا برای فروش گذارده شده و موجود باشد قابل استرداد است».
بر اساس این ماده مال التجاره­ای که نزد تاجر گذاشته شده است، در صورتی که توسط نماینده یا شخصی که از جانب تاجر وکیل در فروش بوده، فروخته شود مشمول حکم ماده ۵۳۱ خواهد بود. به موجب ماده ۵۳۱: «هرگاه تمام یا قسمتی از مال التجاره­ای که برای فروش به تاجر ورشکسته داده شده بود معامله شده و به هیچ نحوی بین خریدار و تاجر ورشکسته احتساب نشده باشد از طرف صاحب مال قابل استرداد است اعم از اینکه نزد تاجر ورشکسته یا خریدار باشد و به طور کلی عین هر مال متعلق به دیگری که در نزد تاجر ورشکسته موجود باشد قابل استرداد است». بر اساس این ماده در صورتی که نماینده مال التجاره­ای که فروشنده به وی داده است را معامله نموده، بدون آنکه خریدار وجهی به وی بپردازد، در صورت وجود مال التجاره، فروشنده می ­تواند آن را استرداد کند حتی در صورتی که نزد شخص ثالث باشد. اگر قسمتی از مال التجاره موجود باشد همان را می ­تواند استرداد کند و بابت بقیه طلب خویش وارد غرما گردد. نکته حائز اهمیت آن است که جهت تحقق استرداد، باید مال عیناً موجود باشد و ثابت شود که مال متعلق به دیگری است. (اسکینی، ۱۳۸۶، ب، صص ۱۹۵ و ۲۰۰)

    1. عدم واگذاری وظیفه به دیگری

به موجب ماده ۶۷۲ ق.م: «وکیل در امری نمی­تواند برای آن امر به دیگری وکالت دهد، مگر اینکه صریحا یا به دلالت قرائن، وکیل در توکیل باشد». از آنجایی که آمر حسب ویژگی­ها و توانایی­های نماینده با وی اقدام به انعقاد قرارداد می­نماید، نماینده نباید نمایندگی اعطاء شده به خود را به دیگری منتقل کند.
با این حال نماینده در مواردی می ­تواند کلا یا جزئا اختیارات خویش را به دیگری واگذار نماید: ۱- چنانچه آمر در زمان انعقاد قرارداد از قصد نماینده مبنی بر تفویض اختیار به دیگری اطلاع داشته باشد و نماینده را از این عمل منع نکند. ۲- در صورتی که نمایندگی اعطایی عرفا نیاز به همکاری دیگران داشته باشد. ۳- از اوضاع و احوال و قرائن مشخص گردد که نمایندگی اعطایی قائم به شخص نماینده نمی ­باشد. ۴- بر اثر عوامل غیر قابل پیش بینی واگذاری نمایندگی به دیگری ضرورت داشته باشد. (آخوندی، ۱۳۸۴، صص ۷۲-۷۱؛ امیر معزی، ۱۳۸۸، ص ۲۳۱-۲۳۰)
ب: اطاعت از اوامر آمر
تبعیت از دستورات و تعالیم آمر از آثار دیگر عمل به نام و حساب دیگری است. از آنجایی که اعمال نماینده متوجه آمر می­باشد، وی ملزم به رعایت دستورات و تعالیم آمر است. این مقرره در مواد ۶۶۳ ق.م ایران و ۱۹۸۹ ق.م فرانسه[۱۴] بیان گردیده است. به موجب این مواد وکیل ملزم به عمل در حدود وکالت می­باشد.
ممکن است تصور شود عمل بر اساس دستورات اصیل اختیارات نماینده را تحدید کند اما در واقع نماینده­ای که در حدود اختیارات اعطایی عمل می­نماید، در همان حال دستورات و تعالیم آمر را نیز اجرا می­ کند بدون آنکه اختیارات وی کاهش یابد. (امیر معزی، ۱۳۸۸، ص ۲۴۱)
نماینده فقط زمانی می ­تواند از دستورات آمر سرپیچی کند که مشورت با او امکان پذیر نباشد و تخلف از دستور جهت دفع ضرر لازم باشد. علاوه بر این در صورتی که دستورات آمر با حقوق و منافع قانونی نماینده مخالف باشد یا نماینده متخصص، دستور آمر را خلاف منافع وی تشخیص دهد یا آنکه دستورات آمر غیر قانونی و نامشروع باشد، نماینده می ­تواند از اجرای دستورات آمر امتناع ورزد. (آخوندی، ۱۳۸۴، صص۷۶-۷۵)
اما در صورتی که مشورت با آمر امکان پذیر نباشد یا آنکه نماینده دسترسی به وی نیز نداشته باشد و مصلحت آمر ایجاب کند، می ­تواند به دستورات آمر عمل ننماید. (حاجیانی، ۱۳۸۶، ص ۱۰۱) همچنین نماینده ملزم به رعایت دستورات غیر قانونی و نامشروع آمر و دستوراتی که خلاف منافع وی باشد، نیست. (آخوندی، ۱۳۸۴، صص۷۶-۷۵)
ج: ارائه اطلاعات لازم
آمر و نماینده باید از امور مرتبط با نمایندگی مطلع باشند. لذا طرفین ملزم به ارائه این اطلاعات به یکدیگر هستند. مقنن در ماده ۳۵۹ ق.ت این تکلیف را متذکر شده­است. به موجب این ماده: «حق العملکار باید آمر را از جریان اقدامات خود مستحضر داشته و مخصوصا در صورت انجام ماموریت این نکته را به فوریت به او اطلاع دهد.» ماده ۵۹ ل.ت. ۱۳۹۳ نیز نماینده و آمر را مکلف به تبادل اطلاعات لازم برای انجام نمایندگی، دانسته است.
در مورد نماینده از آنجایی که وی با مشتریان در تعامل است باید اوضاع و احوال اقتصادی و همچنین نیاز­های مشتریان را به اطلاع آمر برساند. (آخوندی، ۱۳۸۴، ص۷۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم